به گزارش کودک پرس، توجه به شاخصههای مهم ادبیات کودک به عنوان یکی از نیازهای اساسی حوزه ادبیات، امروزه به عنوان یک نیاز از سوی دستگاههای مختلف فرهنگی احصا شده و گامهایی در این زمینه برداشته شده است.
سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان نیز با توجه به نقش حیاتی کودکان در آیندهسازی جامعه و تأثیرگذاری ادبیات در آن، توجه ویژهای به این موضوع نشان داده که در همین راستا خانه کودک یکی از مراکز تخصصی کودک به اجرای ویژهبرنامه «زیر گنبد کبود» پرداخت که این موضوع با استقبال قابل توجهی از سوی خانوادهها روبرو شد.
محمد عیدی، مدیر امور هنری سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان در گفتوگو با خبرنگار فارس با اشاره به برگزاری ویژهبرنامه زیر گنبد کبود به تبیین اهمیت توجه به حوزه ادبیات کودک پرداخت. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* با توجه به نقش کودکان در ساختن آینده جامعه، سرمایهگذاری در ادبیات این سنین تا چه اندازه احساس میشود؟
هر نوع جامعهپذیری و فرآیند اجتماعی شدن در هر جامعهای نیاز به سرمایهگذاری در گروه سنی کودک دارد و باید در این زمینه توجه لازم را صورت داد؛ با چنین فرضی، توسعه فرهنگی پایداری تدوین شده و سرمایهگذاری ویژه بر کودکان صورت میگیرد.
در واقع به نظرم ادبیات حوزه کودک وامدار حوزهای است که نقطه ارتباط مؤثر با کودکان به شمار میرود زیرا کودکان آینده جامعهای را باید بسازند که ما اکنون در آن زندگی میکنیم.
ادبیات حوزه کودک به دلیل اینکه کودکان آینده جامعه را در اختیار داشته بسیار مهم است؛ اگر جامعه یا زیستبوم فرهنگی با فقدان ادبیات در فرایند ارتباط با کودکان قرار گیرد، در نتیجه باید از ادبیات وارداتی استفاده کند و این موضوع الزاماً درست نیست.
*بسیاری بر این باور هستند که امروزه ادبیات کودکان و نوجوانان نیازمند تلاش بیشتری از سوی دستگاههای فرهنگی است. نگاه شما به این موضوع چیست؟
ادبیات وارداتی با فرهنگ بومی ایرانی اسلامی در یک جهت فرهنگی نیست و ما برای ارتباط با کودک نیاز به داستانهای کودکانه و شعرهایی برای کودک داریم یا باید خود این خلأ را پر کنیم و یا از فرهنگ بیگانه وارد کنیم. باید در حوزه ادبیات کودک سرمایهگذاری شود و متناسب با مؤلفههای بومی فرهنگی باید ادبیات کودک نیز بومی شود.
به نظر بنده یک موضوع مهم در این زمینه این است که اسطورههای کودکانه باید ساخته شود، بنابراین امروز ادبیات کودک یک نیاز به شمار میرود که باید پاسخ داده شود. همچنین بهترین کار این است که سرمایهگذاری ویژهای بر این بخش انجام دهیم.
*پاسخ به نیازهای کودکانه ادبیات از چه راههایی ممکن است؟
نیازهای کودکان باید از راههای گوناگون بر آورده شود که یکی از این شیوهها را میتوان «آموزش غیرمستقیم» نامید. در صورتی که بتوانیم ارزشهای بومی فرهنگ ایرانی اسلامی را به کودکان معرفی کنیم، در آینده میتوان کودک بههنجار و آرمانگرا را در جامعه تحویل بگیریم.
زمانی که در حوزه ادبیات کودک وارد میشویم، متوجه میشویم که بسیاری از این ادبیات ترجمه شده و همچنین این ادبیات با روحیه کودکانه شکل نگرفته و کارشناسی نشده است.
در ادبیات عامه داستانهای بسیار زیادی وجود دارد و در سنتهای ما نیز بسیار به موضوع آموزش به کودکان اشارات بسیاری صورت گرفته است. اگر به گذشتگان نگاه کنیم، متوجه میشویم که مادران و پدران ما فرآیند تربیت را از کودکی شروع میکردند این در حالی است که اکنون بسیاری از کارتونهای ما که وارد ادبیات تصویری است از فرهنگ بیگانه وارد میشود.
*استفاده از نخبگان عرصه ادبیات کودک و کارشناسان امروز تا چه اندازه مورد توجه قرار میگیرد؟
استفاده از کارشناسان قوی و غنی از لحاظ علمی از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و برای فعالیت در حوزه ادبیات کودک علاوه بر استفاده از کارشناسان باسواد، باید نسبت به فرهنگ بومی ایرانی شناخت لازم را داشته باشیم. در صورتی که شناخت کافی از فرهنگ و ادبیات خود داشته باشیم، میتوانیم ادبیات کودکی را به وجود آوریم که هم کودکان را مورد رضایت قرار و همچنین متناسب با فرهنگ ایرانی باشد.
اگر ادبیات کودک از خارج وارد شود، فرهنگی از کشورهای دیگر به ایران وارد شده و متناسب با فرهنگ بومی نیست. باید ادبیات بومی ایرانی به کودکان ما ارائه شود. جامعهای که نتواند ادبیات خود را تقویت کند و از راه ادبیات نتواند داستان خود را بیافریند در جهان امروز گمنام است. ایران یک جامعه با ریشه است، داستانها و ادبیات ما را مولویها و حافظها و فردوسیها گفتهاند و داستانهایی که گفته میشود، داستانهایی بوده که با هویت ما سازگار است.
*موضوع فرهنگ وارداتی به عنوان یکی از دغدغههای مهم سران نظام همواره مدنظر قرار گرفته شده است و رهبر معظم انقلاب نیز در این زمینه نگرانیهای بسیاری ابراز کردهاند. به نظرتان حوزه کودک در این باره چه رویکردی باید اتخاذ کند؟
زمانی که ادبیاتی را از فرهنگهای دیگر وارد میکنیم، ذهن کودک و یا فرد بزرگسال را با سلایق زیستبوم آن فرهنگ آشنا میکنیم و این موضوع زمانی زیانبار خواهد بود که صرفاً نسبت به ما بیگانه باشد. اکنون مانند گذشته به ادبیات کودک مانند قصه، لالایی و شعرهای کودکانه توجه نمیشود و این موضوع بسیار نامناسب است.
متأسفانه امروز مدرنیته ما را با خود برده و در خود حل کرده است. کمتر کسی داستان برای فرزندش میگوید زیرا داستانها را اکنون در کارتونها باید کودکان بخوانند. کارتنها یک ابزار هستند و عاطفهای ندارند در صورتی که در گذشته مادران با گرفتن کودکان در آغوش خود، ایجاد مهر مادرانه در کودک را رقم میزدند.
در این زمینه تلاشهای مختلفی صورت گرفته و ما باید کاری کنیم که با استفاده از فرهنگ بومی خود، به دنبال ارتقای ادبیات کودک خود گام برداریم.
ارسال دیدگاه