دلیل حذف مدارس تیزهوشان، شیوه جذب غلط یا ضروری نبودن این مدارس؟

حقیقت این است که در سراسر کشور بیش از آنچه دانش‌آموز تیزهوش وجود دارد مدرسه تیزهوشان دایر شده است و این توقع برای بسیاری از والدین ایجاد شده که فرزند آنها تیزهوش است و اگر در آزمون تیزهوشان قبول نشود انگار فاجعه‌ای رخ خواهد داد در صورتیکه که باید به والدین دانش‌آموز آن چنین فهمیده شود که تیزهوش بودن فرزند آنها یک در هزار است.

به گزارش کودک پرس ، چندی قبل یکی از معاونین وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد دیگر در پایه هفتم آزمون تیزهوشآن برگزار نخواهد شد و چنین بر می‌آمد که زمینه‌ی برچیدن مدارس سپاد فراهم می‌شود.

اگرچه بعد از این اظهار نظر شورای انقلاب فرهنگی نیز موضع‌گیری‌هایی داشت که فعلا در این مقال قصد پرداختن به آن نیست
استدلال معاون وزارت آموزش و پرورش در حذف مدارس تیزهوشان این بود که “نباید دانش‌آموز دوره ابتدایی را در فشار و استرس آزمون و تست قرار داد. دانش‌آموز باید در این سن کودکی کند تا اینکه وارد دنیای رقابت و آزمون شود”.

در درستی این استدلال تا حد زیادی شک و شبهه‌ای وجود ندارد و اما یک سوال بی‌جواب را برجای می‌گذارد که آیا اصولا متمرکزکردن دانش‌آموزان تیزهوش در یک فضای آموزشی به نفع آینده کشور هست یا خیر؟

چراکه استدلال معاون وزارت آموزش و پرورش فقط بر محور شیوه و اسلوب شناسایی دانش‌آموزان تیزهوش می‌چرخد نه این که اصولا وجود مدارس تیزهوشان به صواب نزدیک است یا خیر.

به نظر نگارنده این مقال وجود مدارس تیزهوشان از نظر بسیاری از علمای تعلیم و تربیت امر ناجور محسوب نمی‌شود به‌هرحال دانش‌آموز با بهره هوشی بالای 120 درصدی در مدارس عادی و با معلم عادی نه‌تنها استعداش به فعلیت تبدیل نمی‌شود که ممکن است مشکلاتی را نیز در فرایند آموزش ایجاد کند.

در بسیاری از کشورهای دنیا معمولا این دانش‌آموزان بعد از دوره ابتدایی جداسازی می‌شوند و تحت آموزش‌های خاص قرار می‌گیرند.
و اما در یک جامعه آماری چه تعداد از دانش‌آموزان تیزهوش به معنای واقعی قرار دارد؟.

پژوهشگران تعلیم و تربیت برای جواب به این سوال تعداد متفاوتی را بیان کرده‌اند که با سرجمع آنها می‌توان گفت از هر یک‌هزار کودکی که در یک جامعه به‌دنیا می‌آید یکی از آنها بهره‌هوشی‌اش بالای 120 درصد است با این وجود می‌توان گفت از هر یک‌هزار نفری که در پایه ششم در ایران در س می‌خوانند یک نفر تیزهوش وجود دارد که باید آن یک نفر شناسایی و به مدارس خاص راهنمایی گردد.
و اما واقعیت امر این است که شیوه‌های شناسایی دانش‌آموزان تیزهوش غلط بوده است (به جز سال‌های اولیه دایرشدن این مدارس) نوع آزمون‌های مدارس تیزهوشان بیشتر دانش‌آموزان پرتلاش را جذب کرده تا تیزهوش.

حقیقت این است که در سراسر کشور بیش از آنچه دانش‌آموز تیزهوش وجود دارد مدرسه تیزهوشان دایر شده است و این توقع برای بسیاری از والدین ایجاد شده که فرزند آنها تیزهوش است و اگر در آزمون تیزهوشان قبول نشود انگار فاجعه‌ای رخ خواهد داد در صورتیکه که باید به والدین دانش‌آموز آن چنین فهمیده شود که تیزهوش بودن فرزند آنها یک در هزار است.

به نظر نگارنده اگر آموزش و پرورش در شیوه شناسایی دانش‌آموزان تیزهوش تجدید نظر کند و زمینه جذب دانش‌آموزان تیزهوش واقعی را که بسیار کم هستند، فراهم کند و آنها را به صورت متمرکز در مراکز استان تحت آموزش قرار دهد به صلاح کشور خواهد بود.
متاسفانه در کشور ما بسیاری از مشکلات به جای حل، پاک می‌شود و به جای درمان، دست را آن قطع می‌کنند. شیوه‌های شناسایی درست دانش‌آموز تیزهوش را بلد نیستیم و یا تن‌دادن به اجرای آن را خارج از حوصله خودمان می‌بینیم و بلافاصله فرمان حذف مدارس تیزهوشان را صادر می‌کنیم.

و اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که دانش‌آموز تیزهوش معلم تیزهوش و یا آموزش‌دیده را می‌طلبد.
قراردادن دانش‌آموز تیزهوش برسر کلاس معلمی که خود تیزهوش نیست و یا آموزش خاص سر و کله‌زدن با این گونه دانش‌آموزان را نمی‌داند نقض غرض است و نتیجه‌ای در خور را به‌دنبال نخواهد داشت. در هر حال ممکن است اصولا وجود مدارس تیزهوشان نیز مورد نقد بسیاری از صاحب‌نظران باشد که فعلا ما را با آن کاری نیست.

و آخر آنکه باید زمینه‌های جذب این دانش‌آموزان در داخل کشور فراهم شود. نشود که ما آنها را دست‌چین کنیم و آماده تحویل دانشگاه‌های آمریکا و کانادا بدهیم که اگر زمینه جذب نخبگان در کشور فراهم نشود یا افسردگی به سراغ آنها می‌آید و یا جذب خارج از کشور خواهند شد.