نیاز های کودکان استثنایی از زبان نیرو خدماتی مدرسه

به گزارش کودک پرس ،پرده اول: «وقتی روزهای اول، پدر و مادر دارای فرزند با نیازهای ویژه به مدرسه مراجعه می‌کنند کاملا مستأصل و ناامید هستند؛ آنها، کودکی را به معلم مدرسه استثنایی تحویل می‌دهند که نه می‌تواند حرف بزند و نه می‌تواند ارتباط بگیرد.

اما بعد از 6 ماه، بچه شروع به حرف زدن و ارتباط گرفتن می‌کند و حتی می‌تواند بنویسد. این موضوع به مانند یک معجزه می‌ماند. کدام فرد، متخصص‌تر از این معلم وجود دارد».

پرده دوم: «یادم می‌آید یکبار یکی از نیروهای خدماتی، دانش‌آموزان با معلولیت جسمی حرکتی را بلند کرده بود و تاندون دستش پاره شد و آنقدر آسیب شدید بود که تا پایان خدمتش، دیگر نتوانست به درستی با دستش کار کند».

پرده سوم: «مسؤولی که می‌خواهد مشکل دانش‌آموزان استثنایی را درک کند اولا خودش باید نسبت به آنها شناخت پیدا کند که این دانش‌آموزان در چه دنیایی زندگی می‌کنند. مثلا برای شناخت نسبت به تردد این دانش‌آموزان، یک روز چشم خودش را ببندد، ساعت‌ها با چشم بسته سعی کند که از یک گوشه شهر به گوشه دیگر شهر برود تا متوجه شود که دانش‌آموز نابینا چه مشکلاتی را در این مسیر متحمل می‌شود یا روی ویلچر بنشیند و سعی کند در جامعه حضور پیدا کند و در این حالت متوجه می‌شود که دانش‌آموزان جسمی -حرکتی چه مشکلاتی دارد».

این سه پرده، ماجرای بخشی از آموزش و پرورش استثنایی به صورت خلاصه است. معلمان و نیروهای خدمتگزاری که صادقانه برای دانش‌آموزان بانیازهای ویژه تلاش می‌کنند و مدیرانی که باید قبل از فعالیت برای این گروه، نسبت به آنها شناخت داشته باشند.

***

کم‌کم به پایان دولت دوازدهم نزدیک می‌شویم و به‌زودی سکان کشور در دستان رئیس‌جمهور سیزدهم خواهد بود. در سلسله نشست‌هایی به موضوع بررسی جایگاه آموزش و پرورش در دولت سیزدهم با محوریت‌های مختلف پرداختیم که این نشست‌ها قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شده است.

میزگرد جایگاه آموزش و پرورش در دولت سیزدهم با رویکرد دانش‌آموزان استثنایی با حضور سید محمد طباطبایی رئیس اسبق سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور و وجیه‌الله پرویزی مدیر سابق آموزش و پرورش استثنایی تهران در خبرگزاری فارس برگزار شد.

 

** حدود 15 درصد از دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه هستند

* به نظر شما که در حوزه آموزش و پرورش استثنایی فعالیت کردید، چالش‌های سازمان آموزش و پرورش استثنایی چیست؟

طباطبایی: در ماده واحده تشکیل سازمان آموزش و پرورش استثنایی و اساسنامه این سازما، ظرفیت‌های بالایی وجود دارد که می‌تواند بخش بزرگی از مشکلات آموزش و پرورش استثنایی را حل کند.

به عنوان مثال در این ماده واحده آمده است «با توجه به اهمیت و ویژگی‌های توانبخشی تعلیم و تربیت کودکان و دانش‌آموزان استثنایی اعم از آسیب‌دیده شنوایی، آسیب دیده بینایی، معلول جسمی ـ حرکتی، کم توان ذهنی، اختلال‌های رفتاری ـ هیجانی، و چند معلولیتی به موجب این قانون مؤسسه دولتی به نام «سازمان آموزش و پرورش استثنایی» وابسته به وزارت آموزش و پرورش تشکیل می‌شود».

به استناد این ماده، واژه «اعم» مغفول شده است و آنچه مطرح شده، همان است که در ماده واحده آمده است. در حالی که در اساسنامه سازمان آموزش و پرورش استثنایی آمده است که برای گروه‌های مختلف کودکان استثنایی، برنامه‌ریزی کرده و نیازهای ویژه آنها را پیش‌بینی کند.

این موضوع نشان می‌دهد که به جز 7 گروه که تحت پوشش آموزش و پرورش استثنایی است، گروه‌های دیگری هم باید قرار گیرند؛ البته دانش‌آموزان با طیف اوتیسم هم چند سالی است که تحت پوشش قرار گرفته‌اند و همچنین دانش‌آموزان با کاستی توجه و فزون جنبشی نیز تحت پوشش هستند.

اما با توجه به آماری که در حال حاضر سازمان‌های جهانی اعلام کردند چیزی حدود 15 درصد از دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه هستند و نیاز به آموزش ویژه دارند یعنی دانش‌آموزانی هستند که توانمندی‌ها و قابلیت‌هایشان نسبت به بچه عادی در سطح پایین‌تری قرار دارد به همین دلیل نیاز به توجه و خدمات ویژه دارند. اگر این ظرفیت در اساسنامه پیش‌بینی شده است باید زمینه‌ای را فراهم کنیم تا بتوانیم تمام دانش‌آموزان را تحت پوشش قرار دهیم.

 

** تنها یک رشته به نام «آموزش و پرورش استثنایی» تدریس می‌شود

* چرا همه گروه دانش‌آموزان بانیازهای ویژه بر اساس آماری که اعلام کردید، تحت پوشش قرار نگرفتند؟

طباطبایی: این موضوع دلایل مختلفی دارد؛ اول اینکه این نگاه و رویکرد در بین مسؤولان، دست‌اندرکاران و قانونگذاران وجود ندارد و به همین مقدار بسنده شده است. یعنی درک لازم برای شناخت این افراد وجود ندارد.

دوم اینکه، ابزار و مقیاس اندازه‌گیری و راه‌های شناسایی برای شناخت این افراد وجود ندارد. در حال حاضر هم که نوآموزان بدو ورود به دبستان تحت پوشش سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی قرار می‌گیرد، ابزار مورد استفاده باز آن استاندارد لازم را ندارد البته غربالگری خوبی در حال انجام است.

معتقدم در آموزش و پرورش استثنایی، آموزش اولیا همزمان با آموزش بچه‌ها باید باشد

سوم موضوع، تربیت نیروی انسانی است؛ در حال حاضر مراکز تربیت معلم، دانشگاه فرهنگیان یا سایر دانشگاه‌ها که اقدام به تربیت نیروی انسانی رشته آموزش و پرورش استثنایی می‌کنند تنها یک رشته به نام «آموزش و پرورش استثنایی» دارند؛ در حالی که هر یک از طیف‌های مختلف آموزش و پرورش استثنایی نیاز به طراحی، تدوین، نگارش محتوا و تربیت نیروی انسانی دارند یعنی تخصص می‌خواهد.

چهارمین مورد، بحث آموزش و پرورش اولیاست؛ معتقدم در آموزش و پرورش استثنایی، آموزش اولیا همزمان با آموزش بچه‌ها باید باشد؛ به موازات آموزش بچه‌ها، اولیا باید آموزش ببینند. اولیا باید با شیوه‌های آموزش معلمی آشنا باشند و با نیازهای جدید و آموزش‌ها آشنا باشند و اولیا باید کمک‌کار معلمان باشد.

موضوع بعدی، بحث خدمات آموزشی و توانبخشی است. در بخش خدمات توانبخشی، خیلی از این بچه‌ها نیازمند کاردرمانی و خدمات ویژه توانبخشی هستند که باید تدارک لازم برای آنها دیده شود و نیاز به بودجه لازم هست.

برای اینکه توجه لازم را به آموزش و پرورش استثنایی کنیم باید یک نظام جامع طراحی کنیم؛ این نظام جامع شامل تربیت نیروی انسانی، تدوین رشته‌های لازم، تدوین محتوا و آموزش اولیاست.

نکته مهم دیگر به نظرم این است که باید نگاه جامعه نسبت به دانش‌آموزان با نیازهای ویژه تغییر کند؛ بنده در سال 86 تا 87 که رئیس سازمان آموزش و پرورش کودکان با نیازهای ویژه بودم، تلاش کردم تا این نگاه تغییر کند.

 

** با واژه «پذیرا» مخالفم

طباطبایی: در حال حاضر بر اساس اطلاعاتی که بنده دارم حدود 82 هزار دانش‌آموز با نیازهای ویژه در مدارس خاص و حدود 70 هر دانش‌آموز با نیازهای ویژه در مدارس عادی تحصیل می‌کنند که در حال حاضر به این مدارس، مدارس «پذیرا» می‌گویند.

من با واژه «پذیرا» مخالفم. مدرسه پذیرا یعنی چی؟ یعنی مدرسه منت گذاشته که بچه‌ها را پذیرفته است؟ در حالی که در استانداردهای جهانی، از حقوق اولیه‌ این دانش‌آموزان هست که در مدارس عادی درس بخوانند. در حال حاضر طرحی به نام آموزش فراگیر اجرا می‌شود یعنی دنیا به این سمت می‌رود که دانش‌آموزان با آسیب‌های کمتر در مدارس عادی در کنار سایر دانش‌آموزان مشغول به تحصیل شوند.

مدرسه پذیرا یعنی چی؟ یعنی مدرسه منت گذاشته که بچه‌ها را پذیرفته است؟ در حالی که در استانداردهای جهانی، از حقوق اولیه‌ این دانش‌آموزان هست که در مدارس عادی درس بخوانند

اما برای اینکه این اتفاق بیفتد نیاز به لوازمی داریم؛ اولین مورد توجیه اولیای سایر دانش‌آموزان است دوم توجیه معلمان مدارس عادی است که معلم باید بداند یکی از وظایفش این است که به این دانش‌آموزان درس دهد. سومین مورد هم بحث آموزش‌های لازم است که باید به معلمان داده شود. معتقدم برای تمام رشته‌های تربیت دبیری و افرادی که به نوعی می‌خواهند معلم شوند باید سیلابس‌ها و سرفصل‌هایی از دروس کودکان آموزش و پرورش استثنایی پیش‌بینی کرد.

اما نکته مهم این است که در طرح فراگیر، باید در مدارس عادی زمینه پذیرش دانش‌آموز بانیازهای ویژه وجود داشته باشد و امکانات لازم آن فراهم شود.

*وضعیت نیروی انسانی آموزش و پرورش استثنایی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

طباطبایی: یکی از چالش‌ها که الان وجود دارد بحث ناعدالتی در بین معلمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی است. باید در مدارس استثنایی، بین معلمان طیف‌های مختلف دانش‌آموزان بانیازهای ویژه تفاوت باشد چرا که آموزش برخی گروه‌ها سخت‌تر است و باید به دانش‌آموزان از سوی معلم توجه ویژه شود و در نتیجه به این معلمان نیز باید توجه ویژه‌تر شود. عدالت در پرداخت‌ها حکم می‌کند که سختی کار آنها از یک ضریب بیشتری برخوردار باشد. یعنی حتی معلمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی هم نباید برابر دیده شوند.

بحث رتبه‌بندی معلمان آموزش و پرورش استثنایی بسیار حائز اهمیت است البته نه آن رتبه‌بندی که در حال حاضر برای معلمان عادی مطرح است؛ در اینجا باید درجه‌بندی بین معلمان صورت گیرد.

 

**نیروهای خدماتی داریم که در مدارس استثنایی آسیب می‌بینند

طباطبایی: حتی کادر خدماتی مدارس استثنایی نباید مانند مدارس عادی دیده شود که الان دیده می‌شود. چرا باید اینگونه باشد؟ در حالی که اینها زحمات بیشتری می‌کشند و نیاز به توجه بیشتر دارند. این ناعدالتی‌ها وجود دارد که دولت سیزدهم و مسؤولان آموزش و پرورش در این دولت باید به آن توجه کنند.

پرویزی: یک سختی کاری داده می‌شود ولی خیلی کم است و انگیزاننده نیست. باید تسهیلات و امتیازات ویژه‌ای را برای نیروهای خدماتی نظر گرفت.

نیروهای خدماتی داریم که در مدارس استثنایی آسیب می‌بینند. یادم می‌آید یکبار یکی از نیروهای خدماتی، دانش‌آموزان با معلولیت جسمی حرکتی را بلند کرده بود و تاندون دستش پاره شد و آنقدر آسیب شدید بود که تا پایان خدمتش، دیگر نتوانست به درستی با دستش کار کند.
اما دغدغه فعالیت نیروهای خدماتی مدارس آموزش و پرورش استثنایی دیده نشده است.

طباطبایی: نکته بعد بحث فعالیت‌های پرورشی است. به نظر من، دانش‌آموزان استثنایی بیش از دانش‌آموزان عادی نیاز به فعالیت پرورشی دارند. زندگی دانش‌آموزان استثنایی در بازی، اردو، بازدید، مسابقات و بازی‌های فکری و حسی دوام پیدا می‌کند. برای رشد قوای عقلانی، شناختی، حسی، حرکتی، رشد هیجانی و رشد عاطفی آنها نیاز داریم که در حوزه پرورشی هم برنامه‌های گسترده و وسیعی داشته باشیم.

در این راستا نیاز به اردوگاه‌های خاص داریم و اردوگاه‌های موجود باید برای حضور این دانش‌آموزان متناسب سازی شود. همچنین نیاز به مسابقات با شرایط خاص بچه‌ها داریم.

پرویزی: یکی از ویژگی‌های نظام‌های آموزش و پرورش پیشرفته در دنیا، میزان توجهی است که آن آموزش و پرورش به امر دانش‌آموزان با نیازهای ویژه یا استثنایی معطوف می‌کند. با توجه به خصوصیات و تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان، نیاز به نگاه خاص برای پیگیری امور آنها وجود دارد.

مسؤولی که می‌خواهد مشکل دانش‌آموزان استثنایی را درک کند اولا خودش باید نسبت به آنها شناخت پیدا کند که این دانش‌آموزان در چه دنیایی زندگی می‌کنند. مثلا برای شناخت نسبت به تردد این دانش‌آموزان، یک روز چشم خودش را ببندد، ساعت‌ها با چشم بسته سعی کند که از یک گوشه شهر به گوشه دیگر شهر برود تا متوجه شود که دانش‌آموز نابینا چه مشکلاتی را در این مسیر متحمل می‌شود یا روی ویلچر بنشیند و سعی کند در جامعه حضور پیدا کند و در این حالت متوجه می‌شود که دانش‌آموزان جسمی -حرکتی چه مشکلاتی دارد.

 

**دانش‌آموز با نیازهای ویژه علاوه بر آموزش نیاز به توانبخشی دارد

پرویزی: باید دید کشورهایی که در زمینه رسیدگی به افراد با نیازهای ویژه دارای صاحب کرسی هستند، چه اقداماتی انجام دادند.

مثلا یکی از اهداف تشکیل سازمان استثنایی این بود که هیچ کودکی از آموزش محروم نباشد و برنامه بر مبنای نیازهای افراد طراحی شود. در همین اوضاع و احوال کرونا، در مدارس، شبکه شاد و آموزش با موبایل مطرح شد ولی چقدر آموزش در فضای مجازی در فرایند تعلیم و تربیت دانش‌آموزان استثنایی جریان داشت؟ دانش‌آموزان طیف‌های مختلف بانیازهای ویژه، نیاز به سیستم متناسب با خود هستند و یکی از دغدغه‌هایی که در این مدت کرونایی، در بین اولیا و معلمان ایجاد شده، وقفه‌ای است که در بحث آموزش برای این گروه از بچه‌ها اتفاق افتاده است.

یکی از موارد مهم در بحث آموزش و پرورش استثنایی، مداخله بهنگام است. در حال حاضر یکی از سیاست‌های آموزش و پرورش استثنایی، مداخله بهنگام و زودهنگام است؛ یعنی زمان در آموزش و پرورش استثنایی بسیار مهم است و اگر آن زمان و پروسه را از دست دهیم، خیلی از فعالیت‌ها که باید انجام گیرد ممکن است دیگر تأثیر خودش را نداشته باشد.

* از نگاه سند تحول، برای دانش‌آموزان بانیازهای ویژه چه اقداماتی صورت گیرد؟

پرویزی: با توجه به سند تحول بنیادین باید ۳ حوزه را عامل اصلی بدانیم. اولین مورد دانش‌آموز در تراز جمهوری اسلامی است. یعنی دانش‌آموز عامل اصلی است. در آموزش و پرورش استثنایی، دانش‌آموزان در تمام طیف‌ها دیده شوند و در کنار آموزش، توانبخشی آنها مورد توجه باشد. به عبارت دیگر، دانش‌آموز علاوه بر آموزش نیاز به توانبخشی دارد.

یکی از معضلاتی که زمانی که در تهران مدیر بودم، مشاهده کردم، بحث مدارس پذیرا در اجرای طرح تلفیقی بود. یعنی به‌گونه‌ای مطرح شده است که انگار یک منتی را روی دانش‌آموزان می‌گذارند. در اکثر کشورهای دنیا، خیلی از دانش‌آموزان بانیازهای ویژه در کنار بچه‌های عادی تحصیل می‌کنند و هدف هم همین است.

 

**یک بسته رفاهی ویژه برای معلمان تهیه شود

پرویزی: نکته بعدی این است که دانش‌آموزان بانیازهای ویژه نیازهایی دارند که شاید مورد توجه ما نباشد که مهم‌ترین آن، نیاز به درمان هست. وقتی بررسی می‌کنید، می‌بینید خیلی از این دانش‌آموزان، داروها و تجهیزات درمانی خاص نیاز دارند. به نظرم یک سری هماهنگی خاص بین وزارت بهداشت، سازمان استثنایی و ارگان‌های دیگر برای حل مشکل درمان و تجهیزات آنها باید به وجود آید.

بحث دیگر تغذیه دانش‌آموزان است. این شیری که سال‌ها به دانش‌آموزان داده می‌شد اما الان قطع شد، می‌دانید چه فوایدی برای بچه‌ها داشت؟ اکثر این بچه‌ها دچار فقر مواد غذایی هستند و در بحث تغذیه باید ویژه دیده شوند.

موضوع دیگر بحث سرویس ایاب و ذهاب است. واقعا اولیای مدارس استثنایی، اکثرا از قشری هستند که تأمین این هزینه‌ها برایشان دشوار است و هر ساله دغدغه خانواده دانش‌آموزان استثنایی، بحث سرویس ایاب و ذهاب است. مثلا ما در شهر تهران، مصوبه‌ای داشتیم که سرویس ایاب و ذهاب دانش‌آموزان رایگان شد. این راهکارها باید در استان‌ها پیگیری شود و از ظرفیت شهرداری‌ها استفاده شود.

متأسفانه تجهیزات مدارس استثنایی ما در قیاس با دنیا واقعا تجهیزات مناسبی نیست

یکی از متولیان و حامیان اصلی مدارس استثنایی، به نظر بنده، شهرداری‌ها هستند و باید در تمام استان‌ها ورود پیدا کنند و در فضای کار کمک کنند. عامل دوم در سند تحول، معلم و نیروی انسانی است. حفظ کرامت نیروی انسانی و ارتقای آن بسیار مهم است. در حال حاضر واقعا معلمان مدارس استثنایی گلایه‌مند هستند.

وقتی روزهای اول، پدر و مادر دارای فرزند با نیازهای ویژه به مدرسه مراجعه می‌کنند کاملا مستأصل و ناامید هستند؛ آنها، کودکی را به معلم مدرسه استثنایی تحویل می‌دهند که نه می‌تواند حرف بزند و نه می‌تواند ارتباط بگیرد اما بعد از 6 ماه، بچه شروع به حرف زدن و ارتباط گرفتن می‌کند و حتی می‌تواند بنویسد. این موضوع به مانند یک معجزه می‌ماند. کدام فرد، متخصص‌تر از این معلم وجود دارد

به نظرم در بُعد اقتصادی، یک بسته رفاهی ویژه برای معلمان تهیه شود و همانطور که آقای طباطبایی عنوان کردند، بر اساس سختی کاری که دارند، رتبه‌بندی شوند. نکته بعدی، مدیرانی است که در بخش نیروی انسانی کار می‌کنند. در بحث ستاد و مرکز، نیروهایی باشند که واقعا شرایط دانش‌آموزان استثنایی درک کنند. با خانواده‌ها بتوانند ارتباط بگیرند و البته معتقدم بدنه استثنایی باید نوسازی و جوان‌سازی شود.

مدارس استثنایی نگین درخشان آموزش و پرورش هستند

عامل سوم، بحث تجهیز و نوسازی مدارس است. علاوه بر عامل دانش‌آموز و معلم، رکن سوم بحث تجهیز و نوسازی و به‌روزرسانی تجهیزات مدارس باشد. متأسفانه تجهیزات امروزه مدارس استثنایی ما در قیاس با دنیا واقعا تجهیزات مناسبی نیست. نیاز دارد که یک همت و نهضتی شکل بگیرد و مدارس از نظر تجهیزات توانبخشی و آموزشی، به‌روز شود و امیدواریم رئیس‌جمهور دولت سیزدهم به مسأله دانش‌آموزان استثنایی ورود کند.

در بحث سرانه فضای آموزشی، آماری که داریم خوب نیست. در حال حاضر سرانه 10 متر برای دانش آموزان است در حالی که باید 28 الی 30 متر باشد یعنی بیش از 200 مدرسه استثنایی نیاز است.

نکته بعدی تأمین نیروی انسانی است که در آینده سونامی کمبود نیروی انسانی را داریم و نکته آخر، هر سال 12 آذر که روز معلولان هست، مراسم و جشن می‌گیرند و بعد از آن می‌بینیم، معلولان، معلمان و مدارس استثنایی، در خیلی از موارد به فراموشی سپرده می‌شوند. شعاری که به کمک دوستان انتخاب کردیم این است: «مدارس استثنایی نگین درخشان آموزش و پرورش هستند».

 

**ضعف پژوهشکده آموزش و پرورش کودکان استثنایی

* چقدر نسبت به طیف‌های مختلف دانش‌آموزان استثنایی آشنایی وجود دارد؟ و برای آنها چه اقداماتی انجام شده است؟

طباطبایی: علت عدم تخصص کارشناسان ماست.معتقدم پژوهشکده کودکان آموزش و پرورش استثنایی تقویت شود. یکی از رسالت‌ها و وظایف عمده آموزش و پرورش کودکان استثنایی، شناسایی، پژوهش و تحقیق در ارتباط با انواع و اقسام نیازها در بین دانش‌آموزان است و همچنین ارائه گزارش نتایج آن به مسؤولان برای تربیت نیروی انسانی و مقیاس‌سازی استاندارد برای شناسایی آنهاست.

از دیگر رسالت‌های پژوهشکده کودکان استثنایی، آینده پژوهی است. موضوع کرونا نشان داد که ما آینده پژوه نیستیم و هم آموزش و پرورش عادی و هم آموزش و پرورش استثنایی به طور ویژه دچار بحران شد یعنی آمادگی لازم را نداشت.

از حدود 82 هزار دانش‌آموز استثنایی، حدود 62 یا 63 هزار نفر از دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی هستند که این دانش‌آموزان با موضوع کرونا ضربه شدیدی خوردند و این نشان از ضعف پژوهشکده آموزش و پرورش کودکان استثنایی است. یعنی از همین الان باید آینده پژوهی برای بحران پیش رو کند و برای بحران‌هایی که احتمال می‌دهیم در آینده ایجاد می‌شود باید تجهیز شویم.

شیوه‌های نوین و روش‌های جدید آموزش برای دانش‌آموزان را احصا کنیم. از همین الان به اولیا و معلمین آموزش دهیم که با هر نوع اتفاقی تقریبا بتوانند خود را سازگاری کرده و انطباق دهند.

در سال 86 که به آموزش و پرورش استثنایی به عنوان مدیر رفتم چند اقدام فوری انجام دادم. اول، تکمیل آیین‌نامه آموزشی حرفه‌آموزی، تصویب آن در شورای عالی آموزش و پرورش و اجرایش بود؛ اقدام دوم هم تکمیل و تصویب طرح آموزش فراگیر به صورت آزمایشی و تصویب و اجرای آن بود؛ ناگفته نماند، مسؤولان قبل از ما زمینه مطالعاتی آن را انجام داده بودند و ما بلافاصله اجرایی کردیم.

* به طیف‌های مختلف دانش‌آموزان با نیازهای ویژه اشاره کردید، آیا حضور همه آنها در مدارس عادی در طرح فراگیر درست است؟

طباطبایی: دانش‌آموزان با نیازهای ویژه که در مدارس دولتی هستند، تفاوت خیلی عمیقی با دانش‌آموزان عادی ندارند بلکه نیاز به توجه بیشتر دارند. به عنوان مثال دانش‌آموزانی هستند که کاستی توجه یا فزون جنبشی دارند که در اکثر مدارس هستند و چون معلمان ما آموزش لازم را ندیدند، نمی‌توانند با این بچه‌ها برخورد مناسب داشته باشند.

پرویزی: تعدادی دانش‌آموز با هوش مرزی در مدارس عادی هستند که شناسایی نشدند.

طباطبایی: مدارس خاص ویژه دانش‌آموزانی است که دارای آسیب‌های جدی و شدیدی هستند که امکان آموزش آنها در مدارس عادی فراهم نیست. نه در ایران و در هیچ کجای دنیا، این امکان وجود ندارد که در مدارس عادی باشند و باید اینگونه دانش‌آموزان در مدارس خاص خود باشند.

 

**سازمان آموزش و پرورش استثنایی نباید سیاسی باشد

طباطبایی: در ارتباط با اینکه نوع نگاه به دانش‌آموزان با نیازهای ویژه باید عوض شود باید بگویم در حال حاضر نامگذاری مدارس پذیرا، القای نگاه طبقاتی به مدارس دارد. یعنی القای نگاه منت‌گذار بر دانش‌آموزان استثنایی دارد و نباید یک چنین چیزی باشد.

یا نکته بعدی این است که از ظرفیت شورای عالی آموزش و پرورش تا چه میزان استفاده کردیم؟ باید از مراجع قانونی بالادستی تا حد امکان استفاده کرد. حتی در جهت تغییر در اساسنامه سازمان حرکت کرد و موارد مورد نیاز در مجلس شورای تصویب شود.

یک نکته را باید عرض کنم و این است که سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی، هدیه نظام جمهوری اسلامی است. قبل از انقلاب، یک دفتر به نام دفتر آموزش‌های کودکان استثنایی بود ولی بعد از انقلاب شاهد ارتقای تشکیلاتی و رسیدگی به کودکان استثنایی هستیم و اقدامات خوبی انجام شده است اما هنوز کافی نیست باید از تمام ظرفیت‌های قانونی و تشکیلاتی برای رسیدگی به این بچه‌ها استفاده شود.

بالغ بر 100 نوع تجهیزات برای دانش‌آموزان استثنایی وجود دارد و اگر به تعداد آنها ضرب کنیم. بالغ برای 80 هزار قلم جنس نیاز است و باید سالانه تأمین شود و در اختیار دانش‌آموزان قرار گیرد.

مطلب بعدی سرانه آموزشی، درمانی و خدمات توانبخشی کودکان استثنایی است که باید افزایش پیدا کند. مورد دیگر بحث درآمدهاست. در اساسنامه سازمان در بخش درآمدها این اجازه به سازمان آموزش و پرورش استثنایی داده شده است که علاوه بر اعتبارات مصوب و قانونی، بتواند از محل‌های مختلف مانند خدماتی که ارائه می‌کند یا کتبی که منتشر می‌کند، درآمدهایی داشته باشد. همچنین از هدایا و کمک‌های مردمی، بانک‌ها، شهرداری‌ها، دستگاه‌های اجرایی، مؤسسات خیریه، منابع مالی سازمان را تأمین کند که باید از آن استفاده شود.

این سازمان یک سازمان تخصصی است و باید از ظرفیت‌های تخصصی استفاده کند و از سیاست‌زدگی و عزل و نصب‌های سیاسی پرهیز کند

نکته دیگر، استفاده از ظرفیت سازمان بهزیستی است. رئیس سازمان بهزیستی و دو نفر از افرادی که رئیس سازمان بهزیستی معرفی می‌کند، عضو شورای سازمان آموزش و پرورش استثنایی هستند. یعنی سازمان بهزیستی 3 نفر نماینده دارد. بنابراین باید از ظرفیت‌های سازمان بهزیستی در امور درمان استفاده شود؛ در همین راستا از رئیس‌جمهور دولت سیزدهم می‌خواهیم که بهزیستی را مکلف کند تا در بحث خدمات درمانی کمک شایانی به آموزش و پرورش استثنایی کند.

در بحث تغذیه رایگان باید بگویم، اگر تغذیه رایگان در مدارس عادی لازم است، در مدارس استثنایی لازم‌تر است و به شدت تأکید می‌شود و اگر در مدارس عادی قطع شد نباید اینجا قطع شود هرچند که در مدارس دولتی هم نباید قطع شود؛ بنابراین معتقدیم به هر ترتیبی شده است باید نسبت به تغذیه رایگان و برقراری آن اقدام شود.

نکته آخر هم این است که سازمان آموزش و پرورش استثنایی نباید سیاسی باشد چرا که این سازمان یک سازمان تخصصی است و باید از ظرفیت‌های تخصصی استفاده کند و از سیاست‌زدگی و عزل و نصب‌های سیاسی پرهیز کند و خودش را از قابلیت‌ها و ظرفیت‌های افراد متخصص محروم نکند.