درباره نحوه ساخت فیلم توضیح دهید
محمد بخشی: ما از 270 نفر از نوجوانان علاقهمند تست گرفتیم و نقش های اصلی را از بین آنها انتخاب کردیم. در زمان تستگرفتن به خاطر این که زبان فیلم انگلیسی و عربی است؛ مجبور بودیم با بچهها انگلیسی وعربی صحبت کنیم که این پروسه، سه ماه طول کشید. ما باید هم بازی بچهها را کنترل میکردیم و هم زبان عربی آنها را که در کل کار سختی بود. همه دکورها را خودمان در شهرک سینمایی ساختیم و فیلمبرداری در عرض هفت روز به پایان رسید.
کار در حوزه کودکان را چطور ارزیابی میکنید؟
محمد بخشی: حوزه کودک حوزه حساسی است. کودک درگیر سیاست و فضای اجتماعی بزرگسالان نیست. کودک یک ماهیت یکپارچه در کل کره زمین دارد. یعنی مثلاً وقتی یک عملیات تروریستی انجام میشود بچهها اهمیت بیشتری دارند؛ به خاطر این که درکی از عمق فاجعه ندارند.
داستان فیلم شما چیست؟
محمد بخشی: فیلم من در مورد گروهی پناهنده عربزبان است که به مرز کشوری میرسند؛ اما مرز بسته است و دچار اختلاف و درگیری با یکدیگر میشوند. در این میان یک کودک کر و لال سعی میکند بین آنها صلح و آشتی برقرار کند؛ به عبارت دیگر او موفق میشود بین این افراد یک زبان مشترک انسانی پیدا کند.
چرا مسائل مهاجران برای شما مهم است؟
محمد بخشی: ما الان در مقطعی هستیم که حدود 60 میلیون نفر پناهجو در دنیا زندگی میکنند؛ یعنی حتی نتوانستهاند پناهنده شوند. باید برای وضعیت آنها فکری کنیم. بزرگترین دغدغه کشورهای میزبان این است که چطور میتوانند این مهمان ها را در ملت خود ادغام کنند؟ با توجه به اختلافات فرهنگی، زبانی و دینی که بین مهاجران و مردم آن کشور وجود دارد؛ یافتن یک زبان مشترک برای آنها اتفاق بسیار بزرگی است و من سعی کردم چنین اتفاقی را به تصویر بکشم یعنی «ذات مشترک انسانی».
قبل از «آریو والیبال» چند فیلم ساخته بودید؟
محمد بخشی: دو مستند و سه فیلم داستانی که یکی از مستندهایم در چند بخش یک جشنواره نامزد شد اما در کل نخواستم مستندهایم را به جشنوارهها بفرستم. یعنی احساس کردم که بیاننکردن برخی مفاهیم در مقاطعی بهتر است و شاید زمانی دیگر برای آن مستندها مناسبتر باشد.
چطور شد که چنین ایدهای به ذهنتان رسید؟
محمد بخشی: به نظر من نوشتن فیلمنامه یک فرایند جوششی است و کوششی نیست. یعنی شما نمیتوانید برای نگارش فیلمنامه کوشش کنید چون یک اتفاق درونی است. من در شهر رفسنجان متولد و آنجا بزرگ شدم. دوران کودکی من مصادف با شروع موج مهاجرت افغانها به ایران به خاطر حمله روسیه به افغانستان بود. مقابل خانه ما یک زمین خالی بود که تعدادی از افغان ها در آنجا خانه ساخته بودند و زندگی میکردند. من با کودکان آنها دوست شده بودم و تا امروز هم این افراد از دوستان نزدیک من هستند.
من در آن دوره مشکلات مهاجران افغان را لمس کردم؛ نه این که نگاه توریستی به آنها داشته باشم بلکه واقعاً نگران وضعیتشان بودم. شب ها که اخبار میدیدم خبرهایی که درباره مهاجران افغان بود برای من بیشترین اهمیت را داشت و پس از آن اخبار ورزشی. به تدریج به این فکر افتادم که چگونه میتوان این دو مسئله را با یکدیگر ادغام کرد؟ همچنین در حال حاضر که قدرتهای بزرگ، کشور ما را به گزینه نظامی تهدید میکنند و یا ترامپ از طرح دیوارکشی برای مرزها صحبت میکند؛ دوست داشتم یک ایده آلترناتیو را مطرح کنم. این که چطور میشود مرزها را برداشت و مرزی از دوستی کشید؟
به نظر شما «آریو والیبال» فیلمی است که هم درباره کودکان باشد و هم برای کودکان؟
محمد بخشی: خودم به این خاطر منتقد فیلم هستم. فیلم من درباره کودکان است اما همه تلاشم را کرده که برای کودکان هم باشد. من فیلم های دوره سی ام جشنواره کودکان و نوجوانان را دیدم و فکر میکنم که سینمای کودک ما برای کودکان نیست؛ بلکه درباره کودکان است. اعضای هیئت انتخاب ما همه بالای 30، 40 سال دارند که این فیلتر خیلی ناقص است. در این جشنواره یک فیلم خارجی دیدم که داستان مردی بود که در کارگاه نجاری کار میکرد و رفتار خوبی با دخترش نداشت و اتانولاژ فیلم به نحوی بود که رنگ ها متمایل به بنفش بود و کلوزآپهای ترسناکی از چشم پدر گرفته بودند. بچهها در حین تماشای این فیلم به مادرانشان میگفتند که ما میترسیم. این مقوله در فیلم های ایرانی هم وجود دارد. مثلاً شنیدن موسیقی فیلم «چاق و لاغر» هنوز هم برای من اضطرابآور است. پس سینمای کودک و نوجوان ما درباره کودکان و نوجوانان است نه متعلق به آنها.
به نظر شما روزی میرسد که فیلمی بسازیم که فقط برای کودکان باشد؟
محمد بخشی: ما امیدوارم که روزی سینمایی مخصوص کودکان داشته باشیم. البته یکی از مشکلات، ذهنیت سینماگران کودک در ایران است که میخواهند فیلمی بسازند که بزرگترها هم بپسندند در صورتی که این درست نیست.
محدوده سنی بازیگران کودک در «آریو والیبال» چگونه است؟
محمد بخشی:همگی زیر 9 سال هستند.
چند نفر هستند؟
محمد بخشی: هسته مرکزی آنها هفت نفر هستند.
آنها را چگونه پیدا کردید؟
محمد بخشی: به مدارس زیادی رفتیم و تعدادی از آنها را با مراجعه به محلههای عربنشین تهران پیدا کردیم. در تمرین ها سعی میکردم روی شورشان کار کنم نه شعورشان. به محض اینکه بچه را میخواهی باشعور کنی دیگر خودش نیست و میخواهد مصنوعی بازی کند. بچهها عاشق بازی هستند و باید بازیگری را با بازی به آنها یاد داد. البته نمی دانم که این روش درست است یا نه؛ اما من از آن نتیجه خوبی گرفتم.
این روش را از جایی یاد گرفتید؟
محمد بخشی: نه این که از کتاب یا فیلم یاد گرفته باشم. یادگیری آن بیشتر حسی و شهودی بود. چون همیشه بخشی از زندگی من کارکردن با بچهها بوده است.
آیا جشنواره توانست انتظارات شما را برآورده کند؟
محمد بخشی: به هر حال در همه فستیوالهای دنیا مشکلاتی نظیر عدم هماهنگی پیش میآید؛ اما این معضلات در ایران بیشتر است. بزرگترین نقطه قوت جشنواره کودک این است که یک «هیئت داوران کودک و نوجوان» دارد که جای پیشرفت زیادی دارد. اصلا همان هیئت اگر باشد بقیه چیزها دیگر مهم نیست.
بزرگترین نقدی که به جشنواره دارید چیست؟
محمد بخشی: در جشنواره کودک، اعضای هیئت داوران با تمام احترامی که برایشان قائل هستم- آدمهای بزرگسال و غالباً پیر هستند. آیا این نسل درکی از کودکان نسل امروز دارند؟ حضور بچهها در جشنواره کمرنگ است و شور و شوق و هیجان کودکانه در آن وجود ندارد. من فکر میکنم این مسئله بزرگترین ایراد جشنواره فیلم کودک و نوجوان است.
در حال حاضر قصد ساخت فیلم جدیدی دارید؟
محمد بخشی: می خواهم یک فیلم بلند بسازم اما برای نقش اول فیلم، بازیگری را در نظر گرفتهام که در فعلاً حال بازی در یک سریال است.
فیلم کودک است؟
محمد بخشی:نه در مورد کودک نیست. آن فیلم هم درباره آوارگان جنگ است.
ارسال دیدگاه