نگاهی به روند شکل‌گیری ادبیات کودک و نوجوان در ایران

به گزارش کودک پرس، سجاد نجفی در یادداشتی به بررسی روند شکل گیری ادبیات کودک و نوجوان در ایران پرداخت

ادبیات کودک و نوجوان یکی از شاخه‌های ادبیات به شمار می‌رود که سابقه چندان طولانی ندارد. البته اگر ادبیات شفاهی و عامیانه مدنظر باشد، باید بگوییم از زمانی که مادری پا در عرصه گیتی گذاشت و کودکی به دنیا آورد، ادبیات کودک نیز متولد شد؛ چرا که با نخستین زمزمه‌های آهنگین و دلنشین مادران (لالایی و ترانه ها) کودکان پا به عرصه وجود گذاشته‌اند و در دوران کودکی خود با این ترانه‌ها دمساز شدند؛ اما کمتر کسی به این نوع ادبیات توجه می‌کرد. از زمان ورود ادبیات مکتوب به ایران، کودکان نیز در ادبیات رسمی نقش‌هایی یافتند. «کودکان در گذشته‌های ادبی ما هرگز برای خود ادبیات مکتوب و مستقل نداشته‌اند. آنان از کودکی با بزرگسالان همگام بوده و در مکتب خانه‌ها پا به پای آنها، قرآن، صدکلمه، حافظ و گلستان می‌خواندند که شاید برای آنها چندان دلپذیر و خوشایند نبوده است»(یاحقی،1386: 238).

پس از اسلام و با ورود قرآن به خانه‌ها و آموختن علم، توجه و علاقه کودکان و نوجوانان به فراگیری علم و دانش و کسب آگاهی بیشتر شد. در این زمان بیشتر کتاب‌ها برای تربیت کودکان و آموزش آنان نگاشته می شد. در سده‌های سوم و چهارم پس از چیرگی اعراب، کتاب «کلیله و دمنه» در مکتب‌خانه‌ها برای کودکان و نوجوانان تدریس می‌شد. در سده‌های بعد کتاب‌هایی نظیر کیمیای سعادت، بوستان و گلستان درسنامه کودکان در مکتب خانه‌ها شد. «هر چند آثاری که در دوران اسلامی برای کودکان نوشته شده بیشتر پند و اندرزهایی است که مستقیما کودک را مورد خطاب قرار می‌دهد؛ اما اسناد و مدارکی وجود دارد که نشان می‌دهد برای تربیت و پرورش کودک از روش‌های غیرمستقیمی چون نقل حکایت، افسانه و سرگذشت‌ها نیز استفاده می شد»(شجری ،1384: 29).

شاید بتوان گفت اولین کتابی که پس از اسلام به طور مختص برای نوجوانان به نگارش درآمد، کتاب «قابوس نامه» اثر عنصرالمعالی کیکاووس بن وشمگیر خطاب به پسرش گیلانشاه است. عنصر المعالی قابوس نامه را در قرن پنجم و در 44باب تدوین کرده است.این کتاب حاوی پند و اندرزهایی در همه رشته‌های علوم در زمان عنصرالمعالی است؛ از دانش و عرفان، زبان و ادبیات،شعر و شاعری، پزشکی و موسیقی و تاریخ تا نکته‌هایی مربوط به زندگی درباری و سپاهی که همراه با حکایات متناسب با آن دانش‌هاست در قرون بعدی، شاعران بزرگی در شعر سنتی نیز به کودک توجه نشان دادند و به طور اختصاصی به سرایش شعر برای فرزندان خود همت ورزیده و به طریقی برای کودکان شعر می‌سرودند. حتی «اوستا گذشته از آنکه به عنوان نام‌های دینی و معتبر باشد، مجموع‌های از فرهنگ روزگاران گذشته ایران بوده است. به همین دلیل در این اثر نه تنها از مسائل دینی، پزشکی، نجوم، هنر، ادبیات و رسوم مردم ایران سخن به میان رفته است، بلكه مطالبی هم در آن وجود دارد که کودکان ایرانی از آن بهره‌مند بوده‌اند که مهم‌ترین آنها روایات اساطیری است» (سرامی،1353:25-24).

آفرینش شاهنامه فردوسی در قرن چهارم به وسیله فردوسی اوج توجه به فرهنگ و زبان ملی بود.از قرن نهم تا سیزدهم، بالا گرفتن فرقه‌گرایی مذهبی در عهد صفوی، سبب بی‌توجهی به ادبیات شد. در این دوران با رواج قصه‌گویی در قهوه خانه‌ها، ادبیات شفاهی بیش از پیش به میان مردم راه می‌یابد. از جمله قصه‌های رایج در این دوره می‌توان به «سمک عیار»،«حسین کرد شبستری»، «رموز حمزه» و «امیر ارسلان» اشاره کرد. در این زمان توجه کودکان نیز به پیروی از اجتماع متوجه ادبیات شفاهی شد. در دوران قاجار و پیش از مشروطیت به دلیل ورود معلمان خارجی به ایران، ترجمه کتب گوناگون، فرستادن دانشجو به اروپا، گسترش صنعت چاپ و انتشار روزنامه‌هایی چون «کاغذ اخبار» و «وقایع اتفاقیه» سواد و خواندن از خانه‌های خواص به کوچه و بازار آمد. از جمله کتاب‌هایی که در این دوره برای کودکان به نگارش درآمد می‌توان به «کتاب احمد» یا «سفینه طالبی» اشاره کرد که «عبدالرحیم طالبوف» آن را تحت تاثیر «امیل» اثر ژان ژاک روسو تالیف کرده است (ر.ک قزل ایاغ، 1386: 106- 109).

انقلاب مشروطه تاثیر شگرفی بر ادبیات و به تبع آن ادبیات کودک گذاشت. توجه به ساده نویسی که از آن به نهضت ساده نویسی یاد می‌کنند، از دوره مشروطه پایه‌گذاری شد و زمینه توجه و گسترش ادبیات کودک را فراهم کرد. «در قرن نوزدهم غرب توجه زیادی نسبت به ادبیات کودک از خود نشان داد. این کار باعث شد که کمـکم نویسندگان ایرانی تحت تاثیر غرب و آشنایی و تاثیر از آثار غربی، دست به تالیفاتی برای کودکان و نوجوانان بزنند. کسانی چون نسیم شمال، ایرج میرزا، بهار، دولت آبادی و…»(ر.كشجری،1384: 70).

درسال‌های 1320-1340 کوشش نویسندگان نسبت به خلق آثار جدید برای کودکان بیشتر شد از اقدامات مهم در این دوره، گردآوری داستان‌های عامیانه در بین مردم بود. اولین‌کوشندگان در این زمینه کسانی چون فضل‌الله مهتدی(صبحی) و صادق هدایت بودند که گام مهمی در شکل‌گیری و رونق ادبیات کودک برداشته‌اند. بعدها و در سال‌های 1317-1345 گزینش و انطباق از ادبیات رسمی فارسی برای کودکان و نوجوانان صورت گرفت که از این میان می‌توان به کارهای احسان یار شاطر (داستان‌های شاهنامه)، مهدی آذریزدی (مجموعه قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب) و زهرا خانلری (داستان‌های دل‌انگیز ادبیات فارسی) اشاره کرد. ادبیات کودک و نوجوان در دوره مشروطه جلوه دیگری به خود گرفت. نوشتن کتاب برای کودکان رسما از اواخر قرن سیزدهم هجری آغاز شد. جنبش مشروطه خواهی همان‌گونه که در ادبیات تاثیری عمیق داشت دیدی واقع بین و مردم‌گرا به آن بخشید و ادبیات کودک را تحت تاثیر این دید و رویه قرار داد. نویسندگان پرشور عصر قاجار و مشروطه از تاثیر تعلیم و تربیت و اهمیت آن آگاه بودند و با تاثیرپذیری از غرب و نوشتن آثار مختلف، باب تازه‌ای در ادبیات کودکان ایران گشودند. دردهه شصت به دلیل هشت سال جنگ تحمیلی و پیامدهای آن، ادبیات کودکان دچار رکود نسبی شده و پس از یک دوره فترت با تدوین اصول انتشار کتاب کودک توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اجرای طرح ممیزی قبل از چاپ برای ادبیات کودکان سرانجام ادبیات کودکان با الگوهای جدیدی راه خود را از سر گرفت. در این دوره آثار تالیفی از ترجمه پیشی گرفته و درونمایه واقع گرایانه بیش از سایر حوزه‌ها به خصوص در ارتباط با مسائل جنگ مورد توجه نویسندگان بود؛ اما دهه هفتاد تلاش‌ها و فعالیت ها در زمینه ادبیات کودک وسیع تر شد. تهیه و تدوین «فرهنگنامه کودک و نوجوان» به وسیله شورای کتاب، انتشار مجلات و نشریات نیز رونق زیادی داشت. در دهه هفتاد با فرو نشستن احساسات تند و ورود به دوره پس از جنگ، گرایش به داستان‌های فانتزی و تخیلی بیشتر شد. در این دهه با رشد مجدد ترجمه، البته با رویکردی نوآورانه‌تر روبه‌رو هستیم. یکی دیگر از ویژگی‌های دهه هفتاد رشد نقد ادبی چه درآثار ایرانی و چه در آثار خارجی ادبیات کودکان است. تاسیس «انجمن نویسندگان کودک و نوجوان» در پاییز 1377 نقطه عطف دیگری از وقایع دهه هفتاد است که تاسیس «انجمن تصویرگران کتاب کودک» در سال 1382 را می‌توان از پیامدهای آن به شمار آورد. همچنین در این دهه شاهد حضور فعال نویسندگان و تصویرگران حوزه ادبیات کودکان در عرصه‌های بین المللی هستیم (ر.ک قزل ایاغ، 1386: 115- 120). امروزه نیز اگرچه در زمینه تولیدات ادبی رشد و گسترش چشمگیری داشته‌ایم؛ اما آنچه نیاز و احتیاج کودک عصر جدید است،در این آثار مشاهده نمی‌شود.طبق گزارش شورای کتاب کودک، در آثار منتشر شده در دهه 80 و 90 به لحاظ کیفیت محتوایی ساختاری،چندان پیشرفتی حاصل نشده است. «مقایسه آثار بررسی شده در حوزه داستان (تالیف) با حوزه ترجمه، نشان‌دهنده فاصله عمیق و تفاوت فاحش بین تالیف و ترجمه هم از جنبه کمی و هم کیفی است.

اهداف و کارکردهای ادبیات کودک و نوجوان
ادبیات کودک و نوجوان از زمان پیدایش خود تا امروز، دارای اهداف و کارکردهای گوناگونی است که همگی در خدمت پرورش نیروی تعقل، تربیت و خلاقیت کودکان و نوجوانان هستند. «اگر بپذیریم که ادبیات ابزاری موثر در خدمت رشد و تعالی و تربیت کودک و به طور عام «انسان» قرار می‌گیرد، هدف کلی ادبیات را باید در هدف خلقت انسان جست‌وجو کرد؛ یعنی کمک در شناخت و پیمودن راه‌های تکامل و تعالی انسان به سوی خداوند متعال»(شجری، 1384: 10). صاحب‌نظران برای ادبیات کودک اهداف و وظایف متعددی ذکر کرده‌اند. هرچند برخی اهداف با هم متفاوت‌اند؛ اما در مواردی نیز با هم متفق القول‌اند:
تقویت استعداد کنجکاوی کودکان نسبت به شناخت جهان و خالق آن
ارضای نیازهای درونی کودکان
پرورش قوه درک و بیان
پرورش قوه تخیل و گسترش اطلاعات
افزایش گنجینه‌های واژگانی و افزایش قدرت نگارش و تکلم
شناسایی کودک به خویشتن
سرگرم کننده و لذت بخش بودن
آشنایی با مسائل زندگی و بیان ارزش دانایی (ر.ک، حجازی،1385: 18-17).
نویسندگان کودک و نوجوان باید مهارت های مهم زندگی را در آثار خود انعکاس دهند تا کودکان بتواند با این مهارت ها آشنا شوند. مهارت هایی نظیر تصمیم‌گیری، تفکر خلاق، تفکر انتقادی، همدلی و حل مسئله .