روشهای تشویق به استقلال در کودک

به گزارش کودک پرس ،کسب استقلال و مهارت در کودکان از سال های اولیه تولد او شروع می شود و بچه ها به طور طبیعی و غریزی دوست دارند کارهایشان را خودشان انجام بدهند و یاد بگیرند.

مسئولیت نهایی والدین، آماده کردن فرزند برای دستیابی به استقلال واقعی است. ما در صورتی می توانیم بگوییم این وظیفه را به خوبی انجام داده ایم که فرزندان ما به هنگام ترک خانه و آماده شدن برای شروع و ساختن بنای یک زندگی جدید، دارای اعتماد به نفس باشند. استقلال وعزت نفس ارتباطی عمیق با یکدیگر دارند. خود ما وقتی وظایفی را که زندگی بر عهده مان قرار داده انجام می دهیم، خود را با دیدی مثبت تر ارزیابی می کنیم. وقتی مهارت های جدید می آموزیم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنیم،کمتر به دیگران اتکا می کنیم و احساس ارزش قائل شدن برای شخصیت خودمان بیشتر در ما رشد می کند.
کسب استقلال در کودکان و کمک به آنها در این زمینه، از سال های اولیه تولد او شروع می شود.بچه ها به طور طبیعی و غریزی دوست دارند کارهایشان را خودشان انجام بدهند. همه کاری که می توانیم در این زمینه انجام دهیم این است که آنها را برای رسیدن به خواسته هایشان تشویق و دلگرم کنیم، به آنها فرصت دهیم و از آنها حمایت کنیم تا بتوانند مهارت های جدید را به خوبی یاد بگیرند. کافی است به بچه های کوچکی که تازه چنگ زدن، چرخیدن و خزیدن و راه رفتن را یاد گرفته اند کمی توجه کنیم. البته ما باید در کنارشان باشیم تا خطری آنها را تهدید نکند ولی انجام این کارها با خود آنهاست در مرحله نوپایی می توانیم کاری بکنیم که کودکانمان در انواع مهارت هایی که یادگیری، آن خاص خود آنهاست مستقل باشند.

روشهای تقویت استقلال در کودکان:

۱ بگذارید کودک مالک بدن خود باشد . ( خودداری از کنار زدن مداوم موهای کودک ، تکاندن خاک لباسش ، مرتب کردن یقه اش و .. )
۲ خودتان را از جزئیات زندگی کودک دور نگاهدارید ( وقتی تکالیف مدرسه تو انجام می دی راست بشین ،‌موهاتو از جلوی چشمت بزن کنار ،‌دگمه های آستینت را ببند و … )
۳ هر قدر کودک کم سن و سال باشد ،‌درباره اش جلوی روی او صحبت نکنید .
۴ بگذارید کودک خود پاسخ بدهد (‌نشانه واقعی احترام به استقلال کودک این است که به سئوال کننده بگویید « خودش به شما می گه ، اون خودش می دونه » ) .
۵ به آمادگی « نهایی » کودک احترام بگذارید ( گاهی اوقات کودک می خواهد به طور حتم کاری انجام دهد ولی از نظر جسمی و عاطفی هنوز برای آن کار آمادگی ندارد ،‌به جای مجبور کردن کودک می توان به او قوت قلب داد که آمادگی نهایی را به دست خواهد آورد ) .
۶ مواظب « نه » های زیادی باشید ، بعضی از کودکان یک « نه » صریح را جمله ای مستقیم علیه استقلالشان تلقی می کنند ، تعدادی جانشین های مفید هست که می توانند بدون مواجهه و برخورد ، قاطع باشند.
۷ اگر امکان دارد « بله » را جانشین « نه » کنید . ( می تونیم بریم بازی ؟ به جای « نه ، تو هنوز ناهار نخوردی » بگویید « بله، البته کمی بعد از اینکه نهار خوردی » )
۸ برای فکر کردن کمی به خود وقت دهید . ( می تونم خونه دوستم بخوابم ؟ به جای « نه ،‌ تو هفته پیش اونجا بودی » بگویید « بذار در موردش فکر کنم » )
با اینکه کلمه نه کوتاه است و بعضی از جانشین های آن طولانی به نظر می رسد ، اگر مشاجره معمول را که ناشی از گفتن « نه » است در نظر بگیریم ، اغلب طولانی ترین راه ، کوتاهترین می شود .

در مورد تشویق به استقلال شخصیت ، پند و اندرز دادن به کودکان با استقلال آنها مغایرت دارد. وقتی به کودک پند می دهید آنها احساس می کنند خودشان نمی فهمند ( مثلاً با خود می گویند : چرا خودم اینطور فکر نکرده بودم ؟ ) یا ممکن است احساس رنجش یا خشم کنند .
وقتی کودک بفهمد که چه باید بکند و چه می خواهد بکند ، احساس اطمینان در او رشد می یابد و اعتماد به نفس پیدا می کند و مشتاق است تا مسئولیت تصمیم خود را خود به عهده بگیرد . ولی بین نادیده انگاشتن افراطی مشکلات کودکان و بی درنگ پند و اندرزگویی به آنان، کارهای بسیاری است که والدین می توانند به آن بپردازند و با توجه به مشکل و موقعیت موجود قادر به ابداع روشهای گوناگون خواهند بود ، برای مثال می توان به شیوه های زیر اشاره کرد :
الف به فرزندان کمک کنید تا به احساسات وافکار پیچیده خود نظمی بدهند .
ب مشکل را به صورت سئوال مجدد مطرح کنید .
پس از آنکه کودک فرصتی یافت تا بیشتر در مورد افکار و احساساتش یقین حاصل کند ، حال می تواند بهتر به نظریات والدین یا پندها و راه حلهای پیشنهادی آنها گوش دهد ، بویژه اگر به روشی مطرح شود که نشانگر احترام به استقلال او باشد، ‌مثلاً اگر جمله با « نظرت در این باره چیه … » یا « چطوره این را هم مورد بررسی قرار بدی … » آغاز شود ، بیانگر این واقعیت است که « پند و اندرزی که می دهید ،‌به نظر شما خردمندانه است و می تواند در نظر کودک چندان هم خردمندانه نباشد » .
در هر حال شایسته است که فرزندان قدر و قیمت عقاید والدین خود را بدانند ، حتی اگر تشخیص دهند اکنون موقع عمل کردن به آنها نیست .
کودکانی که در خانواده هایی بزرگ می شوند که خوبی هایشان مورد قدردانی قرار می گیرد ، احتمالاً احساس خوبی درباره خود دارند و بیشتر از عهده مبارزه با مشکلات زندگی برمی آیند و نسبت به سایرین هدفهای بالاتری برای خود تعیین می کنند .
« ناتانیل براندن » می نویسد : « برای رشد و تحرک روان شناسانه یک انسان ، قضاوتی مهم تر و عاملی قطعی تر از ارزیابی ای که او از خودش به عمل می آورد ، وجود ندارد . ماهیت خودارزیابی، اثرات عمیقی بر روند اندیشه ، عواطف ، امیال ، ارزشها و هدفهای بشر می گذارد و تنها کلید عمده سلوک و رفتار اوست . »
تمجید کردن نیز یکی از روشهایی است که می تواند به کودکان کمک کند تا از خود تصوری مثبت و واقع گرایانه داشته باشند . کلمات ارزیابی کننده مانند خوب ،‌زیبا ، خارق العاده ، عالی و … احتمالاً کودک را ناراحت می کند .