به گزارش کودک پرس ، امروزه یکی از مشکلات ادبیات کودک و نوجوان، شناساندن مسائل اخلاقی، مذهبی، عقیدتی، سیاسی و اقتصادی به مخاطبینی است که آیندهساز این مرز و بومند. تفهیم اینگونه مسائل، به ویژه پرداختن به آنها در قالب داستانی، به گونهای که برای مخاطب نوجوان، خواندنی و لذتبخش باشد، کاری بس دشوار است و اغلب، این کارها شکلی شعارگونه، سفارشینویسی و غیرادبی به خود میگیرند.
در این خصوص، با نگاهی به آثار سیدسعید هاشمی درمییابیم، وی در غالب نوشتههایش با به کار گرفتن طنز شیرین، توانسته بر این معضل غلبه کند و از عهده این امر، به خوبی فائق آید. وی از جمله شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان معاصری است که فعالیت و تلاشهای مؤثری در حیطه آثار طنز انجام داده. هاشمی با استفاده از این راهکار در اغلب آثارش به مسائل روز جامعه پرداخته و در کنار بیان مشکلات و دغدغههای مردمی، نگاهی طنزآمیز به آنها دارد؛ مسائلی که در حوزه کودک و نوجوان کمتر کسی به آنها توجه داشته است. از جمله این مسائل، موضوع اقتصاد مقاومتی است که سیدسعیدهاشمی در مجموعه داستان «ضامنهای نامعتبر» به شکلی ساده و جذاب، به آن پرداخته و در آن بستری مناسب برای رشد فکری و نگاه منتقدانهی نوجوان فراهم نموده است.
لازم به ذکر است که اقتصاد مقاومتی، سیاستی است که از جانب حکومت، اتخاذ شده و هدف از آن، استفاده بهینه از پتانسیلهای مردمی و منابع کشور است که به واسطه آن گامی مؤثر در روند رشد اقتصادی و کاهش آسیبپذیری در مقابل تحریمها برداشته شود تا جایی که که نیازها و وابستگیمان را به دیگر کشورها به حداقل برساند. گفتنی است که هاشمی در نمایاندن و معرفی این مقوله به نوجوان معاصر، گامی موفق برداشته و توانسته در این مجموعه داستانی، با محوریت قرار دادن اقتصاد مقاومتی، سیاستهای برشمرده از آن را در 10 داستان کوتاه، در قالب طنز و بهگونهای شیرین برای مخاطب نوجوان به نمایش بگذارد.
اشتغالزایی، کارآفرینی، استفاده صحیح و بجا از تسهیلات بانکی، مبارزه با مفاسد اقتصادی، تولید داخلی، صنعت کشاورزی، الگوی مصرف، صادرات و واردات و بیکاری از جمله مسائلی است که سیدسعید هاشمی در این مجموعه 128صفحهای به آنها اشاره داشته است. وی در هر کدام از داستانهایش حمایت از تولید داخلی، دلال بازی در مسکن، نزول خواری، زمینخواری و تن پروری اقتصادی را درونمایه کار خویش قرار داده و به جای مستقیمگویی و تعریف این مفاهیم، به تأثیرات منفی آن در جامعه و زندگی مردم پرداخته است.
به عنوان نمونه، نگاه کوتاهی میاندازیم به اولین داستان از این مجموعه که عنوانش است «بچه زباننفهم». این داستان، روایتی گزارشگونه از ماجرای پدری است که از دست پسر نااهلش ذله شده و بعد از مرگش نیز در آن دنیا تقاص کارهای او را پس میدهد. شخصیت اصلی داستان که نامش، مشاسماعیل است، نماینده پدرانی است که یک تنه بار مشکلات اقتصادی زندگی را بهدوش میکشند و به دلیل نابسامانیهای جامعه، گویی از عهده تربیت فرزندان هم بر نمیآیند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «تو این چند ماه مش اسماعیل یک پایش بیمارستان بود و یک پایش مغازه. دو تا لیچار از زنش میشنید و سه تا از پزشکها، چند تا لیچار هم خودش به خودش میگفت که آخه آدم حسابی نونت نبود، آبت نبود بچه خواستنت چی بود؟»
از همان ابتدای کار، مشکل مش اسماعیل خودش را نشان میدهد؛ تهیه شیرخشک برای بچه که به علت تحریم،در بازار پیدا نمیشود و مش اسماعیل را به طرف بازار ناصرخسرو و دلالهای شیرخشک میکشاند. با بزرگتر شدن بچه، مشکلاتش هم بزرگتر میشود. عاقبت، پسر مش اسماعیل که نه حرفهای دارد، نه هنری و نه کاری، نانخور پدر باقی میماند. این گره، بعد از مرگ مش اسماعیل هم باز نمیشود. او فوت میکند و پسر خلافکار، همچنان از یارانه پدر مرحومش بهره میبرد.
سیدسعید هاشمی در این داستان به مسئله تحریم و هدفمندسازی یارانهها اشاره دارد و نیز به مسئله پرورش نسل آینده میپردازد که گویی قرار است مصرفکننده تربیت شوند. خواننده شاهد است که مش اسماعیل فقط به نان و آب و مدرسه رفتن پسرش توجه دارد و عاقبت، پسر به دلیل بیکاری و خرج و مخارج زندگی، به دزدی و مواد مخدر روی میآورد. هاشمی با به صدا درآوردن این زنگ خطر، از یک سو، نگاه مردم و دولت را به این سمت کشانده و از سوی دیگر، خواننده نوجوان را درمورد عاقبت پسر، به تفکر وا میدارد.
با شرحی اجمالی، از دیگر داستانهای این مجموعه میتوان به «مسکن آقای خوشنشین» اشاره کرد که به بیثباتی قیمتها در مسکن و مشکلات حادث شده از آن میپردازد. در «ضامنهای نامعتبر» مخاطب، شاهد نزولخواری و نرخ بالای بهره بانکی است. در «رابطه غیرمستقیم ارج و آقا رضا» نویسنده، حمایت نکردن از تولیدات داخلی و در نتیجه تعطیلی کارخانهها را مطرح مینماید و در داستانهای «حیوانات شکایتنامه تنظیم میکنند» و «بنگاه داداش» به ساخت و سازها و زمینخواری میپردازد. در داستان «دزدی که ول کن نبود» مسئله کیفیت پوشاک ایرانی و مقایسه آن با پوشاک چینی را به نمایش میگذارد و در «لابهلای صدتا شغل جورواجور» به چند شغله بودن بعضی آدمها اشاره دارد. همچنین نویسنده در داستان «حقوق دوبرابر» از زمینهای کشاورزی صحبت به عمل میآورد که زیر ساخت و سازها و برج سازیها رو به نابودی است.
سیدسعیدهاشمی در تمامی این داستانها از پیچیدگی و ابهام، دست شسته و با نثری بسیار ساده و روان که متناسب با سن مخاطب و طنز موجود در داستان است، موقعیتهایی نمایشی و لطیفهوار خلق کرده.
چیزی که این مجموعه را برای عموم نیز خواندنی میکند داستانهایی بدون پیچیدگی موضوعی و کلامی است؛ موضوعاتی بسیار ساده که با توجه به بحران اقتصادی موجود در جامعه، دغدغه اغلب مردم است و نویسنده در این مورد، سعی داشته با شیرینی طنز، از تلخی این وقایع کم نماید.
این مجموعه، در بهار نود و هفت در قطع جیبی و توسط انتشارات جمکران به چاپ رسیده است.
منبع: تسنیم
ارسال دیدگاه