بهگزارش روایطعمومی ادارهکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس، گاهی بعضی صداها فقط شنیده نمیشوند؛ میمانند. صداهایی که از دل تجربه، جسارت و عشق به فرهنگ برمیخیزند.
محدثه عباسیمقدم از همان نوجوانهاییست که قصه را نه برای گفتن، بلکه برای اثر گذاشتن انتخاب کرده است. او مسیرش را از دنیای کتابها و قصهها آغاز کرده است؛ و امروز، با افتخار از هویتی هنری سخن میگوید که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شکل گرفته است. او قصهگویی را نه فقط یک هنر، بلکه ابزاری برای ارتباط، انتقال معنا و امید میداند. محدثه با حضور در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز فسا مسیر هنری خود را شکل داده و تجربههای موفقیتآمیزی کسب کرده است.
در این گفتوگو، با روایت زندگی، چالشها، موفقیتها و آرزوهایش همراه میشویم.
۱. از خودتان برایمان بگویید.
من قصهگویی را فقط یک هنر نمیدانم؛ برای من راهی است برای ارتباط با آدمها. مسیری که در آن میتوان با صدا، کلمه و روایت، احساس، معنا و حتی امید را منتقل کرد. باور دارم قصهها تنها شنیده نمیشوند، بلکه میتوانند در مخاطب اثر بگذارند.
۲. از چه زمانی فعالیتهای فرهنگی و هنری خود را آغاز کردید و مربی و مشوق شما چه کسی بوده است؟
فعالیتهای فرهنگی و هنریام را از حدود ۱۱سالگی آغاز کردم. در سال ۱۳۹۹ و همزمان با دوران کرونا با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آشنا شدم؛ و از همان زمان مسیرم را بهصورت جدی ادامه دادم. استعداد قصهگویی من توسط سرکار خانم جمالی، مربی مسئول مرکز فسا، کشف شد. ایشان مشوق و همراه اصلی من در این مسیر بودند؛ و نقش بسیار مهمی در شکلگیری هویت هنریام داشتند. همواره قدردان محبتهای ایشان هستم و با تمام وجود میگویم کانون خانه من و مربیانش برایم مانند خانواده هستند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، با برگزاری کارگاهها و جشنوارههای ملی و بینالمللی، بستر کشف استعدادهای هنری نوجوانان را فراهم میکند.
۳. از چه سنی عضو کانون شدید و چه عاملی باعث پیوستن شما شد؟
از ۱۲سالگی عضو کانون شدم. از طریق تبلیغ کلاسها و کارگاههای کانون در گروه مدرسهام با این مجموعه آشنا شدم؛ و با همراهی مادرم در کانون ثبتنام کردم. آن زمان نمیدانستم قدم گذاشتن به دنیای کتابها و قصهها، قرار است مسیر زندگیام را روشن کند.
۴. مهمترین موفقیت یا دستاورد شما تاکنون چه بوده است؟
پس از سالها فعالیت، آموزش و کسب تجربه در حوزههای مختلف هنری، بهویژه قصهگویی، بهتازگی موفق شدم مقام اول قصهگویی در بخش کشوری جشنواره «نهال امید» را کسب کنم. این موفقیت را نتیجه تجربههایی میدانم که در جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون به دست آوردهام. جشنواره «نهال امید» یکی از معتبرترین رویدادهای فرهنگی کشور است؛ که نوجوانان فعال در حوزههای ادبی و هنری را در سطح ملی میسنجد.
۵. کانون چه نقشی در موفقیتهای شما داشته است؟
اگر به گذشته برگردم، کودکی بسیار خجالتی بودم که پشت چادر مادرم پنهان میشدم. اما کانون به من جسارت داد. امروز میتوانم در جمعهای بزرگ قصه بگویم، صحبت کنم و بهصورت مستقل تجربه کسب کنم. کانون به من کمک کرد استعدادم را بشناسم؛ و بهجای اتلاف زمان، در مسیر علاقهام قدم بردارم.
۶. به نظر شما یک نوجوان موفق چه ویژگیهایی دارد؟
به نظر من، نوجوان موفق کسی است که در کنار تحصیل، مهارت یا علاقهای دیگر را نیز دنبال میکند؛ چه هنری باشد، چه ورزشی یا فرهنگی. صرفاً درس خواندن بدون تجربهاندوزی میتواند ما را در آینده با چالش روبهرو کند. من در کنار درسم یاد گرفتم خوب صحبت کنم؛ مهارتی که قطعاً در آینده به من کمک خواهد کرد.
۷. در مسیر موفقیت با چه چالشهایی روبهرو شدید؟
همیشه قرار نیست در هر مسیری موفق باشیم. گاهی شکستها، دلسردیها و حتی اشکها سراغ انسان میآیند. یکی از چالشهای مهم من، نداشتن حمایت از سوی برخی اطرافیان بود، اما یاد گرفتم بعضی حرفها را نادیده بگیرم و به مسیرم ایمان داشته باشم.
۸. خانواده چه نقشی در پیشرفت شما داشتهاند؟
خانوادهام همواره پشتیبان من بودهاند. در روزهای سخت کنارم ایستادند؛ و اجازه ندادند ناامیدی ادامه پیدا کند. این همراهی برای من بسیار ارزشمند بوده است.
۹. برنامهها و اهداف شما برای آینده چیست؟
بهتازگی مسیر اصلی زندگیام را پیدا کردهام؛ مسیری که اگر بگویم کانون نقش بزرگی در آن داشته است، اغراق نکردهام. پس از تجربه و شاگردی در حوزههایی مانند قصهگویی، گویندگی، دوبله، نقالی، شاهنامهخوانی و اجرا، به این نتیجه رسیدهام که مسیر من هنر است. امیدوارم با شرکت در کنکور هنر آیندهای شغلی و هنری برای خود بسازم و همسالانم را به فعالیتهای فرهنگی تشویق کنم. گاهی با خود فکر میکنم شاید رسالتم لبخند آوردن بر لب کودکان باشد، چراکه قصههایم همواره اثرگذار بودهاند.
۱۰. چه توصیهای برای همسنوسالان خود دارید؟
خودم را در جایگاهی نمیدانم که نصیحت کنم، اما پیشنهادم این است که نوجوانان در حفظ فرهنگ و هنر کشورمان نقش داشته باشند. کانونی شوند؛ قصه بگویند و حتی با لهجه و زبان بومی خود روایت کنند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میتواند جایی برای کشف مسیر آینده باشد.
قصه محدثه عباسیمقدم، روایت نوجوانی است، که با اعتماد به علاقه خود مسیر زندگی را پیدا کرده است؛ از کتاب و روایت آغاز شد؛ و به جسارت، هویت و آیندهای روشن رسید. شاید برای بسیاری از نوجوانان، همین یک جمله او آغاز راه باشد: کانونی شوید و مسیرتان را پیدا کنید.

ارسال دیدگاه