مطالبه‌ی تحقق شهر دوستدار کودک یک بحث وارداتی نیست

به گزارش کودک پرس ،مادر از آشپزخانه خارج شد و به سمت پسر بچه که در حال نق نق کردن بود رفت: « اگر حوصله ات سر رفته چرا از خانه بیرون نمیروی تا با دوستانت بازی کنی؟» منظورش از دوستان تنها پسر بچه‌ی دیگر آپارتمان بود! پسر بچه با اینکه تمایلی نداشت دمپایی هایش را پوشید و از خانه خارج شد، زن از پشت پنجره به بیرون نگاه می‌کرد تا پسرک به حیاط آپارتمان برسد از پنجره به او گفت: «زیاد از خانه دور نشو» پسر بچه با دست علامت تایید نشان داد و وارد خیابان شد و دیگر دیده نشد. زمین بازی یا پارکی در نزدیکی خانه نبود و نمی‌توانست نگران بیرون رفتن بچه نباشد. ساعتی بعد زن در کوچه‌های مجاور به دنبال پسرک می‌گشت و او را دید؛ درحالی که در پیاده رو روی سنگی نشسته بود و به خیابان نگاه می‌کرد و ماشین هایی که رد می‌شدند. چند پسر نوجوان نیز کنار موتورسیکلت خود گوشه خیابان نشسته بودند و در حال سیگار کشیدن باهم پچ پچ می‌کردند. زن نگران شد و به بچه گفت: «بیا برگردیم خانه».

طی دهه‌های گذشته ساختار مناطق مسکونی شهر‌ها تغییر کرده است و کمتر می‌بینیم که کودکان مشغول بازی کردن در محله باشند. سال‌های شیوع بیماری کرونا نیز برای کودکانِ در آستانه نوجوانی محدودیت‌های بیشتری را به وجود آورده است و بیش از پیش آن‌ها ناچار به ماندن در خانه شده‌اند. این درحالی ست که مسئولیت کامل تحصیلی و تفریحی کودکان به عهده‌ی مادران گذاشته شده است و مادران نیز از سویی از حضور تمام وقت کودکان در خانه شاکی هستند و از سوی دیگر به خاطر ناامنی‌های اجتماعی، حاضر به فرستادن بچه‌ها به بیرون از خانه نیستند. حتی گاهی ما برای توسعه‌ی مادی به کلی توسعه‌ی انسانی را که کودکان نیزشامل آن هستند فراموش کرده‌ایم و اینچنین جایی برای این قشر در شهر باقی نمانده است.

تاریخچه‌ی مطرح شدن شهر دوستدار کودک در ایران
دکتر مریم اسماعیلی فرد، استاد دانشگاه و مدیرکل امور بانوان و خانواده استان البرز،در گفت و گویی به بررسی اسناد مرتبط با ایجاد شهر دوستدار کودک پرداخت. وی در ابتدا پیرامون تاریخچه‌ی شهر دوستدار کودک بیان می‌کند: «در سال ۱۳۷۲ جمهوری اسلامی ایران به کنواسیون حقوق کودک ملحق میشود. این کنواسیون در بند ۱ ماده ۳۱ بیان میکند که حکومت‌ها حق کودک را برای داشتن بازی و سرگرمی و آسایش و استراحت به رسمیت بشناسند؛ و کودک می‌تواند به طور فعال و آزادانه در همه امور فرهنگی و هنری در خور سن خویش شرکت داشته باشد. در سال ۱۳۷۹ شورای عالی استان‌ها به موجب یک ماده وارده به شورای اسلامی شهر‌ها پیشنهاد می‌کند که شهر‌ها را در زمینه تحقق شهر دوستدار کودک به اقدامات لازمی موظف کنند. در این پیشنهاد عنوان می‌شود که این طرح‌ها در بخش شهرسازی و معماری با پیگیری، تدوین و تصویب قوانین لازم از سوی دستگاه‌های مختلف برای تامین فضای مناسب بازی کودکان در مجتمع‌های مسکونی نوساز و در حال ساخت دنبال شود. در سپتامبر سال ۲۰۰۰ میلادی دبیرخانه‌ی جهانی شهر‌های دوستدار کودک ایجاد می‌شود؛ برای آنکه بتواند از ایجاد شهر‌های دوستدار کودک حمایت کند و مرجعی برای این موضوع باشد.»

مطالبه‌ی تحقق شهر دوستدار کودک یک بحث وارداتی نیست
به جهت اینکه طی سال‌های گذشته همواره برخی حساسیت‌ها از سوی نخبگان نسبت به اسناد وارداتی وجود داشته است و هراس نسبت به اینکه این اسناد و کنواسیون‌های جهانی با فرهنگ بومی ایران همخوانی نداشته باشند گاهی توجه به نیاز‌های کودکان نیز در سایه‌ی این جدال به فراموشی سپرده شده است در حالی که به عقیده‌ی فعالان حقوق کودک این موضوع با فرهنگ دینی و ملی ایرانیان غریبه نیست. مریم اسماعیلی فرد در این رابطه توضیح می‌دهد: «مباحث مربوط به حقوق کودک ریشه‌هایی در خارج از سرزمین ما داشته است، اما اگر ما بخواهیم بنیادی‌تر به این موضوع نگاه کنیم، توجه به کودکان و حقوق کودکان در آموزه‌های دینی ما بسیار دیرپا بوده است؛ حتی زمانی که این موضوع در سایر جوامع خیلی مورد توجه قرار نمی‌گرفته است. از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که “از ما نیست کسی که به خردسالان رحم نکند” و یک سری از حقوق را دین اسلام برای کودکان لحاظ کرده است از جمله انتخاب نام نیکو، تامین خوراک و تغذیه مناسب برای کودک، حق تحصیل که از جمله حقوق فرزند بر پدر آموزش نوشتن است، حق بازی و تفریح که در اسلام یکی از نکات کلیدی است که از امام صادق (ع) نقل شده است که کودک هفت سال اول زندگی باید آزادانه بازی کند و جنبش بدنی داشته باشد، پرهیز از اعمال خشونت جسمی و روحی به کودک در اسلام مورد توجه قرار گرفته است. مثلا از پیامبر اکرم نقل شده خداوند به هیچ چیز خشم نمی‌گیرد آنچنان که به خاطر زنان و کودکان خشم می‌گیرد. این‌ها مباحثی است که باید به آن‌ها توجه داشت، بنابراین بحث شهر دوستدار کودک چیزی نیست که ما نتوانیم ریشه‌های آن را در فرهنگ و دین ببینیم و در واقع این یک بحث وارداتی نیست.»

پیوند خوردن پروژه شهر دوستدار کودک با پروژه جوانی جمعیت
اسماعیلی فرد، استاد سیاستگذاری عمومی دانشگاه آزاد اسلامی، در رابطه با وظایف مشترک مدیریت شهری و خانواده برای محافظت از کودکان می‌گوید: «فرزند آوری به لحاظ بیولوژیک وظیفه زنان است، اما فرزند پروری وظیفه والدین و جامعه است. در این چارچوب اگر می‌خواهیم به دنبال سیاست‌های تشویق فرزند آوری باشیم لازم است جامعه اعم از دولت، شهرداری، مدارس و … وظایف خود را در راستای فرزند پروری به درستی انجام دهند. به این ترتیب لازم است شهر‌ها برای کودکان مناسب سازی شوند تا والدین نسبت به فرزند آوری تشویق شوند و بتوانند نیاز‌های کودک خود را در شهر تامین کنند.»

وی با اشاره به قانون جوانی جمعیت مطرح می‌کند: «در قانون جوانی جمعیت، ماده ۲۲ مرتبط با شهر دوستدار کودک است. در ماده ۲۲ آمده است که کلیه دستگاه‌های مذکور در ماده ۲۹ برنامه ششم توسعه از جمله شرکت‌ها و سازمان‌هایی که شمول قانون بر آن‌ها مستلزم ذکر نام است؛ موظف هستند پس از ۶ ماه از ابلاغ قانون به منظور تکریم و حفظ مادر و کودک طراحی، احداث و تجهیز ساختمان‌ها را انجام دهند. به گونه‌ای که فضا‌های مناسبی جهت رفع نیاز نوزادان، کودکان و مادران باردار جهت استراحت و شیردهی و نگهداری کودکان، نظیر اتاق مادر و کودک ایجاد شود. یعنی ظرفیت‌هایی در آن وجود دارد که بحث فضا‌های مناسب مادر و کودک در کلیه اماکن ایجاد شود. علاوه بر این؛ موضوع ایجاد مهدکودک در دستگاه‌ها ذکر شده است. در تبصره ۳ ماده ۲۲ کلیه دستگاه‌ها ملزم هستند با خرید خدمات یا با مشارکت بخش خصوصی نسبت به ایجاد مهدکودک برای فرزندان مادران شاغل در همان دستگاه اقدام کنند. در ماده ۲۳ نیز به حمایت از کودکان شیرخوارگاه، کودکان بی سرپرست و کودکان کار و خیابان اشاره شده است و موضوع مهمی است که باید به این کودکان کار و خیابان توجه کرد؛ زیرا حقوق کودکان فقط شامل کودکان فاقد نیاز‌های خاص نیست.»

نمونه‌هایی از شهر مناسب کودکان در ایران
درباره ویژگی‌های شهر دوستدار کودک یک چک لیست ۱۲ موردی وجود دارد. اهم موضوعات این لیست مربوط به مشارکت کودک در اجتماع و ارائه نظراتش پیرامون شهر، ایمنی روحی و جسمی و در دسترس داشتن محیط مناسب برای بازی و فعالیت‌های اجتماعی است؛ و به فراخور این استاندارد‌ها نمونه‌هایی از شهر دوستدار کودک در ایران و کشور‌های جهان ایجاد شده است. اسماعیلی‌فرد در ادامه‌ی گفتگو درباره‌ی نمونه‌های موفق شهر دوستدار کودک در ایران و جهان می‌گوید: «درباره شهر دوستدار کودک تجربیات موفق جهانی مربوط به اسپانیا، اتریش، هلند، انگلیس، ایرلند، کانادا، استرالیا وجود دارد و در کشور ما در شهر‌های تهران، اصفهان و بم ما تجاربی را در مورد شهر دوستدار کودک سراغ داریم. در تهران برای مسئله شهر دوستدار کودک در مصوبه سال ۱۳۸۸ شورای اسلامی شهر تهران به موارد متعددی اشاره شده است از جمله: بحث استاندارد سازی مبلمان شهری با نیاز‌های خاص کودکان برای ورزش و تفریح و بازی، استاندارد سازی معماری مدارس، اجرای پروژه راه‌های امن به مدرسه، ایمن سازی پیاده رو‌های شهری برای مادر و کودک، الزام استفاده از صندلی کودک در وسایل حمل و نقل عمومی، ایجاد مراکز شیردهی و نظافتی کودک در مراکز تفریحی و حمل و نقل شهری یا همان اتاق مادر و کودک، اختصاص بخشی از فعالیت همه فرهنگ سرا‌ها به برنامه‌های کودکان، ارائه خدماتی ویژه کودکان در معرض آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی، تامین فضای مناسب بازی کودک در مجتمع‌های مسکونی و همکاری با سازمان‌های مردم نهاد در موضوع حقوق کودک. مصوبه یاد شده یک تبصره ۴ دارد با این مضمون که شهرداری تهران اعتبارات مورد نیاز اجرای این مصوبه را در ردیف‌های مربوطه در بودجه سنواتی پیشبینی و لحاظ کند. حالا در راستای همین مصوبه شهرداری تهران برخی اقدامات را انجام داد از جمله کانون‌های کودک در سرا‌های محله، اتاق مادر و کودک در مترو. بحث‌هایی مثل محله دوست دار کودک نیز مطرح شد و برای مثال محله ۷، ۲، ۸، ۲۲ و محله ۱۸ انتخاب شدند؛ برای آن‌ها برنامه عملیاتی تعریف شد و پروسه سه ساله در نظر گرفتند که برنامه‌های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را اجرا کنند. در کوتاه مدت اصلاحات هندسی در پارک‌ها و ایمن کردن پیاده رو‌ها و در میان مدت بازسازی یک سری از فضا‌ها در نظر گرفته شد. یک سری از فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی نیز در بازه بلند مدت در نظر گرفته شد.»

اسماعیلی فرد در ادامه با اشاره به تجربیات شهر اصفهان می‌گوید: «در اصفهان نیز در سال ۹۷ معاونت معماری و شهرسازی اصفهان برنامه اجرایی شهر دوستدار کودک را تعریف کرد و در این شهر یک سری اقدامات اجرایی در سال‌های ۹۸، ۹۹ و ۱۴۰۰ انجام شد. اصفهان برای شهر دوستدار کودک شاخص‌های ارزیابی مشخصی نیز دارد، همچنین یک چشم انداز شهر دوستدار کودک مشخص کرده‌اند که در بخشی از این چشم انداز بیان می‌شود که کودکان در این شهر ارزشمند و محترم تلقی شده و با آن‌ها مشورت می‌شود و زمینه شکوفایی استعداد آنان فراهم است. ده هدف کلان نیز دارند از جمله توجه به کودکان دارای معلولیت و شرایط خاص، زیرا ما نیاز‌های مختلف کودکان را باید در نظر بگیریم و کودکانی که دارای معلولیت و نیاز‌های خاص هستند نیز باید در شهر دوستدار کودک مورد توجه قرار بگیرند.»
شایان ذکر است که شهر اصفهان به خاطر تشکیل شورای مشورتی نوجوانان، اجرای برنامه‌های فرهنگی و ایجاد فضا‌های بازی متنوع برای کودکان احتمالا به عنوان نماینده‌ی ایران برای گرفتن نشان جهانی شهر دوستدار کودک به عنوان کاندیدا معرفی شود.

شهر کوچکی که مردم آن را برای کودکان تجهیز کردند
شاید یکی از بزرگ‌ترین موانع رسیدگی به مطالبه‌ای از جنس مطالبه حقوق کودک که مربوط به قشری فاقد نماینده است، بحث بودجه و امکانات مالی باشد و در تمام نقاط ایران نیز به دلیل عدم رواج گفتمان احقاق حقوق کودکان سازمان‌های مردم نهاد و خیرین تمایلی برای پرداختن به این موضوع نداشته باشند. اما شهر «اوز» یک استثنا است. مریم اسماعیلی، هیئت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، پیرامون این موضوع می‌گوید: «شهر کوچکی نیز در نمونه‌های ایران وجود دارد به نام «اوز» در جنوب استان فارس که از طرف یونسکو به عنوان یکی از ۳۰۰۰ هزار شهرک و شهر جهان به عنوان مکانی امن برای کودکان نامگذاری شده است. تلاش‌هایی برای ارتقای سطح تحصیلات زنان در این شهر انجام شده و به عنوان اولین شهر دوستدار کودک ایران در سال ۸۹ توسط یکی از موسسه‌های تحقیقاتی یونیسف معرفی شده است. فعالیت‌های شهر اوز در زمینه حقوق کودکان در دو دسته عمرانی و فرهنگی انجام شده است؛ مثلا یک بوستان ۵۰۰۰ متری را بازسازی کرده‌اند و زمین‌های ورزش فوتبال، بسکتبال و دوچرخه سواری ایجاد شده است. پیاده رو‌ها برای کودکان، مادران و حتی زنان باردار مناسب سازی شده است و نکته جالبی که وجود دارد این است که عمده‌ی این کار‌ها توسط خیرین و با کمترین دخالت بخش‌های دولتی رخ داده است.»
گفتنی است سایر شهر‌های ایران نیز بدون صرف بودجه‌ی کلان برای ایجاد پروژه‌های کودک محور با اقداماتی نظیر پیاده مداری در این مسیر حرکت کرده‌اند. برای مثال شهرداری سمنان برنامه‌ای را با هدف ایجاد پیاده رو‌های ایمن و عریض در مناطق مسکونی و تجاری آغاز و پیگیری کرده است. نتیجه‌ی این برنامه کاهش پهنه‌ی تردد وسایل نقلیه است. این برنامه فضای شهری را برای تردد کودکان و نوجوانان که فاقد وسایل موتوری هستند مناسب سازی می‌کند و دامنه‌ی تحرک آن‌ها را در فضای خارج از منزل افزایش می‌دهد.

اسناد فاقد گفتمان کاری از پیش نمی‌برند
همانگونه که پیشتر بیان شد اسناد متعدد و وظایف بسیاری در رابطه با احقاق حقوق کودکان در نظر گرفته شده است، اما مردم شاهد هستند که این وظایف فقط روی کاغذ بوده است و بسیاری از آن‌ها اجرایی نشده است. دکتر اسماعیلی فرد با اشاره به این موضوع ادامه می‌دهد:« اسنادی که توسط شهرداری پایتخت تدوین شده است در صورت اینکه به لحاظ برنامه و بودجه نقش بالادستی آن‌ها لحاظ شود می‌تواند شتاب دهنده حرکت مجموعه‌ها باشد، اما نکته‌ای را که باید به آن توجه کرد این است که کودکان کسانی هستند که خودشان نمیتوانند صدایشان را به نهاد‌های سیاستگذار برسانند و ممکن است که در هجوم مطالباتی که اقشار مختلف جامعه ارائه می‌کنند، کودکان صدایشان کمتر شنیده شود؛ اینجاست که وجود مراکز مردم نهاد که مطالبات کودکان را در نهاد‌های سیاست گذار مطرح کنند میتواند منجر به این شود که در تخصیص اعتبارات سند‌های مرتبط شهر دوستدار کودک هم مورد توجه قرار بگیرد. در غیر این صورت ممکن است که در شرایط اعتبارات محدود و مطالبات نامحدود جامعه، کودکان مغفول بمانند. گفتمان سازی پیرامون شهر دوست دار کودک و الزامات آن یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید انجام شود؛ یعنی اساسا این موضوع وارد مطالبات مردم شود که ما شهری میخواهیم که دوستدار کودک و خانواده باشد. به این ترتیب کسانی که در پست‌های سیاست گذاری شهری و مجریان برنامه ریزی شهری هستند این موضوع را در دستور کار قرار می‌دهند. اگر این موضوع به عنوان یک مسئله وارد سیاست گزاری شهری شود آن گاه ممکن است به اجرای برنامه‌های دوست دار کودک منجر شود. اما اکنون در هیچ کدام از شهر‌های ایران به عنوان یک موضوع کلیدی وارد دستور کار نشده است. یکی از نمود‌های آن این است که اگر برنامه‌های کاندیدا‌های شورای اسلامی شهر و روستا را مشاهده کنیم به ندرت می‌توانیم حتی در قالب لفظ مسائلی مثل کودک و مسئله کودکی را در شعار‌ها و برنامه هایشان ببینیم و طبیعی است وقتی در مصادر قرار می‌گیرند کمتر به این موضوع توجه می‌کنند.»

کودکان امروز تمام مدت در آپارتمان یا حتی خانه‌ی ویلایی محصور هستند. آن‌ها اجازه‌ی بیرون رفتن ندارند یا اینکه جذابیتی بیرون از خانه آنان را جذب نمی‌کند. آنگاه این پیام صادر می‌شود که کودک یک شهروند دوست نداشتنی است. شهروندی که مشقت تامین نیاز‌های طبیعی او والدین را از داشتن فرزندانِ بیشتر منصرف می‌کند؛ در حالی که هر روزه شعار‌های بسیاری درباره‌ی فرزندآوری شنیده می‌شود. مسئولین می‌گویند برای فرزندآوری باید مردم را اقناع کرد؛ درحالی که حاضر به صرف امکانات مادی برای تامین نیاز‌های کودکان نیستند. از سوی دیگر نیز مسئولین به مصوباتی که تصویب کرده‌اند به صورت کامل جامه‌ی عمل نمی‌پوشانند و اگر این اقدامات نیز انجام شود محدود به کلان شهر‌های ایران است. برای مثال هرگز در یک شهرستان کوچک مکانی برای استراحت مادر و کودک یا نوزاد دیده نمی‌شود؛ و عدم الزام تمام شهرداری‌های کشور به مناسب سازی فضای شهری باعث به وجود آمدن سیمای ناعادلانه‌ای، این بار در زمینه‌ی حقوق کودکان شده است. زن جوانی که از بیرون بردن نوزاد یا فرزند خردسال خود هراس دارد چون پیاده رو برای جابه‌جایی کالسکه مناسب نیست، یا سرویس بهداشتی مناسبی در معابر شهری وجود ندارد و یا حتی پس از رسیدن فرزند به دوران دبستان فضای بازی امن و مناسبی برای او وجود ندارد و تمام مسئولیت آن فرزند را باید تنها به دوش بکشد، چگونه می‌تواند به استقبال داشتن فرزندان بیشتر برود.