«فاز» جدید یک برنامه تلویزیونی/ تلاش برای ساخت جهان‌بینی جدید برای نوجوانان

کودک پرس- گروه رادیو و تلویزیون:در روزهایی که تلویزیون ملی٬ سرحال نیست٬ برنامه‌ی مشخصی ندارد و گاه با رفتارهای متضاد و مدیریت‌های سلیقه‌ای٬ باعث ایجاد واکنش‌های سخت و حتی بی‌اعتمادی می‌شود٬ رئالیتی‌شوی جذابی به تصویر آمده که بسیاری از معادلات را در برنامه‌سازی٬ چه به لحاظ فرم و چه به لحاظ محتوا تغییر داده است. فاز-فرزند ایران زمین-٬ برنامه‌ی تلویزیونی بزرگی است که در ایران٬ با تسامح٬ گونه‌ آن را مستند-مسابقه ترجمه‌ کردند.

 

برنامه‌ای را که یک گروه با تجربه و با دغدغه‌های جدی اما جوان می‌سازند و جوان‌ترهایی که در آن٬ برنامه ساختن را مشق و تجربه می‌کنند؛ یک کارگاه بزرگ که برای برنامه‌ای در این ابعاد حائز اهمیت٬ امیدبخش و آینده‌ساز است. تحلیل اهمیت فاز اما نیاز به سیر در تاریخ دارد. تلویزیون ایران در دهه‌ی شصت و هفتاد یکه‌تاز رسانه‌ای بود و هیچ بدیل و آلترناتیوی نداشت.

در آن دوران کودکان و نوجوانان از جریان دنیای پیرامون خود٬ با خبر نبودند و نمونه‌های خارجی در دسترسشان نبود و تفریحی غیر از کوچه و تلویزیون نداشتند و به هر آنچه از قاب رسانه‌ی رسمی می‌دیدند٬ بسنده می‌کردند. در آن دوران نیز برنامه‌های مهمی برای نوجوانان تولید می‌شد که این اهمیت نه به دلیل کیفیت بالای آثار که به دلیل رویکرد نوی برنامه‌ساز‌ها و مدیران بود و در خاطرات نوجوانان آن دوران باقی مانده است. برنامه‌هایی که اگر امروز دوباره به آن‌ها بازگردیم٬ با اشکالات فنی و ساختاری زیادی مواجه می‌شویم که بدیع بودن و بی‌رقیب‌ ماندنشان در ظرف زمانشان٬ آن‌ها را در اذهان ماندگار کرده است.

در آغاز دهه‌ی هشتاد و با ظهور و در دسترس قرار گرفتن ماهواره‌ها و اینترنت٬ رسانه‌‌های غیررسمی ظهور کردند و نوجوانان با داشتن کامپیوتر و احیانا ماهواره٬ می‌توانستند به جهان جدیدی دسترسی داشته باشند که بدیل و جایگزین رسانه‌ی ملی بود. در این اثنا تلویزیون که همچنان فکر می‌کرد بی‌رقیب است٬ بر همان نهج و طریق گذشته که روزگاری برای نوجوانان جذاب بود٬ برنامه می‌ساخت و پیش می‌رفت. تلویزیون در آن سال‌ها نه تهیه‌کننده و سازنده‌ی جدیدی را تربیت کرده بود و نه حتی در برنامه‌هایش چنین هدفی را پیش‌بینی می‌کرد.

جمود طرح‌ها و طراح‌ها٬ فاصله مخاطب از رسانه‌ی رسمی را زیاد کرد و با افزایش سرعت اینترنت و رواج شبکه‌ها‌ی غیرسیاسی ماهواره‌ها٬ دیگر بچه‌ها نیز می‌توانستند برنامه‌های جدیدتر٬ جدی‌تری٬ خوش رنگ و لعاب‌تر و بدون سانسور را ببینند و در لایف‌استایل جدیدی که البته پایه‌هایش سست بود واقع شوند و اینچنین بود که برنامه‌های کودک و نوجوان دچار مرگ تدریجی شدند و اساسا گروه‌های کودک و نوجوان از حیز انتفاع خارج گشتند. درست زمانی که رسانه‌ی رسمی٬ دیگر هیچ فکری برای کودکان و نوجوانان نمی‌کرد؛ زمزمه‌ی ظهور شبکه‌های تخصصی برای این گروه‌های سنی شروع شد٬ که آن‌ها نیز گرچه محمل خوبی برای برنامه‌سازی بودند٬ اما مبتنی بر همان رویکرد کلی تلویزیون٬ فقط برای قشر خاصی از مردم که اتفاقا به رسانه‌ی ملی وفادار هستند٬ برنامه تولید نمودند و بخش زیادی از کودکان و نوجوانان را نادیده گرفتند.

 

از طرفی برنامه‌ها به جای اینکه برای نوجوانان ساخته شود٬ با موضوع نوجوانان ساخته می‌شد٬ مثل فیلم‌هایی که باید برای کودکان ساخته شود٬ اما تنها درباره‌ی آن‌هاست. فاز برنامه‌ای برای نوجوانان است و با دقت به این هدف نزدیک می‌شود. فاز برای قشر و طبقه‌ی خاصی از مردم نیست و همه‌ی سطوح از مخاطبان را با هر سلیقه٬ ایده و معرفتی در بر می‌گیرد و موضوعاتش٬ موضوعات اساسی «انسان» است که مشترک میان تمام مخاطبان خواهد بود. فاز سعی می‌کند تمام فاکتورهای جذابیت برای نوجوان٬ از هویت بصری٬ موسیقی تا ریتم و ضرباهنگ را به بهترین شکل رعایت کند.

سعی می‌کند نوجوانان دهه‌ی هشتاد را که مغفول‌ترین نسل حال حاضر جامعه هستند و در میان دعواهای سیاسی و منازعات اجتماعی فراموش شدند٬ با چشم باز ببیند٬ دغدغه‌ی آن‌ها را بر صفحه‌ی تلویزیون نشان دهد و از همه مهم‌تر٬ به ظهور و حضور آن‌ها اصالت بخشد. در روزهایی که شرایط اجتماعی پیچیده‌ای در کشور حاکم است و فاصله‌ی میان محرک‌ها٬ هیجانات٬ کنش‌ها و واکنش‌های اجتماعی به حداقل رسیده و پیش از هر «اندیشه‌»ای٬ «فعل» رخ می‌دهد٬ آسیب‌پذیرترین قشر٬ نوجوانان‌اند که در آستانه‌ی جوانی٬ با طراحی‌های‌ گوناگون سردمداران٬ آینده‌شان مبهم شده و حتی در خلوت با خویشتن٬ نیز دچار فقدان معنا هستند. هیچ‌کس این نوجوانان را ندیده و فاز٬ کورسوی امیدی است تا نشان دهد٬ آن‌ها هستند و اتفاقا بر خلاف تصور٬ فاصله‌ی میان نسل‌های قبل با ایشان٬ که محصول یک عدم تفاهم جدی است٬ قابل رفع است.

 

فاز نشان می‌دهد متولدین دهه‌ی هشتاد٬ ظرفیت بسیار بالایی برای آینده‌سازی دارند٬ اگر به آن‌ها اعتماد شود و اگر ما بتوانیم خودمان را اندکی از کشمکش‌های اجتماعی٬ اقتصاد و سیاسی برهانیم٬ آن‌ها را ببینیم٬ نیازهایشان را بشناسیم و برای آینده‌شان با انصاف و تدبیر برنامه‌ریزی نماییم. فاز٬ مؤلف است و یک تجربه‌ی کم‌نظیر در ایران؛ گرچه رقبایی در گونه و ژانر دارد٬‌ اما آن‌ها نیز یا در حال و هوای نظامی هستند و مخاطبانشان تخصیص می‌یابند؛ یا نمونه‌ی ساخته شده در راستای اقتصاد مقاومتی و اصلاح الگوی مصرف که اگرچه جدی‌تر است٬ اما شاید نتواند همه‌ی اعضای خانواده را با خود همراه ‌کند.

فاز٬ با طراحی مراحل هفت‌گانه٬ ضمن استفاده از ویژگی‌های اسطوره‌ای «هفت خوان» در ادبیات کهن و تنوع دیداری و روایی برای مخاطب٬ به طور ضمنی سازنده‌ی یک جهان‌بینی جدید برای نوجوانان است. فاز برای یک متولد دهه‌ی هشتادی که هنوز انگار به رسمیت شناخته نمی‌شود و خودش نیز این وضعیت را پذیرفته و برای امور اصیل٬ کمتر ارزشی قائل است و جهان‌بینی‌اش را کشکول‌وار به دست می‌آورد؛ یک مسیر می‌سازد. فاز نشان می‌دهد که زندگی مراحل مختلفی دارد٬ مراحل مختلف زندگی٬ چالش است و در هر چالش هر کسی که ضعیف‌تر عمل کند٬ حذف می‌شود. حتی گاهی تنها٬ «ضعف» عامل نیست.

 

فاز به درستی عوامل دیگر را نشان می‌دهد: قضاوت‌های نادرست٬ اجماع‌ قدرت‌ها برای از بین رفتن و حتی تنازع بقا. همه‌ی این‌ها در زندگی واقعی امروز وجود دارد و فاز به دلیل مستند بودن و البته خودآگاه این‌ها را به تصویر می‌کشد. ما در فاز دیدیم که در یک مرحله٬ شاید کسی که توانایی کمتری در عرضه‌ی داشته‌های خود دارد٬ یا به دلیل توانایی کمترش در اصول مذاکره حذف می‌شود٬ در حالیکه فرد توانایی است و این جهان واقعی پیش روی نوجوان امروز است. فاز نشان می‌دهد که راز بقا٬ نه در فردیت افراطی که در کار گروهی است و اینکه نوجوانان ما٬ چقدر نیاز دارند که کار گروهی را یاد بگیرند.

در جامعه‌ای که ارزش‌ها تحت‌تاثیر امور مادی (اقتصاد٬ قدرت) است٬ «رقابت» مهم‌ترین چالش و ارزش افراد خواهد بود و برای پیروزی در آن٬ هر ارزشی زیر پا گذاشته می‌شود. ما امروز تجلی فردیت در رقابت را٬ در همه‌ی ارکان زندگی و نهادهایمان می‌بینیم و قطعا نوجوانان با این ارزش/چالش٬ به عنوان ناظر بر کردار ما و عامل در محیط مدرسه‌هاشان (متاثر از بزرگتر‌ها)٬ مواجه‌اند. فاز به آن‌ها نشان می‌دهد که بر خلاف فرهنگ موجود و تثبیت‌شده‌ی کنونی در مسیر رقابت٬ این کار گروهی و رجعت به مفهوم هم‌گرایی است که می‌تواند موجب پیشرفت و برون‌رفت از وضعیت کنونی باشد. با این حال٬ روی خشن زندگی٬ نشان می‌دهد که حتی در مسیر کار گروهی نیز٬ کسانی از بین می‌روند و از گردونه قدرت و نظام طبقاتی‌ خارج‌ می‌شوند. فاز به نوجوانان این سرزمین عیار بخشیده و با صدای بلند توجه به آن‌ها را فریاد می‌زند.

نسلی که همه‌ی ما و حتی پدران و مادرانشان از آن‌ها دور شدند و آن‌ها خودشان ماندند و خودشان. مشکلات و معضلاتشان را در میان خودشان حل می‌کنند و انگار دره‌ی عمیقی میان آن‌ها و نسل‌های پیش از خودشان می‌بینند و البته این نگاه دوسویه است. فاز به ما نشان می‌دهد که نوجوانی این نسل٬ مانند نوجوانی‌ نسل‌های پیش است٬ با ضوابط و عوارض بیشتر٬ با امکانات و استعدادهای پیرامونی وسیع‌تر که سرعت تغییر و انتقال را نسبت به ما٬ به نحو چشمگیری فزونی بخشیده٬ اما آن‌ها همچنان و به خوبی قابل تعامل‌اند و چه بسا همین امکانات آن‌ها را هوشیار‌تر نموده است.

 

فاز٬ نشان می‌دهد که ما نباید منتظر دیگران باشیم و باید حرکت کنیم. هر کسی که در گروه بنشیند حذف می‌شود٬ حتی اگر توانا باشد. فاز می‌گوید باید دستت را روی پای خودت بگذاری٬ بلند شوی و یک کاری انجام دهی و این برای نوجوانی که کمتر دیده شده یک فرصت است. فاز بحران‌ها را نیز نشان می‌دهد. روابط میان نوجوان‌ها با هم٬ سرایت فرهنگ «رقابت» در میان آن‌ها و ما به وضوح می‌بینیم که چه چیزهایی را یادشان ندادیم و چه چیزهایی را حتی خودمان نیاموختیم. فاز آینه‌ی نسل ما نیز هست. آن چه را باید و نباید به نسل‌های بعد از خودمان منتقل می‌کردیم که عمدا یا سهوا انجام ندادیم.

اگر امروز احساس می‌کنیم با نسلی مواجهیم که غیریت مشهودی با ما دارد٬ این به دلیل٬ انتقال نادرست مفاهیم است و حالا فاز نشان می‌دهد دلیل این انتقال نادرست٬ فهم غیر اصیل ما از ارزش‌ها یا دگرگونی دنیامدارانه‌ی سیاست‌هایمان بوده است. فاز یک تلنگر است و قطعا به تنهایی نمی‌تواند کاری از پیش ببرد. اما می‌تواند پنجره‌ای باشد به روی فرزندان ایران و کسانی که فردا باید در این سرزمین زندگی کنند. فاز ما را امیدوار می‌کند به آن‌ها و آن‌ها را امیدوار می‌کند به دیده شدن. کاش به تعداد همه‌ی شبکه‌های تلویزیون ما که سرشار از سریال‌های ضدفرهنگ و حتی مخرب برای آداب اجتماعی‌اند٬ برنامه‌هایی برای فردای تمامی آدم‌های این‌ سرزمین ساخته می‌شد و همه دغدغه‌ی روزگار نیامده را داشتند.

فاز اگرچه بی نقص نیست و به عنوان تجربه‌ی اول٬ ضعف‌ها و قصورهای فراوانی دارد٬ اما راهش چنان مهم است که این ضعف و قصورها را باید نادیده گرفت. فاز٬ یک تلنگر جدی به همه‌ ماست برای فردای این سرزمین؛ فرزندان خودمان.