مهد ها به ساحل امن خواهند رسید؟

به گزارش کودک پرس ،حالا می‌شود گفت نصف بیشتر راه رفته شده و گردنه اصلی پشت‌سر گذاشته شده. درواقع از دو هفته پیش كه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، تاسیس مركز ملی در حوزه تعلیم و تربیت كودك را تصویب كرد و نظارت و ارزیابی مهدهای‌ کودک را به عهده وزارت آموزش و پرورش گذاشت، یك گره كور قدیمی باز شد و تقریبا یك دعوای كهنه پایان یافت و ذی‌نفعان این داستان نیز از پیچ اصلی یك گردنه كهنسال گذشتند.

حالا موضوع مهدهای كودك به نظر سامان‌یافته می‌آید، هرچند كه برای قضاوت زود است، ولی همین كه درباره این مهدها، دیگر دو مرجع تصمیم نمی‌گیرند، یعنی كه موضوع به ساحل امن نزدیك شده است.

تا دو هفته قبل، مهدهای‌ کودک میان آموزش و پرورش و سازمان بهزیستی تقسیم شده بود، به طوری كه صدور مجوز و نظارت برعملكرد آنها با بهزیستی و ارائه محتوای آموزشی به مهدها با آموزش و پرورش بود و این دوگانگی، این وجود دو پادشاه در یك اقلیم، باعث بروز مشكلات متعدد شده بود.

فرار از مسؤولیت

در واقع هرجا كه از مهدها خطایی سر می‌زد، یك عده به بهزیستی می‌تاختند و یك عده به آموزش و پرورش، اما این دو نهاد بسته به نوع خطایی كه سر زده بود، خود را مبرا می‌دانستند و انگشت اتهام را به سمت دیگری می‌چرخاندند.

در اغلب مواقع نیز هر وقت مهدكودكی، سازی مخالف با شعائر و اصول اخلاقی می‌زد، آموزش و پرورش پا پس می‌كشید و می‌گفت نظارت با او نیست كه حالا بخواهد جواب بدهد.

به این ترتیب سال‌ها ملغمه‌ای برپا بود و مهدها مثل زورقی رها شده در آب‌های متلاطم، از این‌سو به آن‌سو پرت می‌شدند، در حالی كه كمتر كسی توجه داشت كه سرنشینان این زورق كسانی نیستند، جز بچه‌های این سرزمین كه باید خوب تربیت شوند و با شخصیتی متعالی و متعادل به اجتماع پا بگذارند.

از روزی كه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی همه امورات مهدهای كودك را به آموزش و پرورش واگذار كرده، اما امیدها نسبت به آرام گرفتن این تلاطمات بیشتر شده است البته به این شرط كه وزارتخانه بداند و كاملا تشریح كند كه برای تبدیل مهدهای كودك به فضاهایی بهتر از آنچه كه تا‌به‌حال بوده‌اند، چه برنامه‌ای دارد.

مشكلات جدی مهدها

واگذاری مدیریت و نظارت بر مهدهای‌ کودک به آموزش و پرورش آسان به دست نیامده است. سال‌ها برخی مهدهای‌کودک با رویه‌های نادرستی كه در پیش گرفته بودند، جایی برای نگرانی محسوب می‌شدند. در واقع برخی از آنها فرصت طلایی در اختیار داشتن كودكانی را كه آموزش به آنها مثل حكاكی روی سنگ ماندگار است،‌ به آموزش‌های مبتذل یا كم‌مایه اختصاص داده بودند، به طوری كه تصاویر مهدهای مختلط،‌ كودكانی كه بی‌تفكیك جنسیتی، عریان در برابر هم ظاهر می‌شدند یا به جای آموختن مفاهیم فاخر فرهنگ و زبان مادری، بر آموختن آموزه‌های برگرفته از فرهنگ بیگانه اهتمام داشتند، حتی مهدهایی كه در حضیض بی‌كیفیتی، با توسل به خشونت، بیشتر

منتقدان را كه كنار بگذاریم، انحراف برخی مهدها از آنچه كه باید باشند، دلیلی برای دلمشغولی صاحبنظران و كارشناسان دلسوز بود، حتی دستمایه‌ای برای ابراز نگرانی از سوی رهبر انقلاب تا نشان دهند چه حد نگران تعلیم و تربیت كودكان، پیش از ورود به مدرسه هستند.

بیانات ایشان در روز 11 شهریور 99 بیاناتی تاریخی است، چرا كه از همان روز چنان میان متولیان ولوله به پا كرد كه حالا سامان گرفتن نسبی وضعیت مهدهای كودك را نیز باید نتیجه مستقیم آن تذكرات و هشدارها دانست.

رهبر معظم انقلاب آن روز گفتند كه مهدهای‌ کودک متأسفانه رها شده‌اند، در عوض دستگاه‌های مختلف دولتی با هم در این زمینه بگومگو دارند كه این بگومگوها باید برطرف شود. چون وقتی دستگاه‌ها كار را رها كنند، دیگران می‌آیند و بچه‌های مردم را می‌گیرند و می‌برند و غلط تربیت می‌كنند.

رهبری حدود چهار ماه قبل گفتند كه درباره مهدهای‌ کودک گزارش‌های بدی به ایشان رسیده و نگران‌اند. ایشان اضافه كردند كه مهدها، مراكز خدماتی نیستند كه بچه‌ها را فقط نگه دارند، بلكه مراكز آموزشی و پرورشی هستند.

همین چند جمله كافی بود تا مشكلات مهدهای كودك رو شود و متولیان كه به‌جز بهزیستی و آموزش و پرورش نبودند، به عنوان دستگاه‌هایی كه به گفته رهبری، كار را رها كرده‌اند و با هم بگو مگو دارند، وارد صحنه شوند.

البته سرعت عمل بهزیستی بالاتر از آموزش و پرورش بود، چون چند ساعت بعد از بیانات رهبری، وحید قبادی‌دانا، رئیس سازمان بهزیستی اعلام كرد كه حاضرند همه چیز مهدهای كودك، از صفر تا صد را به آموزش و پرورش واگذار كنند.

گرچه عده‌ای از این اظهارات برداشت كردند كه بهزیستی چون مایل به رهایی از شر حواشی و مسؤولیت‌های مهدهای‌کودکست، به این سرعت موافقت خود را اعلام كرده، ولی واقعیت این بود كه فارغ از نیت‌های نهانی، همین كه یك طرف، منعطف و نرم‌خو ظاهر شده بود، به نفع مهدهای كودك بود.

حالا اما با مصوبه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، ریش و قیچی كار مهدهای كودك تماما به آموزش و پرورش داده شده، وزارتخانه‌ای طویل كه به‌ظاهر این مصوبه را درست و منطقی و مطابق با قانون می‌داند، ولی باید دید كه با چه برنامه‌ای می‌خواهد مهدهای كودك را نیز كنار صدها مشغله، بر پیكره خسته و رنجور خود حمل كند.

دغدغه شهریه

با این‌كه هنوز جزئیات واگذاری امور مهدهای‌کودک به آموزش و پرورش مشخص نیست، ولی طبق گفته معاون وزیر، از این پس تعیین نرخ شهریه این مراكز برعهده آموزش و پرورش است.

این نكته از این باب كه دیگر نهادی همچون وزارت صنعت برای مهدها تعیین تكلیف نمی‌كند، مثبت است. ولی فاطمه قاسم‌پور، روانشناس آن را به چشم نكته‌ای مثبت نمی‌نگرد.

او می‌گوید: «آموزش بچه‌های زیر شش سال باید رایگان و مهدهای كودك باید كاملا دولتی و فراگیر باشند تا همه خانواده‌ها از این فرصت استفاده كنند، نه این‌كه بسیاری از بچه‌ها به خاطر مسائل مالی، یا در دسترس نبودن مهدهای كودك، ناگهان از محیط خانه به مدرسه پرت شوند و مخصوصا در مناطق دوزبانه، بیشترین افت تحصیلی برای كلاس اولی‌ها پیش بیاید.»

نیك‌نژاد، كارشناسی آموزشی اما معتقد است مهدكودك رایگان محقق نخواهد شد، همانگونه كه تا به حال تحصیل 12 ساله دانش‌آموزان در مدارس كاملا رایگان نبوده است.

شاید بخشی از این مشكل به نحوه بودجه‌ریزی در كشورمان و نوع نگاه به آموزش و پرورش برگردد كه به‌زعم عده‌ای در اولویت دولت‌ها نیست.

طوری كه معاون امور اجتماعی بهزیستی پیشتر گزارش داده در برخی كشورها 2 تا 4 درصد از تولید ناخالص ملی به رشد و تكامل كودكان اختصاص می‌یابد، همچنین طبق اعلام معاون ابتدایی آموزش و پرورش، در برخی از كشورهای جهان پوشش مهدكودك و پیش‌دبستان تا 95درصد است كه اگر این دو آمار را در مقایسه با خودمان لحاظ كنیم، فاصله‌ای ژرف خواهیم یافت، به عنوان كشوری كه فقط 7 درصد از كودكان زیر شش سال آن به مهدهای‌کودک راه می‌یابند.

جزئیات برنامه آموزش و پرورش

درباره آنچه كه وزارت آموزش و پرورش و به طور مشخص، معاونت آموزش ابتدایی این وزارتخانه‌ها با مهدهای كودك خواهد كرد، هنوز جزئیات چندانی در دست نیست، زیرا اطلاعات فعلا به صورت قطره‌چكانی اعلام می‌شود.

رضوان حكیم‌زاده، معاون ابتدایی وزارتخانه نیز در تازه‌ترین گفت‌و‌گویش با ایسنا اطلاعات چندانی ارائه نداده و تنها تاكید كرده كه قرار است هرچه زودتر كار كارشناسی انجام و جزئیات اجرایی شدن مصوبه ارائه و اعلام شود. در واقع هنوز جزئیات نحوه اداره مهدهای كودك توسط آموزش و پرورش مشخص نیست، ولی از آنچه كه تا‌به‌حال گفته شده، مسلم است كه اولا همه امور تربیتی و نظارتی مربوط به كودكان صفر تا شش سال توسط آموزش و پرورش اداره می‌شود و دوم این كه ظاهرا قرار است یك واحد مستقل در آموزش و پرورش برای موضوع مهدهای‌کودک ایجاد شود و همه بخش‌های مربوط در وزارتخانه نیز با آن همكاری كنند، واحدی كه به گفته حكیم‌زاده باید توسط هیات امنا اداره شود.

پس تا اینجای كار به نظر می‌رسد كه بدنه اداری آموزش و پرورش قرار است بازهم فربه‌تر شود و دوباره تشكیلاتی بر تشكیلات سابق آن افزوده شود، هرچند تا جزئیات بیشتر در این باره منتشر نشود، قضاوت‌ها نمی‌تواند چندان دقیق باشد.

از سوی دیگر این تحولات برای كسانی كه در مهدهای كودك شاغل‌اند، حتما مایه نگرانی شده و مخصوصا از بیكار شدن ترسیده‌اند، ولی حكیم‌زاده به‌صراحت گفته است كه به‌هیچ‌وجه قرار نیست مانعی برای فعالیت كاركنان یا مدیران مهدها باشیم كه این را می‌توان نقطه مثبتی قلمداد كرد.

همچنین این مساله كه از این پس تعیین نرخ شهریه مهدهای كودك برعهده آموزش و پرورش خواهد بود، نیز لااقل دست سازمان حمایت از مصرف‌كنندگان و تولیدكنندگان و وزارت صمت را از این حوزه كوتاه می‌كند. دو نهادی كه تا پیش از این درعین تعجب، مسؤول تعیین نرخ‌ها بودند و مبنای كارشان نیز مبهم بود.

مدیریت یكپارچه

اگر آمارهای سازمان بهزیستی را ملاك قرار دهیم، هم‌اكنون در كشور 5600 مهدكودك شهری، 7200 روستا مهد و1500 مهدكودك نیز درحاشیه شهرها فعالیت می‌كنند كه همه‌شان روی هم 661 هزار كودك را تحت پوشش دارند.

تاكنون این 14 هزار و 300 مهد در سراسر كشور عملكردهای متفاوتی داشته‌اند و برحسب این‌كه آیا بر آنها نظارت مستمر می‌شود یا خیر و این‌كه اساسا توسط نیروهای متخصص و كاربلد اداره می‌شود یا نه، از خوب تا بد قابل تقسیم‌بندی بوده‌اند.

حالا با سپرده شدن همه امور مربوط به مهدهای‌کودک به آموزش و پرورش، به نوعی این چنددستگی‌ها و تشتت‌ها از بین می‌رود و مدیریت بر مهدها متمركز می‌شود كه محمدرضا نیك‌نژاد، كارشناس حوزه آموزش و پرورش معتقد است این نكته مثبت ماجراست.

او به ما می‌گوید مدیریت یكپارچه و متمركز بر مهدها باعث می‌شود تا آموزش از یك نقطه مشترك آغاز شود و همه بچه‌ها تحت یك نظام آموزشی واحد كه اهداف یكسانی دارد، آموزش ببینند.

به گفته او به این ترتیب آشفتگی‌ای كه تا‌به‌حال در این حوزه وجود داشت، از بین می‌رود و موضوعاتی مثل مهدهای‌کودکی لاكچری با شیوه‌های آموزشی خاص را باید تقریبا منتفی دانست.

فاطمه قاسم‌پور، روانشناس كودك نیز با این تمركز و یكپارچگی موافق است و به ما می‌گوید ایران شاید تنها كشوری در دنیا باشد كه مهدهای كودك در آن زیرمجموعه آموزش و پرورش نبوده، درحالی كه در همه جای جهان، آموزش از سنین قبل از دبستان تا پایان دبیرستان برعهده آموزش و پرورش است.

او از این منظر، واگذاری مسؤولیت مهدهای كودك به آموزش و پرورش را كاری درست و به‌جا می‌داند، به شرط این كه مشخص شود چه آموزش‌هایی و با چه كیفیتی قرار است به كودكان زیر شش سال داده شود.

از عهده برمی‌آید؟

مخاطبان آموزش و پرورش كه دانش‌آموزان ایران محسوب می‌شوند، بیش از 14 میلیون نفرند. جمعیتی كثیر كه بیشتر از جمعیت بسیاری از كشورهای كوچك دنیاست. حالا اگر حدود 700 هزار كودك زیر شش سال نیز زیر چتر این وزارتخانه قرار بگیرند، به‌ظاهر نباید خدشه‌ای بر كارها وارد شود، ولی محمدرضا نیك‌نژاد و فاطمه قاسم‌پور براساس تجربه‌ای كه سال‌ها با رصد اوضاع آموزشی كشور اندوخته‌اند، گمان نمی‌كنند كه همه چیز ختم به‌خیر شود.

قاسم‌پور می‌گوید: «نظام آموزشی ما پر از نقص است و هنوز نتوانسته آموزش‌های باكیفیت به دانش‌آموزان ارائه دهد و مهارت‌های زندگی را در آنها تقویت كند، همچنین نتوانسته مهارت‌آموزی به دانش‌آموزان را درست پیش ببرد تا بچه‌ها با گرفتن دیپلم به یك مهارت مسلح باشند و از پس زندگی خویش برآیند.»

او با این استدلالات اضافه می‌كند كه اگر قرار باشد مدیریت و آموزش درمهدهای كودك نیز مثل دبستان تا دبیرستان باشد، نمی‌توان چندان به مدیریت یكپارچه دلخوش بود.

محمدرضا نیك نژاد نیز آموزش و پرورش را وزارتخانه‌ای با ناكارآمدی‌های مزمن و كمبودهای جدی بودجه معرفی می‌كند و می‌گوید: «آموزش و پرورش ما در دنیا طبق استانداردهای جهانی، آموزش‌های میان‌مایه ارائه می‌دهد، به این معنی كه یكسری اهداف آموزشی مدرن را دنبال می‌كند، ولی به سبب كمبودهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری نمی‌تواند آنها را به سرانجام برساند و آموزش‌ها را كیفی كند. بنابراین وقتی همه امور مهدهای كودك نیز به این وزارتخانه محول شود، باری برآن اضافه خواهد شد. در حالی كه نخواهد توانست بهتر از آنی را كه در مدارس پیاده می‌كند، اجرا كند.»