شکاف بین‌ نسلی را نمی‌توان با «تحکم» کاهش داد

به گزارش کودک پرس ، روحانی خاطرنشان کرد: بین نسل‌ها اختلافی از لحاظ خواسته‌ها، نگرش‌ها و انتظارات وجود دارد که محصول جامعه‌پذیری یا اجتماعی‌شدن نسل جدید به شیوه‌ای متفاوت از والدین است که در گذشته این را نداشته‌ایم و سهم عمده جامعه‌پذیری از طریق خانواده صورت می‌گرفته است.

این استاد دانشگاه اظهارکرد: شتاب در تغییرات اجتماعی و سرعت بالای منابع جامعه‌پذیری از طریق رسانه‌ها، اینترنت و… باعث شده است که اگر در گذشته صد درصد منبع جامعه‌پذیری فرزند، خانواده بود، اما اکنون بعد از یک دوره کوتاه که فرزند در خانه جامعه‌پذیر می‌شود، سهم عمده منابع جامعه‌پذیری، خارج از خانواده تأمین می‌شود.

 

روحانی اضافه کرد: جامعه ما یک جامعه درحال گذار است و از یک سو مقاومت سنت‌ها ادامه دارد و از سوی دیگر ما هنوز به یک جامعه مدرن تبدیل نشده‌ایم که این باعث افزایش این شکاف بین نسلی خواهد شد.

وی درخصوص راه‌حل این شکاف بین نسلی در جامعه ایران مطرح کرد: ما یک پدیده داریم به عنوان شکاف بین نسلی که اگر به رفتار والدین و فرزندان نگاه کنیم، عینیت نیز دارد؛ این اختلاف‌نظرها وجود دارد تا جایی‌که گاهی منجر به تنش می‌شود.

این استاد مردم‌شناسی تصریح کرد: این اختلاف‌نظر و این شکاف بین نسلی منجر به این می‌شود که والدین فکر کنند فرزندان ما گستاخ یا سرکش شده‌اند، آن ادب و احترام گذشته را قائل نیستند؛ از طرف دیگر فرزندان می‌گویند والدین ما بسیار سنتی یا کهنه هستند و نگاه آن‌ها نگاه متناسبی نیست، مارا درک نمی‌کنند و انتظار دارند ما همانند 50 سال پیش زندگی کنیم.

 

روحانی افزود: ما نباید انتظار داشته باشیم که بتوانیم شکاف بین نسلی را از بین ببریم؛ این یک فرآیند طبیعی است که از بین نمی‌رود اما ما باید تلاش کنیم این مسئله به یک آسیب تبدیل نشود که این بدان معنی است که راه‌کارهایی ارائه بدهیم که تنش‌ها را کاهش بدهیم.

وی با اشاره به شرایط جامعه‌پذیری موجود عنوان کرد: اولین راه‌کار این است که والدین بپذیرند که زمان حاضر مانند گذشته نیست که افراد با اطاعت از حرف پدر جامعه‌پذیر می‌شدند؛ اکنون فرزندان نمی‌توانند تنها از طریق خانواده جامعه‌پذیر شوند و والدین باید دانش سنتی خود را کنار بگذارند و با مسائل جدید بیشتر آشنا شوند.

این استاد دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه «به‌روزشدن باعث فهم بهتر و بیشتر والدین از فرزندان می‌شود»، افزود: شناخت دقیق ویژگی‌های دوره جوانی و نوجوانی بسیار مهم است که متاسفانه خانواده‌های ما توجه زیادی به آن ندارند. از منظر روان‌شناسی، خود این دوره نیز یک مرحله گذر است؛ دوره‌ای که یک کودک وابسته و مطیع خانواده، به محض ورود به دوره نوجوانی، به فردی تبدیل می‌شود که می‌خواهد استقلال و آزادی داشته باشد.

 

روحانی از والدین درخواست کرد در این مرحله به جای اینکه تلاش کنند بر نوجوان کنترل داشته باشند، درک کنند که نوجوان در نحوه لباس‌پوشیدن، اعتقادات و… می‌خواهد به آزادی بیشتری برسد. والدین باید شناخت خود را از دوران نوجوانی و ویژگی‌های آن بالا ببرند.

وی با اشاره به اینکه «ویژگی‌های رشدی در همه دوره‌ها بوده‌اند»، گفت: این را قبول دارم اما باید این را درنظر بگیریم که در جامعه‌پذیری نسل گذشته با توجه به اینکه جامعه را سنت‌ها اداره می‌کرده، آن‌قدر نقش سنت‌ها قوی بوده است که فرد مقاومت نمی‌کرد و قوانین مکتوبی نبوده که بخواهد هر روز تغییر کند.

 

این استاد دانشگاه تصریح کرد: جامعه گذشته یک جامعه مکانیکی بوده است و فرد اگر قصد سرپیچی داشت، از طرف جامعه به‌شدت تقبیح می‌شد و تحت فشار اجتماعی قرار می‌گرفت و حتی ممکن بود از جامعه طرد شود و به همین دلیل اختلافی هم اگر بود درحد بسیار خفیفی بوده و مسئله نبوده است.

روحانی اضافه کرد: اما الان شرایط فرق کرده و ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که سنت دیگر بر آن حاکم نیست و یک جامعه ارگانیکی است. ارگانیکی به این معنی که اندام‌هایی ایجاد شده است که هر کدام به طور مستقلی تاثیرگذار هستند. دو نسل پیش ممکن است اختلافی با والدین خود نداشته‌اند، زیرا در یک جامعه بسته زندگی کرده‌اند اما نسل فعلی ارزش‌هایش را از مدرسه می‌گیرد و با والدین خود به تعارض می‌خورد، به دانشگاه می‌رود و مطالبی می‌خواند که با عقایدش تعارض پیدا می‌کند، وارد گروه‌ها و احزاب سیاسی، علمی، ورزشی و… می‌شود و با عقاید مختلفی آشنا می‌شود و در واقع این ارگان‌ها که در جامعه‌پذیری تاثیرگذار هستند، زیاد شده‌اند و رسانه‌ها هم به ویژه در فضای مجازی و دنیای اینترنت، با انتشار معانی و مطالب ضدونقیض عقاید فرد را مورد تعارض قرار می‌دهد و تأثیر می‌گذارد.

 

وی با اشاره به همه این راه‌های متنوع جامعه‌پذیری عنوان کرد: راه‌کار ما این است که والدین خود را در جامعه‌شناسی و در روانشناسی به‌روز کنند. حداقل این است که دیگر از این منظر که فرزند من لج‌باز، پررو یا بی‌نزاکت است به این مقوله نگاه نمی‌کنند، بلکه می‌فهمد دختر من حق دارد و نمی‌تواند مانند مادربزرگش لباس بپوشد؛ چون زمانی که وارد مدرسه می‌شود سبکی جدید از مد را می‌بیند که اگر بخواهد مانند مادربزرگش لباس بپوشد او را مسخره می‌کنند، یا پسر من اگر بخواهد همان باورهای نسل من را مطرح بکند، ممکن است که مورد پذیرش واقع نشود.

این استاد دانشگاه درک درحال گذاربودن جامعه را راه‌کار سوم دانست و افزود: پدر باید بداند همانند گذشته سنت‌ها همه‌چیز را تعیین نمی‌کنند، قوانین جدید وضع شده و سازمان‌های جدیدی به وجود آمده‌اند و گروه‌های مرجع فرزندان ما با ما متفاوتند. اگر الگو و گروه مرجع من در کسانی بود که در کتاب‌ها از آن‌ها می‌خواندم و لذت می‌بردم، اکنون گروه مرجع پسر من ستاره‌های سینما، مد، ورزش و… هستند.

 

روحانی ادامه داد: اگر من پدر بپذیرم که جامعه درحال گذار است، دیگر نباید انتظار داشته باشم فرزندم مانند گذشته بیندیشد یا رفتار کند و یک مقدار مسئله را هضم می‌کنم.

این مردم‌شناس درخصوص وظیفه دولت درمورد شکاف بین نسلی اظهارکرد: در عین حال که از بیرون سبک زندگی جدیدی در حال شکل‌گرفتن است، نظام آموزشی ما به بازتولید فرهنگ بومی و ملی از طریق آموزش‌های رسمی و غیررسمی بپردازد. مثلاً مجدداً ارزش‌های بومی و سنت‌ها را از طریق کتب درسی و غیردرسی بازتولید کند که نسل جدید به‌طور کلی گذشته خود را فراموش نکند.

این استاد دانشگاه با تأکید بر پروژه‌بودن گذار جامعه از سنت به مدرنیته تصریح کرد: مدرنیسم سیلی است که از اروپا آغاز شده و تمام کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد و ما نقش چندانی در آن نداریم و ترویج سنت‌ها باعث عقب‌گرد از مدرنیسم نمی‌شود.

 

وی ادامه داد: منظور از بازتولید سنت‌ها تحکم نیست که بگوید حتماً باید این لباس را بپوشی و این گونه رفتار کنی، بلکه آموزش رسمی باید بتواند نسل جدید را با سنت‌ها آشنا کند و به او گوش‌زد کند که ما در سنت‌ها، در زمینه اخلاق، احترام به بزرگ‌تر را داشته‌ایم و خود نسل جدید می‌تواند انتخاب بکند که در کنار این ارزش‌های جدید این احترام به بزرگ‌تر چیز بدی نیست و من هم که فردا بزرگ شدم نیاز دارم که فرزندانم به من احترام بگذارند.

روحانی خاطرنشان کرد: سایر کشورهای دنیا نیز در کنار مدرن‌شدن سنت‌های خود را به طور کامل کنار نگذاشته‌اند و اگر نگاه کنیم در مدرن‌ترین جوامع مانند آلمان و ژاپن مرتب تاریخ ملی و اسطوره‌ها را در کتاب‌ها و رسانه‌ها تبلیغ می‌کنند تا تعادلی ایجاد شود و این فرق می‌کند با زمانی که با تحکم بگوییم باید حتماً این‌گونه رفتار کنی و تعادلی ایجاد بشود بین این دو نگاه تا فرد بتواند آزادانه دست به انتخاب بزند.

 

وی نقش خانواده را در این زمینه از سایر گروه‌ها پررنگ‌تر خواند و افزود: خانواده‌ای که با رسانه بیگانه است و نمی‌داند اینترنت چیست، نخواهد توانست فرزندش را درک کند.

استاد دانشگاه فرهنگیان ادامه داد: در ابتدا باید از خانواده آغاز شود که روحیات فرزند خود، اینکه جوان به مرحله استقلال و نوخواهی رسیده و التزامات روز را درک کند و بعد از آن نوبت جامعه است که با آموزش و بازتولید فرهنگ بومی به این کمک کند.

وی نقش فرزند را در کاهش این شکاف کم‌رنگ دانست و اضافه کرد: این یک فرآیند پیش‌رونده است و دست ما نیست که به نسل جدید بگوییم تو دنبال امور جدید نرو یا در سبک زندگی و پوشش به همان گونه‌ای باش که من در گذشته بوده‌ام.

روحانی عنوان کرد: نمی‌توانیم خیلی به نسل جدید سخت بگیریم. ما باید نسل جدید را آموزش بدهیم البته نه از نوع تحکم و دستور که نتیجه معکوس می‌دهد، بلکه ما می‌توانیم با ایجاد تعاملی ملایم‌تر که با گفت‌وگو با فرزندان برقرار می‌کنیم به نسل جدید بگوییم از تجربیات والدین خود استفاده بکنند. به هرحال همه این تجربیات کهنه نیست و اگر والدین دستوری هم می‌دهند از سر دلسوزی است. بیش‌تر از اینکه بگوییم نسل جدید چه باید بکند باید بگوییم خانواده چه کند. خانواده است که باید درک کند، تعامل کند و  تعامل را مدنظر قرار دهد تا بتواند حس همدلانه ایجاد کند.

 

 

 

 

منبع: ایسنا