قصه‌های قرآنی را باید به زیست امروز کودکان و نوجوانان نزدیک کنیم

غلامرضا حیدری ابهری، نویسنده کتاب کودک و نوجوان گفت: ما باید ضمن حفظ شیوه‌ها و قالب‌های قبلی، قصه‌ها را کمی به زیست بچه‌ها نزدیک کنیم و قصه را با مسائل امروز آن‌ها پیوند بزنیم تا بفهمند که قرآن کتاب زندگی است و صرفاً سرگذشت و داستان نیست؛ بلکه خداوند در این کتاب حرفی با بندگانش می‌زند و ما باید به این حرف ها توجه کنیم.

به گزارش کودک پرس ، در پرونده «نوروز با قصه‌های قرآن» به سراغ برخی از مؤلفان ادبیات دینی کودک و نوجوان رفته‌ایم و با آن‌ها درباره آشنایی‌شان با قرآن کریم، قصه‌های قرآنی و چگونگی بیان این قصه‌ها برای کودکان و نوجوانان امروز گفت‌وگو کرده‌ایم.

چهارمین مطلب از این پرونده گفت‌وگو با غلامرضا حیدری ابهری است که نامی آشنا برای اهالی ادبیات کودک و نوجوان کشور است. او نویسنده‌ای است که در بیان مفاهیم و موضوعات قرآنی، دینی و اخلاقی به کودکان و نوجوانان، خلاقیت درخور توجهی از خود نشان داده و آثاری خواندنی تألیف کرده است: همچون «دِ مثل دوستی»، «پیامبر و قصه‌هایش»، «جِنقُلی» و «ضرب‌العسل‌ها». گفت‌وگوی ما را با این نویسنده در ادامه می‌خوانید:

آقای حیدری ابهری به خاطر دارید اولین‌باری که با کتاب قرآن کریم آشنا شدید چه زمانی و به چه صورتی بود؟

ما در جامعه اسلامی زندگی می‌کنیم و از زمان کودکی، قرآن را در دست پدر و مادر و دیگر بستگان می‌بینیم؛ به این دلیل نمی‌توانم بگویم اولین‌بار دقیقاً چه زمانی با قرآن کریم آشنا شدم؛ زیرا قرآن همواره عضوی از خانه و خانواده هر مسلمانی است. اما معمولاً افراد اولین‌باری را که کمی جدی‌تر قرآن یاد گرفته یا نزد استادی رفته‌اند، به یاد دارند. من هم همین‌طور هستم. سال‌ها پیش آقایی بود به نام کربلایی که در تابستان در خانه‌اش به بچه‌ها قرآن یاد می‌داد. او اولین کسی بود که به صورت جدی قرآن را به من آموزش داد. آموزش قرآن برای من در مساجد، حوزه علمیه و… ادامه پیدا کرد.

قرآن کریم پر از قصه است و با قاطعیت می‌توان گفت که خداوند، بزرگ‌ترین قصه‌گوی جهان است. شما چه نظری درباره قصه‌های قرآنی دارید؟

قصه‌های قرآن هدف بزرگی دارند و آن هدف، آشنا کردن انسان‌ها با خداوند است. در حقیقت کل قرآن کریم توصیف وجود خداوند متعال است و این مسئله را به زبان قصه بیان می‌کند. به طور مثال در قصه حضرت یوسف (ع) می‌گوید که خدا بر هر کاری تواناست و بنده مؤمنش را در هر شرایطی فراموش نمی‌کند، پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند و…. قصه حضرت ابراهیم (ع) این است که انسان‌ها باید موحد باشند و بدون توحید بارشان به سر منزل مقصود نمی‌رسد و پرستش غیرِ خدا خردمندانه نیست. این ویژگی بزرگ قرآن است که وقتی قصه‌های آن را می‌خوانید، شناخت‌تان از خدا کامل‌تر می‌شود. به دلیل اینکه خدایی این قصه‌ها را روایت کرده است که خود تمام حقیقت است؛ درنتیجه قصه‌های قرآنی حقیقی‌ترین قصه‌های جهان و برای ما منبع نور و پاکی و معرفت هستند.

آیا در کودکی یا نوجوانی قصه‌های قرآنی خوانده‌اید یا شنیده‌اید؟ چه احساس و فکری درباره آن قصه‌ها داشتید؟

بله، من هم مانند خیلی از بچه‌های دیگر از کودکی قصه‌های قرآن را خوانده و شنیده‌ام و با آن‌ها مأنوس بوده‌ام. احساسم به آن‌ها نوعی اعجاب، ارزشمندی، تازگی و حقیقت بود. گویا هنگام خواندن قصه‌های قرآن پنجره‌ای رو به جهانی دیگر برای من باز شد. برخی قصه‌ها هستند که صرفاً تو را سرگرم می‌کنند؛ اما افق دید تو را در مورد مسائل مختلف گسترده نمی‌کنند؛ اما قصه‌های قرآن برای من این‌گونه بود که با دنیایی عجیب و شگفت آشنایم کرد.

ماندگارترین قصه قرآنی که شنیدید چه بوده است؟ چرا آن قصه برایتان جالب‌تر از بقیه بوده؟

چنین مقایسه‌ای کار آسانی نیست که بگوییم ماندگارترین قصه قرآنی کدام است؛ اما از نگاه خودم داستان حضرت یوسف (ع) بسیار جذاب است.

به نظر شما قصه سرنوشت پیامبران و مردمی را که در قرآن روایت شده است چطور باید به کودکان و نوجوانان امروز انتقال دهیم؟ آیا باید فرم را عوض کرد یا محتوا را امروزی‌تر کرد؟

به نظر من باید قصه‌های پیامبران و قصه‌های قرآنی را کمی به زیست امروز کودکان و نوجوانان نزدیک کنیم؛ یعنی صرفاً برای آن‌ها قصه گفته نشود؛ بلکه باید این قصه‌ها را با موارد و نمونه‌هایی از زندگی امروزه که بچه‌ها با آن‌ها سروکار دارند، پیوند دهیم. مثلاً در قصه حضرت یوسف (ع) ما باید بدانیم که توقع داریم این داستان در چه حوزه‌ای از زندگی به ما کمک کند. درواقع ما باید ضمن حفظ شیوه‌ها و قالب‌های قبلی، قصه‌ها را کمی به زیست بچه‌ها نزدیک کنیم و قصه را با مسائل امروز آن‌ها پیوند بزنیم تا بفهمند که قرآن کتاب زندگی است و صرفاً سرگذشت و داستان نیست؛ بلکه خداوند در این کتاب حرفی با بندگانش می‌زند و ما باید به این حرف ها توجه کنیم. قالب‌های جدیدی هم هستند که حتماً می‌توان از آن‌ها بهره گرفت و جذابیت بیشتری نیز تولید می‌کنند. در ادبیات قالب مصاحبه، روایت ماجرا از زبان انبیا و یاران‌شان و مجموعه‌های ناداستان می‌توانند برای چنین مسائلی جذاب باشند یا اینکه مسائل تفضیلی به شکل بسیط مطرح شوند یا اینکه قصه‌ها به شکل بحث‌های موضوعی مطرح شوند و…. ما نیاز به تجربیات جدید داریم و این مسائل می‌توانند به کارهای قرآنی طراوت بیشتری ببخشند.

از میان آثار تألیفی امروز کشورمان، چه اثر داستانی‌قرآنی‌ای را برای مطالعه کودکان یا نوجوانان در نوروز قرآنی ۱۴۰۳، پیشنهاد می‌کنید؟

تألیفات در این حوزه زیاد است. کتاب «داستان پیامبران از آدم تا حضرت محمد (ص)» نوشته علی موسوی گرمارودی برای گروه سنی نوجوان به بالا مناسب است. مجموعه «قصه‌های خدا» با تألیف بهروز رضایی از نشر طلایی نیز برای مطالعه گروه سنی کودک و نوجوان در نوروز انتخاب خوبی است. در حوزه کتاب‌های غیرداستانی، خود من کاری دارم به نام «فرهنگنامه سوره‌های قرآن» که می‌تواند یک دور معارف قرآن را برای نوجوانان به زیبایی مطرح کند.