به گزارش کودک پرس ، شقایق قندهاری، مترجم ادبیات کودک و نوجوان، درباره معیارها و مؤلفههایش در انتخاب آثار برای ترجمه گفت: انتخاب کتاب بخش مهمی از ترجمه کتاب کودک و نوجوان است و باید در این حوزه وسواس زیادی داشته باشیم، زیرا ذائقه مخاطب کودک و نوجوان در همین سن پرورش مییابد و در وضعیت کنونی بازار که شاهد حضور برخی ناشران بازاری و کاسبمآب و ترجمههای بازاری هستیم، این امر برعهده نویسندههاست که خوراک فکری مناسبی را برای این گروه سنی تهیه کنند تا ادبیات خوب در دسترسشان قرار بگیرد، زیرا وقتی کودکان و نوجوانان چند اثر خوب بخوانند، به معیارهایی خواهند رسید و مترجم یا ناشر حرفهای اطمینان پیدا خواهد کرد که مخاطب وقتش را صرف مطالعه هر کتابی نمیکند.
مهمترین مسئله مخاطب
وی افزود: مهمترین مسئله برای مخاطب این است که یک اثر داستانی خوب بخواند و از آن لذت ببرد که مسائل بسیاری در آن نهفته است. یکی از این مسائل موضوع است، یعنی به موضوعی بپردازیم که بدون تعارف مسئله کودکان را مورد توجه قرار دهد، به ویژه کودکانی که سرپرست ندارند یا بدسرپرست هستند، زیرا آنها درگیر مسائلیاند که در زندگیشان حیاتی است و ادبیات میتواند نقش مهمی در این زمینه ایفا کند و اثرگذاری خاص خود را داشته باشد.
قندهاری ادامه داد: در هر سنی یکسری کتابها به صورت آموزشی یا روانشناسی، اصولی را به افراد آموزش میدهند و شاید یک نوع موضعگیری هم در رابطه با آموزش گروه کودک و نوجوان داشته باشیم، اما در قالب داستان میتوان مسائل را برای این گروه سنی قابل درکتر کرد که کودک چطور بحرانی مانند مرگ یک عزیز را پشت سر بگذارد.
وی در پاسخ به اینکه ذهن دستنخورده کودک باید با چه آثاری پرورش یابد، افزود: موضوعی که برای کودکان انتخاب میشود، نباید بیربط، غیراخلاقی و نامناسب باشد، زیرا برخی از آثار ترجمهای مسائلی را که در فرهنگ و عرف کشورمان نامناسب است، برای کودکان و نوجوانان عادی جلوه میدهند. من مترجم باید به این مسائل توجه کنم.
همیشه نمیتوان سراغ آثار پرفروش رفت
قندهاری تصریح کرد: هیچ اصراری به انتخاب کتابی که جایزه گرفته باشد، ندارم یا اینکه اثری در آمازون پرفروش باشد، زیرا کتابهایی را دیدهام که در دنیا جایزه گرفتهاند و طبیعتاً کنجکاو شده و آن اثر را مطالعه کردهام، اما به لحاظ فرهنگی و عرفی مسئله کودکان ایرانزمین نیست. بنابراین آن را ترجمه نمیکنم، زیرا همیشه آثار ارزشمندی وجود دارد که باید آنها را ترجمه کنیم. اثری که کودک میخواند باید به فکر فروبرود و نکتههایی را در باب زندگی به کودک آموزش دهد و بیاموزد که میتوان از زوایای گوناگون به روابط انسانی و مسائل تلخ و شیرین زندگی نگاه کرد.
این مترجم درباره اینکه به سراغ اثری میروید که ترجمه شده باشد، بیان کرد: پیش آمده وقتی کتابی را ترجمه و منتشر کردیم، غافلگیر شدیم، اما اگر بدانم کتابی ترجمه و در کتابخانه ملی ثبت شده آن را ترجمه نمیکنم، مگر اینکه با ناشر به این نتیجه برسیم که یک اثر را با وجود تکراری بودن ترجمه کنیم، چون تعدادی ناشر هستند که به سرعت یک اثر را بدون ویرایش، نمونهخوانی و … ترجمه و منتشر میکنند که پر از اشکال است و مخاطب هم به تدریج متوجه خواهد شد که چه ترجمهای بهتر از سایرین است. به هر حال ممکن است مخاطب با خواندن ترجمه بد دلزده شود. بنابراین یک اثر را در صورتی که ترجمه خوبی از آن نباشد، ترجمه میکنم.
عدم نظارت بر ناشران
قندهاری گفت: یکی از عوامل مهم در این زمینه نبود نظارت است. یک ناشر کپی رایت اثری را خریداری و ناشر دیگر همان اثر را بدون کپیرایت چاپ میکند. این امر نشان میدهد که هیچ نظارتی وجود ندارد و فقط باید امیدوار بود که با حرفهای شدن مخاطبان، مترجمان و ناشران غیرحرفهای و کپیکار حذف شوند، زیرا ناشران اصلاً افراد فرهنگی نیستند، دغدغه نشر کتاب خوب را ندارند و تنها سودآوری برای آنها مهم است و تلاش میکنند کتاب زیبایی چاپ کنند.
این مترجم در پایان ابراز کرد: تدوین این منشور و آییننامه مسئله مهمی است که چه کسانی، چه نهادها یا سازمانهایی آن را برعهده بگیرند. مطمئناً این نیز همانند بسیاری از مسائل دیگر دستنخورده باقی خواهد ماند و کارکرد اجرایی نخواهد داشت. بنابراین مترجم و ناشر باید نیازهای کودکان و نوجوانان را شناسایی کنند و براساس نیاز و فرهنگ کشور، اثر مورد نظر را یافته و ترجمه کنند. اگر من مترجم این تعهد اخلاقی را داشته باشم و از خود سؤال کنم که آیا این اثر ارزش ترجمه و نشر را دارد؟ این اثر ارزش مطالعه را دارد؟ پاسخ مثبت این سؤالها ما را به انتشار آثار مناسب هدایت خواهد کرد.
منبع: ایکنا
ارسال دیدگاه