به گزارش خبرنگارکودک پرس بدنبال افزایش قاچاق در سرزمینهای اشغالی، جمعیت حمایت از فرزندان طلاق مصر فاش كرد كه مافیای اسرائیلی بیش از ۱/۲ میلیون كودك را از كشورهای عربی ربوده و تعدادی از این كودكان را به خانوادههای اسرائیلی كه فاقد فرزند هستند فروخته است؛ سود حاصله از این تجارت سالانه حدود ۵/۹ میلیارد دلار است.
منابع اسرائیلی فاش کردند یگان موسوم به «میفراس» وابسته به سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی «موساد» که متخصص در زمینه جمعآوری اطلاعات محرمانه است و بر اعزام و بکارگیری مزدوران این سازمان در کشورهای عربی و اسلامی نظارت دارد، تعدادی از کودکان کم سن و سال ربوده شده را برای تربیت به عنوان جاسوس به اسرائیل انتقال میدهد و پس از اتمام دورههای آموزشی به کشورهای عربی اعزام میکند تا در نهادهای دولتی و داخل سازمانها و ارگانهای این کشور اعم از سیاسی و نظامی نفوذ کنند.
براساس این گزارش این کودکان به دلیل داشتن لهجه عربی و حفظ برخی از آیات قرآن کریم به راحتی میتوانند در دستگاههای دولتی کشورهای عربی نفوذ کنند و گذشته از آن کم سن و سال بودن آنان یکی از مزایایی است که موساد میتواند راحتتر آنان را جذب کرده و به خادمانی وفادار و امانتدار تبدیل کند.
تعالیم دینی و اصولی در کنار فنآوریهای الکترونیکی مدرن، روشهای مخفیکاری، آموزش چند زبان و آماده کردن آنان از لحاظ روحی و روانی نیز از جمله آموزشهایی بود که برای این کودکان درنظر گرفته شده بود.
سفارتخانههای آمریکا و کشورهای غربی در کشورهای عربی و اسلامی نیز در این کار به موساد کمک کرده و زمینه سفر این کودکان به اسرائیل را فراهم میکنند.
قاچاق کودکان نپالی
وقوع زلزله در نپال تحت پوشش کمک به زلزله زدگان به قاچاق انسان مشغول شدند و این درحالی بود که بنابر گزارشهای امنیتی موجود، برخی چهرههای سرشناس سیاسی، نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی مسئولیت اصلی این عملیات را به عهده داشتند.
آنان کودکانی را که در نتیجه زلزله بیسرپرست شده بودند، به فلسطین اشغالی منتقل میکردند تا اعضای بدنشان را به باندهای قاچاق اعضای بدن بفروشند.
روزنامه «یئنی آکیت» در گزارشی به نقل از فعالان سازمانهای مدنی نپالی مینویسد، در سال های اخیر اسراییلیها از شماری از زنان فقیر نپالی نیز به عنوان «رحم اجارهای» استفاده کردهاند.
قاچاق کودکان زلزلهزده هائیتی
چندسال پیش و پس از زلزله «پورتوپرنس» در هائیتی روزنامه «جروزالم پست» چاپ تل آویو در گزارشی نوشت: «ایزاک هرزوگ» وزیر رفاه و خدمات اجتماعی اسرائیل اعلام کرد که این رژیم در راستای آنچه آن را کمکهای انساندوستانه به زلزله زدگان هائیتی خوانده بود، کودکانی از این کشور را که والدین خود را از دست داده بودند به فرزندی قبول کرد.
هرزوگ با اشاره به کمکهای دارویی ارتش اسرائیل و تلاشهای امداد و نجات نیروهای ارتش در هائیتی گفت: به دنبال تدابیری هستیم تا شرایط سهلتری برای پذیرش کودکان زلزله زده هائیتی به فرزند خواندگی فراهم کنیم.
وی گفت: هائیتی یکی از کشورهایی است که در رأیگیری سازمان ملل متحد در ۲۹ نوامبر سال ۱۹۴۷میلادی درخصوص تأسیس اسرائیل از ما حمایت کرده و اکنون نوبت ماست تا از آنان حمایت کنیم.
با این همه ماجرا وقتی وخیمتر شد که در پی ناپدید شدن چند کودک از بیمارستانهای هائیتی، صندوق کودکان ملل متحد “یونیسف” درباره قاچاق کودکان این کشور بحرانزده تحت پوشش فرزندخواندگی به دیگر نقاط جهان هشدار داد.
کودکان اوکراینی قربانیان کوچک قاچاق انسان
براساس گزارشهای منتشر شده حدود ۲۵ هزار کودک اوکراينی طی ۲ سال از سوی یک شبکه غيرقانونی برای قاچاق اعضای بدنشان به اسرائيل منتقل شدند.
قاچاق کودکان یمنی
ناپدید شدن هزاران کودک و نوزاد که بیشترشان از یمن به اسرائیل بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۴مهاجرت کرده بودند موضوع دیگری بود که سران این رژیم را به چالش کشید.
این ماجرا بر اساس اظهارات پدر و مادرهایی اهمیت پیدا کرد که در زمانیکه در بیمارستان بودند کودکان آنها ربوده شده و هرگز اطلاعاتی قابل اعتماد از سرنوشت آنها دریافت نکردند. یک سری تحقیقات در این زمینه انجام شد که بر اساس آن مسئولان بهداشت به ناتوانی در اطلاعرسانی صحیح در مورد مرگ این کودکان در زمان مهاجرتهای گسترده متهم شدند.
چندی پیش افشای اسرار پشت پرده مربوط به ربودن هزاران کودک یمنی توسط صهیونیستها و فروش آنان به خانوادههای یهودی به بحران سیاسی- تبلیغاتی تازهای برای رژیم صهیونیستی مبدل شد.
با وجود آنکه صهیونیستها برای چندین دهه هرگونه مطلبی در این خصوص را تکذیب و آن را به عنوان جوسازی علیه یهودیان تلقی میکردند، ولی «تساهی هنگبی» به وضوح اعتراف کرد اسرائیل هزاران کودک یمنی را در دهه ۱۹۵۰میلادی ربوده و به فلسطین اشغالی منتقل کرده است.
این موضوع برای چندین دهه تعمداً به فراموشی سپرده شد و با اوجگیری فشار افکار عمومی علیه اقدامات نژادپرستانه صهیونیستها، اسرائیل سعی کرد با تشکیل کمیتههای تحقیق در این مقوله، مسئله را مدیریت کند و در مسیر دلخواه خود هدایت نماید.
این کمیتهها نتیجه تحقیقات خود را این گونه اعلام کردهاند که در بیشتر موارد در واقع کودکان مرده بودهاند و تنها در چند مورد شواهد کافی برای آنچه رخ داده است وجود نداشته است.
از دهه ۶۰ میلادی ماجرای کودکان یمنی چندین بار موضوع مناظره و گفتگو شده است. در این سالها سه کمیته رسمی حقیقت یاب و یک کمیته حقیقت یاب عمومی برای بررسی این ماجرا تشکیل شده است.
در سال ۱۹۶۷ کمیته «باهلول مینکوسکی» تشکیل شد و به بررسی ۳۴۲ کودک ناپدید شده پرداخت؛ این کمیته اعلام کرد که در ۳۱۶ مورد از این موارد کودکان مرده بودهاند و تنها ۲ کودک به سرپرستی پذیرفته شده بودند و در بقیه موارد این کمیته نتوانست به نتیجه قطعی برسد.
این کمیته نتایج خود را در سال ۱۹۸۶میلادی به چاپ رساند و در مواردی به تحقیقهای انجام شده توسط دانشگاه «بارایلان» استناد کرده بود ولی این دانشگاه این کمیته را به ناکارآمدی در تحقیقهای خود متهم کرد.
با توجه به علاقه عموم مردم اسرائیل به یافتههای تحقیقهای کمیته قبلی، دولت اسرائیل به رهبری «اسحاق شامیر» در سال ۱۹۸۸ میلادی کمیتهای به رهبری دکتر «موشه شالگی» تشکیل داد و شواهدی جدید در مورد ۳۰۱ کودک دریافت و اعلام کرد که مشخص نیست ۶۵ کودک چه سرنوشتی پیدا کرده و در دیگر موارد کودکان مرده بودهاند.
در سال ۱۹۹۵ میلادی بلافاصله پس از اعلام نتایج کمیته «شالگی»، واکنشهای زیادی توسط مردم نشان داده شد و این امر باعث شد تا کمیته حقیقتیاب دولتی تشکیل شود.
این کمیته بیش از ۸۰۰ مورد را مورد بررسی قرار داد و نتوانست در مورد ۵۶ کودک به نتیجه قطعی دست یابد، هرچند با قاطعیت مرگ ۷۳۳ کودک از ۸۰۰ کودک را تأیید کرد.
ارسال دیدگاه