به گزارش کودک پرس ، «سولماز خواجهوند» دانشآموخته رشته گرافیک و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی است. وی تاکنون چند عنوان کتاب برای کودکان نوشته و منتشر کرده که از میان آنها داستان «شب شد من بخوابم» جایزه ادبی مجله سلام بچهها را از آن خود کرده است. «خط و بیخط»، «مرغها و سیلها»، «روباه و خروس»، «یادگار آبا و اجدادی» و ترجمه «انیسه خاتون و نوپاز خاتون» و… از دیگر آثار این نویسنده است. در فرصت دوروزهای که وی برای تدریس در کارگاه آموزشی چهارمین دوره جام باشگاههای کتابخوانی منطقه آزاد اروند به استان خوزستان سفر کرده بود، درباره دلایل پائین بودن سرانه مطالعه در میان خانوادهها که موجب بیانگیزه شدن کودکان به کتاب و کتابخوانی میشود، با این نویسنده حوزه ادبیات کودک و نوجوان به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر میگذرد:
وی در ابتدای این مصاحبه درباره علت پائین بودن انگیزه کتابخوانی در میان خانوادهها در ایران میگوید: در صحبت با مخاطبین علتهای زیادی برای این بیمیلی به مطالعه عنوان میشود، اما عوامل بیرونی هم میتواند به این بیتوجهی دامن بزنند که موارد زیادی از این گلایهها، قیمت کتاب را نشانه میروند؛ با توجه به بالا رفتن قیمت کاغذ در ماههای گذشته و افزایش قیمت کتاب، این مسئله میتواند از جمله عوامل بیرغبتی به مطالعه و کتابخوانی به شمار بیاید.
خواجهوند از دیگر علتهای بیتوجهی به مطالعه را فقدان کتابفروشی در بسیاری از شهرهای کوچک و حتی بزرگ کشور میداند و معتقد است: شهرهایی هم که کتابفروشی دارند، متاسفانه کتابهای خوبی برای فروش ندارند. همچنین تمرکز کتابفروشیها در یک خیابان یا یک منطقه، دسترسی مخاطبان به کتاب را با مشکل مواجه میکند.
باشگاههای کتابخوانی موانع کتابخوانی را از سر راه برداشت
این نویسنده در جواب به این سوال که آیا طرح جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان توانسته موانع مطالعه را کم کند؟، توضیح میدهد: این طرح کوشیده تا این موانع را از سر راه خوانندهها بردارد و دست کم موانع بیرونی را حذف یا تعدیل کند.
جام باشگاههای کتابخوانی طرحی است با ساز و کاری بسیار ساده؛ در این طرح فردی به عنوان تسهیلگر تعدادی از کودکان و نوجوانان همسن را کنار هم جمع میکند تا در یک باشگاه کنار هم کتاب بخوانند.
خواجهوند ادامه میدهد: در رابطه با کودکان و خصوصاً نوجوانان، تجربه نشان داده است که وقتی خود را در یک گروه میبینند احساس خودباوری و هویت میکنند؛ حالا این خودباوری و هویت، اگر حول محور کتاب و مطالعه شکل بگیرد، میتواند تعریفی از خودشان، به خودشان بدهد؛ «من عضو یک تیم کتابخوانی هستم»، «من یکی از اعضای یک باشگاه کتابخوانی هستم»، «من کتابخوانم» و قس علی هذا. همین تعریف من کیستم و جواب آن، برای نوجوان و کودک، میشود هویت او.
وی با تاکید بر اینکه اجرای طرحهایی مانند جام باشگاههای کتابخوانی دسترسی به کتاب را برای کودکان و نوجوانان کتابخوان راحتتر میکند، میافزاید: در جام باشگاههای کتابخوانی، گروهی از منتقدین ادبیات کودک و نوجوان با تکیه بر جشنوارههای کتاب، لیست بلندبالایی از کتابهای مناسب کودک و نوجوان را به تفکیک گروه سنی معرفی میکنند و در مرحله بعد برای دستیابی آسان به کتابهای معرفی شده، آنها را با 50 درصد تخفیف در اختیار اعضای باشگاه قرار میدهند.
این نویسنده در ادامه میگوید: در طرح جام باشگاههای کتابخوانی، به این نکته که چطور کتابفروشیها را تشویق کنیم تا با این طرح همراهی و همدلی کنند، توجه شده است. با همه این تعاریف، حالا کتابهای خوب با قیمت مناسب در دسترس بچهها قرار میگیرد و این تلاش راهکاری است برای آسان کردن مطالعه.
خروجی طرح جام باشگاههای کتابخوانی تاکنون دلگرمکننده بوده است
وی در مقایسهی کیفیت اجرای دورههای مختلف جام باشگاههای کتابخوانی تاکنون، میگوید: امسال چهارمین سال از فعالیت باشگاههای کتابخوانی است و در هر سال تلاش شده تا ساز و کاری مطلوبتر از قبل برنامهریزی شود. تجربه این چهار سال نشان داده که هر سال مردم بیشتری خواستار همراهی با جام میشوند و اعداد و ارقام نشاندهنده تعداد باشگاهها در هر شهر است که این آمار میتواند بسیار دلگرمکننده باشد.
مترجم «انیسه خاتون و توپازخان» در پاسخ به این پرسش که آیا بخش رقابتی جام باشگاههای کتابخوانی به اصل و هدف گسترش کتابخوانی آسیب وارد نمیکند؟، میگوید: اعتقاد شخصی من این است که وقتی شرایط مطالعه یک کتاب خوب فراهم میشود، تا اندازه زیادی به هدف خود رسیده است. شاید رقابت، تلاشی برای هیجان بیشتر و نیز زمانبندی کردن باشگاههای کتابخوانی باشد و این کوشش برای رسیدن به اختتامیه شور و هیجان بیشتری به کار گروهی میدهد.
دو نکتهای که قبل از جا انداختن مطالعه در کودکان، باید به آنها فکر کرد
این نویسنده، به این سوال هم که چگونه با وجود فضای مجازی و علاقهمندی کودکان به این سو، میتوانیم فرهنگ مطالعه و روش صحیح استفاده از آن را برای این قشر گسترش دهیم؟ اینگونه پاسخ میدهد: با وجود اینکه در کشورهای غربی، دسترسی به شبکههای اجتماعی و فضای مجازی راحتتر و تنوع در تفریح بیشتر است، بچهها از مطالعه جا نمانده و از هر فرصتی برای خواندن استفاده میکنند.
وی ادامه میدهد: به اعتقاد من، ما به جای اینکه به فکر جا انداختن مطالعه باشیم، بهتر است یک قدم به عقب برگردیم و به دو نکته دقت کنیم: اول توجه به تولیدات ادبی برای کودکان و نوجوانان و پرسش از دستاندرکاران نشر که آیا آنچه که مینویسیم برای کودکِ رسمی است یا برای کودکِ حقیقی؟ شناخت ما کودک حقیقی چیست؟ مسئله دوم این است که آیا تولیدات ما از لحاظ ادبی و هنری و کتابسازی واقعاً ارزشمند هستند؟ ناشران سودجو کجای این چرخه قرار میگیرند؟؛ ناشرانی که داستانهای درجه چندم را بدون ویرایش با تصاویری که از انیمیشنها به عاریه گرفتهاند، بسیار بیکیفیت و به قولی دکهای تولید میکنند. طبیعی است اگر من هم خودم را جای مخاطب قرار دهم، بعد از خواندن چند عنوان کتاب بیارزش، علاقهام را به کتاب از دست میدهم.
وقتی قدرت کنترل صنعت نشر را نداریم، خودمان برای کودکان گزینشگری کنیم
مدرس کارگاه چهارمین دوره جام باشگاههای کتابخوانی منطقه آزاد اروند عنوان میکند: وقتی نمیتوانیم صنعت نشر را کنترل کنیم، باید خانوادهها دست کم، کتابهایی را برای بچهها انتخاب کنند که هوشمندانه دستچین شده باشند، و مطمئن باشند اگر کتاب خوب به دست بچهها برسد، علاوه بر علاقهمندی تبدیل به عادت در زندگی روزمرهشان شده که سالانه با آنها همراه است.
مولف «خط و بیخط» در عین حال معتقد است که نشر الکترونیکی موجب فاصله گرفتن کودکان و نوجوانان از کتابهای کاغذی نمیشود و در این رابطه میگوید: آنچه مهم است خواندن کتابی است که نویسنده و ناشر مشخصی داشته باشد؛ کتاب برای لذت و کسب اطلاعات خوانده میشود. اطلاعات وقتی ارزشمند است که مرجع درستی داشته باشد. نفس خواندن مهم است؛ چه کاغذی باشد چه الکترونیک. من هم کتابهای کاغذی را بیشتر دوست دارم چون به دست گرفتن آنها، ورق زدن و زمانی را با کتاب گذراندن، برایم لذتبخش است. اما کتابهای الکترونیکی هم ارزشمند هستند و جای کمی را اشغال کرده و نکته مهمتر این است که به جنگلها آسیب نمیرسانند.
منبع: ایبنا
ارسال دیدگاه