نوستالژی و شیفتگی بیشتر آثار نویسندگان ایرانی را دربرگرفته است

به گزارش کودک پرس ، موفقیت کودکان و نوجوانان در همه مراحل زندگی، خواسته‌ همه والدین است. در این میان ادبیات کودک و نوجوان نقش بسزایی در این مساله و پرورش رشد و استعداد بچه‌ها دارد و بی‌توجهی به کیفیت مطالب منتشر شده از سوی نویسندگان و ناشران و رواج کتاب‌های زرد و بازاری می‌تواند بسیار مخرب باشد. برای تحلیل و ارزیابی دقیق و علمی وضعیت تألیف و ترجمه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به سراغ حمیدرضا نویدی‌مهر،مولف، پژوهشگر و مدیرگروه ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه بین‌المللی امام رضا(علیه‌السلام) مشهد، رفته‌ایم. نویدی‌مهر دارای 21 اثر تالیفی و مولف آثاری مانند مجموعه 14 جلدی «داستان‌های شاهنامه فردوسی»، «اساطیر ایران در شعر نو فارسی»، «نوبت عاشقی» و «راهنمای ویرایش و درست‌نویسی» است. این پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان معتقد است ما در بخش تولیدات ادبی ویژه گروه سنی نوجوان دچار ضعف‌های اساسی هستیم و به تولیدات ممتاز و برجسته‌ای دست نیافته‌ایم. در ادامه گفت‌وگویی با ایشان را می‌خوانیم:

 

به عنوان استاد دانشگاه و کسی که سال‌ها در حوزه آکادمیک ادبیات کودک و نوجوان فعالیت کرده است، وضعیت تالیف و ترجمه را در حوزه کودک و نوجوان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

برای تحلیل و ارزیابی دقیق وضعیت تألیف و ترجمه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان باید حوزه کودک را از نوجوان جدا کرد و به هر یک نگاهی مستقل داشت؛ در حوزه کودک عمدتا با جریانی مواجه هستیم که در آن تالیف بر ترجمه غلبه نسبی دارد و بیشتر آثار موجود توسط نویسندگان و شاعران داخلی عرضه شده است. تاحدودی می‌توان گفت آفرینندگان آثار ادبی کودکان توانسته‌اند گام‌های موثری در زمینه تولیدات ادبی بردارند و پاسخگوی نیازهای عاطفی، فکری و فرهنگی مخاطبان خود باشند. ناشران مطرح کشور نیز در تولید آثار برای این گروه سنی سابقه و کارنامه‌ای نسبتاً قابل دفاع دارند؛ هرچند ورود انبوه ناشران غیرحرفه‌ای با نگرش‌های غیرفرهنگی و معطوف به بازار فروش کتاب، آسیب‌هایی را در این عرصه پدیدآورده است.

اما در بخش تولیدات ادبی ویژه گروه سنی نوجوان دچار ضعف‌های اساسی هستیم و به تولیدات ممتاز و برجسته‌ای دست نیافته‌ایم؛ از این رو، ترجمه بر تالیف سبقت گرفته است و همچنان نیز روند آن رو به افزایش است. در یک نگاه کلی، حجم تعداد آثار ترجمه در مقایسه با تالیف در بازار کتاب کودک و نوجوان بیشتر است و این سبب بروز مشکلاتی شده و در سال‌های اخیر توجه سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان را به خود جلب و آنان را وادار به اتخاذ تصمیم‌هایی برای خروج از این بحران کرده است.

 

اتفاقا همین را می‌خواستم بپرسم، در سال‌های اخیر با رشد تولیدات در حوزه کودک و نوجوان مواجه بوده‌ایم، اما چیزی که به نظر می‌رسد این است که این رشد بیشتر شامل کتاب‌های خارجی و ترجمه‌ای بوده است. چرا این اتفاق افتاده است؟

رشد تولیدات ادبیات کودکان و نوجوانان از دو جنبه قابل بررسی است. نخست از حیث تعداد عنوان آثار و دوم از نظر تعداد نسخه‌ها (شمارگان) آثار منتشر شده. اطلاعات دقیق در این باره را باید از بانک‌های اطلاعاتی خانه کتاب ایران به دست آورد. چنانچه اظهار نظرهای مدیران خانه کتاب ایران را در این باره ملاک نظر قرار دهیم، به نظر می‌رسد در خوشبینانه‌ترین حالت، نوعی برابری و موازنه در این رابطه وجود دارد؛ اگرچه باور من این است که این کفه به سمت آثار ترجمه سنگینی می‌کند. اخیرا از قول دبیر علمی نهمین جشنواره انتخاب کتاب برتر کودک و نوجوان خبری منتشر شد مبنی بر اینکه آثار ترجمه از دایره داوری و انتخاب کتاب‌های برتر کنار گذاشته شده است. این مطلب می‌رساند که هجوم آثار ترجمه به دنیای کتاب کودک و نوجوان روند افزایشی به خود گرفته است و باید چاره‌ای برای آن اندیشید. من البته با حذف آثار ترجمه از روند داوری و انتخاب آثار موافق نیستم و اتفاقا آن را لازم می‌دانم.

با احترام به اظهار نظر مسئولان جشنواره انتخاب کتاب برتر، به نظر می‌رسد این تصمیم به نوعی پاک کردن صورت مساله است. باید با برنامه‏‌ریزی‏‌ها و سیاست‏گذاری‏‌های مناسب، جهت‌دهی مناسب داشت. چاپ آثار ترجمه در همه جای دنیا به عنوان یک داد و ستد فرهنگی مطرح است. در دنیای امروز، ضرورت ارتباط انديشه‌ها و فرهنگ‌‏ها، ‌نياز به يادگيري و آگاهي و ساير نيازهاي بشر به همديگر پديده ترجمه را به ضرورتی انکارناپذیر مبدل کرده است. اما این روند ترجمه باید با مدیریت و نظارت دقیق مراکز سیاست‌گذار و تصمیم‌گیرنده همراه باشد و رقابت نابرابر را در تولید آثار پدید نیاورد.

 

بهترین راه برای افزایش کیفیت تالیف آثار کودکان و نوجوانان چیست؟ بهتر است مولفان به تقلید آثار غربی که جواب پس داده‌اند و طرفداران خود را دارند بپردازند یا می‌توان از بازنویسی آثار کلاسیک خودمان هم آثار مناسبی را تولید کرد؟

بهترین راه برای ایجاد فضای رقابت مثبت میان آثار تألیفی با آثار ترجمه این است که نویسندگان و شاعران و هنرمندان ما به تولید آثار این حوزه نگاه کاملا حرفه‌ای داشته باشند و مطالعه شده به سمت آن بروند. روی سخن من در این باره چهره‌های برجسته و طراز اول کشور نیست زیرا این گروه اکنون از بینش حرفه‌ای لازم برای تولیدات ادبی و هنری برای گروه‌های سنی کودک و نوجوان برخوردارند. اشاره‌ام متوجه طیفی از پدیدآورندگان آثار کودک و نوجوان است که نگاهی ساده‌انگارانه به موضوع دارند و ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های روحی و روانی و فرهنگی و تربیتی کودکان و نوجوانان را درک نکرده‌اند و اصولا خود را موظف به شناخت علمی و آگاهانه آن نمی‌دانند.

مشکل بسیاری از آثار تولیدی نویسندگان ما به ویژه برای گروه سنی نوجوان این است که خالقان آثار دنیای مخاطب خود را دقیقا نمی‌شناسند و بر اساس نوع علاقه خود می‌نویسند نه نیاز مخاطبان. در نتیجه، آثار منتشر شده با دنیای نوجوان هیچ‏گونه تناسب و هماهنگی ندارد و طبیعی است که استقبالی از سوی جامعه مخاطب از آن صورت نمی‌گیرد و در روند توزیع و فروش دچار اختلال می‌شود. این جاست که مترجمان میدان را به دست می‌گیرند و این جریان فرهنگی را هدایت می‌کنند.

 

تصویرسازی کتاب‌های کودکان ما در سطح دنیا طرفداران زیادی پیدا کرده و جوایز فراوانی را هم گرفته است، اما هنوز آثار داستانی به این جایگاه نرسیده‌اند. چشم‌انداز آینده این داستان‌ها را در چه می‌بینید؟

برای رسیدن به جایگاهی شایسته در عرصه بین‌الملل راه‌های نرفته زیادی پیش رو داریم. واقعیت از این حکایت دارد که ما در این عرصه هنوز کار خاصی انجام نداده‌ایم و نتوانسته‌ایم از ظرفیت‌های موجود خوب استفاده کنیم. بخشی از این موضوع به نپیوستن ایران به قانون جهانی کپی‌رایت مربوط است که سبب بروز مشکلاتی در ابعاد فراملی برای نویسندگان و ناشران داخلی می‌شود. به عقیده من نخبگان ما در حوزه تولیدات ادبی گروه‌های سنی به ویژه کودک، توان و استعداد مطرح شدن در سطوح بین‌المللی را دارند. البته این نکته را نباید از یاد ببریم که مقوله‌ای به نام ادبیات کودک و نوجوان در تعریف نوین و جهانی آن در ایران سابقه طولانی ندارد و هنوز به مرحله بلوغ کامل خود نرسیده است.

در این میان، نباید از کوشش هنرمندان و تصویرگران کتاب کودک و نوجوان ایران که توانسته‌اند جوایز بین‌المللی متعددی را از جشنواره‌های تصویرگری سراسر جهان کسب کنند به آسانی عبور کرد. در عین حال باید به این موضوع اندیشید که چرا آثار تولیدی ادبی ما نتوانسته است موازی با جریان تصویرگری در ابعاد بین‌المللی پیش برود و حایز رتبه‌های جهانی شود؟ من فکر می‌کنم ما هنوز نتوانسته‌ایم نیازهای روز کودک و نوجوان را در افقی گسترده‌تر از جغرافیای سرزمینی خود درک کنیم و با تولیدات ادبی و تولید محتوای مناسب ـاعم از آموزشی، علمی، فرهنگی و غیره ـ به آن پاسخ بگوییم.

 

با توجه به آثار فراوانی که در این حوزه منتشر شده است، در ادبیات کودک تالیفی ما چقدر پتانسیل و ظرفیت مطرح شدن در سطح بین‌المللی وجود دارد؟

به باور من، پدیدآورندگان شناخته شده کشور ما اکنون در شرایطی هستند که بتوانند در سطح بین‌المللی مطرح شوند. البته تعداد آنان در حد و اندازه کشوری با قدمت و سابقه فرهنگی چندهزارساله نیست. که یک دلیل آن جوان بودن این گونه ادبی در ایران در مفهوم نوین آن است. با این همه، تولیدات ادبی ما در عرصه کودک و نوجوان این قابلیت را دارد که به زبان‌های دیگر ترجمه شود و به جشنواره‌های معتبر جهانی راه یابد و حایز رتبه شود. مشکل عضویت نداشتن ایران در معاهده جهانی صیانت از حق مولف(کپی رایت) مانع بزرگی در این راستاست که امیدوارم مسئولان برای حل آن چاره‌ای بیاندیشند.

 

در این شرایط برای رسیدن به جایگاهی که آثار تالیفی ما درسطح جهان شناخته شوند، چه باید بکنیم؟

برای اینکه بتوانیم در میدان تولیدات ادبی کودک و نوجوان در سطح جهان موفق باشیم و گام‌های بلندی برداریم، باید تعداد نویسندگان و پدیدآورندگان حرفه‌ای این حوزه از آنچه امروز داریم بیشتر باشد. تأکید من بر روی نویسندگان حرفه‌ای است نه کسانی که بدون آگاهی و شناخت و از سر ساده‌انگاری وارد دنیای پررمز و راز ادبیات کودک و نوجوان می‌‏شوند و قدمی که برنمی‌دارند هیچ، آسیب‌های جبران ناپذیری به آن وارد می کنند. موضوع البته به همین جا ختم نمی‌شود. نویسندگان حرفه‌ای ما باید زبان مفاهمه با کودکان و نوجوانان را در دنیای بدون مرز و جهان شبکه‌ای امروز به درستی درک کنند.

مهمتر از آن، نیازهای کودکان و نوجوانان را با توجه با تحولات گسترده دنیای مدرن و رسانه محور کنونی به درستی باید بشناسند و به آن پاسخ گویند. متاسفانه امروزه در تولیدات ادبی به ویژه رمان نوجوان، بیشتر نوستالژی و شیفتگی نویسندگان دیده می‌شود تا نیازهای روز نوجوان. نویسندگان ما نباید دنیای کودک و نوجوان را صرفا از زاویه نگاه خود ببینند، بلکه باید کودک و نوجوان را از پشت عینک خود آنان ببینند و دنیایشان را همان‌طور ترسیم کنند. باید مولفه‌های روحی و روانی و نیازهای روان شناختی این گروه سنی را به درستی بشناسند و سپس با نگاه زیبایی‌شناسی خود به تامین نیازهای فکری و فرهنگی آنان همت گمارند. اگر این شناخت و آگاهی در سطح کودکان سایر ملل اتفاق بیافتد، آن وقت این گونه ادبی در سطح جهان شناخته خواهد شد.

 

باتوجه به اینکه شما تحصیلات آکادمیک در این حوزه دارید و دانشجویان زیادی را پرورش می‌دهید، نقش محافل آکادمیک و علمی در ادبیات کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ در کشور ما تا چه اندازه به آموزش‌های آکادمیک در این حوزه توجه می‌شود؟

محافل دانشگاهی و مراکز تخصصی مطالعات کودک می‌توانند به سامان‌دهی وضعیت چاپ آثار حوزه کودک و نوجوان کمک بسیاری کنند. خوشبختانه نزدیک به یک دهه است که گرایش «ادبیات کودک و نوجوان» در مقطع کارشناسی ارشد راه اندازی شده است و دانشجویان و دانش آموختگانی را دارد. دانشگاه‌های شیراز، شهید بهشتی تهران، امام رضا(علیه‌السلام) مشهد، هرمزگان و گیلان از جمله دانشگاه‌هایی هستند که اکنون این گرایش در آنها فعال است و تحقیقات ثمربخشی را در زمینه مطالعات کودک انجام می‌دهند. در مجموع دانشگاه‌ها می‌توانند با انجام پژوهش‌های بنیادین و آسیب‌شناسی علمی تولیدات حوزه کودک و نوجوان نقش بارزی در سامان‌دهی تولیدات ادبی این حوزه ایفا کنند.

لازم است مراکزی چون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان، شورای کتاب کودک، انجمن ناشران کتاب کودک و دیگر مراکز مرتبط، ارتباط نزدیک و موثری با این مراکز دانشگاهی داشته باشند تا در پرتو آن، نتایج خوبی عاید شود. مدرسان و دانشجویان گرایش مذکور این قابلیت و ظرفیت را دارند تا به عنوان بازوی فکری مراکز مرتبط با تولیدات ادبی کودک و نوجوان، پژوهش‌های علمی گسترده‌ای را انجام دهند و در مسیر تولید نظریه‌های ادبی ادبیات کودک گام‌های موثر و روشنی بخشی را بردارند و نتایج تحقیقات خود را در اختیار مراکز تولید محتوا و سازمان‌های سیاستگذار قرار دهند.

 

 

منبع: ایبنا