به گزارش کودک پرس ، اخیراً در آستانه برگزاری جشنواره فیلم فجر صحبتهایی درباره بخش “سیمرغ و پروانهها”، که به اکران رایگان فیلمهای برگزیده جشنواره فیلم کودکو نوجوان میپردازد، شده است.
اما مسئله اینجاست، چندبار در سال و در چند سینمای کشور این اتفاق میافتد؟
میتوان با قاطعیت گفت بهندرت این اتفاق میافتد آن هم در ایام خاص.
سانس ویژه کودکو نوجوان نه فقط در ایام جشنوارهها بلکه باید بهطور مداوم در کل سال، در همه شهرها و سینماها حداقل یک سانس وجود داشته باشد تا این مخاطبان مجبور نشوند در سینماها فیلمهای بزرگسال و اجتماعی، که گاهی حتی برای مخاطب بزرگسال هم نامناسب است، را به تماشا بنشینند.
این نیازمند ساخت آثار با کیفیت و با محتواست که امروزه به ندرت شاهد آن هستیم، آثاری که این کودکان را از پشت بازیها و فضای مجازی بیرون بکشد و به سالن سینما بیاورد.
امروز یکی از ضعفهای سینمای ایران، سینمای کودکو نوجوان است، بخشی که روزگاری حرف اول را در کشور میزد و حال اصطلاحاً به پیری زودرس دچار شده و ازپا افتاده است.
باید این را از خود بپرسیم در سینمایی که در دهه ۶۰ و ۷۰ فیلمهایی در این ژانر ساخته میشد که کودکان و نوجوانان عاشقانه آن را دنبال میکردند و حتی بزرگسالان را به دنیای کودکی میبرد، نظیر دزد عروسکها، این روزها در دهه۹۰ چند فیلم با محتوا و ارزشمند در این ژانر ساخته و اکران شده است؟
علیرغم اهمیت بحث سینمای کودکو نوجوان میبینیم که ارزش و نگاه به این عرصه کمرنگ شده و عملاً فقط در روزهای جشنواره راجع به فیلم کودکو نوجوان حرفهایی زده میشود، ولی عمل به آنها را نمیبینیم.
توجه کنید که این مخاطبان در سنین بسیار حساس و تاثیرپذیری هستند، سنی که شخصیت آنها شکل میگیرد در همه جای دنیا رایج است که مفاهیم، آموزهها و فرهنگ خود را از طریق رسانه، که یکی از جلوههایش سینما است، به کودکو نوجوان انتقال میدهند، اتفاقی که در سینمای امروز کمتر یا حتی برعکس اتفاق میافتد.
باتوجه به امکانات موجود میتوان با ایجاد خلاقیتهاو ایدههای جدید آموزههای خود را در زمینه فرهنگی، علمی، دینی و بسیاری از مسائل دیگر به شکلی که برای این مخاطبان جذاب باشد، عنوان کرد یعنی سرگرمی همراه با آموزش.
اساسیترین ضعف در ژانر کودکو نوجوان روایت داستانی نامناسب است.
باید بپذیریم که کودکو نوجوان امروز متفاوت است با کودکو نوجوان دهه ۶۰ و ۷۰ که با مسائل و دغدغههای به نسبت سادهتری روبرو بود و بالطبع با ایدههای سادهتری سرگرم میشد.
جامعه درحال دگرگونی است، کودکانو نوجوانان امروز دانش بیشتری دارند؛ بنابراین پیرو آن باید روشهای فیلمسازی برای آنها تغییر کند و ایدههای جذابتری را برای ارائه داشته باشند.
کودکانو نوجوانان این دوره سختگیرند و سخت میپسندند، آنها نیازمند خلاقیت بیشتر هستند، نمیتوان با موضوعات سطحی و آبکی ارضایشان کرد، نیازمند موضوعاتی هستیم که پشتوانه فکری داشته باشند.
همچنین آثار باید به گونهای باشد که علاوه بر تاثیرگذاری روی دانش کودکو نوجوان، به او اجازه تخیل و به خیالش بال و پر دهد، نباید فراموش کرد که کودکی، دوران خیال پردازی است؛ خیالی که مثل پروانه بتواند پرواز کند، متاسفانه این روزها بال پروانهها شکسته شده است.
یکی دیگر از دلایلی که در دهه اخیر با وجود امکانات بیشتر آثار ضعیفتری در این حوزه تولید میشود، عدم مدیریت صحیح در این حوزه است.
ما در این حوزه نیازمند مدیریتی هستیم که آسیبشناسی کند، شرایط روز را در نظر بگیرد و بر اساس آن تولید محتوا کند و در نهایت فیلم بسازد؛ البته ضعف بازیگران خردسال که در آینده به سینمای ما ضربه خواهد زد، نیز در دراز مدت قابل مشاهده و جبرانناپذیر است.
اوضاع در انیمیشن هم دست کمی از فیلمهایسینمایی ندارد، اگرچه به مراتب بهتر و موفقتر است و روندی رو به رشد دارد، نمونه بارز آن هم انیمیشن «شاهزادهی روم »که به خوبی با مخاطبان ارتباط برقرار کرده است.
برطرف کردن این ضعف کمک و حمایت همهجانبه نهادهای درگیر با کودکو نوجوان، از کانون پرورش فکری تا آموزشو پرورش و سایر سازمانها را میطلبد و همه نهادهای مرتبط با کودک و نوجوان حتی غیر مرتبط هم باید دخیل در این موضوع شوند تا سینمای کودکو نوجوان دوباره سرپا شود؛ چرا که این کودکو نوجوان برای همیشه کودک نمیماند، بزرگ میشود و آینده خود و کشورش را رقم میزند.
ما مسئولیم به او قدرت خیال و در کنار آن آموزشها و محتواها را داده و از همان کودکی به او اجازه تفکر بدهیم، همین طور ما مسئول این هستیم که چگونه و چه تفکری را به او تزریق کنیم.
سینمای کودک را با کودکیهای امروزیاش باید دریابیم و به ماندن آن به هر شکل ممکن توجه ویژه کنیم.
منبع: بلاغ
ارسال دیدگاه