چه رنگی برای لباس کودک نهی شده است؟

به گزارش کودک پرس ، در روایتی آمده است که حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) موقع تولد امام حسن (علیه‌السلام)، برخلاف امر رسول الله (صلی‌الله علیه و آله و سلم) او را در پارچه‌ای زرد‌رنگ پیچید، تا این‌که رسول الله (صلی‌الله علیه و آله و سلم) فرمود: مگر تو را از پیچیدنش در پارچه زردرنگ نهی نکردم؟ سپس آن‌را دور انداخت و او را در پارچه سفیدی پیچانید. مگر حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) از هر گناه و خطایی مبرّا نبودند؟ پس چرا خلاف فرموده پیامبر کاری را انجام دادند؟

پاسخ اجمالی

بنابر روایاتی؛ هنگام تولد امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)، آن‌حضرت را در لباس زردی پوشانده بودند و نزد پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) آوردند و حضرتشان نوزاد را در آغوش گرفت و بر اساس برخی گزارش‌ها او را با لباس سفید پوشاند.

درباره کسی که نوزاد را با لباس زرد نزد پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) آورد، نقل‌های مختلفی وجود دارد:

۱. اسماء بنت عمیس می‌گوید: زمانی که حسن (علیه‌السلام) به دنیا آمدند، پیامبر فرمودند: فرزندم را به من بده! من نیز نوزاد را که با پارچه‌ای زرد پوشانده بودم، تقدیم ایشان کردم. پیامبر پارچه زردرنگ را کنار گذاشت. [۱]در نقل دیگری، پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)، اسماء را از این بابت سرزنش نمودند. [۲]

۲. عروه بن فیروز از سواده بنت مسرج (مسرح) روایت می‌کند: زمانی که فاطمه (سلام‌الله علیها) زایمان کردند، من خبرش را به پیامبر رسانده و حضرتشان را خوشحال کردم و حسن (علیه‌السلام) را که با پارچه زردرنگی پیچیده بودم نزد ایشان بردم؛ اما پیامبر پارچه سفیدی را به جای آن پارچه قرار دادند. [۳]در نقل دیگری، سواده می‌گوید: هنگامی که پیامبر از این بابت ما را سرزنش کرد، من گفتم: «وَ لَمْ أجِدْ من ذلک بُدّاً»؛ [۴]«پارچه دیگری نداشتیم!».

۳. امام سجاد (علیه‌السلام) فرمود:‏ «هنگامی که حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها)، امام حسن (علیه‌السلام) را به دنیا آورد و با امام علی (علیه‌السلام) در مورد نامش گفت‌وگو می‌کرد، پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم) به آن‌جا آمد و به دنبال آن، نوزاد را که در لباس زردی پوشیده شده بود، خدمت حضرتش آورده شد. پیامبر فرمود: مگر توصیه نکردم که لباس زرد بر نوزاد نپوشانید؟!

سپس آن لباس را انداخت و پارچه سفیدی را برداشته و نوه‌شان را در آن پیچید». [۵]اگرچه در این روایت، سرزنشی از سوی پیامبر در این زمینه مشاهده می‌شود، اما مشخص نیست که چه کسی لباس را پوشانده و چه فردی نوزاد را خدمت پیامبر آورده است.

از دیگر روایات نیز برمی‌آید که پوشاندن نوزاد توسط اطرافیان بود و نه پدر و مادر.

در نتیجه نمی‌توان گفت که پیامبر اسلام، دختر و یا دامادشان را از این بابت سرزنش کرده باشند، و حتی اگر مخاطب سرزنش را والدین نوزاد بدانیم، باز هم به مقام عصمت آنان لطمه‌ای وارد نمی‌کند؛ زیرا اولاً: توصیه پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)، توصیه‌ای دوستانه و نه آمرانه بود و همین طور سرزنش ایشان، سرزنشی دوستانه بود که گاه خود پیامبر نیز این‌گونه از طرف خداوند سرزنش می‌شد. [۶]ثانیاً: همان‌طور که در برخی نقل‌ها آمده، پارچه دیگری در آن خانه وجود نداشت و آنان ناچار بودند از همین پارچه زرد رنگ استفاده کنند.

 

 

پاسخ دبیر انجمن علمی مامایی ایران به سوالی در مورد لباس نوزاد

 

ماریا صادقی در پاسخ به سوال یکی از شهروندان درباره علل زردی در نوزادان،‌ اظهار داشت: علت زردی نوزادان دقیقاً مشخص نیست ولی عواملی مانند ناسازگاری خون و RH مادر با نوزاد، کم‌کاری تیروئید نوزاد، دریافت کم شیر مادر توسط نوزاد می‌تواند در این امر دخیل باشد.

وی با توصیه به مادران برای تغذیه نوزاد با شیر مادر، گفت: بهترین راه پیشگیری از زردی نوزادان توصیه به مادر جهت شیردهی مکرر است زیرا شیردهی مکرر موجب اجابت مزاج و کمک به دفع بهتر بیلی‌روبین می‌شود.

دبیر انجمن علمی مامایی ایران گفت: قطع کردن شیر مادر و استفاده از شیر خشک جهت کنترل زردی توصیه نمی‌شود.

صادقی تصریح کرد: 80 درصد نوزادان نارس دچار زردی می‌شوند در نتیجه زایمان‌های عجولانه و سزارین‌های پیش از موعد می‌تواند در بروز این امر دخیل باشد. همچنین وزن کم موقع تولد، جنسیت پسر و نوزادان مادران دیابتی احتمال زردی را افزایش می‌دهد.

دبیر انجمن علمی مامایی ایران خاطر نشان کرد: در سزارین‌هایی که به صورت انتخابی نوزاد 2 الی 3 هفته زودتر از موعد حقیقی به دنیا می‌آید کبد نوزاد هنوز کامل نشده است در نتیجه دفع بیلی‌روبین به خوبی صورت نمی‌پذیرد و نوزاد بیشتر در معرض خطر زردی قرار می‌گیرد.

وی اظهار داشت: تغذیه در ماه‌های پایانی تأثیری در جلوگیری از زردی ندارد. همچنین توصیه می‌شود در روزهای اول تولد رنگ لباس نوزاد زرد انتخاب نشود تا تشخیص زردی از طرف والدین به تأخیر نیفتد.
 

منابع:

[۱]. صدوق، محمد بن على‏، عیون أخبار الرضا (علیه‌السلام)، محقق، لاجوردى، مهدى‏، ج‏ ۲، ص. ۲۵ ۲۶، تهران، نشر جهان‏، چاپ اول، ۱۳۷۸ ق‏.
[۲]. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏، مناقب آل أبی‌طالب (علیه‌السلام)، ج. ‏۴، ص. ۲۵ و ۲۶، قم، علامه‏، چاپ اول، ۱۳۷۹ ق‏.
[۳]. ابن اثیر جزرى، على بن محمد، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج‏ ۶، ص. ۱۵۶ ۱۵۷، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ ق؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن على، الإصابة فى تمییز الصحابة، ج. ‏۸، ص. ۱۹۵، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق.
[۴]. ابن عساکر، على بن حسن، ‏ تاریخ مدینة دمشق، ج. ‏۱۳، ص. ۱۶۹، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق؛ ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، ‏ معرفة الصحابة، ج. ‏۵، ص. ۲۵۴، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون‏، چاپ اول، ۱۴۲۲ ق؛ قاضى نور الله مرعشی‏، احقاق الحق و ازهاق الباطل‏، ج. ‏۲۶، ص. ۳۴۰، و ج. ۳۳، ص. ۴۴۰، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‏، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق‏.
[۵]. صدوق، محمد بن على‏، الأمالی، ص. ۱۳۴، بیروت، اعلمى، ‏چاپ پنجم، ۱۴۰۰ ق‏؛ همو، علل الشرائع، ج. ‏۱، ص. ۱۳۷، قم، کتاب فروشى داورى‏، چاپ اول‏، ۱۳۸۵ ش.
[۶]. توبه، ۴۳؛ کهف، ۶ و …