نشر کودک یا سرزمین جنگی غول‌ها؟

به گزارش کودک پرس ، بدون شک برگشتن از شهر آفتاب برای ناشران کودک نتیجه‌ بهتری دارد و این را در گفت و گو با اکثر ناشران می‌شود دید. گر چه سه تکه شدن بخش‌های کودک در نمایشگاه امسال باعث سردرگمی مراجعه کننده‌ها شده و پیوستگی بخش کودک را کم کرده است اما این نقص قابل تحمل تر از شرایط دو سال حضور در شهر آفتاب برای ناشران کودک است.

در یک سال گذشته اتفاقات زیادی در نشر کودک نمی‌شود دید، مثل خیلی از سال‌های دیگر. وضعیت در بیرون (بین مخاطبان) همان بود که هست اما در درون نشر کودک یک رقابت سنگینی برقرار است رقابتی که در بخش‌های دیگر نشر کشور شبیه اش را الان نمی‌بینیم اما قبلترها در بخش آموزشی (کمک آموزشی) شاهدش بودیم. گویا حالا آن حس و حال دوران کمک آموزشی به نشر کودک سرازیر شده است. رقابت نفسگیر در برابر رقبا. این وضعیت شبیه چاقی موضعی است، از شکم حرکت کرده و حالا به صورت و گونه‌ها فشار می‌آورد. چربی خون نشر کودک را افزایش می‌دهد اما باعث بهبود وضعیت کتاب کودک در کشور نمی‌شود.

این رویکرد در نشر دانشگاهی و نشر کمک آموزشی می‌توانست به گسترش بازار کمک کند چرا که در نشر کمک آموزشی برند باعث فروش و درآمد است اما در نشر کودک محتوا است که حرف اول و آخر را می‌زند. برای همین رفتارها شبه کمک آموزشی در نشر کودک و نشر عمومی باعث گسترش بازار نمی‌شود.
در دو سال گذشته رقابت ناشران کودک با هم نه بر سر گسترش بازار بلکه بر سر موقعیت‌های موجود باعث اصطکاک بیشتر بین آن‌ها می‌شود. (که مدتهاست شده است) هر کسی به شکلی خودش را مدعی می‌داند؛ یکی مدعی قدمت فعالیت و یکی مدعی تازگی و نوآوری است.

عده‌ای از ناشران کهنه کار نشر کودک حق بزرگی و قدمت و تجربه برای خود قائل هستند و ناشران تازه وارد و جوان هم حق ایده پردازی و جوانگرایی برای خود قائلند.

سؤالی که در ابتدا می‌شود طرح کرد این است که این رقابت شدید بر سر چیست؟ 
گردش مالی نشر کودک در ایران زیر 170 میلیارد تومان است و سود حاصله در این میان حداکثر 20 درصد این مبلغ یعنی 34 میلیارد تومان است.
این عدد با گردش مالی نشر کمک آموزشی بسیار تفاوت دارد چرا که در آن حوزه با عددهای چند برابر این مواجه هستیم.
مدتی قبل تعدادی از ناشران کمک آموزشی به حوزه کودک علاقه مند و وارد این عرصه شدند. این ورود با نقدهای مختلفی همراه بود؛ عده‌ای گفتند این‌ها نشر کودک را خراب خواهند کرد و عده‌ای گفتند باعث گسترش بازار و رشد نشر کودک خواهند شد.

اینکه نیت این ناشران چیست در اینجا قابل تحلیل نیست. ولی اینکه فکر کنیم نیت هر کسی که وارد نشر می‌شود دقیقاً خود نشر کتاب است کمی ساده لوحانه به نظر می رسد. همان‌طور که دوازده هزار مجوز نشر صادر شده است اما فقط دو هزار ناشر فعال است اما باقی کسانی که از مجوز نشر گرفته‌اند از مواهب این مجوز مثل معافیت‌های مالیاتی استفاده می‌کنند.
در واقع کارکرد نشر در ایران الزاماً نشر کتاب نیست بلکه کارکردهای مختلفی دارد که باید در جای دیگر به آن پرداخت.
اکنون سه سال از ورود ناشران کمک آموزشی به نشر کودک می‌گذرد و چیزی که به عنوان یک شخص ناظر و فعال در این عرصه می‌بینم این است که

* ورود ناشران کمک آموزشی باعث جنب و جوش در ناشران قدیمی حوزه نشر کودک شده است اما گسترش بازار نشر کودک را به دنبال نداشته، تیراژ کتاب‌ها رشد خاصی نکرده و دسترسی مردم ایران به کتاب کودک بهتر از قبل نشده است.

* رفتارها و عرفها در نشر کودک به چالش کشیده شده است. ناشران کمک آموزشی با عادتهایشان در حوزه کمک آموزشی در اینجا هم فعالیت می‌کنند. از هر ابزاری که صلاح می‌دانند استفاده می‌کنند و البته تجربه‌هایی در حوزه کمک آموزشی دارند که آن تجربه‌ها را وارد نشر کودک هم کرده‌اند که همه‌ آن تجربه‌ها الزاماً روش‌های خوبی نیستند.
* جمع ناشران کودک تا قبل از این تقسیم می‌شد به اعضای انجمن و غیر انجمنی‌ها، حالا تقسیم می‌شود به اعضا انجمن و غیر انجمنی‌ها و ضد انجمنی‌ها. چون آن‌طور که معلوم است نقاط مشترک ناشران کمک آموزشی باعث شده که در نشر کودک تشکل خودشان را بسازند و قواعد خودشان را حاکم کنند و به صورت جمعی دست به رقابت بزنند و البته پایه این تشکل هم رقابت و مچ اندازی با تشکل موجود است نه ایده‌ تازه‌ای در نشر کتاب کودک.

* برای اولین بار پول از حوزه‌ دیگری وارد فعالیت‌های نشر کودک شده است. حمایت مالی بازار کمک آموزشی به این رقابت کاذب خیلی کمک می‌کند. این ورود پول خیلی بهتر بود که به گسترش بازار کمک می‌کرد نه به سهم خواهی از بازار موجود.
* یارکشی‌ها در نشر کودک مثل قدیم یواشکی نیست بلکه علنی شده است. نقش تعیین کننده مسئولین رده پایین و رده متوسط ارشاد هم که در این میان کم نیست وقتی پول نقش پر رنگی در معادله‌ها داشته باشد، می‌شود روی آدم‌ها تأثیر گذاشت. حداقل با پول می‌شود به فهم بهتر آدم‌ها نسبت به شرایط کمک کرد و آن‌ها را وادار کرد که یک طرف را انتخاب کنند.

* تا مدتی قبل که می‌شنیدم فلان کارمند یا همکار قدیمی فلان ناشر به اردوی طرف مقابل کوچ کرده تعجب می‌کردم، حالا دیگر تعجب نمی‌کنم. به هر حال بازی خسارت دارد. درست شبیه فوتبال، هر کسی که پول بهتری بدهد بازیکن‌ها در تیم او بازی می‌کنند. بسیاری از فعالان نشر کودک مثل مدیران هنری و نویسندگان و تصویرگران در فضای ناشران کهنه کار رشد کرده‌اند اما حالا بنا به اقتضائات اقتصادی جذب تیم تازه از راه رسیده می‌شوند.

* در هر عرصه‌ای عده‌ای غول هستند و عده‌ای هم تمایل دارند که غول شوند. من اعتقاد دارم که برای غول شدن دو راه هست؛ یا باید خوب تلاش کرد و رشد کرد تا غول شد یا هم باید با غول‌ها در افتاد و شکستشان داد ولی برای شکست دادن غول‌ها و مچ اندازی با غول‌ها هم باید قواعدی باشد. اگر بی قاعده بجنگیم هیچ غولی نمی‌ماند و بازار موجود از بین می‌رود، در واقع رقابت بدون قاعده باعث نابودی بازار می‌شود نه رشد بازار. متأسفانه ما شاهد رقابت‌های بدون قاعده هستیم.

* نشر کودک ایران هنوز بیشتر حوزه‌هایش فعال نشده است و ظرفیت گردش مالی بسیار بیشتری از 170 میلیارد تومان موجود را دارد. به فعالان این عرصه پیشنهاد می‌کنم به جای رقابت کاذب به فکر گسترش این بازار باشند. بازار نشر کودک ایران گنجایش چند غول نشر را دارد و همچنین گنجایش تولید و عرصه تا چند برابر ظرفیت موجود را هم دارد. پس به جای رقابت بیهوده بر سر بخشی از این 170 میلیارد تومان (در واقع 30 میلیارد تومان خالص ) به فکر افزایش این عدد با فعال کردن بخش‌های خاموش این بازار باشند.
* به هر کودک ایرانی در سال فقط یک کتاب کودک می‌رسد و سرانه‌ مطالعه کودکان ایرانی زیر 5 دقیقه است. برای افزایش این سرانه و تولید و فروش بیشتر کتاب به کودکان ایرانی به انگیزه‌ای بیشتر از رقابت‌های کاذب موجود نیاز است.
نیاز به همت و تلاش و همکاری همه‌ فعالان نشر کودک با هم دارد. آینده‌ کودکان ما با فضای حاکم موجود بر نشر کودک ما تأمین نمی‌شود.

* به مسئولین دولتی توصیه می‌کنم به این رقابت کاذب دامن نزنند و برای نشر کودک ایران با کمک فعالان این عرصه استراتژی تدوین کنند. هدف را این بگذارند که در دو سال آینده سرانه‌ مطالعه کودکان ایرانی را 50 درصد افزایش بدهند.

 

 

 

منبع: ایرنا