کاستی های موجود در فضای شهری، کودکان را از این فضا می راند
به گزارش کودک پرس ,تغییر بافت زندگی و نهادینه شدن تازه ترین الگوهای حیات شهری، سبب گریزناپذیری فرهنگ آپارتمان نشینی شده است، غافل از این که توسعه و تغییر بافت زیستی، نیازمند ژرف اندیشی در شکل دهی به فضای زندگی مناسب برای همه اقشار جامعه به خصوص کودکان است؛ کودکانی که گویا در این تغییر مورد بی توجهی قرار گرفته اند و صدای خواسته هایشان به گوش مسوولان نمی رسد. آنان حتی طی سال های اخیر با حوادث ناگواری از جمله برق گرفتگی، غرق شدن در استخر یا آبنمای پارک، سانحه رانندگی و … روبرو شده اند.
در مشروح گفت وگوی خبرنگار با عزیزی آمده است:
خبرنگار:رشد هر فرد تابع عوامل ارثی و محیطی است. از دیدگاه شما فضای زندگی شهری تا چه میزان شرایط رشد افراد جامعه به خصوص کودکان را فراهم کرده است؟
عزیزی: نخست باید عبارت فضای زندگی شهری را تعریف کنیم و در مورد آن کمی دقیق تر شویم تا بتوانیم تفکیکی میان شهر سالم و ناسالم داشته باشیم. طیف بسیار گسترده ای از شهرها در جهان وجود دارند که برخی جامعه و فضایی مناسب برای زیست و رشد انسان ها پدید آورده اند و در بسیاری دیگر، محیط های بسیار مخرب و تهدیدآمیز همراه با بحران های اجتماعی و زیست محیطی، انسان ها به خصوص قشر آسیب پذیر کودکان را دربرگرفته است.
درست است که در زمان کنونی، شهرها مرکز مدنیت و تجمع خدمات رفاهی، آموزشی، فرهنگی تعریف می شوند اما پرسش مهم این است که آیا این امکانات و خدمات برای تمام گروه های اجتماعی به ویژه گروه های آسیب پذیر همانند کودکان و زنان در نظر گرفته شده است؛ موضوعی که متاسفانه در کشورهای در حال توسعه، چندان به آن توجه نشده و کودکان از جمله گروه های اجتماعی محروم از فضاهای شهری به شمار می روند.
خبرنگار: زندگی کلانشهری که به باور شما در بسیاری موارد بدون ژرف اندیشی در پاسخ گویی به نیازها رو به گسترش است، چه آسیب هایی در زندگی حال و آینده کودکان به بار خواهد آورد؟
عزیزی: زندگی درکلانشهرها، به همان میزان که می تواند جذاب باشد و دسترسی انسان ها را به منابع مختلف رفاهی، اطلاعاتی، فرهنگی و … آسان کند، تهدیدهای بسیاری همچون جدایی انسان ها و به ویژه کودکان از طبیعت را به همراه دارد. از منظر روانشناسی، کودکانی که به دور از طبیعت و در محیط های مصنوعی آمیخته به انواع آلودگی ها و بحران ها رشد می کنند، رفتارهای خشونت آمیز پیدا کرده و روز به روز، بر تنش های عصبی آنان افزوده می شود. این افزایش تنش های عصبی در جامعه، تهدیدی بزرگ برای سلامت و تعادل جامعه در آینده خواهد بود.
خبرنگار: این وضعیت در کشور ما و کلانشهرهای ما به چه شکلی است؟
عزیزی: زندگی شهری درکشور ما دسترسی به آموزش های رسمی، کالاهای فرهنگی، خدمات رفاهی و بهداشتی را برای کودکان آسان تر و باکیفیت ترکرده است. اما در مقابل به دلیل نبود فضای بازی و نشاط مناسب و دور ماندن کودکان از طبیعت، آنان را در چهاردیواری آپارتمان ها نگه داشته است که این خود آسیب و تهدیدی بزرگ به شمار می رود. به عبارتی دیگر، فضای شهرهای ایران برای حضور افراد جامعه به خصوص گروه آسیب پذیر کودکان بسیار نامناسب است؛ از نبود امنیت و ایمنی فضاها گرفته تا آلودگی های دیداری و شنیداری و سلطه خودروها بر شهر که همگی دست به دست هم داده تا کودکان را از فضای شهری برانند.
خبرنگار: به طور کلی فضاهای بازی کودکان در کشور و امکانات و ایمنی آن را چطور می بینید؟
عزیزی: احداث چند وسیله بازی فلزی نمی تواند نشان از توجه به کودکان باشد بلکه چنین وسایل بازی بی کیفیتی نشان از راندن کودکان از فضای شهری دارد. در واقع، فضای شهری ما امکان تجربه آموزی را از کودکان گرفته است. نه تنها خیابان ها و میدان های شهری، بلکه اندک پارک های محلی هم چنان بی کیفیت و فاقد ایمنی و امنیت لازم برای حضور کودکان است که کم کم جایگاه خود را در زندگی کودکان از دست داده و آنان را به سمت وسایل دیجیتالی و بازی های انفرادی کشانده است.
علاوه بر این، در فضاهای شهری کمبود امکانات حضور والدین در کنار کودکان هم احساس می شود. تصور کنید یک کودک 2، سه ساله که نیازمند به نگهداری است بخواهد از فضای شهری بهره مند شود. به طور طبیعی، مادرکودک باید بتواند کالسکه فرزند خویش را همراه داشته باشد. در شهرهایی مانند تهران اما پستی و بلندی های خیابان ها و نبود وسایل حمل و نقل عمومی مناسب این امکان را از آنان گرفته است و این به خودی خود خانواده ها را از رفتن به پارک و فضای بازی منصرف می کند. روی آوردن به استفاده از وسایل شخصی هم دردی دوا نمی کند و به نوعی کودکان را از حرکت بازمی دارد و همچون عروسکانی به تماشای ناهنجاری های شهری می نشاند.
خبرنگار: چه پیشنهادی برای بهینه سازی فضای زیستی کودکان دارید؟
عزیزی: فضای زیستی مناسب برای کودکان، فضایی امن و ایمن است؛ فضایی که کودکان به راحتی بتوانند در آن به بازی و شادی بپردازند. چنین فضایی باید پیاده محور و دور از تسلط خودرو و همچنین از طبیعت مناسبی برخوردار باشد. به این معنا که تنها کاشتن چند درخت و تزیین کردن فضا کافی نیست و نباید چنان بسته و گره خورده در هم باشد که کودک را از دید والدین خارج کند. در واقع در بستری امن و ایمن، به کودکان اجازه بازی و کشف وشهود بدهد.
علاوه بر طبیعت و سبزینه بودن فضای بازی کودکان، وسایل و تجهیزاتی که برای بازی و یادگیری آنان در نظر گرفته می شود هم از اهمیت خاصی برخوردار است. چنین فضایی باید منعطف باشد و از طراحی های سخت و غیر قابل انعطاف در آن پرهیز شود، وسایلی متناسب با سن کودکان، احساس ها و هیجان های آنان را تخلیه کند تا شاهد حوادث خطرناکی از قبیل پرت شدن، برق گرفتگی و موارد دیگر که منجر به محصور شدن کودکان در فضای خانه است، نباشیم.
از دیگر ویژگی های مهم فضاهای مناسب بازی برای کودکان، در دسترس بودن آن است تا مادران و کودکان بدون کمترین مانعی به آن جا بروند. به عبارتی طراحی فضاهای ایزوله و دور از دسترس، نمی تواند نقش چندانی در حیات اجتماعی کودکان بازی کند که این دسترسی با وسایل حمل و نقل عمومی فراهم می شود. بنابراین حمل و نقل عمومی در یک شهر دوستدار کودکان هم از اهمیت خاصی برخوردار است.
در آخر باید بر این موضوع تاکید کنم که هرچه فضایی انسانی تَر طراحی شود آن هم نه انسان به معنی عام بلکه با توجه به نیازهای گروه های آسیب پذیرتَر مانند کودکان، جامعه ای سرشار از آرامش و امنیت و شاد خواهیم داشت و بر عکس، محروم ماندن کودکان از مهمترین تجربه زندگی یعنی بازی با همنوع خود، آنان را منزوی کرده و روحیه مشارکت و تجربه آموزی در کنار دیگران را از آنان می گیرد.
ارسال دیدگاه