به گزارش کودک پرس ، «جسد مرد در هوا با دستانی باز معلق بود، اکنون در آرامش بود یا نه؟ جسد به آرامی به سمت توربین شتابدهنده حرکت میکرد. عرفان میدانست الان است که دوباره نعش اوج بگیرد و چرخش حلقه وارش دوباره تکرار شود. 60 سالی میشد که این منظره دائمی آن اتاق بود و از این مدت عرفان 5 سالش را از پنجره اتاق دیده بود، آن هم ماهی هشت بار. یعنی تمام شبهایی که در اتاق تنظیم فشار با شهرام شیفت داشت. این اتاق بهترین منظره را برای دیدن گردش جسد داشت با وجود این باز هم قسمت بالای مسیر خوب دیده نمیشد. پنجرهها هم کیپ بود. چندبار وسوسه شده بود پنجرهها را بشکند. خیلی کودکانه بود، خود او هم خوب میدانست. جسد در تمام این مدت کوچکترین تغییری با زنده بودنش نکرده بود. هنوز هم همان بود، جوانی 30 ساله با موهای پرپشت سیاهرنگ، پلوور یقه اسکی و شلوار جین. هنوز سالهای زیادی پیش رو داشت. میتوانست دل دخترهای زیادی را ببرد و میشد برای او ترقی و آیندهای روشن پیشبینی کرد البته اگر الان زنده بود. میگفتند علتش ترکیب شیمیایی جو دریچه است که حتی سختجانترین هالوژنها هم نمی توانستند آن را تحمل کنند.»
متنی که خواندید بخشی از داستان «تَن» نوشته فرزاد خلیلیان بود که در کتاب «گریخته» به کوشش گروه ادبیات گمانهزن انتشارات پیدایش منتشر شده است. «گریخته» کتابی در حوزه ادبیات ژانری و شامل هفت روایت در باب مرگ است که برای گروه سنی نوجوان و علاقهمندان به ژانر ترس و وحشت نوشته شده است.
در این کتاب هفت داستان «خدمت و خیانت هیولاساز دمشقی» نوشته بهزاد قدیمی، «یادداشتی در باب جنون به انضمام پرترههایی از مرد جانی» نوشته فرزین سوری، «بازخوانی زندگی وحشتآور آقای هدایت جبرپور در تشییع جنازهاش» نوشته م.ر. ایدرم، «دکتر به واقع چگونه مرد؟» نوشته شیرینسادات صفوی، «تن» نوشته فرزاد خلیلیان، «رازکاوی تاریخ نحریه» نوشته محمد ارسپناه و «گریخته» نوشته زهرا سادات عمرانی روایت شده که همگی در باب مرگ است.
انتشارات پیدایش، کتاب «گریخته» را با شمارگان هزار نسخه و قیمت 140 هزار ریال منتشر کرده است.
منبع: ایبنا
ارسال دیدگاه