به گزارش کودک پرس ، محمد جهانپا با نمایش «افسانه ماردوش» از تولیدات کانون پرورش فکری استان خراسان رضوی در این دوره حضور داشت و با نامزدی در ۱۰ بخش توانست ۴ جایزه و ۳ لوح تقدیر بهدست آورد و دو لوح تقدیر نیز از استیژ و کانون کودک و نوجوان خانه تئاتر دریافت کرد. «افسانه ماردوش» برنده بهترین نمایش از منظر آرای مردمی در بخش نوجوان و جایزه ویژه نمایشهای دوستدار کودک در بخش نوجوان شد و جوایزی همچون بهترین کارگردانی در بخش نوجوان، بهترین بازیگر مرد، بهترین طراحی صحنه و … را از آن خود کرده است. به همین انگیزه با جهانپا درباره این دوره از جشنواره تئاتر کودک و نوجوان به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
جهانپا در ابتدای سخنان خود با اشاره به چگونگی برپایی جشنواره بیست و ششم اظهار کرد: امسال جشنواره از لحاظ موارد اجرایی و پشتیبانی همچون سالهای پیشین بود اما نسبت به دورههای گذشته یک مزیت داشت و بخشهای کودک و نوجوان از هم تفکیک و به صورت مستقل داوری شدند. متأسفانه در دو سال گذشته بخش کودک و نوجوان با هم داوری میشدند که طبیعتاً این مسئله از لحاظ فنی ایراد داشت، چراکه اینها دو دنیای متفاوت دارند و فرم اجرا، سلیقه مخاطب و … در تئاتر کودک و نوجوان با یکدیگر فرقهای قابل توجهی دارد بنابراین این تفکیک اتفاق بسیار خوبی بود. از طرفی دیگر سالنهای اجرا مانند سالهای گذشته بخشی از تجهیزات خود را از تهران فراهم کرده بود. البته امیدوارم همدان نسبت به فضای فیزیکی دقت و توجه بیشتری داشته باشد و حداقل هر چندسال یک بار یک سالن جدید به مجموعههایش اضافه کند اما متأسفانه مسئولان نسبت به افزایش تعداد سالنها کمی بیتوجه هستند.
جشنواره همدان تنها ویترین تئاتر کودک و نوجوان است
وی با اشاره به ایجاد فرصت و تمهیداتی که جشنواره برای نمایشهای برگزیده ایجاد میکند، افزود: به نظرم پلاتو و سالنهای همدان همچون بوعلی و آوینی قابل قبولند و نسبت به شهری مانند همدان داشتن همین ۶ ـ۷ سال غنمیت بزرگی است اما نکته اینجاست که اگر این امکان فراهم میشد که گروهها به مدت ده روز در طول سال در شهر اسکان داده شوند و نمایشها برای بچهها اجرا شود، این آثار بیشتر دیده میشد و از طرفی باعث میشد گروهها در همدان اجراهای متفاوتی داشته باشند و در روزهای پایانی و گردهمایی هنرمندان و داوریها شرکت کنند. فکر میکنم در این شرایط فشار کمتری به جشنواره تحمیل میشود و نتیجه آن هم بهتر است.
جهانپا در پاسخ به این پرسش که جایگاه جشنواره پس از بیست و شش دوره برگزاری در تئاتر کودک و نوجوان کجاست، گفت: جشنواره تئاتر همدان تنها ویترین تئاتر کودک و نوجوان است و مزیتش این است که همدانیها این جشنواره را بسیار جدی میگیرند. به گونهای که اگر روزی این جشنواره از همدان به شهر دیگری منتقل شود بعید میدانم بتواند همن اتفاقی را که در همدان افتاد، تجربه کند زیرا این جشنواره در همه سطوح اجرایی در محل فعلی اش جدی گرفته میشود.
وی افزود: به نظرم نکته قابل توجه این است که تعداد زیادی نمایش در بخشهای مختلف به دبیرخانه ارسال میشود و از این تعداد ۷ یا ۸ نمایشنامه مجوز حضور پیدا میکنند و این مسئله نشان دهنده این است که یک فرآیند بسیار طولانی انجام میشود و در این میان هرچقدر رشد مباحث علمی، چاپ مقالات و ترجمههای جدید و برپایی کارگاههای آموزشی بیشتر باشد میتواند بدنه علمی تئاتر کودک و نوجوان را قوت ببخشد. اتفاقاً یکی از مزیتهای جشنواره امسال این بود که پیش از برپایی جشنواره، کارگاههای تخصصی برگزار شد و ارائه مدرک به شرکت کنندگان و هنرمندان هم خیلی برای آنها جذاب بود. در کلیت تئاتر کودک و نوجوان به لحاظ فرم و اجرا بسیار قوی هستیم و اگر بدنه علمی را پختهتر کنیم قطعاً با خلاقیت و استعداد نابی که وجود دارد بعید میدانم مشکل خاصی داشته باشیم.
این کارگردان تأکید کرد: باید قدری بیشتر روی نمایشنامهها هم تمرکز شود. خوشبختانه چند سال است که جشنواره این بخش را جدی گرفته و به صورت مستقل مسابقه برگزار میکند و باعث میشود هنرمندان برای نوشتن متون تازه و خلاق برای اجرا ترغیب شوند و هرچقدر نمایشنامه را در کنار بدنه علمی جدی بگیریم جشنواره سال به سال پویاتر خواهد شد.
پاشنه آشیل جشنواره
وی با اشاره به خروجی این جشنواره در فضای عمومیتئاتر کودک و نوجوان عنوان کرد: به نظرم تنها پاشنه آشیل جشنواره همین است که همه چیز فراموش میشود و میرود تا سال دیگر و جشنوارهای دیگر. به نظرم مشکل بزرگ ما این است که مسئولان فرهنگی و رؤسای ارشاد آیا اصلا تئاتر کودک و نوجوان را جدی میگیرند و اهمیتی برای آن قائل هستند یا خیر؟ این سؤال بسیار مهمیاست. اگر میخواهیم تئاتر کودک و نوجوان را جدی بگیریم باید مسئولان به آن توجه کنند. این تئاتر که برای ما هنرمندان کاملاً جدی است و متولیان فرهنگی باید به آن توجه کنند. متأسفانه مدیران ما در خواب خرگوشی به سر میبرند، در حالی که بزرگترین ابداع بشر در قرن بیستم تئاتر کودک و نوجوان است. این حرف مهمی است چرا که وقتی تئاتر کودک و نوجوان را جدی بگیریم در واقع در حال تربیت نسلی خلاق و پویا برای جامعه هستیم. نسلی که میتواند در مسیر درستی قرار بگیرد و در بزرگسالی بیننده حرفهای تئاتر حرفهای باشد. این در بحث فرهنگ ما تأثیر میگذارد. بچههایی که از سنین کودکی با نمایشنامههای خلاق و با قهرمانهای ذهنی خودشان همراه میشوند و زندگی را تجربه میکنند قطعاً با اتفاق بزرگتر و متفاوتی نسبت به آنچه در کتابها و داستانها میبینند و میخوانند روبرو میشوند. به نظرم تئاتر کودک و نوجوان میتوانست رشد مهم فرهنگی را در بستر جامعه ایجاد کند و این نیازمند جدی تر گرفته شدن از سوی مسئولان مرتبط با این امر است.
جهانپا تصریح کرد: متأسفانه در گذشته هرکسی میخواست وارد دنیای تئاتر شود به او میگفتند با تئاتر کودک و نوجوان کار را آغاز کند و این نشان میدهد چه نگاه پایین دستی به این گونه نمایشی داشتند اما خوشبختانه امروز این گونه تئاتر به ویژه با بحث تئاتر خلاق که در مدارس و مهدهای کودک پیگیری میشود جدیتر از قبل شده است.
وی با اشاره به ضرورت حمایت نهادها و سازمانهای مختلف فرهنگی و هنری همچون صدا و سیما از جشنواره تئاتر کودک و نوجوان اظهار کرد: بزرگترین کمک تلویزیون به تئاتر این است که همانند دهه ۵۰ نمایش کودک و نوجوان را جدی بگیرد و تله تئاتر بسازد، تئاترهایی که با محتوا و فضای تلویزیون سازگاری دارد را حمایت کند و تله تئاتر بسازد که کمک قابل توجهی به ماندگاری آثار درخشان تئاتری میکند. یا حتی در دوران برگزاری جشنواره نیز پای کار باشد. به طور مثال در ایام برگزاری جشنواره شبکه همدان حضور فعال دارد اما مگر این شبکه چقدر بیننده دارد؟ به نظرم دبیر جشنواره باید پیگیر آن باشد و مصرانه از شبکه پویا، شبکه دو و شبکه امید درخواست پوشش برنامه داشته باشند و قطعاً آنها هم میتوانند برنامه ریزی کنند و جشنواره را پوشش دهند. خاطرم هست در دوره نوزدهم عموپورنگ در برنامههای فستیوال حضور داشت و هر روز برنامه زنده روی آنتن میرفت. اما این حمایتها در این سالها کمرنگ تر شده است.
جهان در پاسخ به این پرسش که شما جوایز مهمیرا در تماشاگران در جشنواره گرفته اید، برای شناخت مخاطب در جذب نمایشهای کودک و نوجوان چه رویکرد و سیاستی دارید، گفت: من بیست سال است که کار تئاتر میکنم و از این مدت، شش سال آن را برای کارگردانان کودک و نوجوان بازی کردم و هدفم این بود با بازیگری این فضا را بشناسم. زمانی که وارد عرصه کارگردانی شدم نیز تحقیقات بسیاری داشتم. به طور مثال مدت زمان زیادی را در کتابفروشیها و خواندن داستانها در همان فضای کتابخانه صرف میکردم تا ببینم این روزها بچهها چه کتابهایی میخوانند و به چه چیزی علاقه دارند. پس از نمایش «تیستو» نگران بودم سمت شاهنامه بروم و فکر میکردم شاید خانوادهها آن را دوست نداشته باشند و بچهها هم با آن ارتباط برقرار نکند. تا جایی که پدرم میگفت سریال گیم آف ترونز به شکلی شبیه شاهنامه ماست و بزرگ و کوچک آن را میبینند و برایشان جذاب است. ضمن این که با بسیاری از مربیان پرورشی در کانون هم صحبت کرده بودم و قصهای را که بچهها با آن ارتباط برقرار کردند جویا شدم. قصه ضحاک بیشترین آمار را به خود اختصاص داده و قصه زال و رستم در الویتهای بعدی بود.
وی ادامه داد: در نهایت با تحقیق و علم به اتفاقاتی که قرار است در این کار بیفتد جلو رفتیم و پیش از این که نمایش آغاز شود، از طراحی صحنه تا طراحی لباس و موسیقی را آماده و سپس بازیگران را دعوت به همکاری کردیم. وقتی بازیگر با صحنه آماده روبهرو میشود میداند کار به شدت حرفهای و حساب شده است و یاد گرفتیم که جدی تر به این حرفه نگاه کنیم. واقعیت این است که ما باید از خودمان شروع کنیم و کار را جدی بگیریم که از سوی مخاطب هم جدی گرفته شود. اگر سطحی به این قضیه نگاه کنیم نمیتوانیم در بلندمدت هم تأثیرگذار باشیم.
از مسؤولان مشهد گله دارم
جهانپا در پایان صحبتهای خود با انتقاد از مسئولان تئاتر مشهد گفت: متاسفانه از مسئولان فرهنگی شهرم خیلی گلایه مندم. هیچ کس نه موقع رفتن و برگشتن به جشنواره سراغی از ما نگرفت. این را بدانید که هرچه در تئاتر مشهد رقم میخورد متأثر از خود هنرمندان است و مسئولان واقعاً نقشی در این میان ندارند و فقط میخواهند آمارها را به نام خودشان بزنند. انجمن نمایشی که ما خودمان به آنها رای دادیم حتی یک تلفن به من نزدند. من جزو بازیگران درجه یک مشهد هستم و عمرم را در تئاتر خراسان گذاشتم و در گروه من چند پیشکسوت نام آشنای ایران حضور دارند و تعجب میکنم که چرا هیچ توجهی نمیکنند. متأسفانه مسئولان ارشاد مشهد در خواب خرگوشی هستند و امیدوارم بیدار شوند. تا کی میخواهند این قدر به مسائل کودک و نوجوان بی توجه باشند. هنرمندان ما مطالبه دارند، ما سالن تخصصی تئاتر کودک و نوجوان نداریم، نگاه تخصصی به تئاتر کودک وجود ندارد. شهر مشهد متعلق به همه ایران است و در سه ماهه تابستان و ایام عید مردم از اقصی نقاط کشور به مشهد میآیند اما چرا ما نمیتوانیم یک پایگاه مهم فرهنگی نمایش کودک و نوجوان باشیم؟ چرا همه مردم فقط از سرزمین موجهای آبی و بازارهای مشهد استقبال میکنند؟ تئاتر کودک هم بخشی از اقتصاد است و میتواند منفعت اقتصادی بالایی داشته باشد اما از آن استفادهای نمیشود. سؤال اینجاست که چرا از این پتانسیل خوبی که داریم استفاده نمیکنیم درحالی که میتوانیم به تئاتر کودک کمک کنیم اما از آن غافلیم و همه توجه مان معطوف به تئاتر بزرگسال است. تئاتری که چه مسئولین باشند و چه نباشند کار خودش را انجام میدهد اما تئاتر کودک و نوجوان احتیاج به حمایت ندارد و اگر از آن حمایت نکنیم از هم میپاشد.
منبع: قدس آنلاین
ارسال دیدگاه