به گزارش کودک پرس ، این ایده که یک کودک در مورد موقعیتی «احساس مسئولیت» میکند، ذاتی و مادرزادی نیست و به خودی خود اتفاق نمیافتد، بلکه نیاز به آموزش، تعلیم و یادگیری دارد. کودکان بدون هیچ مسئولیتی به دنیا میآیند و هر کاری که انجام میدهند، از روی غریزه است. وقتی گرسنه هستند یا چیزی میخواهند، گریه میکنند و زمانی که باید خودشان را تسکین دهند، به دستشویی میروند. هیچ مسئولیتی در آنجا وجود ندارد؛ همه اینها غریزه و علت و معلول است، بنابراین «مسئولیتپذیری» ذاتی نیست. همچنین چندان سرگرمکننده نیست. بیشتر مسئولیتها برای کودک وقتگیر و خستهکننده هستند. در نتیجه، بچهها به طور طبیعی به دنبال هیجان هستند و سعی میکنند از چیزهای کسلکنندهای مانند: «اتاقت را تمیز کن، تخت خود را مرتب کن و مشقت را بنویس» فرار کنند.
درک کنید که برای یک کودک، نظم و انضباط و پختگی زیادی لازم است تا زمانی که چیزی سرگرمکننده نیست، سر کار بماند. این نیاز به تمرین داشته و مستلزم این است که فرزندتان را به مسئولیتپذیری آموزش دهید و او را در قبال مسئولیتهایش مسئول بدانید. در اینجا هفت نکته وجود دارد که به شما کمک میکند مسئولیتپذیری را به بچهها بیاموزید و آنها را راهنمایی کنید تا بزرگسالانی کارآمد و مستقل باشند.
7 نکته برای شروع
مسئولیتپذیری باید اجرا شود
این در مورد گفتن کلمات نیست، بلکه در مورد واکنش والدین است؛ وقتی که کودک به بهداشت خود رسیدگی نمیکند یا به مدرسه نمیرود یا اتاقش را تمیز نمیکند. به عبارت دیگر، والدین همیشه مسئولیتپذیری را ترویج نمیکنند و نقص در اینجا است. مسئولیتپذیری باید اجرا شود. شما باید بچهها را به خاطر انجام ندادن مسئولیتهای خود مسئول بدانید. بسیاری از والدین یا فرزندان خود را مسئول نمیدانند یا پس از ایجاد مشکل، عواقب آن را دنبال نمیکنند که این موضوع به نوبه خود باعث بیمسئولیتی بیشتر میشود. کودک بار دیگر میآموزد که بهانهها و دروغها و توجیههای او در تلاش برای فرار از مسئولیت خود یا رفتارش، برایش مفید است. او همچنین میآموزد که نیازی نیست خودش چیزهایی به دست آورد و جامعه بهعنوان نماینده والدینش، او را دنبال نمیکند و او پاسخگو نخواهد بود. این درس بدی برای یادگیری است، بنابراین بسیار مهم است که به بچهها یاد بدهید چگونه مسئولیتپذیر باشند، و اگر اینطور نیستند، باید آنها را مسئول بدانید.
آموزش مسئولیتپذیری به فرزندتان را زودتر شروع کنید
تا جایی که میتوانید در زندگی فرزندتان، از او بخواهید مسئولیت چیزهایی را که با آنها درگیر است، بپذیرد. به عنوان مثال، از کودک خود بخواهید قبل از رفتن به رختخواب، اسباببازیهای خود را بردارد. حالا، اگر به دلیل کودکی تمرکزش روی این کار مشکل است، روی زمین بنشینید و آنها را با کمک او بردارید، اما این کار را به تنهایی برای او انجام ندهید. حتی اگر این جمله «من یکی انجام میدهم، سپس تو یکی را انجام بده» باشد، او یاد میگیرد که به مسئولیتهایش رسیدگی کند.
همچنین بهتر است کودک خود را در اوایل زندگی مجبور کنید از ساعت زنگ دار استفاده کند. زنگ هشدار به آنها کمک میکند تا مسئولیت تنظیم زنگ ساعت در شب و سپس بلند شدن و خاموش کردن آن را بیاموزند. در واقع با این کار از کودکی به آنها یاد میدهید که یک انسان مستقل هستند و مسئولیتهایی دارند.
شناسایی مسئولیتها و استفاده از زبان مسئولیتپذیر
وقتی فرزندتان کاری را انجام داد، این جملات را به عنوان مثال به او بگویید:
«چه راه خوبی برای انجام مسئولیت خود پیدا کردی!»، «من از روشی که تو برای انجام این مسئولیت انتخاب کردی، خوشم میآید»، «میدانی، انجام این کار بر عهده تو است و من دوست دارم که این کار را انجام دادی» و «من به تو پاداش میدهم، چون مسئولیت خود را انجام دادی».
به عبارت دیگر، هر چه بیشتر موضوعی را برای فرزند خود روشن کنید، او نسبت به آن هوشیارتر میشود. در واقع برای آنها ضروری است متوجه شوند که برای انجام مسئولیت خود پاداش دریافت میکنند، نه فقط برای دوستداشتنی بودن یا خوشسلیقه بودن. هر چه زودتر پاداش را به مسئولیت مرتبط کنید، این موضوع به وضوح در ذهن فرزندتان تداعی میشود.
برای فرزند خود مثال بزنید
به عنوان یک پدر و مادر، باید مسئولیتهای خود را به طور مداوم انجام دهید و زمانی که انجام میدهید، به او نشان دهید، بنابراین میتوانید بگویید: «مسئولیت من رفتن به سر کار است و من امروز این کار را انجام میدهم».
اگر فرزندتان پرسید کجا میروید، بگویید:
«من به خرید مواد غذایی میروم. این مسئولیت من است».
به عنوان والدین، وقتی به فرزندتان میگویید که قرار است کاری را انجام دهید، انجام آن وظیفه شما است، بنابراین قولهایی ندهید که نمیتوانید به آنها عمل کنید و هنگام انجام مسئولیتها، حتما از زبانی استفاده کنید که این را بیان میکند.
آموزش و مربیگری مسئولیت در قبال فرزندتان
بنشینید و برای بچهها توضیح دهید که مسئولیت چیست. مسئولیتها مانند تعهدات یا قولها هستند کارهایی هستند که باید انجام دهید، کارهایی هستند که مربوط به شغل شما است و موضوعاتی هستند که با مشارکت شما در آنها، دیگران به آنها وابسته بوده و تحت تاثیر شما هستند، بنابراین اگر با اسباببازیهای خود بازی میکنید، این مسئولیت شما است که بعدا آنها را جمع کرده و مرتب نمایید. یا به یک کودک بزرگتر میتوانید بگویید: «اگر برای خود ساندویچ درست میکنید، این مسئولیت شما است که ظروف را در ماشین ظرفشویی قرار دهید».
به فرزند خود آموزش دهید تا به وظایف خود عمل کند. بسیار مهم است که به بچهها به صورت عملی آموزش داده شود و فقط برای آنها سخنرانی نشود.
به همین ترتیب، مهم است که بچهها را در مورد مسئولیتهایشان آموزش دهیم. انتقاد در زندگی جایگاهی دارد، اما در مورد بچهها، آن هم زمانی که شروع به سرزنش کردن آنها در مورد کاری میکنید که درست آموزش داده نشده است، آنها را در حالت تدافعی قرار میدهد
از عواقـــب و پـــاداشهـــا بــرای اجرای مسئولیتپذیری استفاده کنید
مسئولیت باید هم با پاداش و هم با عواقب همراه باشد. به این صورت به فرزندتان بگویید:
«این پاداش تو برای انجام تکالیف مدرسه و خانه است» یا «تو این جایزه را دریافت میکنی، چون ماشین را تمیز کردهای». و به همین ترتیب:
«این عواقب انجام ندادن تکالیفت است» یا «این پیامد انجام ندادن کارهایت در صبح امروز است».
گاهی اوقات برای والدین مفید است که با فرزندان خود بنشینند و فهرستی از جوایز (مثل رفتن به پارک یا پیادهروی) و عواقب (مثل خودداری از وسایل الکترونیکی یا انجام وظایف اضافی) را تهیه کنند.
به فرزندان خود بگویید که چه کار متفاوتی انجام خواهید داد
زمانی که والدین تصمیم میگیرند هنگام صحبت با فرزندان خود از زبان مسئولیتپذیری بیشتری استفاده کنند، باید بنشینند و این واقعیت را به وضوح بیان کنند. در یک موقعیت آرام، به طور جداگانه به فرزندان خود بگویید:
«از این به بعد، شروع میکنم به توضیح اینکه چگونه مسئولیتهایمان را انجام میدهیم. به این ترتیب، تصور واضحتری از تعداد مسئولیتها و چرایی اهمیت انجام آنها خواهید داشت». توضیح دهید که چرا انجام مسئولیتها برای موفقیتشان در زندگی مهم است و افرادی که به مسئولیتهای خود عمل نمیکنند، موفق نیستند.
«موفق نشدن» به چه معنا است؟ خوب، برای بزرگسالان، میتواند به معنای طیف وسیعی از چیزها باشد، اما وقتی با یک نوجوان یا یک کودک راهنمایی صحبت میکنید، موفق نبودن به این معنی است که نمیتواند بیرون برود یا فلان بازی جدید را بخرد. عدم موفقیت به این معنی است که آنها ماشین یا لباسهای زیبای خود را نخواهند داشت. به عبارت دیگر:
«تمام چیزهایی که من به عنوان والد برای شما میخرم، شما باید روزی برای خودتان تهیه کنید و برای انجام این کار، باید بتوانید مانند من مسئولیتها را انجام دهید و اگر به مسئولیتهایم یعنی «رفتن به سر کار و انجام کار خوب» عمل نمیکردم، نمیتوانستم این چیزها را برای شما تهیه کنم». حتما از صحبتهای ساده و مستقیم استفاده کنید.
ارسال دیدگاه