ماهی‌هایی که از درخت بالا می‌روند

به گزارش کودک پرس ، محبوبه نجف‌خانی: کتاب «ماهی بالای درخت» را نویسنده­ توانای آمریکایی، لیندا مالالی هانت، با تأثیر و الهام از زندگی و تجربیات شخصی خودش نوشته. این داستان را اَلی روایت می­کند که دختری است بسیار باهوش و خلاق و با استعداد که نبوغ خاص در نقاشی و ریاضی دارد، با این همه، او خودش را بسیار خرفت و کودن می­‌داند چون هنوز در سن 12 سالگی نتوانسته خواندن و نوشتن یاد بگیرد. او دچار عارضه­­­ کمتر شناخته شده‌­ای است به نام دیس لِکسیا که در فارسی به آن خوانش‌­پریشی می­‌گوییم. به قول اَلی کلمات مثل سوسک روی دیوار رژه می­روند و آرام و قرار ندارند تا بتواند آن­ها را بخواند! تمام این سال­‌ها او توانسته رازش را با هزار حقه و کلک از همه مخفی نگه دارد اما حالا که قرار است به کلاس ششم برود ترس برش داشته که اگر اوضاع به همین ترتیب ادامه پیدا کند، آینده­‌اش چه می­‌شود؟ او آن قدر باهوش است که بفهمد این مدام شلوغ کردن‌ها و مزه ­پرانی­‌هایش سر کلاس و اخراجش از کلاس بالاخره کار دستش می­‌دهد و می­‌داند که تا ابد نمی‌­تواند این واقعیت را پنهان نگه دارد و به رفتارهایش ادامه دهد و تا دیر نشده باید راهی پیدا کند.

تا این که شانس به او روی می­‌آورد و معلمی بسیار توانا، آگاه و شوخ ودلسوز به نام آقای دانی یلز کلاس­شان را دست می‌­گیرد. او با توجه به تفاوت­‌های فردی شاگردانش و شناختی که از تک تک شان پیدا می­‌کند برنامه‌های درسی را هدفمند می­‌کند و سر زندگی و شادی و شور و هیجان را به کلاس­شان می­‌آورد. او در عین حال، با مدارا و عاطفه و صبر و حوصله زیاد با اَلی رفتار می­‌کند و از همان ابتدا به اَلی اعلام می‌­کند که هر کاری که سر کلاسش انجام دهد، هرگز او را برای تنبیه به دفتر مدرسه نمی‌­فرستد و عزمش را جزم می‌کند که خودش ریشه مشکل رفتاری اَلی را پیدا کند. به مرور که آقای دانی یلز او را زیر نظر می­‌گیرد، متوجه هوش و خلاقیت و استعدادهای سرشار اَلی می­‌شود و چنان اعتماد او را جلب می­‌کند که اَلی رازش را به او می­‌گوید. در صفحات 181 و 182 می­‌خوانیم:

«احساس می­‌کنم برای اولین بار توی زندگی­‌ام می‌­توانم سرم را بلند کنم.
تو خیلی باهوشی اَلی، شک نکن. خواندن را هم یاد می­­‌گیری.
تمام بدنم مور مور می­‌شود. هیچ انتخاب دیگری ندارم جز این که بهش اعتماد کنم. حتی یک روز دیگر هم نمی‌­توانم ادامه بدهم، اگر فکر کنم وضعم تا ابد همین شکلی باقی می‌ماند.

دانی­یلز به آسمان آبی درخشان نگاه می­‌کند و می­‌گوید: «فقط یادت باشد خیلی به خودت سخت نگیری. می­‌دانی آدم دانایی زمانی گفته هر کس نبوغ خاص خودش را دارد. ولی اگر ماهی را براساس عدم توانایی اش در بالا رفتن از درخت بسنجیم، عمرش را با این باور که خرفت و کودن است، هدر می‌­دهد.»

آقای دانی­یلز او را در مسیر درست آموزشی و تمرین­‌های صحیح قرار می‌­دهد و با تلاش‌های شبانه ­روزی خود اَلی مشکل دیس­لِکسیا یا خوانش‌­پریشی­­ او کمرنگ­‌تر می­‌شود. اَلی برای برادر بزرگش هم که سال آخر دبیرستان است و همین مشکل را دارد از آقای دانی­یلز کمک می­‌خواهد، انگار واقعاً هیچ وقت برای ممکن کردن غیرممکن‌­ها دیر نیست!

اَلی در این شش سال تحصیلی که به علت شغل پدر در ارتش، هفت بار مدرسه عوض کرده بود، صمیمیتی با کسی پیدا نکرده بود، به خصوص که موقع روخوانی هم بچه‌­ها دستش می‌­انداختند و مسخره‌اش می­‌کردند. با اعتقادی که آقای دانی­یلز به هوش و استعداد او پیدا می­‌کند، کم کم امید و خودباوری در دل اَلی شکل می­‌گیرد و اعتماد به نفسش زیاد می­‌شود و بالاخره در این شهر جدید فرصتی پیدا می­‌کند تا با دو تا از بچه­‌های خاص و به قول بقیه نخاله کلاس دوست شود: دختری به نام کی­شا که بسیار رُک­ است و استعداد فوق­‌العاده شیرینی­‌پزی دارد و دیگری پسری به نام آلبرت که مثل پدر دانشمندش، در تمام زمینه‌­های علمی نبوغ دارد. با این که هر سه در مهارت­‌های اجتماعی ضعف دارند ولی با حمایت یکدیگر در مقابل بچه‌­های قُلدر داخل و خارج مدرسه می­‌ایستند و نمی­‌گذارند روزهای خوش مدرسه با ترس و ضعف و تحقیر و پایمال شدن عزت نفس‌­شان همراه شود.

داستان ماهی بالای درخت از داستا‌‌‌ن­‌های معمول مدرسه‌­ای یک سر و گردن بالاتر می‌ایستد. همه شخصیت­‌ها عمیق و باور پذیرند و ساخت و پرداخت داستان قوی است و دیالوگ‌­ها ناب هستند. همین داستان را برای خواننده بسیار پر کشش و جذاب می­‌کند. نویسنده‌­­ای خارجی در مورد این کتاب گفته که آرزوم این بود که این رمان را در دست تمام نوجوانانی بگذارم که با درس و مدرسه مشکل دارند. من معلمان و مربیان تربیتی را هم اضافه می­‌کنم! با این که در زمینه تشخیص تفاو­ت­‌های فردی بچه­‌ها و روش‌­ها و شیوه‌­های متفاوت تربیتی و یادگیری­­‌شان تلاش‌­های زیادی صورت گرفته، اما هنوز هم کمبود و جای کار بسیار زیاد دارد.

 

«ماهی بالای درخت» پر­فروش­‌ترین رمان نوجوانان به گزارش نیویورک تایمز، بهترین کتاب سال 2015 سایت آمازون شناخته شده و برنده جایزه اشنایدر شده است. این رمان را نشر افق در سال 1395 با ترجمه­ پرناز نیری به قیمت 165 هزارر یال منتشر کرده و در حال حاضر به چاپ سوم رسیده است.

 

 

 

 

منبع: ایبنا