بازداشت عروس نوجوان با ملافه خونین
عروس نوجوان وقتی متوجه شد شوهرش روی تخت بيمارستان به كام مرگ رفته برای از بين بردن آثار جرم به خانه بازگشت و در حالی كه مشغول شستن ملافههای خونين بود مأموران پليس را بالای سر خود ديد.
به گزارش کودک پرس ، ساعت 10دقيقه بامداد جمعه 25خردادماه امسال كاركنان بيمارستان سوم شعبان تهران مرگ مشكوك مرد جواني را به مأموران پليس خبر دادند. با اعلام اين خبر تيمي از مأموران كلانتري159 بيسيم براي بررسي موضوع راهي بيمارستان شدند. مأموران روي تخت با جسد مرد 22سالهاي به نام رحمان روبهرو شدند كه با اصابت ضربه چاقو به كام مرگ رفته بود. نخستين بررسيها نشان داد ساعتي قبل مقتول را همسر و يكي از بستگانش در حالي كه خون زيادي از بدنش رفته بود به بيمارستان منتقل ميكنند.
همچنين مشخص شد همسر مقتول لحظاتي قبل به بهانهاي از بيمارستان خارج شده است. همزمان با ادامه تحقيقات بازپرس ويژه قتل تهران همراه تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حاضر شد. مأموران در تن پيمايي از مقتول متوجه آثار زخم روي دستهاي مقتول شدند كه حكايت از اين داشت رحمان هنگام درگيري با قاتل در دفاع از خودش از ناحيه انگشتان دست راست زخمي شده است.
يكي از كاركنان بيمارستان گفت: زن جواني مقتول را به بيمارستان رساند و مدعي شد مرد زخمي شوهرش است. او در حالي كه پريشان به نظر ميرسيد ادعا كرد افراد ناشناسي شوهرش را داخل خيابان هنگام خفتگيري و با چاقو زخمي كرده و از محل گريختهاند. زن نوجوان پس از اينكه شوهرش را به بيمارستان رساند به صورت مخفيانه از بيمارستان خارج شد.
دستگيري زن جوان هنگام شستن ملافه خونين
بدين ترتيب تيم جنايي به همسر مقتول مشكوك و براي بررسي بيشتر راهي خانه او شدند.
مأموران وقتي وارد خانه شدند همسر وي در حال شستن ملافههاي خونين بود. بررسيها نشان ميداد مقتول در خانهاش مجروح شده و زن جوان پس از رساندن شوهرش به بيمارستان بلافاصله به خانهاش برگشته تا با شستن ملافهها و لباسهاي خونين آثار جرم را از بين ببرد و مأموران را فريب دهد. همچنين مأموران در بررسي خانه مقتول با لكههاي خون روي فرشها و كف اتاق روبهرو شدند.
اولين ادعاي دروغين متهم
متهم وقتي با مأموران روبهرو شد در ادعايي گفت: شوهرم صبح ديروز براي انجام كاري به جعفرآباد ورامين رفته بود تا اينكه شب در حالي كه خونين بود به خانه آمد. وقتي از او درباره خوني بودن لباسش سؤال كردم، گفت كه هنگام آمدن به خانه در جعفرآباد گرفتار تعدادي سارق زورگير شده است. زورگيران ميخواستند از شوهرم خفتگيري كنند كه در برابر خواسته آنها مقاومت كرده و سارقان هم او را به شدن زخمي ميكنند.
دومين دروغ متهم
در حالي كه مأموران متوجه تناقضگوييهاي متهم شده بودند از وي دوباره تحقيق كردند.
وي اين بار دروغ ديگري را براي فريب مأموران مطرح كرد. زن جوان گفت: شوهرم كارگر است. روز قبل مثل هر روز به محل كارش رفت و شب وقتي به خانه برگشت لباسهايش خوني بود كه گفت چند سارق نزديك خانه او را خفت كرده و با چاقو زخمي كردهاند. شوهرم گفت زخمش سطحي است و نيازي به بيمارستان ندارد به همين دليل به اتاق خواب رفت و استراحت كرد. ساعتي قبل حالش بد شد و او را همراه يكي از بستگانم به بيمارستان منتقل كردم و خودم به خانه برگشتم تا ملافههاي خوني را بشويم.
سومين ادعاي دروغين متهم در قتل همسرش
تيم جنايي در ادامه بررسيهاي ميداني در تنپيمايي از همسر مقتول با زخمهايي روي دست وي روبهرو شدند كه نشان ميداد دست وي با جسم نوك تيزي زخمي شده است. در چنين شرايطي متهم براي سومين بار مورد تحقيق قرار گرفت و وي ادعاي دروغين ديگري را مطرح كرد.
وي گفت: مدتي است با شوهرم اختلاف دارم. او هميشه با من درگير ميشد. روز حادثه با هم مشاجره لفظي داشتيم كه چاقوي ميوهخوري از آشپزخانه برداشت تا خودزني كند. من بلافاصله چاقو را از دستش گرفتم كه دست خودم نيز زخمي شد و چاقو را روي زمين انداختم و شوهرم دوباره چاقو را برداشت و خود زني كرد. دوباره چاقو را از او گرفتم و مانع ضربات بعدي شدم.
اعتراف زن نوجوان به قتل شوهر
در حالي كه زن جوان تلاش ميكرد مأموران پليس را فريب دهد، كارآگاهان وي را به عنوان عامل قتل به دستور بازپرس جنايي بازداشت كردند. در نهايت زن نوجوان به قتل شوهرش اعتراف كرد. وي گفت: يكسال قبل در حالي كه 16ساله بودم با رحمان ازدواج كردم و الان دختر چهار ماههاي دارم. از مدتي قبل خانواده شوهرم در زندگي ما دخالت ميكنند و همين موضوع باعث درگيري ما ميشد.
من به شوهرم گفته بودم چنانچه خانوادهاش در زندگي ما دخالت كنند مهريهام را به اجرا ميگذارم اما تهديد من فايدهاي نداشت و دخالت آنها هم تمام نشد. شب حادثه با شوهرم به خاطر همين موضوع درگير شدم. وقتي درگيري ما بالا گرفت چاقوي ميوه خوري برداشتم و ضربهاي به سينهاش زدم. پس از اين شوهرم به اتاق خواب رفت و خوابيد تا اينكه ساعتي قبل حالش بد شد و او را به بيمارستان رساندم.
وي در پايان گفت: من قصد قتل او را نداشتم و شوهرم وقتي زخمي شد به من گفت زخمش سطحي است و نيازي به درمان ندارد.
از آنجايي كه متهم 17ساله است پرونده براي تحقيقات به دادسراي ويژه اطفال فرستاده شد و متهم نيز تحويل كانون اصلاح تربيت شد.
منبع: روزنامه جوان
ارسال دیدگاه