آموزش و پرورش از داستانگویی و نمایش خلاق به جای آموزش مستقیم استفاده کند
محقق و نویسنده حوزه کودک و نوجوان یکی از وظایف آموزش و پرورش را کشف و شناسایی دانشآموزان با استعداد و بسترسازی برای پرورش تواناییهای آنان دانست و گفت: در زمینه آموزش و یادگیری بهتر می توان از داستانگویی و نمایش خلاق استفاده کرد.
به گزارش کودک پرس ، عباس جهانگیریان محقق و نویسنده حوزه کودک و نوجوان گفت: جایگزینی طرح مطالعه داستان بجای پیکهای نوروزی برای کودکان و نوجوانان میتواند در کتابخوانشدن نسل آینده موثر باشد.
وی ادامه داد: البته اگر این طرح فقط به نوروز محدود شود نمیتواند تاثیرگذاری لازم را داشته باشد بنابراین آنچه ضرورتش احساس میشود تداوم اجرای این برنامه است. در کنار اهمیت مطالعه داستان، نباید اجرای تئاتر در مدرسه را نیز در تربیت کودکان و نوجوانان بیتاثیر دانست.
جهانگیریان که خود از دبیران نظام آموزش و پرورش بوده است، در خصوص اقداماتی که برای کشف استعدادها، پرورش خلاقیت دانشآموزان انجام داده گفت: من در خصوص زنگ هنر، نامهای به معاون پرورشی نوشتم تا در این حوزه به استفاده از مربیان باتجربه و کارآمد توجه شود. من مخالف خط و نقاشی نیستم ولی اعتقاد دارم کسی که به کودکان و نوجوانان درس میدهد اگر تجربه خوبی نداشته باشد و از تخصص کافی بهرهمند نباشد، خروجی کارش همچون خشتکج گذاشتن است بنابراین اگر بچهها در زمینه خط و نقاشی استعدادی هم داشته باشند، این هنر، با آموزش غلط در درونشان کشته میشود.
وی با اشاره به مشکلات اقتصادی نهادها و ارگانهایی چون سازمان آموزش و پرورش بیان کرد: آموزش و پرورش بودجهای ندارد که بخواهد با استفاده از آن مدرس متخصص بیاورد و به همین دلیل هم خوب است داستانگویی و نمایش خلاق را جایگزین کنیم. صدها نفر در خانه تئاتر و انجمنهای کودک و نوجوان عضو هستند که میتوانند این مسئولیت را برعهده گیرند و یا حتی معلمان میتوانند در قالب جلساتی که برایشان برپا میشود نحوه اداره کلاس را بیاموزند تا آموزش و پرورش هم خرج و هزینه اضافهای را متحمل نشود.
این نویسنده در ادامه اظهار کرد: در نامهای که به معاون پرورش ارائه کردم به این هم اشاره شده بود که حاضر هستیم با همراهی 15 نمایشنامهنویس از جمله ناصر آویژه و منوچهر اکبرلو متون نمایشی را ارائه کنیم اما از آنجا که همیشه با رفتن یک مدیر همه چیز تغییر میکند این پیشنهاد به مرحله اجرا نرسید. اگر چنین طرحهایی به شکل مصوبه در آیند تا با تغییر مدیر اجرایشان ملغی نشود، چنین اتفاقاتی ادامه خواهد یافت.
وی با اشاره به بالابودن ارزش آموزشی نمایش، تصریح کرد: بچهها از طریق نمایش حتی میتوانند دروس را بازگویی و بازآفرینی کنند. ژان پیاژه روانشناس تربیتی معتقد است که نمایش کمک میکند تا مفاهیم آموزشی به حافظه عمیق دانشآموزان وارد شود و داستان کمک میکند تا مفاهیم آموزشی به تصویر تبدیل شود و در حافظه عمیق جای گیرد و برای همیشه در ذهن باقی بماند. از سویی دیگر تجربه ثابت کرده ما انسانها، همه مفاهیم بصری و تصویری که میآموزیم را فراموش نمیکنیم.
وی ادامه داد: آموزش به کمک داستان و نمایش به کمک ادبیات داستانی میتواند در ذهن ماندگار شود و از آنجا که این امر همراه با تفریح است، هم برای دانشآموزان لذت بخش است و هم فراموش نشدنی. تاثیرگذاری و ماندگاری خاصیت نمایش و داستان است.
جهانگیریان گفت: نمایش، اعتماد به نفس را در بچهها تقویت میکند و باعث تقویت قدرت تفکر و بیان میشود و و تجربه کار جمعی را افزایش می دهد. همچنین علاوه بر افزایش دقت و توجه به جزئیات، بچهها را به تمرین بدنی و مطالعه بیشتر هدایت میکند. ما در بحث مهارتهای زندگی میتوانیم از دوره کودکی به افراد بیاموزیم که چگونه بجای دعوا و جنجال با هم گفتوگو کنند. متاسفانه دغدغه آموزش و پرورش این نیست در حالی که افرادی چون من تلاش کردیم که نسیمی به آموزش و پرورش بوزد ولی عملکرد آموزش و پرورش نشان داده که این دغدغه نظام آموزشی نیست.
وی ادامه داد: در بحث کتابخواندن اگر سرانه مطالعه هر روز رو به کاهش است به این دلیل است که عادت و نیاز به خواندن از سوی آموزش و پرورش و خانواده انجام نشده بنابراین بچهها نه الان و نه در آینده کتاب نمیخوانند. این طرحها باید غیرمستقیم و با برنامهریزی پیش رود وگرنه این طرح جوابگو نیست.
این نویسنده درباره اینکه آیا کتابهای موجود در بازار پاسخگوی نیاز امروز کودکانان و نوجوانان است، تشریح کرد: وضعیت بازار کتاب ایدهال نیست ولی کتاب کافی وجود دارد. اگر برای هر گروه سنی به کتابفرشیها مراجعه کنید میبینید از وسایل آموزشی تا کتابها با طراحیهای جدید وجود دارد، این روزها کتابهای قصه و داستان همراه با جذابیتهای بصری چون تصاویر خلاقانه یا ماسک به بازار آمده است.
وی یادآور شد: در حال حاضر نوجوانان به رمانهای عاشقانه علاقه دارند و رمانهای سالم در کتابفروشی ها دیده میشود البته در جامعه ما محدودیتها و ممیزی وجود دارد و بچهها چندان حق انتخاب ندارند و همه میخواهند بر آنها نظارت داشته باشند. ضمن اینکه امروزه خانوادهها اجازه کتابخواندن نمیدهند و بچهها را از سنین پایین و دوره ابتدایی برای دورههای آموزشی به مراکز کمک آموزشی میبرند و متأسفانه در این بین، موسساتی هم وجود دارند که اجازه خواندن کتاب غیردرسی را نمیدهند. کسی که کتابی نخوانده و آدمی که فاقد هر نوع مهارت، هر نوع دیدگاه نسبت به زندگی و جامعه است و تاریخ و ادبیات نخوانده و ذوق و شور و عشق را نمیداند پس از دکترشدن از روابط اجتماعی چیزی نمیداند و مهارتی ندارد بنابراین در زندگی شکست میخورد.
جهانگیریان در سخنانش تاکید کرد: آموزش و پرورش باید بداند هدف اصلی زندگی است و مهندسی، دکتری و دیگر آموزشها همه باید در خدمت کسب لذت و رضایت بیشتر از زندگی باشند. اگر قرارباشد کودک کودکی نکند، نوجوان نوجوانی نکند، جوان جوانی نکند و همه صرفا در رقابت بیمارگونه کنکور شرکت کنند نتیجهاش 17 هزار دکتر بیکاری میشود که امروز در جامعه میبینیم. این افراد نه زندگی کردهاند و نه کار دارند.
این نویسنده همچنین اظهار کرد: اکنون برای حوزه سنی کودک کتاب و وسایل آموزشی بسیار زیاد است البته توجه بیش از حد به تلویزیون و شبکههای اجتماعی باعث شده تا افراد و از جمله آنها دانشآموزان هم به کتابخواندن روی نمیآورند.
وی در پاسخ به این سوال که چقدر قیمت امروز کتاب را عاملی برای کنابنخواندن آن می دانید؟ هیچ، وقتی از خانوادهای که کتونی 800 هزار تومانی برای فرزندش میخرد میپرسیم که چرا تمایلی به خرید کتاب ندارد و چرا به رو.ان بچهها بیتوجه هستند و صرفا به لباس آنها توجه میکنید این پاسخ را میشنویم که میخرم چون فرزندم کتانی را بیشتر دوست دارد. کتاب نسبت به خیلی از کالاها خیلی گران نیست.
وی ادامه داد: در جایی که کتابخانه مجانی است بچه ها رغبتی به کتابخواندن ندارند البته درست است که کتاب کتابخانهها بد و متناسب برای گروه سنی بچهها نیست. بچهها دوست دارند شعر، داستان و رمان بخوانند در حالیکه اکثر کتابی که در مدارس ارائه میشود دینی است، البته خواندن داستانهای دینی بسیار هم خوب است اما صرف توجه به چنین مضامینی، خوب نیست.
جهانگیریان در پایان اظهار کرد: یکی از کارکردهای آموزش و پرورش شناسایی و کشف استعدادها و بعد بسترسازی برای رشد فرد بااستعداد است. فکر میکنم آموزش و پرورش باید به سمتی رود که افراد مستعد را هدایت کند چراکه در آینده تنها کسی که فن میداند از پس زندگی بر میآید وگرنه آموزش صرف و جمعآوری اطلاعات، جز بیکاری هیچ ثمری نخواهد داشت.
ارسال دیدگاه