به گزارش کودک پرس ، قدمهایش را هراسان و لرزان برمیدارد، هر چند قدم یک بار اطراف را میپاید مبادا عابری او را ببیند دستان کوچکش را در جیب ژاکت کهنهاش فرو برده تا اندکی از گزش سرما در امان بماند، در محلهای قدیمی کوچههای باریک و پیچ در پیچ را طی میکند. نگاهش به آسمان میافتد، هوا گرگ و میش شده و اثری از نور خورشید نیست.
دخترک هر چه در توان دارد در قدمهایش میریزد که سریعتر به خانه برسد ناگهان سگ بزرگی را در کوچه میبیند و او ناچار در پیچ کوچه، پشت دیواری پنهان میشود تا سگ از آن مسیر دور شود. از شدت ترس دستانش میلرزد و همان جا بسته کوچکی را که در جیب لباسش پنهان کرده محکم در دست میفشارد تا از وجود آن مطمئن شود.
با عبور سگ از کوچه، دخترک نیز که اینک از تاریکی هوا بیشتر هراسان شده، دوان دوان راه خود را ادامه میدهد تا وارد کوچهای عریضتر میشود، وزش بادهای سرد و تند، تن نحیفش را میآزارد و در حین دویدن پای او در گودالی که بر اثر بارندگی پر از آب و گل شده، گیر میکند. به سختی خود را نجات میدهد اما متوجه میشود که بسته را گم کرده، با بغضی که سعی میکند آن را فرو ببرد در تاریکی به دنبال بسته میگردد و… پس از دقایقی بالاخره آن را مییابد.
هوا کاملا تاریک شده و ساعتی از مغرب گذشته که به خانه میرسد، دستش به زنگ نمیرسد و چند بار به در میکوبد. زنی جوان در را باز میکند به محض ورود دختر به حیاط با خشونت بسته را میگیرد و از اینکه دخترش دیرتر خود را به خانه رسانده، او را سرزنش و شماتت میکند. دستش را میکشد و او را به داخل ساختمان میبرد. بوی دود آزاردهندهای فضای خانه را پر کرده است و زن مسرور از اینکه او و مهمانش، مواد مرغوبی را برای مصرف به دست آورده اند!!
ماجرای زندگی مهتاب را مدتی قبل از یکی از بستگان میشنوم، او معلمی است که هر روز شیراز را به مقصد محل خدمتش که یکی از شهرهای کوچک اطراف شیراز است، ترک میکند. مهتاب یکی از شاگردان او در کلاس اول ابتدایی است.
متوجه میشوم که مسائلی که در زندگی خصوصی شاگردانش وجود دارد، برایش دغدغهای جدانشدنی است. می گوید: مشکلات خانوادگی برخی از دانشآموزانم مرا نگران کرده و تا آنجا که در توانم باشد به آنها کمک میکنم، یکی از آنها مهتاب است که شرایطی به مراتب وخیمتر از سایرین دارد…
پدر و مادر هر دو معتاد هستند و متارکه کردهاند و او نزد مادرش زندگی میکند، مادرش، مهتاب را به اجبار برای تهیه مواد به بیرون از خانه میفرستد و چند مرد دیگر برای مصرف مواد به خانه آنها رفت و آمد دارند. هزینههای جاری فرزندان خانواده تامین نمیشود اما هزینه خرید مواد را به راحتی پرداخت میکنند. مهتاب با تلاش و پیگیری معلم و کادر مدیریت دبستان محل تحصیلش به بهزیستی معرفی شده و اکنون در یکی از مراکز این سازمان نگهداری میشود.
این چند جمله مرا نیز به فکر فرو میبرد و تا مدتها شرایط اسفبار این کودک هفت ساله، ذهنم را مشغول میکند… این بار مهتاب سوژه گزارش میشود اما این ماجرا نباید فقط در قاب واژهها باقی بماند.
کودکآزاری از پدیدههای شوم و آسیبهای اجتماعی است که آثار مخرب آن تا مدتها روح و روان کودک را درگیر کرده و التیام مشکلات روحی و جسمی ناشی از کودکآزاری، گاه ماهها حتی سالها به طول میانجامد.
خشونت علیه کودکان انواع مختلف دارد و از زوایای متعدد قابل بررسی است. آزار جسمی، روحی و عاطفی، سوءاستفاده جنسی، بهرهوری تجاری همچنین بیتوجهی و غفلت انواع کودکآزاری هستند اما آزار جسمی یا سوءاستفاده جنسی بیشتر به عنوان کودکآزاری در اذهان عمومی نقش بسته است.
هرچند آزار جسمی گاه با دیدگاههای سنتی همراه بوده و والدین با تصور اینکه تنبیه بدنی می تواند جنبه تربیتی داشته باشد، به این نوع تنبیه روی میآورند در حالی که برخوردهای خشونتآمیز حتی به شکل خفیف در درازمدت تاثیر ناهنجاری در روحیه کودکان ایجاد میکند.
اما گاه موضوع از این فراتر رفته و والدینی که به الکل، مواد مخدر و روانگردان اعتیاد دارند یا دچار تنشهای عصبی هستند رفتارهای خشونتآمیز به مراتب بدتری نسبت به فرزند خود بروز داده و کودک سطح وسیعی از خشونت فیزیکی یا عاطفی را تجربه میکند که هم خارج از توان تحمل اوست و هم تاثیر منفی آن در آینده خلقیات، معاشرتهای اجتماعی، روند تحصیل و ازدواج او را تحتالشعاع قرار میدهد.
محیط ناامن، تحقیر کردن، رفتار سرد و بیمهری نسبت به کودکان نیز نمونههای دیگری از آسیبهای روانی و عاطفی است که کمتر به عنوان کودکآزاری مورد توجه قرار میگیرد. همچنین در خانوادههایی که میزان مشاجره زن و شوهر در آنها زیاد است، کودک به طور مستقیم مورد خشونت قرار نمیگیرد اما با مشاهده مشاجره و اختلافات مداوم، آسیبهای غیرقابل انکاری را متحمل میشود.
انواع دیگر کودکآزاری در محیط بیرون از خانه کودک را هدف قرار داده و از آنجا که به لحاظ سن و سال کودکان موجوداتی بیپناه و کمتوان هستند و قدرت فیزیکی یا استدلالی جهت رویایی با ناهنجاریهای جامعه پیرامون خود را ندارند، حمایت خانواده، مدرسه و نهادهای اجتماعی در این زمینه میتواند در پیشگیری از آسیبها کمک کند.
بهرهکشی از کودکان بیسرپرست و خیابانی به عنوان دستفروش، خردهفروش مواد یا وادار کردن آنها به تکدیگری از دیگر موارد کودکآزاری است که طی سالهای اخیر بیش از پیش رواج یافته است.
سازمان بهزیستی به عنوان متولی اصلی در امر پیشگیری و رسیدگی به کودکان آسیبدیده، خدمات خود را از طریق اورژانس اجتماعی و مراکز بازپروری به این کودکان ارائه میکند.
ارائه خدمات با رویکرد ایجاد ایمنی پایدار برای کودکان
مدیرکل بهزیستی استان فارس با اشاره به مراحل رسیدگی به کودکان در معرض آسیب و آسیبدیده میگوید: چنانچه امنیت جسمی و روانی در خانوادهای وجود نداشته باشد، کودکان متناسب با شرایط سنی به مراکز نگهداری بهزیستی انتقال مییابند.
سید محمدصادق کشفینژاد در گفتگو با خبرنگار فارس ادامه میدهد: سازمان بهزیستی طی مراحل پیشگیری، مداخله و در نهایت بازپروری خدماتی را به کودکان آسیبدیده و خانواده آنها ارائه میدهد و تلاش بر این است که شرایط برای مراجعه حضوری خانوادهها و دریافت خدمات مددکاری متناسب با نیاز آنها فراهم باشد.
وی بابیان اینکه هدف غایی از این خدمات ایجاد ایمنی پایدار برای رفع انواع کودکآزاری است، بیان میکند: در اورژانس اجتماعی مراحل پیشگیری از کودکآزاری در قالب مشاوره حضوری، رواندرمانی، آموزش مهارتهای زندگی به خانوادهها و کودکان انجام میشود.
مدیرکل بهزیستی فارس با اشاره به اینکه در موارد حاد کودکآزاری، پرونده قضایی تشکیل و در دادگستری رسیدگی میشود، اضافه میکند: همه موارد کودکآزاری به بهزیستی ارجاع نمییابد و موارد موجود نیز براساس اولویتهای اورژانس اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد.
وی بیکاری، طلاق و اعتیاد والدین را از عوامل موثر در کودکآزاری میداند و میگوید: کودکان طلاق از آسیبپذیرین گروه کودکان هستند چرا که پس از طلاق کودک سرپرست موثری ندارد و در میان زندگی متلاشی شده در معرض مشکلات متعددی قرار میگیرد همچنین اعتیاد والدین، فقر و بیکاری نیز به عنوان عوامل موثر در آزار و اذیت کودک توسط خانواده مطرح است.
کشفینژاد با بیان اینکه امسال کودکآزاری در فارس نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ۲۲ درصد افزایش داشته، اضافه میکند: طی سال جاری تاکنون ۱۴۳۱ مورد کودک آزاری در سطح استان فارس واقع شده که از این تعداد ۷۸۴ مورد مسامحه و غفلت، ۳۳۴ مورد آزار جسمی، ۲۴۷ مورد عاطفی و روانی، ۴۳ مورد سوءاستفاده جنسی و ۱۳ مورد آزار جسمی و جنسی توأمان، گزارش شده است.
مدیرکل بهزیستی فارس بیان میکند: چهار مرکز جهت نگهداری کودکان آسیبدیده و کودکان خیابانی در استان فارس وجود دارد که از این تعداد سه مرکز در شیراز و یک مرکز در مرودشت فعالیت میکنند.
کشفینژاد خاطرنشان میکند که اورژانس اجتماعی در همه شهرستانهای فارس مستقر نبوده بنابراین تعداد کودکان آسیب دیده به تفکیک شهرستانها و جغرافیای وقوع حادثه در دسترس نیست.
انتظار میرود خدمات بهزیستی در مرحله بازپروری، التیامبخش آسیبهای روحی و جسمی کودکان باشد و چنان چه مشاوره و آموزش به طور نسبی آسیبزدایی کودکان را به دنبال داشته باشد، تاثیر مثبتی در روند بهبودی آنها دارد هرچند پس از گذر از مرحله خطر نیز کودک تا مدتها وضعیت روانی باثباتی نخواهد داشت.
افزایش 60 درصدی کودکآزاری در فارس؛ زنگ خطری برای متولیان
به گفته معاون اجتماعی نیروی انتظامی فارس موارد گزارش شده در زمینه کودکآزاری، امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته 60 درصد افزایش یافته است.
سرهنگ کاووس محمدی در گفتگو با فارس ادامه میدهد: کودکآزاری از آسیبهایی است که نیازمند تحلیل و شناخت علل و عوامل وقوع حادثه است و این تحلیلها میتواند نقشی بازدارنده در کاهش روند کودکآزاری داشته باشد.
وی میگوید: ارائه گزارش پیرامون جغرافیای جرم و تفکیک موارد کودکآزاری در شهرستانهای استان، نیازمند زمان بیشتر و بررسی پروندههای متعددی است که در این زمینه در نیروی انتظامی تشکیل شده است.
افزایش 60 درصدی کودکآزاری در استان فارس معضلی نگران کننده همچنین زنگ خطری برای متولیان و عموم افراد جامعه است. چنان چه شرایط نامساعد کودکان بدسرپرست یا بیسرپرست برای عموم افراد به عنوان دغدغه مطرح شود و هر شهروند در قبال آنها احساس مسؤولیت نماید، میتوان به تدریج کاهش این روند را مشاهده کرد.
استفاده از ظرفیتهای قانونی به عنوان عامل بازدارنده از کودکآزاری
کودکآزاری از منظر حقوقی نیز قابل بررسی است. لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان که از مدتها قبل در مجلس مورد بررسی قرار گرفته بود بالاخره در تابستان سال گذشته به تصویب رسید.
بیتوجهی و مسامحه، سوءرفتار، بهرهوری اقتصادی، وادار کردن کودکان به فساد و فحشا به عنوان مهمترین مصادیق کودکآزاری در این لایحه مطرح است. ورود مددکاران اورژانس اجتماعی به عنوان ضابطان اجتماعی در لایحه حمایت از کودک دیده شده است که مداخله مستقیم آنها را در موارد کودکآزاری تسهیل میبخشد. انتظار سازمانهای مردمنهاد و فعالان حقوق کودکان و نوجوانان این است که قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که تصویب آن چند سال به طول انجامید در مرحله اجرا، کاستیهای موجود را کاهش دهد.
استفاده از ظرفیتهای قانونی به عنوان عامل بازدارنده از آزار و اذیت کودکان می تواند برای خانوادهها و عموم جامعه هشداری جدی تلقی شود.
در این زمینه یک وکیل دادگستری با اشاره به اینکه قضات در بررسی پروندههای کودکآزاری مماشات نمیکنند، به خبرنگار فارس میگوید: شعبه ۱۰۱ دادگستری ویژه رسیدگی به پروندههای کودکآزاری در شیراز است و این پروندهها با جدیت بررسی شده و اغماضی در مجازات وجود ندارد.
سمیه ملکی ادامه میدهد: مجازات کودکآزاری دو سال حبس است و به طور معمول در این پروندهها کمتر از مجازات جایگزین استفاده میشود.
وی با اشاره به پرونده یکی از موکلان خود خاطرنشان میکند: دو سال پیش پروندهای داشتم که دختری 9 ساله مورد آزار جنسی قرار گرفته و مادر وی شاکی پرونده بود.
ملکی بیان میکند: جوانی با ایجاد مزاحمت برای این کودک مبادرت به ارسال تصاویر مستهجن کرده و یک بار نیز مخفیانه و حضوری وی را مورد آزار و اذیت قرار داده بود.
مطابق تجربیات و مشاهدات این وکیل موارد متعددی از کودکآزاری در قالب تکدیگری و به کارگیری کودکان جهت سود و منفعت شخصی وجود دارد که متاسفانه نسبت به گذشته افزایش قابل تاملی داشته است.
جوانانی با آسیبهایی به جا مانده از دوره کودکی
یک مشاور خانواده نیز با اشاره به اینکه تعداد زیادی از مراجعان او بزرگسالانی هستند که آسیبهای روحی و روانی آنها متاثر از آزارهایی است که در کودکی متحمل شدهاند، میگوید: تعدادی از نظریهپردازان جدید در علم روانشناسی بر این باور هستند که گذشته تاثیر چندانی در زندگی افراد ندارد اما روانشناسان کلاسیک تاثیر پنج سال نخست زندگی را در آینده فرد بسیار مهم ارزیابی میکنند.
فاطمه شاکر اظهار میکند: عموم افراد بیشتر به جنبه فیزیکی خشونت علیه کودکان توجه دارند اما کودکآزاری زوایای دیگری نظیر تحقیر، سرزنش کردن، مقایسه کودک با همسالان، بیاعتنایی، عدم رسیدگی به کودک، عدم حضور والدین به دلیل مشغله زیاد و… نیز دارد که میتواند امنیت عاطفی کودک را تهدید کند و همه این رفتارها در زمره کودکآزاری قرار میگیرد.
وی بیان میکند: تعدادی از مراجعان به مرکز مشاوره، کودکان یا نوجوانان آسیبدیده بودند اما یکی از مراجعان کودکی به همراه مادرش بود که بیش از سایرین مرا تحت تاثیر قرار داد به طوری که با گذشت هفت سال هنوز با یادآوری آن متاثر میشوم.
این روانشناس ادامه میدهد: مادر این کودک معتاد به هروئین بوده و کودک 5 ساله نیز در جمع اعضای خانواده شروع به مصرف استنشاقی هروئین کرده و از انجا که با تصور بازی و تفریح کودکانه مورد تشویق خانواده نیز قرار گرفته اکنون معتاد شده و زمانی که مصرف نمیکرد دچار دردهای عضلانی میشد.
شاکر خاطرنشان میکند: بچههای طلاق یا بدسرپرست که بدون حضور والدین در منزل یکی از بستگان ساکن میشوند، آسیبهای بیشتری را تجربه میکنند که گاه به ازدواج بدون شناخت و زودهنگام(کودک همسری) در برخی از روستاها میانجامد و این چرخه باطل ازدواج ناموفق و طلاق همچنان ادامه مییابد.
وی اضافه میکند: یکی از مراجعان، دختر 17 سالهای بود که در آستانه ازدواج سوم خود قرار داشت! این معضل از آنجا ناشی میشود که این دختر از کودکی در منزل بستگان زندگی کرده و ازدواج را تنها راه فرار از منزل میدانست هرچند افرادی که از او نگهداری میکردند نیز تمایلی به اقامت او نزد خود نداشته بنابراین در سنین پایین دو ازدواج ناموفق و طلاق را پشت سر گذاشته است.
این مشاور خانواده خاطرنشان میکند: دو مورد آزار جنسی و موارد متعددی از بیاعتنایی و بیتوجهی که منجر به اعتیاد در سنین نوجوانی شده از دیگر مصادیق کودکآزاری است که در میان مراجعانم وجود داشته است.
گذر از تابوهای نادرست به کودکآزاری خاموش پایان میدهد
تابوهای اجتماعی و فرهنگی باعث میشود که بخشی از آسیبهایی که متوجه کودکان است به بیرون از خانواده یا مدرسه بروز نکند و به عنوان کودکآزاری خاموش باقی بماند.
تا یک دهه قبل، پیرامون کودکآزاری کمترین اطلاعات و آمار در دسترس بود هرچند هم اکنون نیز رسانهها در این زمینه با ملاحظاتی روبرو هستند و برخی نهادهای مرتبط از ارائه اطلاعات در این زمینه خودداری میکنند اما مراجعه و شکایت خانوادههایی که کودک آنها در محیط بیرون از منزل مورد خشونت جسمی یا سواستفاده جنسی قرار گرفته نشان از تابوشکنی رایج داشته و در جهت بهبود وضعیت کودک آزاردیده امیدوارکننده است.
منبع: فارس
ارسال دیدگاه