موسیقی درمانی برای کودکان بیمار

به گزارش کودک پرس پرس : همان طور که موسیقی برای درمان افراد بزرگسال مورد استفاده است، موسیقی درمانی بر رفتارهای کودکان تاثیر بسیار مثبتی دارد و با ایجاد یک سری تجربیات موسیقیایی در تسهیل گسترش ارتباطات کودکان، احساسات اجتماعی، اعصاب و افزایش هوش آن ها بسیار موثر است. موسیقی درمانی می تواند کیفیت زندگی کودک را در عرصه های مختلف بالا ببرد، نظیر ارتباط کودک با کودک دیگر، کودک و خانواده، ارتباط کودک و پزشک یا معلم! این ارتباطات به وسیله المان های موجود در موسیقی و توانایی نفوذ موسیقی به اعماق روح انسان تسهیل می شوند و  در نهایت فضای مثبت و موقعیت عالی برای رشد کودک فراهم می آورند. تاثیر مستقیم بر هر دو نیم کره مغز باعث می شود هماهنگی میان آن ها بیشتر شده، بهره هوشی فرد بالاتر رود.

نقش موسیقی در رشد و تکامل کودک

در حال حاضر کشورهای توسعه یافته به نقش موسیقی در پرورش استعدادهای کودک و حتی رشد شخصیتی او پی برده و برای آموزش نکات تربیتی از موسیقی استفاده می کنند. آیا می دانید که موسیقی چه اثری بر کودک شما و رشد و تکامل او دارد؟

اثر موسیقی بر جنین

ساده ترین ابزار موسیقی که دارای ریتم است، قلب انسان است که حرکت منظم و آهنگینی تولید می کند و شنیدن صدای ضربان قلب جنین درون شکم مادرش مبین زندگی تازه و نشانه ای دال بر وجود یک انسان است. مطالعه ها نشان می دهد، زن سازی توسط مادر در هنگام بارداری اثر مطلوبی در جنین به جا می گذارد و شنیدن صداهای دلنشین برای جنین خوش آیند است و به رشد بهتر او منجر می شود.

اثر موسیقی بر نوزاد

نوزادان در روزهای اولیه زندگی خود نسبت به صداهای مختلف عکس العمل نشان می دهند. نوازد صداها را می شنود و نسبت به صداهای مختلف واکشن های متفاوتی دارد. اغلب به صداهای ریز با فرکانس بالا واکنش بیشتری نشان می دهد. شاید دلیل آن، حجم صوتی ایجاد شده و ظرافت اندام شنوایی نوزاد باشد که صداهای زیر را سریع و بهتر درک می کند.

او صداهایی با شدت بالا و اصوات ناگهانی را دوست ندارد و این صداها باعث ترس و دلهره اش می شود. اغلب نوزادان نوای خوش، آهنگ های ملایم پیانو و فلوت را می شنوند و احساس آرامش می کنند. ساده ترین و زیباترین موسیقی برای شیرخواران، لالایی مادر است. اکثر نوزادان و کودکان با شنیدن لالایی مادر به خواب می روند و این عمل به صورت واکنش شرطی در او به یادگار می ماند. نوع این موسیقی لالایی در فرهنگ های مختلف متفاوت است، اما همگی از احساس مادر به فرزند سرچشمه گرفته و سینه به سینه انتقال یافته است.

لالایی، ملودی خواب نوزادان

لالایی در واقع شعر- آهنگ های شفاهی سرزمین هاست، چرا که هیچ مادری آن ها را از روی نوشته نمی خواهند. لالایی و زمزمه آن را تمام مادران می دانند و بدون اینکه از زمینه شعر و آهنگ خارج شوند آن ها را به خوبی زمزمه می کنند. شاید بتوان گفت آن ها طیف های رنگارنگ از آرزوها، گلایه ها و نیایش های معصومانه مادران هستند که سینه به سینه از نسل های پیشین تا امروز بیان شده اند. رشته های نامریی از لب های مادر تا گوش کودک و تاثیر جادویی آن، خواب ژرف و آرامی است که نوزاد شیرخوار را فرا می گیرد. تنها زمزمه و لحن گیرای مادر است که کودک را می خواباند. لحن او چون جویباری در گوش های کوچک کودک طراوت و آرامش برای خواب می ریزند: لالالالا گلم باشی/ همیشه در برم باشی/ لالالالا گل زردم/ نبینم داغ فرزندم/ خداوندا تو ستاری/ همه خوابند تو بیداری/ به حق خواب و بیداری/ عزیزم را نگهداری.

صدای زنگ دار و اسباب بازی های ریتمیک، نوزاد را تا مدتی به خود مشغول می کند و زمانی که نوزاد رنگ ها را به صورتی مبهم و سایه وار می بیند، گوش او به خوبی قادر است واکنش سریعی در برابر صداها نشان دهد. در مراحل مختلف رشد یک کودک، موسیقی به نوعی در شکل دهی شخصیت او اثر می گذارد. نخستین صداها به صورت گریه و خنده ظاهر می شود. همزمان با بزرگ تر شدن کودک او می تواند صداهایی شبیه به غان و غون به کمک حنجره خود بسازد کم کم با پی بردن به وجود دست های خود به اشیای دور و برش ضربه وارد می کند و از به صدا درآوردن آن ها احساس نشاط و شادمانی می کند. بدون شک تمام این علایم غریزی است و جلوگیری از این تظاهرات در آن ها ایجاد کمبود می کند. زیرا عشق به موسیقی با ما انسان ها متولد می شود.

کودک و موسیقی

در سنین بالاتر، تقریبا همزمان با 2 سالگی هنگامی که کودک قادر به تکلم و راه رفتن است، می آموزد چگونه آوازی را تقلید کند، حتی اگر مفهوم آن را می فهمد به صورت تقلیدی می خواند. اگر شعری برایش بخوانید یا موسیقی را بشنود ادای آن را در می آورد. از آنجایی که موسیقی به عنوان پدیده اجتماعی و تربیتی در عصر حاضر شناخته شده از این رو، آشنایی و آموزش صحیح و به موقع می تواند نقش موثری در روحیه و شخصیت کودکان داشته باشد و کودکان همراه با فعالیت هایشان در زمینه نقاشی با زبان ورزش و به یادگیری موسیقی نیز آشنا شوند.

موسیقی می تواند قدرت تخیل و تمرکز کودکان را پرورش دهد، به آن ها نظم و ترتیب بیاموزد و لذت اجرا و شنیدن یک موسیقی خوب را به آن ها هدیه دهد. بهترین سال های آموزش موسیقی قبل از 5 سالگی است. نکته مهم آن است که باید در هر سنی روش مناسب و مورد نیاز آن سن اتخاذ شود!

موسیقی دسته جمعی، شیوه ای است که انگیزه و شوق یادگیری را در کودکان تقویت می کند، چرا که حاصل شادی دسته جمعی است. هدف تمام روش های موسیقی تقویت درک، تخیل و شکوفایی استعدادهای نهفته در کودکان است.

پزشکان معتقدند موسیقی را نباید فقط به عنوان کارهای فوق برنامه و غیرضروری تلقی کرد که هدفی جز سرگرمی ندارد، بلکه والدین و البته دست اندرکاران تعلیم و تربیت باید با جدیت و برنامه ریزی آن را در کنار دروس مدارس قرار دهند تا موسیقی قسمتی از وجود کودکان را به خود اختصاص داده و آن ها را در بسیاری از مشکل های روحی و عاطفی یاری دهد.

فواید موسیقی درمانی برای کودکان

بسیاری از تحقیقات انجام شده در پروژه های موسیقی درمانی نشان می دهد که:

•    موسیقی تمام حواس را تحریک کرده و زندگی کودک را تحت الشعاع خود قرار می دهد و باعث افزایش بسیاری از مهارت های او می شود.

•    بیشترین تاثیر این روش درمانی هنگامی است که کودک اجازه می یابد تا خود لذت اجرای موسیقی را تجربه کند.

•    موسیقی در عین تهییج کنندگی می تواند آرامش دهنده نیز باشد. فعالیت های موسیقایی مفرح (که نمونه های آن در مهدکودک ها اجرا می شود) اغلب برای ایجاد حس موفقیت در کودک طراحی شده و عموما باعث می شوند تا کودکان اعتماد به نفس پیدا کرده و از وجود خود احساس رضایت کنند.

•    موسیقی می تواند میزان تحمل درد در کودکان را به هنگام بیماری یا موقعیت های دارای استرس افزایش دهد.

•    موسیقی می تواند مشوق اجتماعی تر شدن کودکان شود و توانایی آن ها را در نشان دادن نظرات و احساسات و نیز برقراری ارتباط با دیگران افزایش دهد.

•    تاثیر موسیقی بر هر دو نیم کره مغز باعث می شود تا ارتباط این قسمت ها با یکدیگر تسهیل شده و ضریب لحظه ای هوشی بالا رود. این هماهنگی همچنین برای درمان لکنت کلام بسیار مفید است.

•    کودکانی که در گذشته تحت آموزش موسیقی قرار گرفته اند، حافظه شفاهی بسیار قوی تری دارند و می توانند لغات بیشتری را از فهرست خوانده شده به یاد بیاورند و در هر سنجش، بهتر از سنجش قبل عمل می کنند.

اثرات موسیقی درمانی بر کودکان

از برنامه های موسیقی درمانی برای سازگاری اجتماعی، ثبات عاطفی، کنترل شخصی، افزایش تمرکز، انگیزش، احساس ارزش شخصیتی، تقویت هماهنگی ماهیچه ها و تقویت مهارت های خودیاری استفاده می شود و تنظیم برنامه ها به گونه ای است که به تقویت رفتار مطلوب کودکان می انجامد. برای کودکان معلول و استثنایی برحسب نوع نقیصه حسی و حرکتی از فعالیت های متنوع موسیقی درمانی استفاده می کنند. آوازخواندن، نواختن فردی و گروهی، شنیدن و انجام حرکات موزیکال، از جمله برنامه های جلسات موسیقی درمانی می باشد.

طی پروژه ای تحقیقاتی در آلمان، یکی از متخصصین که با روش موسیقی درمانی روی توانایی های کودکان فعالیت می کرد، شاگردی داشت که علاوه بر برخی نارسایی های جسمی دچار نوعی تاخیر و کندی در انجام حرکات بدنی، ناتوانی در صحبت کردن و برقراری ارتباط با دیگران بود. این دختربچه شش ساله از سن سه سالگی تحت درمان با موسیقی قرار گرفته بود و درمانگران او خیلی زود متوجه توانایی های بالای این دختر در درک و اجرای موسیقی شده و به همین جهت استفاده از موسیقی درمانی را برای او پیشنهاد داده بودند.

نکته جالب آن بود که این دختر با وجود داشتن تنها چهار انگشت در هر دست خود، خیلی زود توانست توانایی نواختن پیانو را به دست آورد. او با وجود آنکه به ندرت صحبت می کرد، می توانست بدون داشتن غلط موسیقایی، درست آواز بدون کلام بخواند. نحوه درمان از ابتدا به صورت جلسات 45 دقیقه ای در هفته از سال 1996 در شروع شد و به مدت سه سال ادامه پیدا کرد. به تدریج طول زمان درمان از 45 دقیقه به یک ساعت رسید.

نتیجه کار بسیار رضایت بخش بود، او در پایان سه سال درمان (یعنی در سن شش سالگی) می توانست به راحتی جملات سه یا چهار کلمه ای بسازد، مهارت های اجتماعی اش قوی تر شده و اعتماد به نفس لازم برای زندگی متکی به خو را کسب کرده بود. علاوه بر موارد بالا، او به این مهارت بسیار دشوار دست یافته بود که می توانست در آن واحد پیانو بزند و آواز بخواند. او در حالی که در اوایل دوره درمان اجازه نمی داد کودکان دیگری در کنار او ساز بزنند. هم اینک با بهبود و رشد رفتار اجتماعی اش، به سادگی به صورت گروهی با دوستان خود ساز می زد. او در شش سالگی با پیانو ملودی اجرا و درمانگر در کنار او و یا با ساز دیگر با او همراهی می کرد. هنگامی که در مراسمی از او خواسته می شد که برای دیگران پیانو بزند، به راحتی آن را قبول می کرد.

اثرات موسیقی درمانی در کودکان مبتلا به سرطان نیز در بخش روانشناسی بیمارستان کودکان دانشگاه تورنتوی کانادا مورد پژوهش قرار گرفت. آن ها از این پژوهش نتیجه گرفتند که موسیقی درمانی موجب بهترشدن احساسات کودکان و بهبود فعالیت های روزمره آنان می شود. این تاثیر در کودکان پیش دبستانی و بالغین وجود داشت اما در کودکان سنین مدرسه این تاثیر مشاهده نشد. محققان پیشنهاد کردند که مطالعات کامل تری در این مورد انجام شود.

روش های موسیقی درمانی برای کودکان

متخصصین، کودکان را در فعالیت هایی نظیر خواندن آواز، گوش دادن به موسیقی، رقص و حرکات موزون، نوازندگی و دیگر فعالیت های سازنده مرتبط با موسیقی مشارکت می دهند تا قدرت فراگیری آن ها افزایش یابد. آن ها در این میان بر روی گسترش خودآگاهی، اعتماد به نفس، مهارت های آمادگی، مهارت های مدیریتی و رفتارهای اجتماعی کودک کار کرده و تکنیک های تحمل درد را به کودکان آموزش می دهند.

یک درمانگر موسیقی در طول دوره درمان کودک در می یابد که کدام سبک یا ابزارآلات موسیقی بیشترین تاثیر و تحریک را بر کودک می گذارد تا به این ترتیب بتواند بیشترین استفاده را از وقت صرف شده بر روی کودک بنماید. آن ها معمولا به صورت یک تیم با تخصص های مختلف کار می کنند. این تیم شامل افرادی نظیر متخصص موسیقی، پزشک کودک، روانشناس، متخصص فیزیوتراپی، متخصص گفتاردرمانی، متخصصین هنر و… می باشد. پس از انجام آزمایش های لازم طی هفته ها کار، آن ها به خانواده ها منابع موسیقی را که کودک باید در خانه از آن ها استفاده کند را معرفی می کنند.

نوع برنامه ها در موسیقی درمانی کودکان

نوع برنامه ها و فعالیت های موسیقی درمانی به نوع ناراحتی، نقیصه و مشکل کودک و یا بیمار بستگی دارد. برای مثال در کودکانی که دچار مشکل حرکتی هستند، برنامه های ریتمیک که به کنترل حرکتی آن ها کمک می کند بیشتر مدنظر قرار می گیرند. حال اگر مشکل حرکتی آن ها کمک می کند بیشتر مدنظر قرار می گیرند. حال اگر مشکل حرکتی با انقباض و گرفتگی عضلانی همراه باشد، ریتم ها و موسیقی ملایم انتخاب می شود و بدین ترتیب کنترل حرکتی تقویت می شود. همچنین کودکانی که روان ترند به برنامه های موزیکالی احتیاج دارند که خاصیت برون فکنی داشته و هیجان ها را بیشتر تخلیه کنند.

معمولا جلسات موسیقی درمانی از گروه های کوچک همانند تشکیل می شود و شرایط شرکت کنندگان هرچه همسان تر باشد، اهداف و برنامه های مشترک بیشتر خواهند بود و این مسئله به هماهنگ و تقویت بیشتر گروه کمک می کند. البته می توان کودکانی با توانایی های مختلف را در طبقه موسیقی درمانی قرار داد، اما مهم این است که از نظره بهره هوشی فاصله زیادی با یکدیگر نداشته باشند، تا در انجام تمرین ها و برنامه ها هماهنگی بیشتری باشد. طول دوره و مدت زمان جلسات بستگی به اهداف درمانی مورد نظر و مشکلات فرد دارد. تعداد جلسات درمانی گاهی هر روز و گاهی هفته ای چند جلسه است و مدت زمان هر جلسه به مقتضای حال و هوای هر درمانجو متفاوت است. به طور کلی فعالیت های موسیقی درمانی بر پایه چند محور کلی است که عبارتند از:

* خواندن

وقتی کودکان با هم می خوانند، مملو از شور و توانایی یکپارچه می شوند. ترانه ها تصور آن ها را به گونه ای فعال و سازنده می کنند و بدیهی است انتخاب اشعاری که تصورات و برداشت های مثبت از محیط و پدیده ها را به کودک منتقل می سازد، اهمیت ویژه ای دارد. ریتم و آهنگ ترانه ها در کودکانی که اندکی نگران ناتوانی و ارتباط خود با محیط هستند، موفقیت و توانایی ایجاد می کند و کودک منزوی را فعال می سازد. در جلسات موسیقی درمانی از خواندن استفاده های فراوان می شود و برنامه های متنوعی به شکل تک خوانی و گروه خوانی طراحی می شود. در موسیقی درمانی برای کودکان، اشعاری که برای خواندن انتخاب می شوند باید کوتاه، تمایل فهم و با آهنگی ساده باشد تا کودکان بتوانند آن ها را حفظ کنند.

* ساخت آهنگ

منظور از ساختن آهنگ در جلسات موسیقی درمانی، خلق آهنگ با ویژگی های دقیق موسیقی نیست. بلکه ایجاد یک ریتم ساده یا خواندن شعر و آهنگ در شکل و حالتی خاص است. یکی از ویژگی های مهم سازهایی که در موسیقی درمانی به کار می روند مانند سازهای اُرف نواختن ساده آن هاست. به طوری که با انتخاب تیغه های محدودی از آن ها می توان آهنگ ساده و یا ریتم تازه ای را به راحتی ساخت. بنابراین مهم این است که کودکان ساختن را تجربه کنند و فعالیت مثبت و موثر خود را در ایجاد اشکالی ساده از فعالیت های موسیقی ببینند. این تجربه احساس توانایی و اعتماد آن ها را نسبت به خود بالا می برد و ترس و نگرانی آن ها را از فعالیت های شخصی و ارتباط با وسایل و ابزار موسیقی که نشانه و نماینده ای از مسایل مختلف محیطی است کاهش می دهد.

* گوش دادن به موسیقی

شنیدن موسیقی از جمله برنامه های موسیقی درمانی است. ذهن با گوش دادن در دنیا اصوات و ملودی ها قرار می گیرد و موضوعی برای توجه و تمرکز پیدا می کند. با شنیدن آهنگ ها، احساس های گوناگون را به راحتی می توان به وجود آورد که چنین تجربه ای های وسیعی، با نواختن سازها (به دلیل محدودیت) به دست نمی آید. شنیدن، افراد را در یک تجربه مشترک سهیم می سازد، توجهی که در گوش دادن گروهی به وجود می آید و در تنهایی ایجاد نمی شود. گوش دادن به موسیقی در بروز احساسات کودکان و برون فکنی تصورات آن ها بسیار موثر است. علاوه بر آن، تقویت گوش از راه شنیدن، دقت کودکان را به محرک های شنوایی افزایش می دهد.

* حرکات موزیکال

حرکات موزیکال دامنه وسیعی از فعالیت های حرکتی موسیقی درمانی را تشکیل می دهد و بسیاری از برنامه های درمانی برمبنای آن طراحی می شود. حرکات موزون خود نوعی موسیقی است. حرکات ترجمه احساس ها هستند و نتیجه نیروها و احساسات درونی و نامرئی ما، احساس هایی که با بیان نمی توان توصیف کرد. حرکات بدون واسطه به روح و احساس ما متصل هستند و شیوه هایی از تفکر و اندیشه به حساب می آیند. هر حرکتی می تواند گویای نوعی احساس باشد. در ضمن باید به این نکته توجه کرد که درواقع مشارکت در حرکات موجب فعال کردن انرژی می شود نه کیفیت حرکات. پس بهتر است که حرکات ساده و انعطاف پذیر باشد و هرچه حرکات با موسیقی همراهی و همخوانی بیشتری داشته باشند، دستگاه های مختلف بدن، انرژی بیشتری آزاد خواهندکرد.

آموزش موسیقی به کودکان استثنایی

سیر تحول و پیشرفت موسیقی درمانی در ایران به طور پیوسته طی نشده و در مقاطعی در حد ذهنی و نوشتاری باقی مانده است. برای پیشرفت در این خصوص، لازمه کار، استفاده از اطلاعات جدیدی در این زمینه و پیمودن راه های تجربی برای کشف و ایجاد زیرساخت های موسیقی درمانی ایران است. البته بدیهی است که بدون وجود رشته موسیقی درمانی در دانشگاه های کشور، امکان تحرک برای محققان و مطالعه و آزمایش برای دانش پژوهان میسر نخواهدبود. کودکان استثنایی نیز  همانند کودکان عادی به موسیقی علاقه دارند، خصوصا اگر دریابند که می توانند با تمرین های مداوم و با سازهای ساده آهنگ ها را نواخته و آواز بخوانند، علاقه و همکاری آن ها فوق العاده می شود.

برای آموزش موسیقی به کودکان استثنایی به چند نکته اساسی باید توجه کرد:

•    توان هوشی و شرایط ذهنی کودک؛

•    محدودیت های حسی و حرکتی آن ها.

در آموزش موسیقی به کودکان استثنایی بهتر است از سازهایی استفاده کنیم که نواختن آن برای کودکان ساده تر باشد و آن ها را جذب کند. سازهای اُرف معمولا مناسب ترین ساز برای آموزش کودکان استثنایی هستند. این سازها با صداهای متنوع و در اندازه های مختلف وجود دارند و بهتر است ترانه هایی که انتخاب می شوند زیبا، محرک و قابل فهم و پیرامون مسایل ملموس و زیبایی های دنیای کودکی باشد تا به خاطرسپاری آن ها برای کودک راحت تر گردد.

موسیقی درمانی برای کودکان معلول

کودکان معلول برحسب نوع عارضه حسی و حرکتی که دارند، از فعالیت های متنوع موسیقی درمانی استفاده می کنند. معلولی که می تواند دست و انگشتان خود را حرکت دهد، از سازهایی که تنها دست و انگشتان را به کار می گیرند، استفاده می کند. آوازخواندن، نواختن فردی و گروهی و انجام حرکات موزیکال از جمله برنامه های جلسات موسیقی درمانی آن هاست. بیشتر کودکان معلول به فعالیت های موسیقی درمانی علاقه دارند و در نواختن ساز پشتکار نشان می دهند. بعضی از آن ها در صورت وجود امکانات، موسیقی را در حد تخصصی دنبال می کنند.

نواختن موسیقی عامل ارزنده ای برای کاهش ناتوانی و جبران احساس نقص آن هاست و بر احترام و ارزش اجتماعی آن ها می افزاید. کودک معلولی که یک دست دارد، می تواند همه سازهای مضرابی، کوبه ای (طبل، سه گوش، خاشخاشک (ماراکس)، قاشقک، سنج) و سازهای تیغه ای (زیلوفون ها) را بنوازد، و معلولی که تنها انگشتان خود را حرکت می دهد از سازهای بادی و کلیدی مانند فولت و ارگ استفاده می کند.

سازهای زهی و آرشه ای مانند ویلن و ویلنسل و کمانچه نیز برای معلولین قابل استفاده اند. کشیدن آرشه روی سیم ها، کنترل و هماهنگی حرکات دست را تقویت می کند. آن ها می توانند ابتدا یک سیم و به تدریج سیم های دیگر را نیز به کار برند. نواختن سازهای انتخابی با روش های گوناگون، تحرک مفاصل و عضلات مورد نیاز معلولین را تقویت می کند. برای مثال، پیانو برای حرکت و خم کردن و کشش انگشت ها مناسب است.

موسیقی هیجان معلولی را به سوی خلاقیت سوق می دهد و آن ها را از بروز فعال و خلاق احساساتشان بهره مند می کند. آن ها با آشنایی مقدماتی با سازها و با پشتکار خود، می توانند قطعاتی را بسازند و ارائه کنند. نواختن و خواندن آواز فرصت مناسبی برای بروز شور و هیجان و احساسات ناکام آن هاست. جلسات موسیقی درمانی در تخلیه احساسات، ایجاد محبت و احساس پذیرش در گروه موثر است.

همخوانی و همنوازی برای کودکان معلول احساس ارزش، اعتماد به نفس، غرور و افتخار به همراه می آورد. آن ها وقتی خود را در اجرای موفق یک آهنگ (و در یک گروه منسجم و هماهنگ) شریک می بینند، به خود اعتماد بیشتری می کنند و از این ارزش اجتماعی بهره مند می شوند. حرکات موزیکال که برای معلولین نوعی فیزیوتراپی لذت بخش و بدون خستگی است، برمبنای اهداف درمانی تنظیم و برنامه ریزی شده و در تقویت مهارت های حرکتی تخلیه هیجانی آن ها موثر است و کنترل حرکات و تعادل آن ها را نیز تقویت می کند. کودکان معلولی که با شرکت در جلسات موسیقی درمانی به نواختن ساز علاقه مند می شوند و سازی را در حد تخصصی دنبال می کنند، سرمایه ای ارزشمند و جبران مناسبی برای کاهش نگرانی ها و کمبودهای خود کسب کرده اند که همیشه می توانند از آن استفاده کنند.

موسیقی درمانی برای کودکان بستری در بیمارستان

برنامه موسیقی درمانی در بیمارستان و مراکز درمانی کودکان یک تجربه خاص درمانی و ساده لذت بخش را ارائه می دهد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نظام پرستاری، تحقیقات نشان می دهد موسیقی درمانی در یک محیط بیمارستانی، در درمان درد مفید است همچنین در آرام کردن کودکان زمانی که آن ها احساس اضطراب دارند. کاهش میزان افسردگی، افزایش حرکات بدن،کاهش تنش عضلانی از مزایای استفاده موسیقی درمانی در محیط های بالینی است.

مداخلات مبتنی بر شواهد بالینی در بیماران تایید می کند که موسیقی درمانی بر علایم جسمی، عاطفی و شناختی کودکان موثر است، برنامه موسیقی درمانی بخشی لاینفک و مهم از فرایند درمان کودکان است. ارائه موسیقی درمانی در بخش های درمانی کودکان مستلزم یک تیم حرفه ای با تخصص های مختلف است. این تیم شامل افرادی نظیر متخصص موسیقی، پزشک کودک، روانشناس، متخصص فیزیوتراپی، متخصص گفتاردرمانی، متخصصان هنر و پرستار کودکان و… است.
تیم حرفه ای موسیقی درمانی جهت حمایت از نوزادان، کودکان و نوجوانان آموزش می بینند. هدف از موسیقی درمانی استفاده از تجربه موسیقی برای کمک به بیمار در حفظ و یا به دست آوردن سطح مطلوبی از عملکرد و سلامت است که به چهار هدف درمانی زیر تقسیم می شود:

* اولین هدف از موسیقی درمانی در بیمارستان، افزایش تطابق و پذیرش شرایط و مراحل درمانی است. قبل و در طول مراحل درمانی با ارائه موسیقی مناسب سن کودک، اضطراب و تنش کودک را کاهش می دهند. مانند استفاده از گیتار و بازی با ابزارآلات موسیقی و همچنین خواندن اشعار کودکانه به صورت آواز و همخوانی با کودک در طول اجرای پروسه های درمانی اضطراب را کاهش می دهد. پس از بروز سانحه کودک دچار بیقراری می شود، استفاده از موسیقی درمانی به فراموش کردن سانحه دلخراش در کودک کمک می کند. تشویق به مشارکت در اجرای موسیقی به توانبخشی کودک کمک کرده و عملکرد او را افزایش می دهد. اجرای موسیقی لذت بخش در شادکردن و لذت بردن از زندگی از اهداف موسیقی درمانی کودکان است.

* هدف دوم موسیقی درمانی در کودکان ایجاد و حفظ مهارت های لازم برای ارتباط سالم و در سطح تکامل کودک است. برای دستیابی به این هدف، موسیقی کمک می کند کودک با همسالان خود یک تعامل سالم داشته باشد، مانند ساختن یک ترانه، اجرای موسیقی و کار گروهی که به حفظ و ایجاد تعامل با همسالان کمک کننده است. همچنین موسیقی وسیله ارتباطی مناسب بین والدین و کودک را تسهیل می کند. ساختن و اجرای آهنگ در نوجوانان و کودکان مبتلا به بیماری های خاص مانند سرطان وسیله ای برای ارائه خود و بیان احساسات است و در نهایت در راستای این هدف، موسیقی پل ارتباطی کودک و نوجوان با دنیای خارج می باشد و در کودکانی که به علت بیماری منزوی شده اند، یک وسیله ارتباط با دنیای بیرون است.

* هدف سوم تسهیل در سازگاری کودک با بیماری و فرایند بستری شدن در بیمارستان است. اجرای موسیقی توسط کودک سبب ایجاد یک تجربه مثبت از بستری شدن در بیمارستان در کودک و خانواده می شود. همچنین در کودکانی که بیماری مزمن و یا درد مداوم دارند، باعث توسعه مهارت های کنترل بیماری و درد می شود.

* و در نهایت هدف چهارم، ترویج مشارکت کودک در سیر درمان و پیشرفت بهبودی است.

کاهش اضطراب، ترس، خشم، ناراحتی و غم و اندوه در کودک بیماری او را به سمت سلامتی سوق می دهد. موسیقی منجر به افزایش درک، پذیرش و تعامل بهتر با تجارب ناآشنای بیمارستان می شود و در نهایت در بیماران کمایی سبب تحریک مغز و بهبود بیمار می شود. موسیقی درمانی به سازگاری کودک در محیط ناآشنای بیمارستان کمک فراوانی می کند. کارکردن با ابزارآلات موسیقی، باعث می شوند کودک با بیماری و دیگر بحران های درمانی و استرس های موجود سازگاری یابد. افزایش تطابق و پذیرش دوره های درمانی، ایجاد و حفظ مهارت های لازم برای ارتباط سالم، تسهیل در سازگاری کودک با بیماری و فرایند بستری شدن در بیمارستان و ترویج مشارکت کودک در سیر درمان و پیشرفت بهبودی از اهداف کاربردی موسیقی درمانی کودکان است.

موسیقی درمانگر چه باید بداند و چه انجام دهد

* درمانگر باید کودک را از نظر هوشی، عاطفی، حسی، هیجانی، علاقه به موسیقی، روابط اجتماعی و انگیزه سطح همکاری خانواده را ارزیابی کند.

* درمانگر باید تشخیص دهد آیا کودک مورد مناسبی برای موسیقی درمانی هست یا نه؟ زیرا این روش بر همه کودکان اثر یکسان ندارد و نمی توان یک تجویز عمومی برای همه آن ها ارائه داد.

* درمانگر باید فعالیت های موزون موسیقی را براساس نیاز کودک و هدف کار خود مشخص کند. مثلا اگر کودک نیاز به برقراری روابط اجتماعی با دیگران دارد، موسیقی باید در بازی، فعالیت های گروهی و نواختن سازها به کار گرفته شود.

* اگر تماس چشمی کودک ضعف است، به وسیله کف زدن نزدیک چشم یا تمرکز بر روی آلات موسیقی باید تمرین شود و اگر کودک گفتاری نظیر جیغ زدن، فریاد کشیدن و زمزمه کردن دارد. باید صداها و آوازهای موسیقی با صامت ها و مصوت ها، غان و غون های تصنعی و صداهایی شبیه به این ها که مبهم باشند و نیز از طریق سخنانی مفهوم به او نزدیک شود.

* درمانگر باید عضو فعال و علاقه مند جلسه موسیقی درمانی باشد، به نحوی که کودک خود را از نظر روانی به او نزدیک احساس کند، نه اینکه درمانگر را عضو جدای جلسه تصور کند.

* درمانگر باید تمام فعالیت ها و نوع واکنش ها و پاسخ های کودک را ثبت کند.

* درمانگر باید تماس فیزیکی از نوع مادرانه یا کودک داشته باشد. گذاشتن کودک روی پاها، خواندن لالایی، نواختن موسیقی و تکان دادن آرام کودک به او نوعی احساس ایمنی و هیجان مثبت می دهد. همچنین بازی هایی از طریق تماس دست ها مفید است.

* درمانگر باید بداند به اصول تغییر رفتار آگاه باشد تا از روش های تقویت رفتار استفاده کند.

* درمانگر باید بداند که هدف پیشرفت مهارت های موسیقی کودک نیست، بلکه از موسیقی در جهت بهبود کارکردهای جسمی، روانی، واکنش های عاطفی، اجتماعی و رشد توانایی های حرکتی، ارتباطی کودک استفاده می شود.

* برخی از کودکان به دلیل اختلالات حسی که در حوزه شنیداری دارند، از شنیدن آوازها اجتناب می کنند. این کودکان باید ابتدا درمان های مربوط به یکپارچه سازی حسی را در حوزه اختلالات شنیداری دریافت کرده و سپس وارد موسیقی درمانی شوند.

* درمانگر باید کودک را آزاد بگذارد تا براساس علاقه، کنجکاوی به وسایل موسیقی نزدیک شود و باید طوری رفتار کند که مزاحم کودک نباشد تا کودک به محیط اطمینان پیدا کند. درمانگر در برقراری ارتباط با کودک نباید شتاب کند.

* درمانگر باید در کنار کودک وانمود کند که به کار خود مشغول است، اما واکنش های کودک را نسبت به هر ساز یا صدایی ارزیابی کند. درمانگر باید به خاطر داشته باشد این کودکان براساس عادت به گوش نکردن و عدم توجه به محرک های پیرامون ممکن است علامت از گوش دادن نشان ندهند.

* بعد از اینکه درمانگر به علاقه کودک در زمینه آهنگ های گوناگون پی برد، باید سعی کند از آن ها برای ایجاد گوش کردن در کودک و بروز واکنش های عاطفی و شناختن درد کمک بگیرد. خواندن لالایی و ترانه آهنگین برای ایجاد رابطه کودک با درمانگر و نیز برای گوش دادن موثر است. این موارد باعث ایجاد صداهایی در کودک می شود که این سرآغاز خوبی برای رشد گفتار محسوب می شود.

* اگر کودک صداسازی کرد درمانگر آن را نباید بدون پاسخ گذاشته و بایستی سعی کند که شبیه آن را با وسایل موسیقی تولید کند. درمانگر باید کودک را متوجه صدایی که تولید کرده است، بنماید. چون این صداها غیرارادی هستند و کودک به آن ها آگاهی ندارد.

* درمانگر باید از موسیقی همراه کلام استفاده کند، به ویژه باید ترانه هایی را انتخاب کند که مصوت های فراوان داشته باشد.

* در همراه کردن موسیقی و کلام، درمانگر باید از وسایل بازی مثل عروسک استفاده کند. اسم و فعل باید در عبارات همراه آواز ترانه شود: مثل: عروسک راه می ره/ عروسک می پره.

* درمانگر باید اسم  کودک، اسم اطرافیان و اسامی دیگر را ضمن خواندن و تکرار با موسیقی به کودک آموزش دهد.

* درمانگر برای آشنا کردن کودک با هندسه فضایی اتاق و جهات مختلف، باید در هر گوشه اتاق یک ساز بگذارد.

* درمانگر باید از ترانه ها و شعرهای کوتاه همراه تصویر استفاده کند. یادگیری به کمک تصویر روش موثری برای کودکان است و باعث می شود تا آن ها به تدریج با دنیای غیر از درون خود آشنا شوند.

* درمانگر می تواند عروسک را داخل پارچه بگذارد و مثل گهواره تکان دهد و لالایی بخواند و بدین طریق آرام آرام کودک دیگری را وارد بازی می کند. زیرا کودکان باید در کنار گروه فعالیت کنند.

* درمانگر روی زمین دایره بکشد و به کودک یک ساز بدهد و همراه کودک ضمن نواختن قدم های آرامی روی دایره بردارد.

* درضمن نواختن ساز، پس از اتمام هر قطعه، درمانگر باید یک حرکت انجام دهد مثلا بنشیند، بچرخد، لی لی کند.

* درمانگر باید برای کودک ترانه های ملودیک بخواند، با او پا بکوبد و یا دست بزند.

* درمانگر می تواند دو دستور در نظر بگیرد و با هر دستور موسیقی خاصی را که کودک دوست دارد همراه کند. ضمن شنیدن موسیقی، کودک باید دستور مورد نظر را انجام دهد. به تدریج می تواند دستورات را افزایش دهد.

* درمانگر باید سایر تمرینات را متناسب با نیاز کودک برنامه ریزی کرده و انجام دهد.

نتیجه گیری

موسیقی درمانی بیش از هر تکنیک درمانی دیگر با زندگی روزمره آمیخته و با نیاز و احساس انسان عجین شده است. علت گرایش و علاقه مردم به موسیقی به خاطر طبیعت و فطرت آدمی است. در ساختمان عصبی انسان به طور فطری سه تمایل مهم برای گرایش به دنیای موزون اصوات و موسیقی وجود دارد: شنیدن/ خواندن/ حرکت کردن؛ احساساتی که کاملا ذاتی و خدادادی بوده و سرچشمه الهی دارند!

 

منبع: بهترینها