به گزارش کودک پرس ، تنها ۶۰۰ روز از زندگی‌اش را آغاز کرده اما همچون کبوتری زخم دیده در حال بال و پر زدن است! اگرچه لبخند می‌زند اما خنده‌اش نیز از تلخی روزگار او حکایت دارد و انگار هر روز که می‌گذرد یک قدم به نیستی نزدیک تر می‌شود!
میان اتاق خانه با نگاهی معصوم و کودکانه بالا و پایین می‌پرد و گاهی نیز مادرش برای آرام کردن، او را در آغوش می‌گیرد و گرد ماتم و غم را می‌توان در چهره مضطرب او به خوبی دیده و احساس کرد.
مادری که هر روز شاهد آب شدن تن بیمار فرزندش است و خیال از دست دادن جگر گوشه‌اش همچو سایه‌ای سنگین او را دنبال می‌کند. پدر در گوشه اتاق در خود فرو رفته و مدام در این فکر است که این دفعه چطور هزینه داروی یگانه فرزند بیمار خود را فراهم کند؟!
زندگیش با اینکه مدت زیادی نیست آغاز شده اما روایت غم انگیزی دارد. نامش «محمد طاها» است و وقتی به دنیا آمد، دچار زردی حادی شد و هر لحظه زردی خونش بالا می‌رفت و پزشکان اعلام کردند باید خون او تعویض شود.
بعد از گذشت چند روز و انجام آزمایش‌های مختلف، پزشکان خبر از یک بیماری نادر به نام «CF» می‌دهند؛ بیماری که بنا به گفته پزشکان در ایران حدود ۲۰۰۰ کودک دچار آن هستند.
۵۴ روز اول زندگی، تن نحیف و حال نزار محمدطاها همنشین تخت و بیمارستان و دستگاه‌های مختلف درمانی بود و پدر و مادری که هر روز زنده و مرده می‌شدند تا نکند نفس فرزند دلبندشان به شماره افتد! تا اینکه پزشکان اعلام کردند این بیماری درمان ندارد!
بیماری که در آن سیستم گوارش و کبد درگیر بوده و دچار نارسایی می‌شود، آنزیم‌های کبدی بالا رفته و ریه او عفونت می‌کند و نیاز به مراقبت زیاد دارد.
محمد طاهای داستان غم‌انگیز ما که حالا چشم انتظار نگاه مهربان و دستان سخاوتمند هموطنان خود است، بسیاری از روزهای حیات خود را میهمان بیمارستان و پزشکان بوده و آنجا خانه دوم او به حساب می‌آید!
وقتی ریه او دچار عفونت می‌شود زمانی نفس‌گیر برای مادرش است و انگار دنیای مادر نیز مانند محمد طاها تیره و تاریک می‌شود.در این لحظه دیگر هیچ چیز آرام‌کننده او، جز اکسیژن و تخت بیمارستان نیست.
البته این پایان لحظه‌های تلخ او نیست؛ چراکه حالش که به ظاهر برای مدتی خوب است در یک چشم‌برهم‌زدنی ناگهان دگرگون و رنگش کبود شده و نفس زدن، سخت‌ترین حالت ممکن برای می‌شود.
مجموعه دردهای او هنوز به پایان نمی‌رسد و این پایان ماجرا نیست. محمد طاها بر اثر اختلال در گوارش و جذب غذا، وزن نمی‌گیرد و باید همیشه مکمل غذایی و پروتئین مصرف کند اما فراهم‌کردن این مکمل‌ها و داروها خود مثنوی هفتاد من کاغذ است چراکه هزینه تأمین آنها در ماه، چیزی حدود ۵ میلیون تومان است اما خانواده‌اش توان تأمین آن را ندارند.
پدر محمد طاها سرایدار مدرسه است و غم نداری و ناتوانی در تأمین هزینه‌های درمان، او را شرمنده و سرافکنده کرده است؛ به طوری که تمام دارایی خود را که شامل ماشین و طلاهای همسرش بوده خرج تأمین هزینه‌های درمان فرزندش شده است و حالا کاسه چه‌کنم چه‌کنم در دست گرفته است.
حالا خانواده محمد طاها برای درمان و تأمین هزینه‌های کمر شکن بیماری او، چشم به نوع دوستی و کمک مردم مهربان دارند تا بتوانند با خرید یک دستگاه تنفس، دستگاه ماساژور و جلیقه برای زنده ماندن بیشتر فرزند دلبندشان امیدوارتر باشند و چراغ عمر محمد طاها روشن مانده و محفل سرد خانه شان را گرم سازد. هموطنان نوع دوست می‌توانند کمک‌های نقدی خود را به شماره کارت 6273811123814805 (به نام خانم اکبری) واریز کنند.
منبع: فارس
ارسال دیدگاه