اختلاف والدین، نخستین عامل ایجاد کننده نگرانی در کودک است و موجب سلب آرامش از کودکان می شود.
حضور موثر و مشارکت پدر در امور تربیتی باعث میشود کودک پدر را صاحب قدرت بداند و به او تکیه کند. وقتی پدر کنار میکشد یا کنار گذاشته میشود، این عدم مشارکت پدر ناخودآگاه این تصور برای فرزندتان ایجاد میشود که پدر ضعیف است و از پس کارها برنمیآید و روابط سالم او با پدر مخدوش میشود و برایش خلاهایی میسازدکه با هیچ چیزی پر نمیشود.
ترس ناشی از جدا شدن از والدین معمولا حوالی 18 ماهگی به وجود می آید و اغلب واکنشی طبیعی است که بعد از به راه افتادن کودک بروز می کند. بچه ها در این سن میل به استقلال دارند اما این روند گاهی چنان ترسناک به نظر می رسد که کودک به والدینش پناه می برد تا کمی از اضطرابش کم شود. اضطراب جدایی اگر توسط پدر و مادر به شیوه صحیحی مدیریت شود، در 3 سالگی برطرف می شود اما مشکل از اینجا شروع می شود که والدین راه برخورد درست با این مسئله را نمی دانند و اضطراب طبیعی کودک را تبدیل به اختلالی می کنند که هم خودشان و هم کودک را قربانی خواهد کرد.
نگاهشان پُر از امید و آرزوست، می خندند، بازی می کنند اما به خوبی کمبود محبت را می توان در چهره معصوم آنها دید، آری کودکان بی سرپرست، کودکانی که دست روزگار آنها را بی سرپرست کرده است.
امیرمحمد حسینی، جامعه شناس در گفتگویی اظهارداشت: خانواده های نقش مهمی در تربیت فرزندانشان ایفا می کنند و نمی توان این نقش را به نهادها و یا افراد دیگر واگذار کرد.
ادبیات کودکان و نوجوانان ، ادبیاتی خاص است همانگونه که عالم کودکی عالمی ساده ، بدون غل و غش ، مملو از صفا ، صمیمیت، تخیل و تجربه های کودکان و نوجوانان است.
والدین باید با فرزندان خود دوست و رفیق باشند و با اصول برقراری رابطه انسانی به عنوان مهم ترین قدم در فرایند تعلیم نوجوانان آشنا باشند. رعایت این اصول به والدین کمک می کند تا میان خود و فرزندان رابطه ای مطلوب و انسانی برقرار نمایند، برخی از مهم ترین این اصول شامل موارد ذیل می باشد:
آشنایی با نکات صحیح تربیتی پیش شرط تربیت اصولی در کودکان است و عدم آگاهی اولین و مهمترین ضربه تربیتی است که والدین مرتکب می شوند؛ متخصصان ومشاوران تربیتی معتقد هستند: آگاهی از زمان درست ارائه نکات تربیتی بهکودک، توازن میان تشویق وتنبیه،برخورد مناسب درمواجه با شیطنت کودکان وبه طور کلی آشنایی با رمز و رموز تربیت از مواردی است که تمامی والدین باید نسبت به آن واقف باشند تا بتوانند فرزند پروری صحیحی داشته وافراد موثر وموفقی تربیت کنند.
متأسفانه بچهها در این سنین کمترین میلی به مشارکت جمعی دارند و شاهد هستیم که سر و کار آنها با یک گوشی موبایل و تبلت افتاده است و با پناه بردن به فضای مجازی کمتر قرابتی با دنیای حقیقی دارند که این امر در آینده نزدیک به فاجعهای انسانی مبدل خواهد شد و روحیه جمعی و نوعدوستی، تعاون و بسیاری از مظاهر انسانی را از بین خواهد برد.
رئیس پلیس فتای ویژه شرق استان تهران با اشاره به خرید و فروش کانالها در شبکههای اجتماعی گفت: این اتفاق باعث شده برخی کاربران بخصوص جوانها و نوجوانها دست به هر ترفندی بزنند تا اعضای کانال خود را افزایش دهند و بتوانند آن را به قیمت خوبی بفروشند.
حجت الاسلام آذر شب در جمع اولیاء طلاب گفت: خانواده و به ویژه پدر و مادر نقش اصلی در شکل گیری شخصیت دینی فرزند دارند و پس از آن مدرسه و محل تحصیل به عنوان دمین عامل تاثیرگذار در امر تربیت است.
والدین باید بدانند که روند طلاق تا چه اندازه میتواند برای کودک مضر باشد و مراحل تکامل او را دچار اختلال کند.
الگوی مقتدرانه، دموکراتیک یا پذیرنده که نوعی ایده ال از سبک فرزند پروری به شمار میرود، اولین مدل پرورش فرزند است.
کسب مهارت های ارتباطی و اجتماعی یکی از مهمترین مراحل رشد کودکان در مهد کودک است.
محققان اثر خوراکیها با رنگ مصنوعی را با اثر حذف این خوراکیها مقایسه کردند و نتیجهگیری آنها این بود که وقتی کودکان مواد خوراکی با رنگ مصنوعی مینوشند، بیشتر احتمال دارد که «بیشفعال» شوند.
پدر و مادر رفتارهایی را مرتکب می شود که نمی دانند این رفتار ها به نوعی کودک آزاری محسوب می شود.
یکی از عوامل اصلی سرشت خود کودک است، چرا که هر کودکی با خلق و خوی خود به دنیا میآید که همان ژنتیک است.
فرزند شما چند ساعت از روزش را با پدرش میگذراند؟ چقدر با پدرش دمخور است و از او تاثیر میگیرد؟ چقدر شما اجازه میدهید که پدرش با روشهای خاص خود فرزندتان را بزرگ کند؟ برخلاف آن که بیشتر مردم مادر را مسئول تربیت فرزند میدانند، محققان میگویند کودکانی بهترین مهارتهای اجتماعی را در خود پرورش میدهند که پدرانشان تعامل مثبتی با آنها دارند و اجازه میدهند که کودک خود مسیر بازی را تعیین کند
اوتیسم یک نوع اختلال رشد است که در سه سال اول زندگی کودک نمود پیدا می کند و رشد عادی مغز و فعالیت های مغزی کودک را تحت تاثیر قرار می دهد و فرد مبتلا نوعی ناتوانی را در مهارت و ارتباط های اجتماعی تجربه می کند.
والدين بخشى از زندگى فرزندان را تشكيل مى دهند و همواره به عنوان الگويى براى آنان محسوب مى شوند. تقليد كودكان از والدين امرى انتخابى نيست، زيرا ماهيت انسان به گونه اى است كه به طور طبيعى به اين سو قدم بر مى دارد.