به گزارش کودک پرس ، او سراینده شعر معروف «صد دانه یاقوت دسته به دسته / با نظم و ترتیب یک جا نشسته …» است.
رحماندوست پایهگذار کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان نیز هست. دیروز که با او تماس گرفتم تا درباره فعالیتهای این کتابخانه توضیح دهد در جواب سوالات از فعل گذشته «بود» استفاده میکرد و در پاسخ به این سوال که برای آینده چه برنامهای دارید و قرار است چه کارهایی انجام دهید، گفت: فعلا برنامهای نداریم !
در دورهای که سرانه مطالعه در کشور ما بشدت پایین آمده، جدی گرفتن مقوله کتابخانه آنلاین کودک و نوجوان میتواند گام موثری در تشویق کودکان به مطالعه باشد که گویا زیاد جدی گرفته نمیشود.
رحماندوست درباره این کتابخانه توضیحانی داده که خواندنش خالی از لطف نیست.
از کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان بگویید که به صورت آنلاین کتابها را در اختیار مردم قرار میدهد.اتفاق خوبی که میتواند باب جدیدی در حوزه کتابخوانی باز کند.
ده سال قبل کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان را به قصد اجرای یکی از مسئولیتهای کتابخانه ملی راهاندازی کردم.یکی از وظایف کتابخانه ملی این است که همه آثار مکتوب ایرانی را حفظ و نگهداری کند.ادبیات کودک و نوجوان هم بخشی از میراث ملی ماست و باید حفظ شود.اما کتابهایی که موجود است، چون کاغذی و مصرفی است به مرور از بین میرود.به همین دلیل اگر فردی به کتاب کودکی که مثلا 40 سال قبل نوشته شده،نیاز داشته باشد، نمیتواند به هیچوجه آن را پیدا کند.هدف از راهاندازی کتابخانه ملی کودک و نوجوان این بود که همه کتابهای این گروه سنی در همه کشور را جمعآوری و محافظت کند.
یعنی این آثار به صورت دیجیتال آرشیو شود؟
بله ! چون یکی از وظایف کتابخانه ملی است.اما در کنار آرشیو کردن، این کار دو فایده جانبی هم داشت که خیلی مهم است.اول اینکه همه کسانی که در سراسر دنیا به این آثار نیاز داشتند به این منبع بزرگ دسترسی پیدا کردند.کتاب کودک بعد از سه، چهار سال تقریبا از رده خارج میشود و نویسنده و ناشر دیگر سراغ آن نمیروند به همین دلیل ما برای آرشیو آنلاین آنها با مشکلی از طرف مولف یا ناشر روبهرو نبودیم اما به محققان کمک میکرد به این آثار دسترسی داشته باشند.
برای اینکار حق کپیرایت به نویسنده و ناشر میدادید؟
کپیرایت برای زمانی است که بخواهی از متن استفاده تجاری کنی، اما ما این کار را نمیکردیم مثلا متن را به محقق نمیفروختیم.هیچ کتابی در این آرشیو دیجیتال قابل دانلود نیست و افراد فقط میتوانند اثر مورد نظر را به شکل آنلاین مطالعه کنند.اما نکته جالب این بود که بجز محققان و افراد بزرگسال گاهی بچهها نیز به این آرشیو سر میزدند و کتابها را مطالعه میکردند.هر چند زیرساخت کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان به گونهای نیست که بچهها را جذب کند و بیشتر به کار افراد بزرگسال و پژوهشگران میآید.
اما میتواند ایده خوبی برای تشویق بچهها برای مطالعه به شکل آنلاین باشد؟
چند سال قبل تصمیم داشتیم این کار را انجام دهیم، خودم شروع کردم به اجازه گرفتن از نویسندگان و ناشران برای بارگذاری آثار آنها در این کتابخانه آنلاین.در آغاز کار حدود صد اثر از نوشتههای خودم حتی آنهایی که در بازار موجود بود و فروش هم میرفت را بارگذاری کردم تا به همکاران و نویسندهها ثابت کنم اگر کتاب به صورت آنلاین خوانده شود باعث کم شدن فروش کتاب کاغذی نخواهد شد.ناشران زیادی با ما همکاری کردند.حتی برخی از آنها پی دی اف کتابهایشان را در اختیار ما گذاشتند.
این استقبال باعث شد به راهاندازی مجله آنلاین کودک و نوجوان و کتابخانه آنلاین برای این گروه سنی فکر کنیم اما متاسفانه به دلیل تغییر مدیریتهای بسیاری که در کتابخانه ملی رخ داد این طرحها به نتیجه نرسید و کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان اکنون دیگر برنامهای برای ارتقای سطح مطالعه کودکان و نوجوانان ندارد.در زمان مدیریت آقای اشعری قرار بود از حضور چند نویسنده استفاده کنیم که برای بچهها داستان بنویسند و بازگذاری کنیم اما بعد از تغییر مدیریت متوقف شد.
الان حدود 20هزار عنوان کتاب روی سایت بارگذاری شده است.اما ادامه اینکار نیازمند فعالیتی جهادی است.کشور ما پشتوانه غنی و خوبی در زمینه ادبیات کودک و نوجوان دارد که نباید ساده از کنار آن گذشت و این ادبیات اکنون هم شرایط خیلی خوبی دارد و اگر از آن حمایت شود حتما بهتر و موثرتر خواهد بود.
امروز به نام فردوسی نامگذاری شده است، به نظر شما شاهنامهنویسی برای بچهها لازم است؟ چون حضور کودکان در شاهنامه پررنگ است و گویا حکیم فردوسی به کودکان توجه ویژهای داشته است؟
این که در یک متن ادبی، کودک حضور داشته باشد به این معنا نیست که آن کتاب و متن برای بچهها مناسب است.کودکی بخشی از زندگی است و خواه ناخواه در شاهنامه هم که تصویرگر زندگی است، کودک حضور دارد همچنان که زن ، مرد، عشق، تولد، مرگ، حماسه و … نیز در شاهنامه روایت شدهاند.البته میتوان روی این موضوع تحقیق کرد که کودکان شاهنامه چه حال و هوایی داشته و در چه فضایی متولد و رشد کردهاند.واقعیت این است من تاکنون کتاب و نوشتهای نخواندهام که کودکان شاهنامه را تحلیل روانشناختی و زیستشناختی کرده باشد.
اما اینکه لازم است شاهنامه برای بچههای امروزی روایت شود یا نه، معتقدم باید اینکار انجام شود، چون شاهنامه یکی از متون کهن ایرانی است که بهتر است بچهها با آن آشنا شوند.تاکنون چند نفر این بازنویسیها را انجام دادهاند و کتابهایی در این زمینه منتشر شده است.این بازنویسیها سه حالت دارد؛ یک گروه داستانهای شاهنامه را سادهنویسی کردهاند.
این روش برای آشنایی بچهها مفید است البته اگر از سوی کسانی انجام شود که هم شاهنامه را میشناسند و هم روحیه بچهها را.البته کارهای خوبی در این زمینه منتشر شده است.اتفاق دیگری هم افتاده که زیاد خوشایند نیست ! گروهی که تخصصی در حوزه نوشتن برای کودکان ندارند، متون بازنویسی شده را مجددا سادهنویسی کردهاند.این افراد نه تخصصی درباره شاهنامه دارند و نه تخصصی در حوزه ادبیات کودک که متاسفانه تعدادشان زیاد هم هست.
یک عدهای هم داستانهای شاهنامه را بازنویسی خلاقانه کردهاند که کار بسیار عالی است، تعداد این آثار کم است و به نظرم باید بیشتر شود.مثلا بر اساس داستان زال و سیمرغ، قصهای نوشته شده که امروزی است و بیشتر به کار بچهها میآید و کودکان بیشتر با آن ارتباط برقرار میکنند.شاهنامه از آن آثاری است که ظرفیت این را دارد که از سوی افراد مختلف بازنویسی شود.
هر چند برخی معتقدند متون کهن را نباید بازنویسی کرد و کودک باید با اصل متن مواجه شود که من این دیدگاه را نمیپسندم چون نباید منتظر ماند تا بچه، بزرگ شود و متن کهن را برای مطالعه انتخاب کند( شاید هم نکند) بلکه باید از کودکی او را با این آثار آشنا کرد.
ارسال دیدگاه