کل شخصیت کودک را زیر سؤال نبرید

به گزارش کودک پرس ، کودک از زمان تولد تا رسیدن به بلوغ ذهنی و جسمی نیازمند حمایت و کمک والدین خود، برای شکل‌گیری شخصیتصش است. شکل‌گیری شخصیت در کودکان نیازمند عوامل گوناگونی مانند تربیت و آموزش دادن است. از این رو سعی و تلاش دانشمندان، فیلسوفان، مربیان، معلمان و همه دست‌اندرکاران مسائل تربیتی جهان این است که با انتخاب روش‌های مناسب این سرمایه‌های خدادادی در راه شایسته‌ای به کار افتند و برای ترقی و تعالی فرد، خانواده، کشور و حتی جهان و تمام بشریت به کار گرفته شوند؛ بنابراین همه کوشش‌هایی که در راه رسیدن به این اهداف صرف می‌شود و تمامی اعمال و رفتاری که از جانب والدین، مربیان و معلمان صورت می‌گیرد تا این مقصود حاصل شود، تربیت نام دارد. در این میان به‌کارگیری نوع تنبیه و تشویق برای آگاه کردن کودکان موضوعی بسیار مهم و تعیین‌کننده در تربیت آنان است.

به عقیده روانشناسان تربیت یعنی تغییرات منظم و مطلوبی که آدمی در جسم و جان خود یا دیگران به وجود می‌آورد. منظور روانشناسان از ایجاد تغییرات مطلوب و هماهنگ، همان پرورش استعداد‌ها و قابلیت‌هایی است که در نهاد کودک به ودیعه گذارده شده‌اند؛ بنابراین باید با تمام توان و با استفاده از همه امکانات موجود، در تربیت کودکان همت گماشت و از روش‌های مطلوب و درخور بهره گرفت تا استعداد‌های درونی و بالقوه آن‌ها به خوبی شکوفا شود.

 

با بی‌توجهی به مسائل تربیتی کودکان نه تنها استعداد و قابلیت‌های آن‌ها بی‌بهره و راکد می‌ماند، بلکه ممکن است زمینه انحراف آن‌ها را نیز فراهم آورد. تحقیقات نشان می‌دهد مشکلات عاطفی، روانی و رفتاری و احیاناً انحرافات و بزهکاری آنان به خانواده و مدرسه و به خصوص به مراحل رشد اولیه آن‌ها برمی‌گردد.
روانشناسان عقیده دارند هر رویدادی که در زمان کودکی اتفاق می‌افتد، اثری از خود بر جای می‌گذارد که ممکن است در زندگی آینده کودک بسیار تأثیرگذار باشد. به عبارت دیگر آگاه کردن کودک از رفتاری که درست نبوده از وظایف والدین است، اما والدینی که کودکان را تنبیه می‌کنند از شیوه ارائه روش آزاردهنده به کودک برای حذف یا کاهش رفتار نامناسب او استفاده می‌کنند.

تحقیقات علمی ثابت کرده این روش یعنی تنبیه کودک در درازمدت اثر خود را از دست می‌دهد، چون آموزش مقطعی محسوب می‌شود و دارای ارزش مقطعی بیش نیست. متأسفانه والدین از تنبیه کودک به صورت جسمی بیشتر استفاده می‌کنند که این خود علاوه بر نشان دادن اینکه والدین توانایی برقراری رابطه با کودک خود را ندارند، نشان‌دهنده اطلاعات پایین در زمینه پرورش صحیح تربیت از جانب آنهاست.

 

روش دیگر والدین برای آموزش تربیت به فرزندان استفاده از شیوه تشویق است. تشویق کردن یعنی ارائه محرک خوشایند کودک برای تکرار عمل شایسته در او. تشویق کردن در بیشتر مواقع سبب ایجاد انگیزه در کودک می‌شود و شایسته است، اما متأسفانه استفاده نادرست و اغراق‌آمیز و افراطی از تشویق کودک سبب تقویت رفتار‌های دیگر در کودک می‌شود، مانند لجوج و به عبارتی خودسر شدن کودک، چون کودک خود به تنهایی قدرت و توانایی شناسایی رفتار درست از نادرست را ندارد، اما این ذهنیت را دارد که در برابر هر رفتار شایسته، گرفتن پاداش و تشویق شدن وجود دارد؛ بنابراین افراط و تفریط در زمینه تنبیه و تشویق دارای آثار سوء فراوان در آینده و حال کودک است.

استفاده بجا و درست از پاداش و تنبیه در اصطلاح همه رفتار‌های کودکان مؤثر و کارساز است. تنبلی و تعلل نیز از زمره این رفتار به شمار می‌آید. شخصیت کودکان در مقایسه با بزرگسالان از ساختار نسبتاً ثابت و انعطاف‌پذیری برخوردار نیست. آنان تقریباً به آسانی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار می‌گیرند و متناسب با این عوامل منش و رفتار خود را تعیین می‌کنند؛ بنابراین تشویق و تنبیه در ایجاد یا حذف رفتار‌های کودکان بیشتر از سنین دیگر است.

در استفاده مناسب و صحیح از تشویق و تنبیه دو اصل مهم وجود دارد: نخست، تعیین دقیق رفتاری که باید پاداش گیرد یا تنبیه شود. دوم، استفاده یکنواخت و مداوم از پاداش و تنبیه. ضروری است والدین راجع به تک‌تک رفتار‌هایی که باید اصول تشویق و تنبیه در موردشان اجرا شود اتفاق نظر داشته باشند. آنان باید به طور ملموس و صریح موارد و مصادیق تنبلی و تعلل را مشخص کنند و از این طریق به کودک نشان دهند که گرایش به هر یک از موارد یادشده پیامد تشویق یا تنبیه را به دنبال خواهد داشت.

به عبارت دیگر والدین کودک به عنوان مثال نباید به بیان این موضوع اکتفا کنند که تنبلی را کنار بگذار! تنبلی و اهمال‌کاری مصادیق گوناگون دارد. آن‌ها این جمله را بهتر است به کودک خود گوشزد کنند؛ بنابراین بهتر است والدین به جای واژه کلی تنبلی، موارد و مصادیق تنبلی را به طور عینی و روشن مشخص کنند و پس از نشان دادن آن‌ها به کودک، پیامد مربوط به پاداش یا تنبیه را اعمال کنند.

 

همچنین والدین لازم است از تشویق و تنبیه به طور مداوم و همیشه و در جای مناسب خود استفاده کنند. کاربرد موقت تشویق و تنبیه بیشتر موجب سرگردانی کودک می‌شود تا اصلاح و بهبود رفتار او. یکنواختی و ثبات محیط مانند پدر، مادر و دیگران سبب می‌شود نوسان رفتاری کودک از بین برود و او به نوعی رفتار مشخص و منحصر به فرد دست یابد. بدون شک بهترین راه برای تشویق یا تنبیه کودک استفاده اصولی از روش‌های کلامی است.
بدین منظور می‌توان برای تشویق از آفرین، مرسی، خیلی خوشحالم کردی و… و برای تنبیه از ناراحتم کردی، پنج دقیقه اجازه نداری با من حرف بزنی، رفتار بدی انجام دادی و… استفاده به عمل آورد. روش‌های دیگر تشویق کردن شامل دست کشیدن به سر کودک، بوسیدن او، بغل کردن و در آغوش کشیدن او، خریدن هدیه برای او، بردن او به پارک بازی، تمجید او در جمع‌های خانوادگی یا دوستانه است.

روش‌های صحیح استفاده از تنبیه شامل مواردی همچون توجه نکردن به کودک برای مدت کوتاه، نخریدن مایحتاج نه چندان ضروری او، گله کردن ملایم و بدون تحقیر از او نزد پدر، هشدار به او در مورد عواقب بد کارهایش، محروم کردن او از تماشای کارتون و فاصله گرفتن موقت او از اسباب‌بازی‌هایش می‌شود.

در خاتمه باید تأکید کرد ایجاد انگیزه‌های درونی برای انجام دادن یا ندادن رفتار، پایدارترین و مؤثرترین شیوه تربیت کودکان است. یادمان باشد هدف از تشویق و تنبیه کودک شکل دادن به رفتار اوست و نباید فراموش کرد این رفتار کودک است که مورد تکرار و اصلاح قرار می‌گیرد؛ بنابراین نباید هیچ‌گاه کل شخصیت کودک را برای رفتارش زیر سؤال برد و مورد تشویق یا نکوهش قرار داد.

 

 

 

 

 

منبع: روزنامه جوان