به گزارش کودک پرس ، حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد مهاجرانی، نویسنده ادبیات دینی کودک و نوجوان، درباره فلسفه برای کودکان گفت: گاهی از تعبیر فلسفه برای کودکان سوء برداشت میشود و سبب شده این سؤال مطرح شود که فلسفه چگونه میتواند برای کودکان بیان شود و آیا کودکان میتوانند آرای فلاسفه را درک کنند. این سؤالها و سوء برداشتها به دلیل بیتوجهی به مفهوم فلسفه است.
وی افزود: در این زمینه قصد ما آموزش آرای فلاسفه نیست، بلکه منظور آموزش مهارت فکر کردن به کودکان است؛ از این رو ابتدا باید لزوم آموزش فلسفه برای کودکان روشن شود تا در فهم آن دچار خطا نشویم.
مهاجرانی درباره اینکه در کتابهای کودک و نوجوان چطور میتوان از این مفهوم استفاده کرد، ادامه داد: در همه جا نیاز نیست از تفکر بهره بگیریم، مثلاً در آموزش احکام شرع نیازی به آموزش تفکر نیست و محور کار تعبد است، اما بخشی از دین ما مربوط به مفاهیم اخلاقی است که اگر با تفکر همراه شود، قطعاً بهتر است. برای مثال، صداقت خوب است و صرف اینکه والدین راستگو هستند، کودک هم راستگو خواهد بود کافی نیست و این مقوله نیازمند آموزش اصولی است.
وی با اشاره به بهرهگیری از این مفهوم در آموزش مبانی توحیدی برای کودکان بیان کرد: یکی از راههای اثبات وجود خداوند توجه به آیات و نشانههای خداوند و تفکر در آنهاست. در یکی از کتابهایم درباره خداشناسی از این راه وارد شدهام که این همه نعمت و نشانهها از خداوند است. از این رو فلسفه در خداشناسی، امامت و نبوت میتواند مؤثر و سازنده باشد.
این نویسنده در ادامه با پرداختن به نگارش داستانهای قرآنی گفت: داستانهای قرآن از نظر مفهوم فلسفه جالب است و میتواند به آموزش مفاهیم دینی و اخلاقی کمک کند، چه بسا قصههای قرآنی نیز با همین هدف بیان شدهاند. کودکان در این داستانها با شخصیتهایی آشنا میشود که با تکیه بر ایمان به خدای مهربان و با تلاش و پشتکار مشکلات متعدد را پشت سر میگذارد.
مهاجرانی با تأکید بر تبیین قصههای قرآن برای کودکان و نوجوانان بیان کرد: داستانهای قرآنی را میتوان به شکل کامل یا با انتخاب برخی از بخشهای آن داستان بیان کرد. مثلاً از داستان حضرت ابراهیم فقط ماجرای برخورد آن حضرت با بتپرستان و شکستن بتها را بیان کرده است و سعی کنیم به صورت غیرمستقیم به بیان ارزش توحید و مفاهیم اخلاقی بپردازیم.
وی تصریح کرد: در بازار کتاب کودک آثار بسیاری با درجهبندیهای مختلف عالی، خوب، متوسط و ضعیف وجود دارد که تعداد آثار باکیفیت عالی بسیار اندک هستند و ضعفهای فراوانی در این زمینه دیده میشود. در برخی از آثار مسائلی، چه در حوزه تاریخ و یا زندگی بزرگان دین، به دین نسبت داده شده که سندیت ندارد و یا حدیث و روایتی نادرست ترجمه شده و یا نویسنده برداشت و تحلیل نادرستی از آیه و روایت داشته است و گاهی هم استنباط شخصی است که با روحیات دین سازگاری ندارد و یا مسائلی به دین نسبت داده شده که ناشی از خیالپردازیهای نویسنده است. بنابراین برای جلوگیری از سقوط در ورطه چنین مسائلی، نویسندگان باید از منابع معتبر بهره بگیرند؛ چرا که این خیالپردازیها ما را از هدف اصلی دور میکند.
منبع: ایکنا
ارسال دیدگاه