نوجوان بزهکار از وزیر، اینترنت اشیا خواست

به گزارش کودک پرس ، خیابان های تهران در این روزهای بهاری از ترافیک سنگین و آلودگی هوا، نفسی راحت می کشد. تمیزی آسمان هم صحنه های زیبایی از طبیعت را رقم می زند. زیبایی را می توان در گوشه و کنار تهران به تماشا نشست چه رسد به شهرزیبا.
کانون اصلاح و تربیت نوجوانان در شهر زیبای تهران در غرب پایتخت است، دیدار نوروزی سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش به همراه مسئولان سازمان زندان ها از کانون اصلاح و تربیت همزمان با مسابقه شهرآورد پایتخت انجام شد و بطحایی از تلخ و شیرین های این بازدید به خبرنگار ایرنا گفت. اما چرا تلخ و چرا شیرین. تلخ، چون نوجوانانی در بهترین دوران عمر خود به دلیل ارتکاب جرم باید در این کانون نگهداری شوند و شیرین، چون امکاناتی در کانون فراهم شده که این نوجوانان بتوانند دوره گذار را به سلامت بگذارنند.

البته وقوع سیلاب های اخیر در برخی استان ها و خسارت های جانی و مالی بسیاری که بر هموطنانمان آوار شده، تلخی مضاعفی بود که بطحایی در ابتدای صحبت های خود به آن اشاره کرد و با تسلیت گفتن به خانواده های قربانیان این حوادث، خود را غمگسار آنان دانست. او از وضعیت واحدهای آموزشی مناطق سیل زده و از تدابیر اندیشیده شده برای جانمایی کلاس های درس و حضور دانش آموزان در هفدهم فروردین سخن گفت.
بطحایی در همان ابتدای بازدید خود واسط خیر شد و توانست با تماس تلفنی و کلی صحبت، رضایت یک پدر را برای آزادی پسرش جلب کند. یعنی پدری که از پسر خود شکایت کرده بود، از شکایتش صرفنظر کرد و رضایت داد.

حدود 150 مددجوی نوجوان در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می شوند که فقط پنج نفر آنان دختر هستند. وزیر آموزش و پرورش با چهار دختر مددجو صحبت کرد که چگونه سر از کانون اصلاح و تربیت درآوردند و هر کدام در حالی که سرشان پایین بود، از سرگذشت خود گفتند که چگونه با یک اشتباه باعث یک عمر پشیمانی خود شدند.
حدود 20 مددجو در خوابگاه پسران حضور داشتند و در حالی که به صورت منظم در کنار یکدیگر نشسته بودند، با ورود وزیر آموزش و پرورش و مسئولان سازمان زندان ها به پا خاستند. کانون را به صلوات معطر کردند و به بطحایی خیر مقدم گفتند. وزیر آموزش و پرورش هم درباره وضعیت کانون و سرگذشتشان سوالاتی را با آنان در میان گذاشت.
داستان هر یک از آنان مفصل است. نمی دانم رفیق بد یا ذغال خوب این دانش آموزان را به اینجا کشانده ولی سرگذشت هر کدامشان را می توان در قاب سینما به تصویر کشید و خاطراتشان را در صدها صفحه کتاب به زیور طبع آراست.
یکی از آنان که به اتهام قتل دوست خود دو سال است در کانون ماندگار شده، توانسته ادامه تحصیل بدهد و دیپلم فنی حرفه ای بگیرد و حالا برای کنکور نقشه می کشد. دیگری می گفت به جرم نزاع جمعی و قتل پایش به کانون باز شده است. این مددجو که اهل افغانستان است و پنج سالی است در ایران اقامت دارد، می گوید کارت اقامت هم دارد و برادر و پسر عمویش هم به همین اتهام در کانون به سر می برند.
وزیر آموزش و پرورش در این جمع 20 نفره سراغ قدیمی ترین مددجوی کانون را گرفت. یک دانش آموز 17 ساله به نام محمد دست خود را بالا برد و در پاسخ به سوال وزیر که پرسیده بود در چه رشته ای تحصیل می کند، گفت که کلاس دوازدهم رشته آی. تی شاخه کاردانش تهران است و به اتهام اقدام قتل پسر دایی خود چند سالی است که در کانون ماندنی شده است.

محمد یک ماه است که به کانون آمده، پدر و مادرش نیز سال هاست که از هم جدا شده اند. او با پدر بزرگ و مادر بزرگ خود زندگی می کند. قرار است دادگاه او 25 فروردین برگزار شود. قرار وثیقه او 200 میلیون تومان است که تاکنون کسی حاضر نشده این مبلغ را بپردازد. یعنی کسی را ندارد که این پول را بپردازد.
یکی دیگر از مددجویان گفت که کلاس دهم است و یک ماه است به این کانون آمده، از ماجرای خود می گوید که 2 ماه پیش با یکی از دانش آموزان در حوالی میدان رسالت گلاویز شده، با چاقو به او حمله کرده و حالا به مباشرت به قتل متهم است. او که تک فرزند خانواده است و پدرش بازنشسته یک اداره دولتی، به وزیر می گوید که چاقو را برای دعوا حمل نمی کرده بلکه به صورت اتفاقی و زمانی که درگیر می شود، از آن استفاده کرده است.
پسری دیگر که او نیز از اتباع خارجی است و پدرش کارگر ساختمان است به جرم سرقت مسلحانه به همراه سه نفر دیگر در شهرری دستگیر شده است. این چهار نفر شبانه زورگیری می کردند. البته سلاحش چاقو بوده و غیر از او هیچکدام از شریکان جرمش چاقو نداشتند.

وقتی صحبت از وضعیت کانون اصلاح و تربیت شد، مددجویان همچون دانش آموزان یک کلاس، انگشت خود را بالا می بردند تا حرفی بزنند یا سوالی را مطرح کنند. در این میان یکی از مددجویان سوال کرد «وقتی آزاد شدم، می توانم به درسم ادامه بدم؟». یکی از مسئولان سازمان زندان ها گفت که این موضوع از طریق مرکز مراقبت های پس از خروج پیگیری می شود تا مقدمات ادامه تحصیل دوباره آنان فراهم شود.
در این حال و هوا یکی از مددجویان پرسید «آقا! اینترنت اشیاء هم دارید؟» و بطحایی به دنبال این مددجو می گشت که ببیند چه کسی این سوال تخصصی را مطرح کرده و بعد خطاب به آن مددجو گفت «تو کلاست خیلی بالاست». یکی از مسئولان کانون گفت که این مددجو خودش هکر بوده و حتی آموزشگاه داشته است. بطحایی نیز سری تکان داد و گفت پس با اینترنت اشیاء آشنایی داره.

پس از بازدید وزیر آموزش و پرورش از مدرسه مددجویان و کارگاه های آموزشی و هنری کانون اصلاح و تربیت، نوبت به زورخانه رسید که حال و هوای دیگری در محل ورزش مددجویان حاکم بود. به محض ورود وزیر آموزش و پرورش و هیات همراه، پهلوان نظری که مشغول آموزش به شاگردان خود بود، به یمن ورود میهمانان همه شاگردان را به خط کرد و یک صلوات از آنان گرفت و پس از ارائه گزارش یک دقیقه ای رو به اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندان ها کرد و گفت « دوست دارم با تاسیس زورخانه کانون، یک یادگاری از خودتان به جا بگذارید» و جهانگیر هم وعده داد که در سال 98 یک زورخانه برای آنان آماده کند.
این مددجویان هفته ای دو جلسه به ورزش باستانی می پردازند. البته حضور این ورزشکاران به صورت شناور است. چون می آیند و بعد از مدتی می روند. برخی سه سال اینجا هستند و بعضی هم شش ماه بیشتر مهمان نیستند. این پاسخ پهلوان نظری به سوال وزیر آموزش و پرورش بود که در ادامه از یک مددجو خواست تا هنر و قدرت خود را با کباده به نمایش بگذارد. البته نظری هم با دیدن کباده این مددجو گفت که او نیز هوس کباده کرده و قدرت خود را به رخ کباده کشید. او به بطحایی گفت که مددجویان دوست دارند یک عکس یادگاری با وزیر داشته باشند و بطحایی هم با روی باز به درخواست آنان پاسخ داد.

آخرین بخش از برنامه نوروزی وزیر آموزش و پرورش در کانون اصلاح و تربیت حضور در تماشاخانه باران یا سینمای کانون بود تا به همراه مددجویان به تماشای هشتاد و نهمین شهرآورد پایتخت بنشیند و با پایان یافتن نیمه اول بازی فوتبال استقلال و پرسپولیس با کف و سوت مددجویان از سالن سینما خارج شد.
گاهی صدای تخمه شکستن های مددجویان هنگام تماشای فوتبال میان تشویق های تیم های مورد علاقه شان گم می شد. در دقیقه 22 که دروازه استقلال باز شد هیجان و شادی طرفداران تیم پرسپولیس در کف و سوت جلوه گر شد. طرفداران تیم استقلال منتظر جبران این صحنه و باز شدن دروازه پرسپولیس بودند که تا پایان بازی چنین صحنه ای بر روی پرده سینمای کانون و زمین بازی فوتبال تحقق نیافت و حسرت یک یا چند گل دیگر را در این فصل بهاری بر دل های طرفدارانش گذاشت.
کانون اصلاح و تربیت تهران در سال 1347 در وسعت40 هزار متر مربع تاسیس شد. ظرفیت اسمی آن 350 نفر است. بر اساس قانون دادگاه اطفال مصوب 1338 نگهداری اطفال و نوجوانان بزهکار کمتر از 18 سال با هدف اصلاح و تربیت و آموزش در این کانون صورت می گیرد.

علی شمس، رئیس کانون اصلاح و تربیت با بیان تاریخچه ای از روند تشکیل این کانون به خبرنگار ایرنا گفت که جداسازی نوجوانان معارض قانون از مجرمان بزرگسال و تامین شرایط برای تداوم و تکمیل آموزش کلاسی در مقاطع مختلف تحصیلی از مهمترین دلایل ایجاد کانون اصلاح و تربیت است.
آموزش مهارت های فنی و حرفه ای، آماده سازی برای اشتغال پس از آزادی و ترخیص، آموزش مهارت های فردی و اجتماعی برای تقویت حس مسئولیت پذیری و همچنین اعتماد به نفس برای بازگشت شرافتمندانه به جامعه از دیگر اهداف این کانون است که شمس به آن اشاره کرد.
شمس از امکانات کانون اصلاح و تربیت تهران هم سخن گفت که چگونه مددجویان در دو بخش دختران و پسران نگهداری می شوند و خوابگاه و محل اسکانشان یا کارگاه های فنی و حرفه ای یا مدرسه آنان همانند سایر مدارس آموزش و پرورش است و 16 نفر از مدیر و معلمان در قالب کادر آموزش و پرورش اشتغال به کار دارند.
سالن ورزشگاه سرپوشیده، استخر سرپوشیده به همراه سونا و جکوزی، سالن سینما و آمفی تئاتر و حتی حسینیه از دیگر بخش های کانون است و کلاس های دینی و مراسم هایی نیز در مناسبت های مذهبی برای مددجویان برگزار می شود

شمس به اصل 30 قانون اساسی استناد کرد که هیچ مساله ای نباید مانع تحصیل کودکان شود؛ به ویژه کسانی که به کانون اصلاح و تربیت می آیند. بر همین اساس آموزش های رسمی در مقطع دبیرستان و هنرستان برپاست و از نهضت سوادآموزی گرفته تا دیپلم و فراتر از آن در این کانون وجود دارد.

رئیس کانون اصلاح و تربیت تهران گفت: در بخش هنرستان رشته های برق ساختمان، مکانیک خودرو و کامپیوتر برای مددجویان برگزار می شود و در بخش فنی و حرفه ای نیز کارگاه های نجاری، معرق، آرایشگری، نگارگری، جوش پرس و کارهای گلخانه ای برای پسران و دختران زیر نظر سازمان فنی و حرفه ای تشکیل می شود. در مدارکی که به مددجویان داده می شود، نامی از زندان و کانون قید نمی شود و مددجویان پس از آزادی می توانند اشتغال داشته باشند و حتی با این مدارک وام بگیرند.
شمس از فوق برنامه های کانون مانند آموزش قرآن، حفظ و روخوانی و کلاس های مهارت های زندگی برای مددجویان گفت و اضافه کرد که مددجویان از صبح تا چهار بعداز ظهر درگیر مسائل آموزشی و ورزشی هستند، به گونه ای که در پایان کار فقط به دنبال رختخواب می گردند تا استراحت کنند.
وی که از بهمن سال 97 مدیریت کانون را به دست گرفته، گفت که گاهی با برگزاری مناسبت های مختلف، شخصیت ها، هنرمندان و ورزشکاران را دعوت می کنند تا مقدمات آزادی مددجویان را فراهم کنند و این گونه بود که از دهه فجر تا عید با کمک نیکوکاران توانستند 130 میلیون تومان جمع آوری کرده و 12 زندانی را که بدهی و دیه داشتند آزاد کنند.

شمس به ابعاد جهانی کانون اصلاح و تربیت هم اشاره ای کرد که چگونه در بازیدهای بین المللی توسط دیده بانان حقوق بشر، آنان را به تحسین واداشته و و اخیرا نیز در ژنو که با حضور مسئولان قضایی برگزار شده، از عملکرد این کانون تعریف کرده اند.
وی معتقد استک کانون اصلاح و تربیت باید الگویی برای رفتار با کودکان محروم از آزادی باشد. این کانون فقط مربوط به تهران نیست و مددجویان بعضی شهرها از استان های البرز و سمنان که کانون ندارند، به این کانون می آیند. البته پای اتباع خارجی نیز به این کانون باز شده است.
رئیس کانون اصلاح و تربیت درباره شرایط حضور نوجوانان بزهکار در این کانون گفت: اگر جرمشان درجه یک یعنی متهم به قتل یا سرقت مسلحانه باشند تا پنج سال اینجا می مانند. سپس تعیین تکلیف می شوند و با توجه به اصلاحیه قانون آیین دادرسی کیفری در سال 92، اگر یک نوجوان 17 ساله به قتل متهم شود، تا چهار سال در کانون می ماند اما گاهی مددجویان را تا 23 سالگی نگهداری می کنیم.

با غروب آفتاب دهمین روز فروردین، هشتاد و نهمین شهرآورد پایتخت به پایان رسید و بازدید نوروزی وزیر آموزش و پرورش از کانون اصلاح و تربیت نیز تمام شد. در خیابان های تهران، آن هم در هوای گرگ و میش غروب، خودروهایی با پارچه های قرمز و آبی و جوانانی با شور و نشاط خودنمایی می کنند که از ورزشگاه آزادی راهی خانه های هستند.

 

 

 

 

منبع: ایرنا