به گزارش کودک پرس ، یکی از بزرگترین تفریحات خونوادگیمون اینه که تو فیلمها بگردیم دنبال اون بچههایی که بزرگ شدن؛ از مهراوه و ملیکا شریفینیا شروع کردیم به غزل شاکری و ترلان پروانه رسیدیم البته سعید و وحید شیخزاده و شاهد احمدلو رو هم تا یهجاهایی کارهاشون رو رصد میکردیم بعد دیدیم تغییر فاز دادن.
کودکان سینمای امروز با اون بچههای قدیم فرق دارن. اینروزها پای اینفلوئنسرهای کودک هم به سینما باز شده اونها تبلیغ کردن رو خوب بلدن و میتونن هر فیلمی رو بفروشن. دیگه وقتی به لطف مادرانشون تو صفحه اینستاگرامشون لوازم آرایش میفروشن معلومه حسابی رگ خواب مخاطب دستشونه. سینمای کودک اما همچنان سینمای شریفیه حتا اگر پای توصیهنامهها و فالوئربالاها به این سینما باز شده باشه باز هم میشه دوستش داشت. سینمای مجیدی و سال گذشته سینمای نرگس آبیار ثابت کرده که سینمای کودکمون رو میشه جهانی کرد.
فیلمهای کیارستمی برای همیشه در ذهن تاریخ سینما باقیخواهدماند. اگر حواشی بعضی از همون بچهها که حالا بزرگ شدن؛ داستان عاشقیهای رسانهایشون بذاره که به خاستگاهشون یعنی سینمای کودک حمله نکنیم. کودکان در سینماهای ما از تخیل فاصله گرفتند. اونها درگیر کودکی نمیشن و وارد دغدغههای بزرگترها میشن و تو بازی بزرگترها بازی میکنن. برای همینه که از دزد عروسکها و پاتال و گلنار فاصله گرفتیم.
سینمای کودک انگار مرز کودک رو بدون کودکی کردن طی کرده و حالا پیر و درآستانه بازنشستگیه. حتا تلاش برای جدا کردن این ژانر و پرداختن به اون در فرصت جشنواره فیلم کودک هم باعث نشده که حال سینمای کودک ایران بهتر بشه. فانتزی؛ حلقه فراموش شده فیلمهای کودکه و ما کودکان رو تو سینما بدون فانتزی و رنگ و کودکی قبول میکنیم برای همینه که اونها رو نمیبینیم. استعدادهای کودکان رو در سینما باید دید و فرصت رو برای بروزشون مهیا کرد. بهلطف شبکههای مجازی بچههای این نسل ترس از جلوی دوربین رفتن ندارن. به کودکان سینما فرصت بدیم؛ اونها رو بایکوت نکنیم و فرصت درخشش ابدی رو ساده ازشون نگیریم. داستان سیمرغ و پروانهها میتونه این فرصت رو به کودکان سینما بده.
منبع: گُلونی
ارسال دیدگاه