فریده فرجام با «آسمان و پرندگان» به دیدار کودکان می‌رود

به گزارش کودک پرس ، فریده فرجام، نمایشنامه‌نویس، کارگردان سینما، تئاتر و داستان‌نویس در گفت‌وگو باخبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: من هنوز هم برای بچه‌ها می‌نویسم. آخرین داستانم به نام «آسمان و پرندگان» را انتشارات کانون پرورش فکری چاپ خواهد کرد. شخصیت‌های این داستان پرندگان هستند و تم آن قلدری در فضای کوچه و مدرسه است.

این نویسنده ادبیات کودک، درباره سایر فعالیت‌هایش توضیح داد: در خارج از ایران هم سه فیلم برای کودکان ساختم که یکی از آن‌ها که درباره تاریخچه کار بچه‌ها از زمان گذشته تا حال است. این فیلم در مدارس هلند برای آموزش پخش می‌شود. چند داستانم‌ برای کودکان به زبان هلندی ترجمه و در مجله‌ای برای بچه‌ها چاپ شدند.

فرجام درباره آثارش برای کودکان گفت: «حسنی»، «مهمان‌های ناخوانده»، «گل بلور خورشید» و «عمونوروز» از آثاری است که تا به ‌حال چاپ شده است که در میان آن‌ها «مهمان‌های ناخوانده» بخاطر داستان زیبا و ریتمیکش بسیار موفق بود و به زبان‌های مختلفی مانند کره‌ جنوبی، انگلیسی، عربی و … ترجمه شد. بعد از آن هم «گل بلور خورشید» توانست در فستیوال بولونیا پلاک طلا بگیرد. البته ازهمه بیشتر کتاب «گل بلور خورشید» را دوست دارم چون داستان خصوصی و عاطفی است.

این نویسنده در ادامه به سایر آثارش اشاره کرد و گفت: من بعد از 45 سال که از خارج از کشور به ایران برگشتم داستان‌های کوتاهم در همشهری داستان چاپ شد. نمایشنامه «تاج ماه عروس و هوای مقوایی» را انتشارات مروارید چاپ کرد و جایزه پروین اعتصامی را دریافت کرد. «نمایشنامه خانه بی‌بزرگتر» در سال 1346 روی صحنه رفت. آخرین کارم نمایشنامه‌ای به نام «سیندخت» است که انتشارات نی آن را چاپ کرده و برمبنای شخصیت سیندخت مادر رودابه در شاهنامه است و نوشتن آن 6 سال طول کشید. سیندخت به نظر من مهم‌ترین زن در شاهنامه و از شخصیت‌هایی است که کمتر به آن پرداخته شده است. درحالیکه به نظر من باعث افتخار زن‌های ایرانی است.

 

فرجام مطالعه کتاب «سیندخت» را به دوست‌داران کتاب پیشنهاد داد و گفت: دلم می‌خواهد همه این کتاب را بخوانند تا این زن مهم شاهنامه را بشناسند. سیندخت در داستان زال و رودابه که همه آن را داستانی عاشقانه می‌دانند، مطرح شده است. وقتی سیندخت از عشق دخترش رودابه به زال باخبر شد علی‌رغم اینکه دخترش عاشق یک سردار ایرانی شده بود، جلوی همسرش ایستاد تا رودابه را نکشد. سیندخت به دیدن سام نریمان رفت و با خردمندی باعث صلح بین منوچهرشاه، سام نریمان و محراب کابلی شد و در نهایت دو جوان از دو قوم مختلف توانستند با هم ازدواج کنند.

 

 

 

 

منبع: ایبنا