به گزارش کودک پرس ، فاصله زیادی با مرکز شهر نداشت منطقهای در کیلومتر پنج ساری ـ قائمشهر که فقط یک پل کوچک در حاشیه خط راه آهن روی کانال را میپوشاند و تردد را برای اهالی منطقه آسان میکرد، منطقه نوبنیاد(جوکی محله) را همه میشناسند اما برای ما فقط نام آشنا بود.
تاکنون فکر میکردیم جایی مانند سایر مناطق حاشیهای شهر است که تعدادی خانوار در آن ساکنند و به زندگی روزمره ادامه میدهند.
تا اینکه به همراه جمعی از کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 2 ساری و تیم رسانهای مرکز استان برای بازدید از دبستان دولتی که در منطقه نوبنیاد هشت سالی است تاسیس شد رفتیم.
ابتدای امر در سمت راست محله سه کانکس نیروی انتظامی جلب توجه میکرد که به ظاهر خالی از نیرو بود اما یکی از این کانکسهای نگهبانی درب بستهای داشت و کولر روشن نشان میدهد که نیروی انتظامی حضور دارد؛ مسیر راه خلوتتر از آن بود که راننده خودروی ون بخواهد برای عبور عابر بوقی بزند.
اصلا در این منطقه خودرویی پارک نبود تا عیار اهالی این محله از روی مدل ماشینشان سنجیده شود دور تا دور محله نوبنیاد خانههای کوچک آجری احداث شده بود اما نمیشد به ظاهر تصور کرد در هر خانهای چه میگذرد.
در انتهای کوچه مسجد و در قسمت چپ این محله زمین حدود 500 متری خودنمایی میکرد که عنوان سیدجمالالدین اسدآبادی بر روی دیوار آن درج شده بود فکر هر تازه واردی را به یک مرکز فرهنگی سوق میداد اما این فضای فرهنگی نه تابلویی داشت نه دری که بخواهد گویای یک مدرسه ششدانگ تعریف شده باشد تمام محدوده این فضا را دیوار کوتاه بلوکی محصور کرده بود.
درب ورودی این فضا با میلهگردهای کوتاه به هم جوش داده شده به دیوار بلوکی سوار شد،اما با طناب پلاستیکی مندرس و تار تار شده دو لنگه در را به هم گره میکرد، رسیدیم.
با هدایت کارکنان آموزش و پرورش ناحیه دو ساری وارد فضایی شدیم که بخش زیادی از حیاط آن بیشتر به علفزار شبیه بود آجرهایی که هر چند متر با هم فاصله داشتند با دستان کوچکی چیده شد تا دروازهی فوتبال باشد.
تنها چیزی که این فضا را با سایر اراضی بایر متمایز میکرد میله دو نیم متری بود که روی آن پرچم جمهوری اسلامی با وزیدن باد به حرکت در میآمد.
کم سر و صدا بود تعدادی دختر و پسر که در مقابل آبخوری ایستاده بودند با نگاه حیرتانگیز ورود تازه واردان را تعقیب میکردند.
با راهنمایی مدیر دبستان به سمت ساختمان اصلی دبستان در حرکت بودیم که تعدادی پسر و دختر 7 تا 12 ساله جلوی هر کلاسی ایستاده و با لبخند پر مهرشان پذیرای مهمانان میشدند.
وارد ساختمانی شدیم که نمیشد تصور کرد یک مدرسه است و در خود 36 دانشآموز پر شور و انرژی را جای داده است این فضای آموزشی با کانکس احداث شد از سازههای پیش ساختهای است که شیطنتهای کودکانه بچه دبستانیها را در خود مهار میکند.
تمام مجموعه آموزشی سیدجمالالدین اسدآبادی خلاصه شد به سه کلاس چند پایه و یک دفتر که شباهت آن بیشتر به انباری بود و یک آبدارخانه.
پشت هر میز روی هر نیمکت یک دختر مینشست و یک پسر در سنین مختلف که نظیر آن را در کمتر مدرسه شهری بعد از چهار دهه پیروزی انقلاب اسلامی میتوان دید؛انگار این محله جامانده از دنیاست، جامانده از فرهنگ و تمدن و یا جا مانده از هر توسعه و تفکر.
دبستان سیدجمالالدین اسدآبادی در فاصله پنج کیلومتری به مرکز استان مازندران آنقدر از نگاهها دور ماند که هیچ چشم بینایی آن را ندید و هیچ گوش شنوایی فریاد کودکانی را که نیازمند یک آبخوری مناسب و چند حلقه سرویس بهداشتی مناسب بودند را نشنید.
*بنیادم را نو کن
وقتی با نگاهی گذرا کل مدرسه را برانداز میکردیم نشانی از نو بنیاد در آن دیده نمیشد تا چشم کار میکرد فقر و محرومیت از جای جای این منطقه و این مدرسه بر سر هر دردمندی آوار میشد وقتی با دانشآموزان هم کلام میشدیم یا گرسنه بودند و یا نیازمند، دخترک سیه چردهای که پوششی مناسبتر از بقیه همکلاسیهایش داشت لیوان پلاستکی قرمز که با ماژیک سورمهای روی آن نامش نوشته شده بود از گوشه سالن برداشت پیش آمد و گفت: من کتاب دارم درس میخوانم فقط برای آب خوردن باید خیلی منتظر شوم برایمان آبخوری درست کنید …
*آرزوهایم برآورده نمیشود
احد کلاس ششم بود او دلش میخواست مدرسهای بزرگ داشته باشد و چند کلاس بیشتر این پسر که بهزودی پا به عرصه نوجوانی میگذارد تمام آرزوهایش را در داشتن یک زمین فوتبال و والیبال خلاصه کرده است وقتی از دنیای آرزوهایش پرسیدم، گفت: هر چه آرزو میکنم برآورده نمیشود.
احد این روزها ارشد مدرسه است و با جراتتر از بقیه هم مدرسهایها از لوازم قدیمی مدرسه گله میکند و میگوید توپهای ما قدیمی و پاره است از علفهای مدرسه خوشم نمیآید بازی کردن سخت میشود وقتی گرم است تیغ پاهایمان را زخم میکند و در روزهای بارانی لباسمان گلی میشود.
احد 12 ساله این روزهای آخری که در این مدرسه میماند خود را برای دوره متوسطه اول آماده کرده است و میخواهد به مدرسه روستای شیخکلا برود او تمام هم و غمش را گذاشته تا درس بخواند به مدرسهای برود که مربی ورزش داشته باشد اما با صراحت لهجه اعلام کرد از معلمان این مدرسه خوشم میآید ولی حیاط این مدرسه مار و حشره دارد و من میترسم.
*شاید دیگر به مدرسه نروم
قدیر هم از دیگر دانشآموزان این مدرسه است و از نداشتن حفاظ گلهمند است و دلش میخواهد کل مدرسه با سیم خاردار محفوظ شود تا کسی وسایل مدرسه را ندزدد و آبخوری مدرسه شیر داشته باشد.
قدیر مدام در حال فکر کردن بود نگاهش را به من نمیدوخت با کمی تامل میگفت: برای فوتبال باید دروازه داشته باشیم مثل همه جا؛ باید مدرسه بزرگ داشته باشیم مثل مدرسه شیخکلا.
او که بهزودی این مدرسه را ترک میکند با نگرانی تمام میگوید؛ شاید نتوانم به مدرسه شیخکلا بروم چون پول میخواهد شاید اصلا دیگر مدرسه نروم.
ابوالفضل که هم مدرسهای قدیر و احد است در ادامه صحبت دوستانش گفت: ما در این مدرسه پول نمیدهیم اما مدرسه شیخ کلا از ما پول میگیرد شاید دیگر درس نخوانیم.
امیرمحمد هم از دانشآموزان مدرسه سیدجمالالدین اسدآبادی است و تنها آرزویش را در درست شدن حیاط مدرسه میداند.
اما محمدحسین مانند سایر دوستانش زمین فوتبال و وسایل بازی میخواهد او میگوید مدرسه باید تمیز باشد.
سارینا 9 بهار از عمرش را در منطقه نوبنیاد گذرانده این روزها کلاس سومش را تمام و برای کلاس چهارمی شدن آماده میشود او دوست دارد مدرسه قشنگی داشته باشد با دیوارهای رنگ شده …
سارینا امسال به سن تکلیف رسیده و از ما خواسته تا نمازخانه بسازیم و دیوارهای کوتاه مدرسه را درست کنیم تا بلوکها روی سرشان نیفتند.
این دختر کلاس سومی که باید سه سال دیگر در این مدرسه به تحصیل ادامه دهد از نبود آب آشامیدنی مناسب گله میکند و میگوید؛ گاهی آب مدرسه برای خوردن گرم است و داخل علفهای حیاط مدرسه مار است و ما میترسیم.
شیما هم با 11 سال سن در کلاس سوم درس میخواند دلش میخواهد مانند مدارس شهری دختر و پسر از هم جدا باشند.
او دو سالی است که سن تکلیف را پشت سرگذاشته و با شهامت میگوید: نمازخواندن بلد نیستم چون مادرم سواد ندارد اگر مدرسه نمازخانه داشته باشد ما نماز میخواندیم.
*مدرسه نوبنیاد کمتر از سوژه ماه عسل نیست
در این بازدید که با مسئولان آموزش و پرورش ناحیه دو ساری همراه بودیم معاون آموزش ابتدایی شرایط دانشآموزان و وضعیت تحصیل در این مدرسه را کمتر از سوژه برنامه تلوزیونی ماه عسل ویژه ماه مبارک رمضان ندانست و انتظارش را توجه مسؤولان به اجرای منسجم برنامههای فرهنگی، پرورشی و مهارتی با فراهم کردن حداقل امکانات یک فضای آموزشی اعلام کرد.
سیدکلثوم حسینی فقر فرهنگی را عامل اصلی عقب ماندگی منطقه نوبنیاد میداند و میگوید: کودکان نباید قربانی آسیبهای اجتماعی ناشی از خانوادههای خود شوند.
به گفته مسؤولان آموزش و پرورش ناحیه دو ساری، بسیاری از دانشآموزان تک والد و یا بدون والد هستند و تحت حضانت پدر و مادربزرگ قرار دارند حتی از 36 دانشآموز این مدرسه 7 دانشآموز بدون شناسنامه هستند و به دلیل اهمیت باسواد شدن هیچ کودکی از تحصیل باز نمیماند.
حسینی از حمایت برخی خیران برای تهیه یک وعده غذای گرم و توزیع در بین دانشآموزان خبر داد و گفت که اغلب دانشآموزان 9 صبح بدون خوردن صبحانه به مدرسه میآیند و حتی لباس مناسبی هم برای پوشش فصل زمستان ندارند.
*استقبال خانوادههای نوبنیاد از آموزش مشاوره و مددکاری
آنچه مورد اهمیت است برگزاری آموزش خانواده و حضور مددکار اجتماعی به این مدرسه به لحاظ آسیبپذیر بودن دانشآموزان منطقه نوبنیاد است که از نظر مسؤولان آموزش و پرورش ناحیه دو ساری جا نماند.
حتی تا سال گذشته چهار معلم مدرسه مرد بودند به دلیل اینکه نیمی از دانشآموزان مدرسه دختر هستند امسال با پیگیریهای تمام یک خانم قبول کرد که در این دبستان به آموزش بپردازد.
آنچه مورد انتظار مسؤولان آموزش و پرورش ناحیه دو ساری است تا این مدرسه بتواند وقت بیشتری از دانشآموزان را پر کند و سبب ایجاد انگیزه برای استحکام در تحصیل شود اجرای برنامههای مهارتی ویژه دختران و پسران است که این مهم با همکاری مرکز فنیوحرفهای، بهزیستی، بخشداری و … امکانپذیر میشود.
مدیر آموزش و پرورش ناحیه دو ساری نیز استعداد کودکان این منطقه را کمتر از دانشآموزان شهری ندانست و با ابراز نگرانی اعلام کرد که متاسفانه بسیاری از این دانشآموزان به دلیل نداشتن والدین اصلح دچار افسردگی و سرخوردگی هستند و حتی تعداد زیادی از این دانشآموزان کودکان کار محسوب میشوند.
امالبنین محمدی ارتباط با خدا را عامل مناسب در ایجاد آرامش روح دانست و گفت که پیگیریهای مکرر برای تهیه چند کانکس صورت گرفت تا نمازخانه و فضای فرهنگی و پرورشی ایجاد شود تاکنون هیچ نهادی با ما همکاری نکرد حتی خیران هم در این بخش گام برنداشتند.
به گفته مسئولان آموزش و پرورش ناحیه دو ساری برگزاری کلاسهای آموزش مشاوره و مددکار اجتماعی مورد استقبال خانوادههای دانشآموزان منطقه نوبنیاد قرار گرفت و آموزش توانست 20 درصد نگاهها را نسبت به تامین امنیت فرزندانشان در ادامه تحصیل تغییر دهد.
*دانشآموزان منطقه نوبنیاد به چشم مسئولان نمیآیند
سید کاظم نجفی مدیر آموزگار دبستان سیدجمالالدین اسدآبادی نیز با ابراز تاسف مبنی براینکه هیچ مسؤولی به منطقه نوبنیاد توجه ندارد حتی دانشآموزان این منطقه بهخاطر آسیبپذیر بودن محیط مورد بیمهری همه جانبه قرار گرفتند، میگوید؛ هشت سالی است که در این مدرسه مشغول به خدمت هستم برای دریافت کمترین وسیله اولیه باید روزها دوندگی داشته باشم و ساعتها وقت را صرف کنم اینجا کسی نوبنیاد را نمیبیند این دانشآموزان جامانده از حداقلهای یک جامعه متمدن و متجدد هستند.
این مدیرآموزگار به نگاه مثبت مسؤولان آموزش و پرورش ناحیه دو ساری در یکسال اخیر برای احیای مدرسه سیدجمالالدین اسدآبادی اشاره کرد و گفت: در سال تحصیلی جاری به بهداشت دهان و دندان دانشآموزان توجه شده است و به صورت خودجوش قدم موثری برای تهیه یک وعده غذای گرم به دانشآموزان این منطقه کم برخوردار انجام شده است.
به گفته مدیر دبستان سیدجمالالدین اسدآبادی استقبال معلمان برای تدریس در منطقه نوبنیاد بسیار ضعیف است و این تعداد فقط دلی کار میکنند.
نجفی هزینه جاری مدرسه را با سرانه اندک و کمک خیران امکانپذیر دانست و گفت: لازم است خیران مدرسهساز برای ساخت این مدرسه ورود پیدا کنند تا فضای آموزشی مناسب و مقاوم برای این کودکان و نوجوانان بیپناه فراهم شود.
* کودکانی که در دنیای خاکستریشان سبزی بهار را نمیبینند
بازدید دو ساعته تیم رسانهای مرکز مازندران به همراه مسؤولان ارشد ناحیه دو آموزش و پرورش از مدرسه سیدجمالالدین اسدآبادی منطقه نوبنیاد سبب شد تا در یک تحلیل کوتاه تبعیض و نابرابریها به تصویر کشیده شود و به رشته تحریر درآید…
کودکانی که در دنیای خاکستریشان سبزی و طراوت بهار را نمیبینند…
نادیده گرفتن منطقه نوبنیاد از سوی مسؤولان استانی ظلمی است که این کودکان و نوجوانان برای تحصیل باید متحمل شوند حتی نوسازی مدارس برای فراهم کردن حداقل امکانات اقدام نکرده و تاکنون هیچ خیر مدرسهسازی برای جبران ناکامیهای این مدرسه به دلیل پرحاشیه بودن این محله دست به خیر نشده است.
آنچه قابل ذکر است اینکه برای رفع بسیاری از مشکلات لازم است خرد جمعی صورت گیرد منطقه نوبنیاد به لحاظ آسیبپذیر و پر خطر بودن در حاشیه شهر قرار دارد ضروری است تا دستگاههای حمایتی همچون کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی، دستگاههای اجرایی مرتبط با موضوع در اجرای فعالیتهای فرهنگی، پرورشی، حرفهای و مهارتی و در بعد سلامت دانشگاه علوم پزشکی و بهداشت در بعد عمرانی فرمانداری، شهرداری، بنیاد مسکن و … همراه با آموزش و پرورش همت کنند تا فضای مطلوبی برای نسل آینده این مناطق پر حاشیه ایجاد شود و این کودکان کوی نوبنیاد میراثدار پیشینیان و والدین خود نشوند.
بیایم در این گیرودار زمانه کمی منصفانه با یک حساب سرانگشتی حداقل سهمی که حقوق حقهی کودکان منطقه نوبنیاد است ادا کنیم تا به عنوان یک شهروند بتوانند از آنچه سهم قانونی دارند به آرزوهای اندک کودکانه خود جامه عمل بپوشانند.
منبع: فارس
ارسال دیدگاه