کودک فروشی در فضای مجازی!

متاسفانه می‌بینیم که در برخی از شهر‌های کشور از کودکان به عنوان مدل لباس استفاده کرده و آن‌ها را راهی فشن شو‌ها کرده اند. آیا این چیزی جز استفاده ابزاری از کودک است؟

به گزارش کودک پرس ، اینکه دست کودکت را بگیری ببری سر چهار راه یک حب تریاک بگذاری زیر زبانش و او را دراز به دراز بخوابانی کف پیاده رو تا مردم کفاره‌ای روی سرش بیندازند و تو آخر شب آن پول‌ها را جمع کنی، از نظر یک انسان مدرنیته‌ی شهری یک عمل مشمئز کننده و دور از اخلاق به حساب می‌آید. از هرکه بپرسی قطعا این اقدام شنیع را محکوم می‌کند چرا که این عمل در حقیقت سوء استفاده از آن کودک و نابود کردن زندگی حال و آینده‌ی اوست، اما دنیای مدرن، دنیای رنگ و لعاب دادن به واپسگرایی‌ها و جهالت هاست. حماقت بار‌ترین اعمال انسانی را چنان در زرورق برایت می‌پیچد و تحویلت می‌دهد که انسان حاضر می‌شود جهل طلاکاری شده اش را روی چوب بزند و به همه نشان بدهد.

متاسفانه می‌بینیم که در برخی از شهر‌های کشور از کودکان به عنوان مدل لباس استفاده کرده و آن‌ها را راهی فشن شو‌ها کرده اند. آیا این چیزی جز استفاده ابزاری از کودک است؟ البته جهان سرمایه داری سال هاست که اخلاق را ذیل ثروت تعریف کرده و برای کسب پول هیچ خط قرمزی ندارد. انسان فردگرای حل شده در نظم نکبت بار جهانی به چنان درجه‌ای از حقارت رسیده که حاضرست برای ارزش‌های این نظم دست به هر کاری بزند، حتی قربانی کردن کودکش.
کافیست کودکی داشته باشید که شیرین زبان باشد و یا چهره اش زیبایی و نمک خاصی داشته باشد شما می‌توانید یک پیج اینستاگرام بسازید و شیرین کاری‌های او را در آن بگذارید، برایش لباس‌های رنگ و وارنگ بپوشید، چهره‌ی معصومش را مثل بوم نقاشی هر مدل که دوست داشتید آرایش کنید و لایک بگیرید. در حقیقت لایک گدایی کنید. این عمل با دراز کش کردن کودک کف پیاده رو هیچ تفاوتی ندارد. هر دو از یک جنس هستند، اما این یکی به مدد مدرنیته و ابزار دیجیتال چهره‌ای متشخص و متمدن به خود گرفته است.
اگر سری به اینستاگرام خود بزنید کم نیستند پیج‌هایی که مبنایشان تصاویری از کودکان است. تصاویری که توسط والدین همان کودک ضبط شده و منتشر می‌شوند. البته هدف والدین در ابتدا تنها جذب لایک به هر قیمتی است، ولی کم کم با بیشتر شدن تعداد فالور‌ها به این نتیجه می‌رسند که بد نیست تبلیغی هم درج کنیم و پولی هم ازین گذر به دست بیاوریم و از آنجاست که فاجعه عمیق‌تر می‌شود و کودک فروشی به خوبی رخ نمایان می‌کند.
جای بسی تاسف است که آرایشگاه‌های زنانه اظهار داشته اند تعداد والدینی که کودکانشان برای اپیلاسیون آن‌ها را می‌آورند رو به افزایش است. مادری که کودک خود را تحت یک عمل دردناک قرار می‌دهد، ضمن اینکه افسانه عشق مادر به فرزند را به محاق برده است، به فرزندش نیز آموزش می‌دهد که تو در این دنیا تنها یک ماموریت داری و آن هم این است که حتی شده خودت را به چهار میخ بکشی، اما توجهات را به خودت جلب کنی. تو تنها برای جلب مخاطب آفریده شده ای. کودکی که با چنین آموزه‌ای رشد می‌یابد آیا موفقیت را جز در زرق و برق می‌بیند؟ از چنین کودکی انسان طراز و موفق پدید می‌آید؟ در حقیقت والدین سنگدل این کودکان که خود را پشت تابلو‌های خوش نقش و نگار مدرنیته مخفی کرده اند در حال پیش فروش آینده‌ی این کودک هستند.
شاید برای همه امان پیش آمده باشد که وقتی فیلم‌ها یا عکس‌های کودکی مان را مثلا در مراسم ازدواج یکی از اقوام می‌بینیم چقدر از برخی از رفتار‌های خود احساس خجالت می‌کنیم هرچند می‌دانیم که کودک بوده ایم. حالا مقایسه کنید با کودکی که از دوران شیرخوارگی تا گودبای پمپرز و از دندان درآوردن تا بذله گویی‌های کودکانه اش دست همه‌ی مردم دست به دست شده است. کودک در یک آینده از پیش تعیین شده گیر افتاده است.
او به دنبال رویاهایش نمی‌تواند برود. به او حقنه شده است که تو یک زیبای بذله گوی اینفلوئنسر هستی و جز این چیزی نداری پس چهار نعل به سمت مدل‌های بهتر لباس و لوازم آرایش برو که اگر از این قافله جا بمانی اسب‌های پشت سری لگدمالت کرده و از تو رد خواهند شد.
در گذشته اگر والدین وضعیت مالی مناسب و یا تحصیلات عالیه نداشتند تمام هم و غم خود را می‌گذاشتند تا فرزندشان تحصیل کند و شغل مناسبی پیدا کند تا به قولی به سرنوشت آن‌ها دچار نشود. در حقیقت والدین آنچه را که خود نداشتند در کودکانشان جستجو می‌کردند، اما این روز‌ها معادله کمی تغییر کرده است و والدین عقده‌های حقارت و دیده نشدنشان را در کودکانشان جستجو می‌کنند و نمی‌دانند با این عمل چه ضربه بزرگی به کودک خود وارد می‌کنند.
در روز‌های گذشته برخی از کارشناسان حوزه رسانه از خانواده‌ها خواسته بودند تصاویر عریان کودکانشان در حمام یا استخر را در شبکه‌های اجتماعی منتشر نکنند چرا که بسیاری از این تصاویر در سایت‌های پدوفیلی (میل جنسی به کودکان) یافت شده است.
در این میان ضعف نظارت نهاد‌های نظارتی نیز به وضوح به چشم می‌خورد. البته این ضعف تنها معطوف به این حوزه نیست و شبکه‌های مجازی همچون اسبی سرکش که افسار بریده اند به هرسو می‌روند و کسی نیست که آن‌ها را کنترل کند. شبکه‌های مجازی به ویژه اینستاگرام که از حیث ساختار و ماهیتش نقش موثری در لایف استایل مردم دارد گویا به کلی رها شده اند و فضای فراخی ایجاد شده است برای همه‌ی گروه‌های مبتذل و سخیف که به نام واینر و اینفلوئنسر در حال تزریق وسیع محتوای چرک به آن هستند.
یکی از این گروه‌ها همین گروه والدین بی رحم کودک فروش است که شاید اگر نظارتی جدی بر این فضا صورت می‌گرفت شاهد چنین رویداد‌هایی نبودیم.
در بسیاری از کشور‌ها استفاده از کودکان در تبلیغات و امثالهم جرم به حساب می‌آید چرا که کودک هنوز به مرحله بلوغ و تصمیم گیری نرسیده است. متاسفانه می‌بینیم که در برخی از شهر‌های کشور از کودکان به عنوان مدل لباس استفاده کرده و آن‌ها را راهی فشن شو‌ها کرده اند. آیا این چیزی جز استفاده ابزاری از کودک است؟ البته جهان سرمایه داری سال هاست که اخلاق را ذیل ثروت تعریف کرده و برای کسب پول هیچ خط قرمزی ندارد. انسان فردگرای حل شده در نظم نکبت بار جهانی به چنان درجه‌ای از حقارت رسیده است که حاضرست برای ارزش‌های این نظم دست به هر کاری بزند، حتی قربانی کردن کودکش.
«کمپین پز عالی» در راستای نقد مصرف‌گرایی و مصرف تفاخری و ترویج ساده‌زیستی همزمان با هفته کودک در راه نفی هرگونه استفاده و مصرف از کودکان و کالایی کردن آنها در فضای مجازی به این موضوع مهم پرداخته است.
منبع: جوان آنلاین