کودکان موجودات مشاهده گری هستند و به راحتی الگو برداری می کنند. یعنی هر نوع رفتاری که از یک کودک سر می زند قطع به یقین مشابه آن رفتار را دیده است. پس با دیدن رفتارهای زشت فرزندتان در ابتدا سعی نکنید که او را متهم کنید و دعوا و تنبیهش نمایید.
طبق علم روانشناسی، رفتاری که مورد توجه قرار گیرد افزایش می یابد. در بسیاری از موارد، والدین در برقراری ارتباط با فرزند به هر دلیل دچار مشکل می شوند و به رفتارهای غلط کودک پاداش می دهند. به مرور فرزند ما متوجه می شود که با لجبازی می تواند به خواسته خود برسد.
یکی از مولفه های اساسی در حفظ بقا بشر وجود ترس است که از زمان تولد در وجود انسان وجود دارد. پیش از یک سالگی، انگیزه هایی ترس آور کودک را تحت تاثیر قرار می دهند. با گذشت زمان، افق دید کودک گسترش یافته و رشد ذهنی اش افزایش می یابد...
بعدازطلاق والدین،کودکان دردوستى دچارمشکل مى شوند زیرا اغلب احساس مى کنند جدا و متفاوت از دیگران هستند. کودکانى که والدین شان از یکدیگر جدا شده اند واقعا نیاز دارند درباره رنج و نگرانى خود با دیگران صحبت کنند.
دروغ بیان سخن و مطلبی است که مطابق با واقع وحقیقت نیست
شما می توانید با غیرممکن ساختن انجام عادت، آن را ضعیف کنید. برای مثال کسانی که انگشت توی بینی شان می کنند، از بندهای انگشتانشان صدا در می آورند یا با انگشتانشان بر روی اشیاء ضرب می گیرند، درخواهند یافت که پوشیدن دستکش، عادت را به طور کامل متوقف می کند.
یکی از شکایتهای رایج والدین در مورد فرزندانشان، پرخاشگری و رفتارهای خشن است که متاسفانه برای والدین دغدغه شده اما معمولا تا زمانی که این پرخاشگری به حد خطرناک نرسد سعی در درمان آن نمیشود.
دختری ۸ ساله دارم که رازهای خانه را جلوی دیگران و مهمانها مطرح میکند، بیشتر در جمع بزرگ ترها حضور پیدا میکند و اصلا از من حرف شنوی ندارد.
تیک، انقباض غیرارادی و ناگهانی ماهیچه است. عادت تیک می تواند در رفتارهایی نظیر شانه بالا انداختن، پلک زدن، تنگ کردن چشمها، تکانهای تند سر یا شانه، شکلک در آوردن، تکان دادن سر به طرفین یا پایین آوردن سر و یا چین دادن بینی دیده شود. این تیکهای حرکتی در دوران کودکی کاملاً معمول هستند. با آماری که انجمن روانپزشکی آمریکا گزارش داده است، پنج الی بیست و چهاردرصد از کودکان دارای نوعی تیک هستند.
رسانه های از اصطلاح «والد هلیکوپتری» استفاده می کنند تا نوعی از تربیت را توصیف کنند که والدین بیش از حد گرفتار زندگی فرزندانشان هستند. خصوصا زمان تحصیل آنها. گرچه به نظر بد نمی رسد که والدین درگیر تحصیل فرزندان شان باشند، اما والدین هلیکوپتری اغلب این را به نهایت می رسانند. ممکن است زمانی که والدین بیش از حد درگیر و گرفتار فرزندان شان هستند اشکالات و عیبهایی بروز کنند.
شنیدن اخبار آزار جنسی کودکان اگرچه که بسیار دردناک و غیر قابل تحمل است اما خوشبختانه چند سالی است که تابوی رسانه ای شدن آن شکسته شده است. چراکه اعلام چنین خبرهایی موجب افزایش آگاهی خانواده ها در خصوص مراقبت از فرزندانشان می شود. هرچند که مانع وقوع آن به طور کامل نمی شود ولی در کاهش آن بی تاثیر نخواهد بود. حال اینکه چگونه باید والدین مانع وقوع این اتفاق شوند نکته ای است که روانشناسان برای آن پاسخی جز آموزش ندارند.
فرزند خردسالم علاقه زیادی به بازی های رایانه ای دارد، عاشق فست فود است وهمیشه سفارش خرید تنقلات خوشمزه را می دهد. کودکم کمی چاق است.این شاید روایت بسیاری از والدین امروزی باشد.
دکتر مسعود اسدی، روانشناس: بدون شک تابستان فصل مورد علاقه بیشتر دانش آموزان است چون برنامه ریزی فشرده ای برای آنها وجود ندارد و معمولا بچه ها درگیر ساعت و قوانین سفت و سخت فصل مدرسه نیستند اما با بازگشایی مدارس و به دنبال آن کاهش ساعت خواب و فشردگی برنامه ها ریتم زندگی بسیاری از دانش آموزان و البته والدین به هم می خورد و مشکلات زیادی ایجاد می شود. البته از آنجایی که ممکن است بسیاری از کودکان تجربه مهدکودک و پیش دبستانی نداشته باشند یا اگر هم داشته باشند مکلف به انجام مشق و درس و حضور مستمر نبوده اند، محیط مدرسه و ورود به آن می تواند ایجاد دلهره و اضطراب کند.
تا به حال دقت کردهاید که گاهی رعایت نکات تربیتی کوچک میتواند اثراتی دلخواه داشته باشد؛ اثراتی که هم به نفع کودک است و هم به نفع والدین. کودک میتواند با اعتماد به نفس بهتر، استقلال بیشتر و با احساس مسئولیت قویتر بزرگ شود و البته والدین نیز آرامش بیشتری را تجربه میکنند و لذت بچهداری را نیز بهتر حس خواهند کرد.
فائزه دشتی*: کودک موجودی است که با توانایی کم به دنیا می آید و در محیط به جست وجو و کشف می پردازد. کشف محیط کودک مانند بزرگسالان نیست. بسیاری از مفاهیمی که در نظر ما نادرست است ممکن است از نظر کودک درست باشد. در اینگونه موارد بزرگسالان باید خود را به جای کودک قرار دهند و دنیا را از دید کودکان ببینند.دعوای کودکان امری عادی است اما متاسفانه بزرگسالان به آن با دید منفی می نگرند. کودک در حین بازی دعوا می کند، دعوا برای او نوعی کشف محیط و دنیای بزرگسالان است. در این دعواهای کودکانه کودک خود را به جای بزرگسالان قرار می دهد و خود را بزرگ می بیند. دعوای کودکان علت های گوناگونی دارد.
ما در این نوشتار بر آنیم كه نوع رفتاری والدین را مورد بررسی قرار دهیم.شاید این جمله را بارها شنیده باشید كه كودكان آیینه رفتاری پدر و مادرشان هستند. آنها از ریزترین جزئیات رفتاری والدینشان الگوبرداری میكنند. از این لحاظ، بحث رفتار والدین با فرزندان، در مباحث روانشناسی كودك از جایگاه ویژهای برخوردار است. همانگونه كه فرزندان نمیتوانند هرگونه رفتاری با والدینشان داشته باشند، والدین هم نمیتوانند هر گونه رفتاری داشته باشند. باید بدانیم كه زندگی هر فردی وقتی موفقیتآمیز خواهد بود كه بتواند میان نیازهای عاطفی خود، تعادل برقرار كند و به شیوههای مطلوب آنها را ارضا كند. از این رو، شناخت و ارضای مطلوب این نیازها از وظایف مهم والدین است. اگر به این نیازها اجازه بروز و شكوفایی داده نشود، در بزرگسالی فرزندانمان باید منتظر اقداماتی غیرمنتظره و كارهایی باشیم كه ریشه در یك عقده نهفته در درون آنها دارد. ممكن است كودكان ما مورد سوءاستفاده افرادی واقع شوند كه با شناسایی نیازهای نهفته در آنها به دنبال اغفال آنها باشند، اما در مقابل، رفتار صحیح و ارضای نیازهای عاطفی فرزندانمان باعث وقار و وجهه اجتماعی آنها و خودمان میشود. توجه به این نكته ضروری است كه بسیاری از عكسالعملهای پرخاشگرانه و نامناسب فرزندان نسبت به والدین و جامعه، به خاطر اشكالات رفتاری والدین و سهلانگاری در تربیت بموقع فرزندان است. آنها زمان مناسب در تربیت فرزندانشان را رها كرده و میخواهند موقعی كه شخصیت و اسكلت اخلاقی فرزندانشان شكل گرفته است، او را تربیت كنند. بنابراین، دانستن زمان تربیت و نحوه رفتار در آن دوره اهمیت ویژهای دارد.
بیشتر زوجهایی که ازدواج کردهاند یا تصمیم به ازدواج دارند، برای داشتن فرزند برنامهریزی میکنند. چندین سال قبل داشتن خانوادهای بزرگ رایج بود و این یک فایده محسوب میشد. اما با گذشت زمان و با بالا رفتن هزینههای زندگی، داشتن خانوادهای بزرگ دیگر عملی نبود. در واقع اکنون بیشتر خانوادهها تنها به داشتن یک فرزند قانعاند و بعضی از آنها حتی فرزندی نمیخواهند.
برخی رفتارهای ناپسند اطفال می توانند شخصیت وی را در جامعه به شخصیتی منفی و خشن تبدیل کنند در این مطلب به بررسی این خلق و خوی کودکان بیشتر می پردازیم
تحت هیچ شرایطی از تنبه بدنی استفاده نکنید . کودکان ازشش سالگی به بعد می توانند به صورت کامل و واضح ، مفهوم مالکیت و نادرست بودن رفتار« برداشتن وسایل دیگران » را درک کنند. در این زمان است که والدین باید محدویت ها و تنبیه هایی را برای این عمل در نظر بگیرند .
نوجوانی دوره ای از رشد است که با بلوغ آغاز می شود و با شروع دوره بزرگسالی خاتمه می یابد. نوجوانی را می توان مرحله گذر از کودکی به بزرگسالی توصیف کرد. این دوره به پلی بین کودکی و بزرگسالی تشبیه شده است و فرد برای یافتن جایگاه خود به عنوان بزرگسال رشدیافته، ناگزیر از عبور از آن است. نوجوانی دوره ای است که طی آن روابط فرد با هم سالان تعمیق می یابد؛ استقلالش در تصمیم گیری رشد می کند و در جریان مشغله های فکری و تعلقات اجتماعی قرار می گیرد. نوجوانی دوره کاوش و انتخاب است؛ همچنین دوره آشوب و استرس و تعارضات روانی.