اعتدال در آموزش مسائل دینی (نماز) درتربیت کودک و احادیث مهم در این باب
به گزارش کودک پرس اعتدال و میانه روی، زیربنای تعالیم است، به گونه ای که در همه دستورات و مقرّرات آن، از هرگونه افراط و تفریط جلوگیری به عمل آمده است; در عبادت، تحصیل علم، خوردن، پوشیدن، رفاقت، دشمنی و در سایر شؤون زندگی، همه جا میانه روی توصیه شده است.
اصل تعادل از اصولی است که در قرآن کریم بدان عنایت شده است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «وَ لَذلِکَ جَعَلناکُمْ اُمَّهَٔ وسطاً» (بقره: ۱۴۳) ما شما را امّتی میانه و معتدل قرار دادیم. هم چنین در حیات سراسر نورانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)و ائمّه هدی(علیهم السلام)، در تمامی اعمال و رفتارشان می توان تعادل را مشاهده کرد.
امام علی(علیه السلام) درباره پیامبر(صلی الله علیه وآله)می فرماید: «سیرتُه القصد» سیره آن حضرت تعادل و میانه روی بود.
انسان موجودی است چند بعدی و چند کانونی. اسلام نیز، که دین جامع و کاملی است، به تمام نیازهای انسان توجه کرده است. برای رشد، تعالی و کمال بشر، لازم است همه ابعاد انسان به صورت هماهنگ و متعادل رشد و تکامل یابد تا انسان حقیقی پرورش یافته، انسانیّت او تحقق یابد.
عدم توجه به تمام ابعاد وجودی انسان و یا توجه بیش از حد به یک بعد و نادیده گرفتن ابعاد دیگر، جامعیت و وحدانیت وجود آدمی را نادیده گرفته، انسان را یک بعدی و تک ساحتی می سازد. اگر انسان را فقط در یک بعد ببینیم و او را در همان بعد تربیت کنیم، در حقیقت، موجبات مرگ و نابودی شخصیت انسانی او را فراهم کرده ایم. متأسفانه بیش تر انسان ها و بسیاری جوامع فاقد این اصل در زندگی بوده و هستند و در دام افراط و یا تفریط غلتیده اند و از مسیر صحیح و تعادل و تکامل خارج شده اند. ریشه بسیاری از انحرافات فردی، اجتماعی، اخلاقی و روانی را می توان در عدم رعایت اصل تعادل جستجو کرد.
میانه روی در عبادت هم باید مراعات شود. درست است که توصیه ها و تشویق های پیشوایان دین هر انسانِ محبّ پروردگار را به انجام عبادات راغب می
گرداند، اما توانایی ها و آمادگی های روحی او نیز شرط است. اگر او با تحمیل عبادت بر خود، لذّت عبادت را از خویش سلب کند و خود را در آن به تکلّف
اندازد، نه عبادت او عبادتی سالم محسوب می شود و نه خود او از عبادتش بهره معنوی می برد.
ظرفیت انسان برای عبادت، محدود است. از این رو، باید سعی شود عبادت با نشاط باشد. اگر نشاط از بین برود، عبادت جنبه تحمیلی پیدا می کند و در حکم خوردنی نامطبوع و مهوّعی می گردد که واکنش بدن پس زدن و نپذیرفتن آن است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرمایند: «دین اسلام دینی است متین، محکم و منطقی و مبتنی بر ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی; سفارش می کند که با مدارا و متانت حرکت کنید و عبادت خود را مبغوض و منفور نفس خویش قرار ندهید; به گونه ای عمل نکنید که نفستان عبادت را دشمن بدارد، بلکه طوری عمل کنید که نفس، عبادت را دوست بدارد و مجذوب آن گردد. مانند اسب سواری نباشید که در اثر تندی و شتاب زیاد (سواره ای که میزان توانایی مرکوب را در نظر نمی گیرد و تنها شلاق را می شناسد); نه خود به مقصد می رسد و نه برای مرکب او کمر و توانایی می ماند (زانو می زند و قدم از قدم نمی تواند بردارد.)
پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) همان گونه که با غرق شدن در مسائل مادی و شهوانی مخالف بودند، با رهبانیت و عبادت های صوفیانه نیز مخالفت میورزیدند و در برخورد با کسانی که نسبت به مسائل زندگی بی اعتنا شده و به عبادت پرداخته بودند، می فرمودند: «بدن شما و زن و فرزند و یارانتان بر شما حقوقی دارند و باید آن ها را رعایت کنید.»
امام جعفرصادق(علیه السلام) می فرماید: «در جوانی، سخت مشغول عبادت بودم. پدرم به من فرمود: فرزندم، (زیاد خود را خسته مساز) کم تر از این مقدار هم می توانی انجام دهی. به درستی که خداوند اگر بنده ای را دوست داشته باشد، به عبادت اندک او راضی خواهد شد.»
هم چنین ابوبصیر از امام صادق(علیه السلام)روایت کرده است: «(زمانی که به همراه پدرم به حج مشرف شده بودم) روزی با پدرم طواف می کردم، در حالی که جوان بودم. (در یکی از شوط ها،) سخت مشغول عبادت بودم و عرق می ریختم. در این حال، پدرم از کنارم عبور می کرد، مرا دید و فرمود: جعفر! فرزندم! اگر خداوند بنده ای را دوست داشته باشد، او را به بهشت می برد و از او به عبادتی اندک خشنود می شود.»
فجیع عقیلی می گوید: امام حسن(علیه السلام)به من فرمود: هنگامی که پدرم در حال احتضار بود، وصیت کرد: در عبادت، میانه رو باش و آنچه را همیشه می توانی انجام دهی و در توان توست، انجام ده (نه آنچه را که تاب و توان آن را نداری.)»
بی اطلاعی برخی از والدین و مربیان از مراحل رشد و تحوّل روانی کودکان و نوجوانان و هم چنین ناآگاهی آنان از روش های برخورد ائمّه اطهار(علیهم السلام)در این زمینه، و نیز اتّکا به دانسته ها و تجربیات غیرعلمی و غلط خویش و نیز اظهارنظرهای غیر مسؤولانه بعضی از مبلّغان، که سخنانشان پایه و
اساس دینی، علمی و منطقی ندارد، موجب می شود چنان رفتاری با کودکان و نوجوانان داشته باشند، که بعضاً به حال آن ها مضر است. تأکید بیش از حد والدین و علاقه مفرط آنان به مذهبی شدن فرزندانشان و بی توجهی به توان، استعداد و نیازهای روحی و روانی آنان و خارج شدن از مرز اعتدال، عواقب ناگوار و نامطلوبی در پی خواهد داشت.
منبع: مهدپرتال
ارسال دیدگاه