نداشتن مهارت ارتباطی؛ راهی برای رسیدن به خشونت‌های خانگی

‌وقتی یک عضو خانواده، رفتار خشونت‌آمیز و ناراحت کننده‌‎‌ای علیه عضو یا اعضای دیگر همان خانواده دارد، خشونت خانگی شکل می‌گیرد، همچنین ‌می‌توان خشونت خانگی را “کنترل اعضاء خانواده با به کارگیری زور و اعمال رفتارهایی که از نظر جسمی، جنسی و روانی خشونت‌آمیز هستند، تعریف کرد.

به گزارش کودک پرس ، غالباً کودکان و زنان قربانی خشونت خانگی هستند و به گفته کارشناسان، بیشتر مردان و زنانی که به خانواده‌شان تعرض می‌کنند، در زمینه‌های دیگر زندگی هم سابقه رفتارهای خشن دارند‌.

متاسفانه این روزها برخی شکل‌های خشونت‌ خانگی مانند تنبیه بدنی، فریاد زدن، تحقیر کردن و… عادی است و فرد برای انجام آن، سرزنش نمی‌شود. براساس آمار، افراد معتاد، بزهکار و کسانی که سابقه زندان دارند، بیشتر علیه همسران و کودکان خود خشونت اعمال می‌کنند.
بتول سلیمی منش، کارشناس ارشد جزا و جرمشناسی در گفت‌وگو با ایسنا منطقه اردبیل، با اشاره به اینکه آیا بزهکاری اطفال و نوجوانان در سایه خشونت خانگی اتفاق می‌افتد، گفت: شایع‌ترین زمان خشونت خانگی میان زوجین، دو تا پنج سالِ اول زندگی مشترک است. همچنین آمار دیگری وجود دارد که سنین بین 20تا 30سالگی افراد را، اوج رفتارهای خشن در خانواده می‌داند‌.

به گفته وی، عمده‌ترین دلیل خشونت‌های خانگی، نداشتن مهارت‌های ارتباطی است اما علت‌های دیگری هم وجود دارد که می‌تواند زمینه‌ساز خشونت باشد مانند عوامل فرهنگی و اجتماعی و حتی جغرافیایی که به رفتارهایی مانند سوء ظن‌ دامن می‌زند.

 

این جرم‌شناس اضافه کرد: مصرف موادمخدر و الکل، وجود باورهای غلط مانند برتری جنس مرد بر زن، پایبند نبودن به مسائل اخلاقی و عقاید مذهبی یا برداشت‌های غلط از قوانین از دیگر عوامل هستند‌.

سلیمی منش یادآور شد: به نظر کارشناسان، رابطه مستقیمی بین فقر و خشونت در جامعه و خانواده وجود دارد؛ به اعتقاد آنان، بیکاری مرد، پایین بودن میزان درآمد و رفاه خانواده، وابستگی مالی زنان به همسر، تفاوت سطح اقتصادی خانواده ‎ های زن و مرد، عهده‌دار بودن سرپرستی مالی والدین و وابستگان نزدیک توسط مرد و زن و تعارض حق مالکیت هم‌ از دلایل پررنگ زمینه‌ساز خشونت در خانه است‌.

به گفته وی، وقتی صحبت از خشونت خانگی می‌شود اغلب مردم تصور می‌کنند که این خشونت صرفا میان همسران رخ می‌دهد. در حالی‌که بدرفتاری علیه هرکس از اعضای خانواده و همچنین کودکان، خشونت خانگی محسوب می‌شود؛ در حقیقت هرساله تعداد قابل توجهی از کودکان در خانه‌هایشان از طرف نزدیک‌ترین کسان خود صدمات جبران‌ناپذیری می‌بینند و این صدمات از بدرفتاری فیزیکی گرفته تا سوءاستفاده جنسی، بدرفتاری عاطفی و کم توجهی به نیازهای کودک است.

سلیمی منش با بیان اینکه قربانیان خشونت‌های جنسی و روانی، با مشکلات عمیقی مثل افسردگی، اضطراب و احساس ناامنی، دست و پنجه نرم می‌کنند، افزود: خشونت‌های فیزیکی بعضا خیلی ساده، به فجایعی از قبیل قتل منجر می‌شوند‌.

این جرم‌شناس با بیان اینکه خشونت حسمی یکی از بارزترین انواع خشونت علیه کودکان است، گفت: خشونت‌های جسمی می‌تواند تبعات جسمی و روان شناختی بسیار مهمی در ذهن و جسم آنها به جا گذارد، بطوری‌که عواقب جسمی شاید قابل ترمیم باشد اما آسیب‌های عاطفی تا آخر عمر با کودک خواهد بود.

سلیمی منش با اشاره به برخی از این آسیب‌های روانی خشونت گفت: از دست دادن اعتماد خود به دنیا، اضطراب، ترس‌های اجتماعی و رفتارهای بازگشت‌، افسردگی و اضطراب، ناتوانی در برقراری ارتباط و ضعف در فرزندپروری از جمله اینهایت.

وی با اشاره به اهم واکنش کودکان بر پدیده خشونت را طبق یافته‌های پژوهشی خاطرنشان کرد: فرار از خانه بعنوان نتیجه خشونت خانگی از آن جهت که بر امنیت اجتماعی و افزایش بزهکاری تاثیرمی گذارد و قابل تامل است‌. بطوریکه محیط ناامن و پرخشونت خانه، فرزندان خانواده را از محیط خود بیزار می‌کند و سبب می‌شود آنان در پی یافتن محیطی آرام‌تر یا صرفا بخاطر دور شدن از جار و جنجال و نابه سامانی خانه را ترک کنند؛ بدین سان می‌توان انتظار داشت قربانی خشونت خانگی در کوچه و خیابان سرگردان و در نهایت گرفتار افراد ناصالح و گروه‌های بزهکار می‌شود و آنگاه ضربه بزرگتر و جبران ناپذیری به فرد و اجتماع خواهد آمد‌.

‌به گفته وی، یکی دیگر از واکنش‌های شایع کودکان و نوجوانان نسبت به خشونت خانگی اعتیاد به مواد مخدر است، بدین صورت که دوران بلوغ و نوجوانی از حساس‌ترین دوره‌های زندگی بشمار می‌رود‌.

‌وی اضافه کرد: براساس پژوهش‌های انجام شده همه گروه‌های سنی بطور یکسان در معرض اعتیاد قرار ندارند. حدود ۱۶ درصد از معتادان کمتر از ۱۹ سال سن دارند و ۲۸ درصد آنان در سنین ۲۰ تا ۲۴ سالگی به اعتیاد روی می‌آورند. این امر اهمیت مراقبت از نوجوانان و توجه آنان را در این دوران نشان می‌دهد اما اختلافات خانوادگی و تضاد و کشمکش بین والدین موجب می‌شود فرزندان از مراقبت لازم بی بهره باشند و بیشتر در معرض خطر به اعتیاد قرار گیرند‌.

گفتنی است؛ ریشه انحرافاتی که در دوران نوجوانی و جوانی بروز می‌کند می‌تواند تاثیر خشونت خانگی در خانواده باشد که در دوران کودکی آنان رخ داده است، بدین سان جهت کنترل و رفع این پدیده نیازمند تدابیر قانونی و اجتماعی هستیم که باید در راستای هم در جهت بهبود شرایط موجود برنامه ریزی مناسب داشته باشند.

 

 

 

منبع: ایسنا