لذت ناشی از درک قرآن

به گزارش کودک پرس ،گروه فرهنگی: با نگاهی به مخاطب‌شناسی قرآن کریم می‌توان به این برداشت رسید که این کلام آسمانی برای همه انسان‌ها در هر شرایط سنی نسخه‌ای است شفابخش و راهنمای زندگی؛ از همین رو توجه به ساده‌سازی قرآن کریم برای بهره‌گیری کودکان و نوجوانان و یافتن مسیر زندگی یکی از مهم‌ترین مواردی است که باید به آن همت گمارده شود.

ترجمه قرآن برای کودک و نوجوان با توجه به شرایط سنی و شخصیتی آنان امری بس خطیر است که اصول و روش‌های خاص خود را می‌طلبد؛ در همین راستا با مجتبی انوریان یزدی، نویسنده حوزه کودک و نوجوان گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که تفصیل آن را در ادامه می‌خوانید.
مجتبی انوریان یزدی، نویسنده و مترجم قرآن کودک و نوجوان در ابتدای این گفت‌وگو به معرفی پیشینه خود در موضوع ترجمه قرآن برای کودکان و نوجوان پرداخت و افزود: از اولین باری که به فکر ترجمه برخی متون دینی مورد نیاز برای کودکان و نوجوانان افتادم، حدود سال‌های ۷۴ یا ۷۵، بیست و اندی سال می‌گذرد. اولین طرح پیشنهادی من به مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی برای ترجمه زیارت‌نامه و برخی ادعیه مخصوص کودکان و نوجوانان زائر و مجاور بود.
وی در ادامه در خصوص انگیزه خود از ترجمه قرآن برای کودکان و نوجوانان، بیان کرد: انگیزه این کار هم یادآوری کودکی خود بود که با پدر یا بزرگتری به حرم مولای مهربانی امام رضا(ع) می‌رفتم و به خاطر کوچکی و ناتوانی از خواندن زیارت‌نامه، گوشمان به خوانش‌های دیگران بود و زمزمه آن و یا اینکه برای اتمام زیارت دیگران منتظر می‌ماندیم. بعدها هم که قادر به خواندن شدیم، همانی را می‌خواندیم که بزرگ‌ترها می‌خواندند و بدیهی بود فهم آن زبان و آن ترجمه برای‌مان سنگین، نچسب و خسته‌کننده بود و تنها انرژی بخش‌مان محیط حرم بود و تصویر ذهنی بودن در خانه کسی که بخشنده است، کریم و ضامن آهو!
انوریان یزدی اظهار کرد: پیشنهاد ترجمه متون دینی برای کودکان و نوجوان با پذیرش و استقبال مدیریت آن زمان مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی، مرحوم فرزانه که مردی دارای کمالات اخلاقی بسیار بودند، قرار گرفت و در ادامه بنا شد با توجه به بازخورد آن ترجمه‌ها به تدریج به ترجمه بخش‌هایی از قرآن هم بپردازیم تا کار تکمیل گردد اما متأسفانه با فوت ناگهانی آن دوست فرهیخته، ادامه کار بر روی این پروژه متوقف شد.
این نویسنده و مترجم قرآن کودک و نوجوان تصریح کرد: آنچه برای من در آن زمان بیش از هر امری در ترجمه برای کودک و نوجوان مهم بود، رسیدن به الگویی در زمینه یک ترجمه تخصصی برای کودک و نوجوان بود و در این مسیر بهترین الگویی را که به آن رسیدم، در خود قرآن و تاریخ آن عصر نهفته بود و شاخص دوم آن، ترجمه بر پایه «مفهوم‌سازی کلی» با توجه به کلمات کلیدی یک آیه یا سوره است که اشاره خواهم کرد.
وی در پاسخ به این سوال که مبانی ترجمه قرآن برای کودکان و نوجوان چیست، عنوان کرد: برای رسیدن به نوع ترجمه و رویکردی مناسب می‌بایست به هم‌خوانی گونه‌های مختلف ترجمه‌های محتوایی، تفسیری، موضوعی و دیگر رویکردهای ترجمه با ویژگی‌های فکری، روانی و ذائقه مخاطب، از جمله کودک و نوجوان به دقت نگاه شود تا مناسب‌ترین و کاربردی‌ترین رویکرد همخوان با زمانه و مؤثر با مخاطب را دست آوریم.
انوریان یزدی ادامه داد: در این مسیر گاه می‌توان از برخی ویژگی‌های هم‌خوان رویکردهای دیگر هم به صورت ترکیبی و بنا به ضرورت متن و نیاز مخاطب در ترجمه بهره برد.
این نویسنده اظهار کرد: تاریخ همیشه برای انسان عبرت آموز بوده است همان‌گونه که بیان سرگذشت‌های تاریخی یک قوم در قرآن با تأکید بر «لعلکم تعبرون» و «تفکرون» همراه بوده است؛ بر همین اساس، مروری بر تاریخ قرآن و شرایط عصر پیامبر(ص) نیز تجربه‌ها و دستاوردهای ارزنده‌ای برای یک مترجم و مفسر قرآن امروزی در پی خواهد داشت.
وی تصریح کرد: نگاهی به ترتیب نزولی قرآن در عصر پیامبر(ص) و سیر تدریجی آن می‌تواند در زمینه چگونگی ورود و آشناکردن کودکان به دنیای قرآنی برای ما چاره‌ساز گردد.
انوریان یزدی در پاسخ به این سوال که چرا برخی سوره‌ها در مکه و برخی در مدینه بر پیامبر(ص) نازل گشت، ادامه داد: تأمل در این موارد یعنی توجه به نیاز و ضروریات روز چراکه تا نیازی به وجود نیاوریم، عرضه، مورد اقبال مخاطب واقع نخواهد شد.
این مترجم قرآن کودک و نوجوان بیان کرد: مسئله تناسب با مقتضیات روز و شرایط فکری، فرهنگی و آمادگی ذهنی و قلبی مردم عصر پیامبر(ص) در سیر نزول آیات بی‌تردید مأثر بوده است. توجه به همین عوامل در تجربه‌آموزی ما برای نیل به یک ترجمه و تفسیر مناسب برای مخاطبان مختلف از جمله برای کودک و نوجوان می‌تواند کارساز باشد.
وی با اشاره به اینکه ترجمه قرآن برای کودکان و نوجوانان اصول و روش‌هایی دارد، اظهار کرد: آمادگی قلبی و فکری و ایجاد زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی مناسب در جهت باورپذیری و ایمان مردم به آیات قرآن، مهم‌ترین نکته‌ها و عوامل برای درک از سوی انسان عصر امروز است و توجه به این موارد در جریان دست‌یابی به چگونگی تربیت در راستای آمادگی کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان کمتر آشنا به علوم قرآنی برای پذیرش، باور و احساس نیاز در هر سنی بسیار حائز اهمیت است.
انوریان یزدی ادامه داد: زاویه نگاه به این موضوع را بزرگان پیش راه‌مان نهاده‌اند همان‌طور که مولانا جلال الدین می‌گوید: «چون که با کودک سر و کارت فتاد، پس زبان کودکی باید گشاد»؛ بنابراین سخن گفتن با هرکس به زبان خودش، با کلمات و اصطلاحات مأنوس و ملموس او موجب درک شنونده از منظور ما و همچنین ایجاد ارتباط و راحتی با ما خواهد شد.
وی با بیان اینکه اصل مهم در ترجمه قرآن برای کودک و نوجوان نیز «همزبان» شدن با او است، تصریح کرد: هم‌زبانی درک و فهم بهتر را به همراه می‌آورد و «درک» زمینه‌ساز «اصل لذت» ناشی از فهم مطلب است.
این نویسنده حلقه گمشده در ترجمه قرآن برای کودک و نوجوان را «هم‌زبانی» با کودک و نوجوان امروزی دانست و تصریح کرد: توجه به قابلیت‌های زبانی و حتی گویشی و درک زمانه کودک و نوجوان در کنار توجه به روحیه، روان و ذائقه کودک و نوجوان عناصر اصلی و تعیین کننده در ترجمه برای کودک و نوجوان است.
انوریان یزدی اظهار کرد: در کنار عناصر اصلی، عوامل کمکی برای انتقال بهتر مفاهیم ترجمه‌شده به مخاطب کودک و نوجوان وجود دارد که نباید از آن غافل شد؛ مهم‌ترین این عوامل کمکی قابلیت‌های رسانه در عصر حاضر است. رسانه امروز در اشکال متفاوت خود نیاز اساسی انسان امروزه شده و از این قابلیت دیگر نمی‌توان غافل شد چرا که زندگی کودک امروزی عجین‌شده با این دست آورد ها است. «درک زمانه» فرزندان که حضرت علی(ع) می‌فرمایند، همین است.
وی در پاسخ به این سوال که چرا کودکان و نوجوانان از مطالعه ترجمه قرآن احساس خستگی می‌کنند، عنوان کرد: نادیده گرفتن شاخص‌های پیش‌گفته موجب خستگی کودک و نوجوان از خوانش درست قرآن و فهم آن می‌شود. با کودک چون کودک و با نوجوان چون نوجوان باید سخن گفت تا پذیرایت شوند و سخنت موجب درک و فهم و در نهایت لذت برای او شود؛ همان‌گونه که سخن گفتن با کارگر با هم صحبت شدن با یک فرهیخته تفاوت بسیاری دارد. چنانچه با یک کودک به زبان نوجوان و با یک نوجوان به زبان کودک سخن بگوییم، نتیجه، رانده‌شدن آن‌ها از ما خواهد بود.
این مترجم قرآن کودک و نوجوان با بیان اینکه در سخن‌گفتن با کودک و نوجوان به تناسب سن آنان چه مواردی باید رعایت شود، تصریح کرد: پایه هر ترجمه‌ای، اصل «مخاطب شناسی» یعنی تفکیک هر مخاطب سنی یا تیپی با توجه به نیازها و تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی آن‌ها با یکدیگر است. اساس اولیه برای پیدا کردن زبان مورد نیاز برای هم‌سخن شدن با آنان و چگونگی بیان ما، با توجه به دامنه واژگانی و اصطلاحات خاص محدوده فکری و فرهنگی هر مخاطبی باید صورت پذیرد.
وی ادامه داد: اگر این موارد به دست آمد، جاری کردن ترفندها و صنایع زبانی همراه با بیانی گرم و مناسب برای کودک و نوجوان، مرحله بعد است. بنگریم که پدر یا مادر چگونه برای ارتباط و جذب کودک خویش او را با واژگان و آهنگی دل‌نشین مورد خطاب قرار می دهند، مترجم نیز باید این نوع لحن و بیان را بشناسد و به ضرورت معنا و مفهوم و نیازهای بیانی آیات و کلمات کلیدی، آهنگ بیانی و موسیقی کلامی خود را بالا و پایین کرده و تغییر دهد. حتی آنجا که صحبت از خشم و غضب است، باید مهر خداوندی و رحمان و رحیم بودن او را نسبت به بنده‌اش در هنگام ترجمه در نظر داشته باشیم.
انوریان یزدی تصریح کرد: با توجه به ترجمه بر پایه مفهوم‌سازی کلی با استفاده از کلمات کلیدی کافی است در ترجمه مهم‌ترین آیه قرآن که به زعم بنده «بسم الله الرحمن الرحیم» است، علاوه بر تقطیع و کوتاه‌سازی جمله‌ها، سه کلمه کلیدی این آیه یعنی خداوند، بخشنده و مهربان را برای کودک روشن ساخت تا یک شکل و مفهوم کلی در ذهن کودک به وجود بیاید.
این نویسنده کودک و نوجوان ادامه داد: بدیهی است چنانچه از رسانه کتاب یا نرم افزار استفاده شود، نقش «تصویرسازی» نیز که موجب ماندگاری بیشتر در ذهن مخاطب می‌شود، اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. هر قدر که به سن مخاطب افزوده می‌شود از حجم تصاویر کاسته و به مفاهیم انتزاعی اما ملموس، بیشتر پرداخته می‌شود.
وی تصریح کرد: در ترجمه برای کودک همیشه نیازی نیست تا ترتیب ترجمه به صورت ترتیب کلمات در جمله مبدا باشد. در جمله «بسم الله الرحمن الرحیم» که خداوند بزرگ‌ترین صفات خود را به ما می‌نماید، ابتدا کلمه «رحمان» یعنی بخشنده بودن آورده شده است و سپس «رحیم» یعنی «مهربان بودن» اما در هنگام ترجمه بنا به ذوق خود می‌توان این ترتیب را به جهت درک بهتر در زبان مقصد برای کودک به هم بریزیم و «مهربان بودن» خداوند را جلوتر بیاوریم تا دلیل «بخشندگی» او را که «مهربان بودنش» نسبت به بندگانش است را بهتر نشان دهیم.
انوریان یزدی اظهار کرد: بحث دلیل «تقدم» کلمه «رحمان» بر «رحیم» در قرآن را بایست در دوره‌های بعدی زندگی «کودک» مطرح کرد، نه اکنون.
وی عنوان کرد: برای روشن شدن بهتر امر، بار دیگر روایت مولا علی(ع) را به یاد می‌آوریم که نقل به مضمون می‌فرمایند: «زمانه کودکان و فرزندان خویش پیش روید.» در یک کلام می‌توانم بگویم که ترجمه کلام وحی باید از جنس تنور باشد، گرم و لطیف و آرام؛ ترجمه کلام بایست از جنس گوینده‌اش باشد، سراسر مهر و امید حتی در حال گفتن کلماتی که بار منفی دارند.
این مترجم بیان کرد: «روح یک کلمه» و «بار معنایی» آن نیاز به انتخاب درست کلماتی دارد که فاصله زیادی با کلمه ترجمه شده نداشته باشد؛ برای مثال کلمه «جمیل» را که از صفات الهی است، «قشنگ» ترجمه نکنیم، بلکه بگوییم او زیباست و دوستدار زیبایی.
وی با اشاره به علت خستگی بزرگسالان از مطالعه ترجمه قرآن، افزود: ترجمان کلام وحی باید بوی بهشت را در جان و دل کودک بدمد، نفسش را معطر و خیالش را خلاق و محرک سازد، در روح نوجوان باید روح چابکی و سر زندگی را به جریان درآورد و برای جوان باید چنان باشد که شور و حال عشق و دوستی را در او به غلیان بیندازد.
انوریان یزدی ادامه داد: ترجمه کلام آسمانی برای بزرگسالان باید نوید منطق و احساس را با هم به همراه بیاورد، برای مرد و زن می‌تواند متفاوت باشد و برای هر طیف و طبقه‌ای از نوعی دگر و جنسی دگر بیان شود. برای اهل علم سراسر نشان از بیانی علمی باشد و برای اهل دل، موسیقی کلامی داشته باشد، شور آفرین.
این نویسنده کودک و نوجوان با بیان اینکه یک گونه و چند گونه ترجمه محدود را باید رها کرد، اظهار کرد: مگر نه این نیست که به تعداد نفوس بشری راه برای رسیدن به کمال و آن ذات یگانه وجود دارد؛ این راه‌ها در چند ترجمه قرآنی برای هر مخاطبی متفاوت دیده شده است. اگر انسان تازه آشنا با زبان قرآنی، ترجمان مورد نیازش و ملموسش را درکلام وحی نبیند، چگونه انتظار است تا دریابد که این مفتاح چه دری به روی او گشوده و چه راهی را وی نشان می‌دهد.
وی گفت: چگونه است که یک نویسنده یا شاعر در مواجهه با قرآن ابتدا به سوی آیات مطمئن، خوش‌آهنگ و داستانی آن کشیده می‌شود و دانشمند به سمت آیات دیگری و عارف به جهتی دیگر و…کودک و نوجوان هم می‌بایست آن‌چنان ترجمانی را در اختیار داشته باشد که در وهله اول آن‌چه را متمایل به آن است، در ترجمه بیابد. پس چگونه می‌شود قرآن را از ابتدا تا انتها به صورتی که هست برای او به همان ترتیب مکتوب ترجمه کرد و چگونه ممکن است هر سوره و آیه‌ای را بدون توجه به نیاز سنی و فهم واژگانی آن به مخاطب عرضه کرد.
این مترجم بیان کرد: به هر مخاطبی آنی باید داد که خواهانش است و از همراهی با آن لذت می‌برد. یک آیه و سوره را نمی‌توان به مخاطب به صورت یکسان عرضه کرد و نباید هم به یک شکل سخن بگوییم. به عنوان نمونه، داستان یوسف پیامبر(ص) برای کودک و نوجوان داستانی پر ماجرا است ولی برای یک جوان، داستانی عاشقانه است. داستان یونس(ع) را در دل ماهی گفتن برای کودک زبانی دارد، برای نوجوان و جوان زبانی دیگر و برای اهل دل زبان و بیانی دیگر.
انوریان یزدی افزود: قرآن هم زبان عقل است و منطق و هم زبان عشق است و شور و احساس پس برای اهل فلسفه هم که بیان می‌گردد نباید تنها در پی علوم کلامی و منطقی آن بود و از بیانی شورانگیز غافل شد که باعث خواهد بود، چراکه خواننده‌اش انسان است و انسان هم معجونی از هردو است.
وی در پاسخ به این سوال که شما برای ارتقای ترجمه دینی متناسب با شرایط سنی مخاطبان و تأثیرگذاری بیشتر چه راه حلی ارائه می‌دهید، عنوان کرد: حرف برای ارائه راه حل‌ها زیاد است؛ نگاه به یک جمع مدرک گرفته بدترین راه حل و آفت بزرگ زمانه ما در امور مختلف بوده و است. امروزه به وجود آوردن گروه‌های کارشناسی خلاق و پویا بدون نگاه‌های کلیشه‌شده و سازمانی ابتر، چاره‌ساز است و از آموزش و پرورش و آموزش عالی تا نهادهای نیمه دولتی مانند کانون پرورش فکری و پژوهشکده‌ها، رسانه‌ها و متخصصان مورد نیاز، همه و همه می‌توانند در این راستا گام بردارند.
این نویسنده کودک و نوجوان اظهار کرد: ما نیازمند فرهنگ کار و جمعی اصولی هستیم. تا زمانی که بخواهیم به این امور به صورت اداری نگاه کنیم، هیچ ثمری نخواهیم دید چراکه این امور، مسأله‌ای فرهنگی است و فرهنگ در بستر زمان و با ایجاد خواست و نیاز مردمی به وجود می‌آید. در جامعه‌هایی چون ما که فرهنگ کار گروهی هنوز به معنای واقعی خویش به وجود نیامده و هر اتفاقی بر پایه تلاش‌ها و انگیزه‌های فردی به وجود آمده است، گردهم آوردن این جمع، مشکلات زیادی دارد.
انوریان یزدی با بیان اینکه در مسیر رسیدن به اقدامی جمعی برای ارتقای متون دینی با کمبودهایی مواجه هستیم، گفت: بدترین آفت، نگاه‌ گذرای به این امر است که پس از مدتی با فروکش کردن احساسات رنگ می‌بازد و تنها عامل پیگیری ادامه کار؛ بی رو دربایستی بگویم، اهداف مالی برای رفع مشکلات زندگی است و بدتر اینکه در برخی جاها با توجیه‌های مختلف به نان‌دانی درازمدت برای عده‌ای تبدیل می‌شود.
وی ادامه داد: بیایید نقد را از خودمان شروع کنیم؛ اکنون نزدیک چهل سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد و نهادهای مختلفی برای احیای علوم قرآنی به وجود آمده‌اند.
این نویسنده در پاسخ به این سوال که حال، بازده بیرونی این نهادها در طول این چهل سال برای کودکان و نوجوان چه قدر بوده است، افزود: بدیهی است اگر به حد لازم رسیده بود، ما اکنون در حال بحث و گفتگو در این باره نبودیم؛ آیا چهل سال، مدت کمی برای به وجود آوردن چنین فرهنگ جمعی برای پرداختن به نیازهای باوری کودک و نوجوان ایرانی بوده است. بهتر است قبل از هر دفاع و پاسخی، ابتدا نگاهی به ثمره کم‌کاری خود در میان طیف کودک، نوجوان و جوان امروزی داشته باشیم.
انوریان یزدی تصریح کرد: خاطره‌ای برای‌تان بگویم تا آفت نگاه اداری و کارمندی را به این مقولات بهتر دریابیم؛ به صورت اتفاقی چندی پیش چشمم به صفحه‌ای از روزنامه خراسان افتاد که در نیم صفحه خود، بخشی از مطالب چاپ‌شده در روزنامه خراسان مربوط به ۶۰ یا هفتاد سال پیش را چاپ کرده بود، در بخشی از آن مطالب، متنی بود که حکایت از نیاز سازمان شیر و خورشید مشهد آن روزگار داشت که برای همکاری چند مدرس قرآنی برای کودکان و نوجوان شیرخوارگاه مشهد فرخوان کرده بودند و طبقه طلاب و قاریان را در اولویت قرار داده بود. به زمانه و نهادی که این نیاز را مطرح کرده بود، دقت کنید؛ بی‌اختیار به یاد دوران کودکی خودم افتادم و این که در هر محله در طول هفته با چند دوره قرآنی خودجوش روبرو بودیم.
وی اظهار کرد: چگونه کودک و نوجوان آن روز برای رفتن به دوره قرآن محله خود چشم انتظار رسیدن فلان شب هفته بود؛ این در حالی است که واقعیت نشان می‌دهد اکنون این قضیه کمتر ملموس است. این بر می‌گردد به همان جریانی که گفتیم باید این ضرورت در میان کارشناسان ما از یک طرف و کودک، نوجوان و مخاطبان دیگر قرآنی از سوی دیگر به صورت یک نیاز فرهنگی جان‌دار درآید.
این مترجم قرآن کودک و نوجوان بیان کرد: تا زمینی را خیش نزده و آماده نساخته‌ایم؛ داشتن دانه در سنگ را می‌ماند و امید بیهوده به محصولی از آن باید به فکر آماده‌کردن زمین باشیم، دانه موجود است، هر چند که نیاز به اصلاح و بازپروری دارد اما پیش از این اقدام‌ها، نیاز را به وجود بیاوریم. نیاز که باشد، نیازمند خود در پی نیازش می دود.
وی در پایان از همه کسانی که به هر دلیلی به این نوع موضوعات فرهنگی و دینی می‌پردازند، عنوان کرد: خالصانه درخواست می‌کنم به آینده نه چندان دور فرزندان خویش نگاهی داشته باشند. شاید که اگر بتوانیم چشم‌انداز آینده فرزندانمان را درست در نظر مجسم کنیم، دست از به تعارف برگزار کردن و نگاه‌های کلیشه‌گونه به امور فرهنگی و دینی بهراسیم و به خود بیاییم.
تا ما به خود نیاییم، چگونه انتظار به خود آمدن دیگران یا فرزندان‌مان را می‌توان داشت چه رسد به تأثیرگذاری بر بیگانه.