پخش فیلم صحنه قتل برای قاتل
مردي كه از دو‌سال قبل به اتهام قتل همسر سابقش در شهرستان ورامين در بازداشت به سر مي‌برد روز گذشته محاكمه و با درخواست قصاص از سوي دختر و پسر نوجوانش مواجه شد.
به گزارش کودک پرس ، مردي كه از دو‌سال قبل به اتهام قتل همسر سابقش در شهرستان ورامين در بازداشت به سر مي‌برد روز گذشته محاكمه و با درخواست قصاص از سوي دختر و پسر نوجوانش مواجه شد. مرد 53ساله كه سياوش نام دارد مدعي بود قصد قتل نداشته، اما پخش صحنه قتل در دادگاه دروغ او را برملا كرد.
پنجم دي‌ماه سال94، مأموران پليس ورامين از قتل زن ميانسالي در يكي از مغازه‌هاي پوشاك زنانه در قرچك ورامين باخبر و راهي محل شدند. شواهد نشان مي‌داد مهري 48 ساله با ضربات چاقو از سوي شوهر سابقش كه مردي 53ساله به نام سياوش بود، كشته شده است. با انتقال جسد به پزشكي قانوني، عامل تحت تعقيب قرار گرفت و همان روز در يك قرار ساختگي دستگير شد.
متهم در بازجويي‌ها به جرمش اقرار كرد و در خصوص انگيزه‌اش گفت: «وقتي فهميدم همسر سابقم با مرد ديگري ازدواج كرده عصباني شدم و ناخواسته او را كشتم!»
سياوش بعد از بازسازي صحنه جرم روانه زندان شد و پرونده با صدور كيفرخواست به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
صبح ديروز جلسه رسيدگي به رياست قاضي زالي تشكيل شد. ابتداي جلسه بعد از قرائت كيفرخواست از سوي نماينده دادستان، پدر مقتول كه نابينا بود درخواست قصاص كرد. او در خصوص تفاضل ديه گفت: «يك خانه دارم و حاضرم آنرا بفروشم تا داماد سابقم قصاص شود. او خيلي دخترم را اذيت كرد. بعد از طلاق هم او را رها نكرد و دخترم مجبور بود به خاطر اذيت‌هاي او تغيير مكان بدهد و خانه‌اش را عوض كند.» در ادامه مادر مقتول نيز گفت: «دامادم در بازجويي‌ها ادعا كرده است بعد از جدايي ديدن بچه‌ها برايش سخت بوده است، اما دروغ مي‌گويد. او هر وقت براي ديدن بچه‌ها مي‌آمد، خودم آنها را حاضر مي‌كردم و در ماشين او مي‌نشاندم.»
پسر مقتول در حاليكه پاهايش به شدت مي‌لرزيد وقتي در جايگاه حاضر شد حالش بد شد. بعد از لحظاتي كه به آرامش رسيد، گفت: « درخواست مرگ براي پدر سخت است، اما او مادرم را بي‌رحمانه كشت. برايش قصاص مي‌خواهم در ادامه خواهر 10ساله او نيز گفت خواسته‌اش قصاص است.»
در ادامه متهم به دستور رياست دادگاه در حاليكه آثار كبودي زير چشمانش به خاطر درگيري با هم‌‌بندي‌هايش در زندان نمايان بود در جايگاه قرار گرفت و با قبول جرمش در شرح ماجرا گفت: «من و مهري عاشق هم بوديم و زندگي خوب و آرامي داشتيم، اما دو سالي كه از زندگي‌مان گذشت اختلاف‌ها شروع شد. بيشتر اختلافم با برادرزنم بود و هميشه با هم كش و قوس داشتيم.»
متهم در ادامه گفت: «اوايل مسافركشي مي‌كردم، اما بعد از مدتي مغازه سمساري گرفتم و مشغول كار شدم چندسالي گذشت و در حاليكه صاحب دو فرزند شديم همسرم هر بار بهانه مي‌گرفت تا اينكه مدعي نفقه و مهريه‌اش شد. او به اين بهانه مرا به زندان انداخت. وقتي در زندان بودم خيلي اصرار كردم تا مرا آزاد كند، اما قبول نكرد. تا اينكه غيابي طلاق گرفت و حضانت بچه‌ها را هم گرفته بود. اين موضوع مرا خيلي ناراحت كرد، اما بعد از مدتي وقتي فهميدم او با مرد ديگري صيغه كرده بيشتر عصباني شدم چون نگران بچه‌هايم بودم. آنجا بود كه تصميم گرفتم به محل كارش بروم تا شايد بتوانم او را به خاطر بچه‌ها راضي كنم تا دوباره با هم زندگي‌مان را شروع كنيم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «او در يك مغازه فروش پوشاك كار مي‌كرد. چند روز قبل از حادثه به آنجا رفتم تا با هم صحبت كنيم، اما مهري با ديدن من دزدگير مغازه را زد و همه اهالي محل به مغازه آمدند به همين دليل مجبور به فرار شدم تا روز حادثه. آن روز وقتي به مغازه رفتم او خواست دوباره دزدگير مغازه را به صدا درآورد كه اين بار دزدگير خراب شده بود و كار نكرد. هرچه سعي كردم با او صحبت كنم او قبول نكرد و به سوي من حمله كرد. آنجا بود كه چاقو را درآوردم و باور كنيد قصدكشتن نداشتم و مي‌خواستم با نوك چاقو او را زخمي كنم اما ناخواسته او كشته شد.»
با اين ادعا به دستور هيئت قضايي فيلمي كه توسط دوربين‌هاي مداربسته فروشگاه گرفته شده بود پخش و مشاهده شد كه سياوش با ضربات متعدد آن هم به صورت عميق همسر سابقش را كشته بود.
بعد از تماشاي فيلم، متهم گفت: «قبول ندارم و تصوير فيلم واضح نيست. باور كنيد قصد كشتن او را نداشتم.»
سپس او در خصوص ماجراي دستگيري‌اش گفت: «بعد از قتل از ترس فرار كردم تا اينكه ساعتي بعد برادرم تماس گرفت و گفت به ديدنش بروم تا از او مقداري پول بگيرم و از كشور فرار كنم. از ترس زندان و اعدام قبول كردم و به ديدنش رفتم. آنجا بود كه فهميدم او با هماهنگي مأموران اين قرار صوري را گذاشته است تا مرا تحويل مأموران بدهد. آنجا بود كه دستگير شدم.»
سياوش در آخرين دفاعش گفت: «قبول دارم مرتكب قتل شده‌ام، اما باور كنيد من عاشق مهري و بچه‌هايم بودم و آرزو داشتم يك بار ديگر دور هم جمع شويم و هر وقت دوست داشتم بچه‌هايم را ببينم. آن روز هم به اين دليل به ديدن مهري رفته بودم و قصد قتل نداشتم. حالا از پدر و مادر مقتول و فرزندانم درخواست گذشت دارم.»
در پايان هيئت قضايي جهت صدور رأي وارد شور شد.
منبع: روزنامه جوان
ارسال دیدگاه