چگونگی درک احساسات کودکان
همه افراد انواع احساسات و هیجانهای مثبت و منفی را تجربه می کنند اما همه توانایی و مهارت اینکه احساسات خود را بشناسند و بتوانند با آنها کنار بیایند، ندارند! چطور به کودک خود کمک کنیم که این مهارتها را پرورش دهد؟
به گزارش کودک پرس ، فرض کنید کودکتان با چهرهای غمگین به شما بگوید: «امروز دوستم جواب سلامم را نداد، ازش بدم میاد!» بیایید ببینیم که در این موقعیت چه طور از گوش دادن انعکاسی استفاده می کنیم. شما علاوه بر اینکه باید تلاش کنید کودکتان را درک و حمایت کنید لازم است به او کمک کنید کودکتان را درک و حمایت کنید لازم است به او کمک کنید که متوجه شود در این موقعیت چه احساسی دارد و آنها را بشناسد. در گوش دادن انعکاسی، موقعیت و احساسات کودک را خلاصه می کنیم و با زبان ساده، یا کلماتی متفاوت اما در همان معنا برایش بازگو میکنیم. در این مثال میگوییم: «پس تو سلام کردی و دوستت جواب نداد… به نظر می رسه که از دستش عصبانی هستی، انگار غمگین هم هستی، درسته؟» با این کار اولا، شما به کودک نشان دادهاید که احساسش را درک کرده و پذیرفتهاید. چون او احساسش را با شما در میان گذاشته حال بهتری دارد و ارتباطش هم با شما بهتر خواهد بود. همچنین می تواند روی هیجانش کنترل پیدا کند که با این روش آشنا شدید لازم است که چند نکته را در نظر داشته باشید: قدم اول در مدیریت احساسات این است که بتوانیم آنها را نامگذاری کنیم. لیستی از انواع هیجانات مثبت و منفی را با نامهای ساده بدانید و آنها را در جملات خود استفاده کنید. مثلاً احساس غم شادی، خشم و غیره کودک در جملاتش مستقیماً به احساساتش اشارهای نمی کند. شما میتوانید از روی حالات چهره و جملاتش آنها را حدس بزنید. نگران نباشید اگر حدستان غلط بود، دوباره حدس بزنید.
همه احساسات کودک را بپذیرید، درباره آن قضاوت نکنید و به او و احساساتش احترام بگذارید، اما لازم نیست که همه رفتارهای کودک را بپذیرید. برای مثال کودک حق دارد که عصبانی باشد. اما حق ندارد که دوستش را کتک بزند و ناسزا بگوید.
در فرهنگ ما اینکه پسران احساسات خود را بیان کنند ناپسند دانسته شده است. لازم است بدانید که این روش هم برای پسران و هم دختران مفید است و پسران نباید بابت بیان احساسات خود مورد انتقاد والدین قرار بگیرند. این روش را می توانید از حدود سه سالگی برای کودکانتان استفاده کنید.
ممکن است کودک احساساتی را بیان کنید که شما را نگران کند. مثلاً بگوید که هیچ کس مرا دوست ندارد. نگران نشوید و از اینکه می خواهید احساسات او را بازگو کنید احساس گناه نکنید کافی است همچون آینه احساسات او را بازتاب دهید و خلاصه ای از آنچه برای کودکتان رخ داده را بازگو کنید. گاهی کودکان، مثل بزرگسالان، در احساسات خود مبالغه می کنند. به او نگویید که زیادی قضیه را بزرگ کرده ای! این باعث خواهد شد که او دیگر مسایلش را با شما مطرح نکند و اعتمادش کاهش یابد همه احساسات او را بپذیرید و بازتاب دهید و در عبن حال موقعیت را برای او روشنتر کنید.
قبل از اینکه به کودک نشان ندادهاید احساسات او را پذیرفته اید هرگز شروع به توصیه دادن نکنید، بعد از آن که گوش دادن انعکاسی انجام شد، کودک آرامتر شد و ارتباط شما برقرار شد می توانید توصیهها و اینکه چه کارهایی می توان برای آن موقعیت انجام داد را با او در میان بگذارید.
ارسال دیدگاه