به گزارش کودک پرس ، مؤسسه پنجمین فصل قشنگ تاکنون آرزوهای حدود ۲۰۰ کودک مبتلا به بیماری سرطان را برآورده و همچنان تعداد بسیار زیادی کودک در انتظار برای برآورده شدن آرزو دارد.
متأُسفانه آمار کودکان مبتلا به بیماری سرطان نه تنها کاهش پیدا نمی کند بلکه رو به افزایش است؛ این مؤسسه کماکان به حضور مردم نیازمند و دستان یاری گر آنها را به مهر می فشارد.
شامگاه دوشنبه در یکی دیگر از برنامه های تدارک دیده شده، آرزوی رضا نوجوانی که ۱۳ سال سن دارد و هنوز از مبتلا شدنش به بیماری سرطان خبر ندارد، برآورده شدند.
رضا آرزو داشت که اسب سواری را تجربه و همچنین در عین حال به شمشیرزنی علاقه داشت؛ در این برنامه رضا با طی مسیری سوار بر اسب به همراه شمشیرزنانی که نقش محافظ و بادیگارد او را داشتند وارد مراسم جشن تولدش شد.
رضا همچنین آرزو داشت که جشن تولدی شلوغ و با حضور افراد بسیار برگزار کند؛ تمهیدات برگزاری این جشن فراهم و چون رضا از طرفداران تیم استقلال بود، تِم این جشن به رنگ آبی بود.
نامش حبیبه است و ۴۴ سال سن دارد؛ روی نیمکت چوبی بیرون کافه نشسته و از دور برنامه برآورده شدن آرزوهای فرزندش را نگاه می کند.
حبیبه سه فرزند دارد (دو دختر و یک پسر) و رضایی که امشب جشن تولد ورود به ۱۳ سالگی اش را با بیماری برگزار کرده است.
مادر رضا با اشاره به اینکه برای بیماری رضا از خرداد ماه امسال مطلع شدیم، می گوید: رضا از مبتلا شدنش به بیماری سرطان اطلاع ندارد ولی دکترها به درمان او امیدوار و امروز هم از انجام پیوند مغز استخوان صحبت می کردند.
حبیبه می گوید: رضا از خرداد تحت درمان است و بارها بیمارستان بستری و چهار جلسه شیمی درمانی برای رضا انجام شد.
مادر رضا ادامه می دهد: رضا افسرده و خسته شده و گاها در بیمارستان داد و بیداد می کند و تقاضای بازگشت به خانه را دارد؛ رضا امسال باید در پایه هفتم تحصیل می کرد ولی فعلا مرتب در مدرسه حضور ندارد و هر چند روز یک بار فقط برای دور نبودن از فضای مدرسه در کلاس درس شرکت می کند.
حالمون خیلی خوبه
مهدی معظمی جولا ۳۴ ساله که دو سال است با این مؤسسه همکاری دارد، در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: حس و حال وصف کردن را بلد نیستم ولی «حالمون خیلی خوبه» این حال خوب را نمی توان وصف کرد.
وی ادامه می دهد: انسان برای زنده بودن به آب، غذا و هوا نیاز دارد و ولی گاها با نبود برخی امور که ناشناخته و غیر قابل وصف هست، امکان زندگی برای انسان سخت می شود.
وی می گوید: من یک سری موارد جدید برای ادامه حیات دست پیدا کردم و تا کسی در این شرایط قرار نگیرد، واقعا هیچ طوری نمی شود او را تشویق کرد و یا برایش تعریف کرد.
معظمی جولا یادآور می شود: خیلی خوب است که یک بار حس و حال در این شرایط قرار گرفتن را امتحان کنند، آن وقت زندگی رنگ و بوی زیباتر از قبل پیدا می کند و حس و حال خیلی خوبی هم دارد.
انرژی مثبت برآورده شدن آرزوها
سحر اسکندری جوان ۲۹ ساله ای است که دو سال قبل از طریق شبکه های اجتماعی با مؤسسه پنجمین فصل قشنگ آشنا و طی این مدت در برنامه های برآورده شدن آرزوهای کودکان مبتلا به سرطان حضور داشته است.
وی می گوید: برآورده شدن آرزوهای کودکان مبتلا به بیماری سرطان خیلی انرژی مثبتی برایم دارد و حس بسیار قشنگی است؛ وقتی بین این برنامه ها فاصله می افتد انگار چیزی را گم کردم و مثل این می ماند که آدم یک کمبودی در زندگی داشته باشد.
این فعال اجتماعی بیان می کند: برخی از دوستان از دور برای کمک به برگزاری این برنامه ها مشارکت لازم را دارند ولی به آنها و دیگران پیشنهاد می کنیم تا خودشان از نزدیک در برنامه ها حضور داشته باشند.
افزایش آمار کودکان مبتلا به سرطان
مدیر مؤسسه پنجمین فصل قشنگ نیز می گوید: در ادامه تحقق آرزوهای کودکان مبتلا به سرطان یک نوجوانی داشتیم به نام رضا ۱۳ ساله که آرزو داشت جشن تولد بگیرد ولی با توجه به اینکه برگزاری جشن تولد شلوغ مورد دلخواه رضا برای خانواده مقدور نبود.
هدا رشیدی ادامه می دهد: رضا دوست داشت تمام دوستان و حتی کودکان بیمارستان را به تولد دعوت کند ولی محدودیت های بیماری به او این اجازه را نمی داد؛ رضا حتی از مبتلا شدنش به سرطان اطلاعی ندارد.
وی می گوید: رضا استقلالی بود و رنگ آبی را خیلی دوست داشت پس برای تولدش از تِم آبی استفاده کردیم؛ او همچنین شمشیرزنی دوست داشت که با هماهنگی هیئت دو نفر به عنوان بادیگارد با لباس و شمشیر در تولد او حاضر و مبارزه کوچکی را هم برای رضا به نمایش گذاشتند.
مدیر مؤسسه پنجمین فصل قشنگ یادآور می شود: رضا اسب سواری را خیلی دوست داشت و هرچند که پیست اسب سواری اعلام همکاری داشت ولی به خاطر محل تولد یک اسب را آوردیم تا رضا در محوطه نزدیک به جشن سوارکاری کنند.
وی عنوان می کند: دغدغه ها هنوز هستند و وقتی دعوت عمومی می شود همچنان مردم حضور کمرنگی دارند و در فصول مختلف سال بهانه های گوناگون دارند.
رشیدی خبر می دهد: تعداد کودکان زیاد شده و خبر بدی که دارم اگر قبلا ۷۰۰ کودک مبتلا به بیماری سرطان داشتیم امروز شاید حدودا بالای دو هزار کودک داریم.
مدیر مؤسسه پنجمین فصل قشنگ اضافه می کند: از آرزوهای قدیمی بالای ۵۰۰ آرزوی برآورده نشده باقی مانده که با این کودکان جدید قطعا آمار آرزوها افزایش پیدا می کند.
به گزارش خبرنگار مهر، تعداد بسیاری از کودکان خوزستانی سهمشان از دنیای شیرین کودکی فقط آمپول و شیمی درمانی شده و بسیار تأسف بار اینکه نه تنها عموم مردم بلکه دستگاه ها و شرکت های بزرگ نگاه گرمی به آنها ندارند.
این کودکان مورد بی مهری و کم توجهی قرار گرفتند و نیاز به یک خانه تکانی اساسی برای ورود عموم جامعه به کارهای خیریه جدید و نوین داریم؛ چه احساسی زیباتر از اینکه آرزوهای کودکانی برآورده شود که معلوم نیست که روز فردا تاب گرمای نفس کشیدن آنها را داشته باشد یا اینکه خیر و امیدواریم مردم همیشه در صحنه خوزستان این کودکان را از لطف و محبت خود بی دریغ نکنند.
منبع: مهر
ارسال دیدگاه