شعر و ادبیات کودک سرمنشایی برای شادابی و سرزندگی

به گزارش کودک پرس، ادبیات سخنی است که از حد و اندازۀ گفتار عادی فراتر رفته و توانسته در بین مردم به جایگاه والایی دست یابد، چنانکه عموم مردم مطابق با دریافت های عاطفی خود، به گزینش بخش هایی از آن می پردازند که آنها را تحت تاثیر قرار می دهد و با خواندن یا شنیدن آن بخش، احساساتی همچون غم، شوق، عشق و… را تجربه می کنند.
این بخش ها می تواند شامل نظم و نثر باشد که هر یک به نوبۀ خود دارای موضوع خاص و سبک و شیوۀ بیان مخصوص به خود هستند، به عنوان مثال افرادی که دارای عواطف مبارزه جویانه و خوی رشادت و شجاعتند؛ به مطالعۀ آن بخش از ادبیات که با نام ادبیات حماسی نامیده شده است گرایش بیشتری از خود نشان می دهند و به همین ترتیب سایر افراد با هر سطحی از سواد و معلومات همواره برای رفع عطش احساسات خود قطره ای ناب از دریای بیکران ادبیات بر می دارند که روح آنها را تلطیف کرده و آنها را برای مقابله با دشواری های زندگی نیرو می بخشد.
ادبیات ابزار توانمند بیان افکار و عقاید و احساسات و عواطف بشر، به شکلی هنرمندانه است
ادبیات ابزار توانمند بیان افکار و عقاید و احساسات و عواطف بشر، به شکلی هنرمندانه است، هر عبارت ادبی کوتاه که به صورت یک جمله یا یک مصراع شعر گفته می شود، زائیدۀ ذوق، احساس و تجربۀ گوینده ی آن است که به شکلی متفاوت او را از خوانندگان خویش ممتاز می کند. گاهی تاثیر یک بیت شعر در دگرگونی احوال فرد چنان عظیم است که متون علمی و سخنرانی های مهم علم روانشناسی در مقابل آن رنگ می بازد. ادبیات نیز همچون سایر علوم دارای رسالتی است که به مراتب گسترده تر از سایر زمینه های معلومات بشری است، زیرا همان طور که گفته شد؛ همۀ افراد جوامع بشری در هر دوره ی سنّی و با هر سطح سواد و دانش، ارتباطی صمیمی و همیشگی با ادبیات برقرار می کنند. بنابر این کسانی که به عنوان خالق آثار ادبی وارد عرصه ی ادبیات می شوند باید بکوشند که در آثارشان به تمام مخاطبین خود در تمام گروه های سنی توجه کنند.
کودکان و نوجوانان مخاطبان خاص شعر و ادبیات هسنند و بهره گیری آن ها از شعر و ادبیات تنها به التذاذ روحی منحصر نمی شود، شعر و ادبیات ابزار قدرتمندی در دست متولیان امر تعلیم و تربیت است که می توانند برای آموزش مضامین پیچیده ی اخلاقی و تربیتی و دینی به کودکان از آن بهره بگیرند. هیچ کودکی تاب و تحمل شنیدن اندرز های تکراری و مداوم والدین و مربیان را ندارد.
شعر زبان همدردی و هماهنگی
شعر زبان همدردی و هماهنگی است، کودکان به طور فطری به شنیدن کلام آهنگین و ریتمیک علاقه نشان می دهند، کمتر کودکی را می توان یافت که هیچ علاقه ای به دنبال کردن وقایع بیان شده در یک قصه یا شعر کودکانه نداشته باشد و هیچ کس نمی تواند منکر اثر گذاری آموزش مفاهیم اخلاق فردی و جمعی به کودکان در قالب داستان ها و سروده های کودکانه باشد، کمتر پدر و مادری را می توان یافت که به عنوان مثال در زمینه ی آموزش مفاهیم مربوط به اهمیت بهداشت فردی از شعر کودکانه ی” توی ده شلمرود” کمک نگرفته باشند.
توی ده شلمرود،
حسنی تک و تنها بود.
حسنی نگو، بلا بگو،
تنبل تنبلا بگو،
موی بلند، روی سیاه،
ناخن دراز، واه واه واه.
نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی،
هیچکس باهاش رفیق نبود.
تنها روی سه پایه، نشسته بود تو سایه.
باباش میگفت:
حسنی میای بریم حموم؟
نه نمیام، نه نمیام
سرتو میخوای اصلاح کنی؟
نه نمیخوام، نه نمیخوام……
تقریبا تمام بچه ها داستان های زیبای شنگول و منگول و شنل قرمزی را شنیده اند و با کمک ظرافت های موجود در این داستان به احتمال وقوع ناراستی در محیط زندگی خود واقف شده اند و دریافته اند که همیشه پشت هر چهره ی مهربانی، صداقت و صمیمیت نیست و یاد گرفته اند که برای حفاظت از خود باید به نصایح والدین خویش دل بسپارند.
شعر و ادبیات کودک چشمه ای از شادابی و تازگی
شعر و ادبیات کودک به مثابه چشمه ای از شادابی و تازگی است که در درون اون جاری می شود و روحش را جلا می دهد تا در هنگام رو به رو شدن با زندگی و دنیای اطراف خود از پشتوانه ی دانش لازم برای درک درست از تازه های زندگی برخوردار باشد.
دلایل قاطعی وجود دارد که پدران و مادران بر اساس آن ها موظفند که از همان سنین کودکی انگیزه ی خواندن و شنیدن شعر را در فرزندانشان تقویت کنند.
شعر و داستان کودکانه فرصت سفر و گشت و گذار در دنیای بی حد و مرز خیال را برای بچه ها فراهم می کند.خواندن شعرهای دسته جمعی در مهد کودک ها و مدارس به طرز معجزه آسایی به هیجانات روحی کودک پاسخ می دهد و لذت ناشی از خواندن یک سرود کودکانه ی گروهی می تواند برای یک کودک اوج لذت های زندگی اش باشد.کودک به راحتی می تواند در فضای حاکم بر یک شعر یا یک قصه غرق شود به طوری که خود را نقش آفرین اصلی آن بداند. این غرق شدن فرصت دریافت های تازه ای به او می دهد که هرگز در زمان شنیدن سخنان والدینش برای او حاصل نخواهد شد.
در مثالی دیگر درشعر آقا خرگوشه کودک برای برقراری ازتباط با مخاطب های نا آشنا، آموزش داده می شود:
یک روز یه آقا خرگوشه………………….. رسید به یه بچه موشه
موشه دوید تو سوراخ ……………………. خرگوشه گفت : آخ
وایسا، وایسا، کارت دارم…………………. من خرگوش بی آزارم
بیا از سوراخت بیرون …………………… نمی خوای مهمون
یواش موشه اومد بیرون ………………….. یه نگاهی کرد به خرگوش
دید که گوشاش درازه ………………… دهنش بازه
شاید می خواد بخوردم …………………. یا با خودش ببردم
پس می رم پیش مامانم …………………. آنجا می مانم
مادر موشه عاقل بود……………………. زنی با هوش و کامل بود
یه نگاهی کرد به خرگوش ………………. گفت ای بچه جون!
نترس مامان این مهمونه ………….. خیلی خوب و مهربونه
پس برو پیشش سلام کن ………………. بیارش خونه…
و ده ها نمونه ی دیگر که با قدرت و قوت تمام به یاری والدین و مربیان می آیند تا گوشه ای از وزنه ی سنگین تربیت را بگیرند و بلند کنند، شعرهای کودکانه در خود تلفیقی از زشتی ها و زیبایی های زندگی را دارند و به طور ضمنی منجر به ایجاد ذهنیت مثبت کودک به خوبی ها و دور شدنش از بدی ها و ناراستی ها می شوند زبان شعر و داستان چنان قدرتمند است که راه صدساله ی تلاش والدین برای آموزش مفاهیم خداپرستی، شکرگزاری، همدلی و همدردی با دیگران را یک شبه می پیماید. کودک در قالب شعر یاد می گیرد که دوست داشتن و دوست داشته شدن زیباترین اتفاق زندگی اوست. یاد می گیرد که قهر و خشونت هرگز چهره ی دوست داشتنی نخواهند داشت. یاد می گیرد که دامان طبیعت مادر اوست و باید در حفط آن بکوشد. یاد می گیرد که به کوچکتر ها محبت کند و احترام بزرگ تر هایش را نگه دارد. پدیده های طبیعی را می شناسد و به نقش هر پدیده ای در فراهم کردن شرایط زندگی بشر پی می برد.
مادر بزرگ وقتی اومد خسته بود
چارقدشو دور سرش بسته بود
صدای کفشش که اومد دویدم
دور گلای دامنش پریدم
بوسه زدم روی لپاش
تموم شد خستگی هاش . .
***********
سپیده زد، سپیده
وقت سحر رسیده
خاموش شده ستاره
صبح اومده دوباره
خروس پر طلایی
با پاهای حنایی
قوقولی قوقو میخونه
تو کوچه و تو خونه
اذان میگن دوباره
از مسجد و مناره
بابام پامیشه از خواب
میره لب حوض اب
می شوید او دست و رو
با اب میگیره وضو
تمیز و پاکیزه باز
میاد سر جا نماز
من هم کنار بابا
نماز می خوانم حالا
***************
شب اومد و ستاره
رو آسمون نشسته
نه یک ، نه ده ، نه صدتا
هزار هزار تا دسته
ستاره توی شبها
چراغ آسمونه
مثل گل و بنفشه
تو باغ آسمونه
یک کمی این طرفتر
ماه قشنگ و زیباست
دلش گرفته امشب
برای اینکه تنهاست
****************
رنگ روزهای هفته :
هفت تا پرنده با هم تو لونه ای نشستند
مثل روزهای هفته هر یک به رنگی هستند
شنبه به رنگ پائیز همیشه زرد رنگه
یکشنبه رنگ سبزه مثل چمن قشنگه
دوشنبه نارنجیه رنگ قشنگ خورشید
سه شنبه ها بنفشه گل بنفشه خندید
چهارشنبه آبی رنگه به رنگ آب دریا
پنج شنبه رنگ نیلی چون آسمان شبها
جمعه به رنگ قرمز رنگ گلای زیبا
شادی کننید بخندید بازی کنید بچه ها
کودک در قالب شعر یاد می گیرد با همه مهربان باشد. با درخت با حیوانات با سنگ، حتی با لنگه کفش کهنه اش که روزگاری پای او را از آسیب خارها محافظت کرده است.
پای شعر که وسط می آید؛ کودک به آرامی بازی با واژه ها و آهنگ ها را می آموزد و رفته رفته با چشم باز تخیل می کند.
شعر گاهی به یاری معلم می رود تا مفاهیم علمی را به بچه ها یاد بدهد. مفاهیمی که در آن ها خیال و تخیل دیگر حرف اول را نمی زند. بلکه سر و کار آدم در این بخش با واقعیت هاست:
ریاضی، شعر و قصه:
شعر:
لحظه‌ای که معلم ریاضی دست خود را در دست شعر می گذارد علاقه دانش‌آموزان را نسبت به ریاضی بر می انگیزد اینجاست که دشواری یادگرفتن مفاهیم ریاضی در قالب شعر رنگ می بازد و دانش آموز عاشق یادگرفتن می شود،
مثلا برای آموزش مفاهیم ضرب:
شش سه تا هجده می‌شه
درس رو بخون همیشه
دو ۹ تا هجده می‌شه
نشکنی ظرف و شیشه
چار هشتا ۳۲ تاست
این عدد الفباست
۹ چار تا شد ۳۶
چه خوب علم و دانش
شش ۹ تا ۵۴
خسته شدی نکن کار و……
قصه:
بسیاری از مسائل ریاضی، خواندن و گفتن آن برای بجه ها سنگین و غیر قابل درک است بنابراین می توان مسائل را در قالب قصه به زیبایی تفهیم کرد به عنوان مثال برای آموزش ضرب:
یکی بود یکی نبود، غیر از خدای خوب و مهربون هیچ کس نبود. سپیده قصه ما با خودش می‌گفت من در ماه رمضان هر روز دو بار غذا می‌خورم یک بار سحر و یک بار افطار، حالا می‌خواهم حساب کنم دریک ماه چند بار غذا می خورم؟ اول پیش خودش این طوری حل کرد.
۶۰=۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+۲+ ۲+۲+۲+۲+۲+۲
جوابش خیلی طولانی بود. از مادرش راهنمایی خواست مامان سپیده گفت همان اول می توانستی از راه ضرب حل کنی یک ماه ۳۰ روز است درهر روز ۲ نوبت غذا می خوری ۲ * ۳۰ می شود ۶۰ سپیده جان حالا فهمیدی که ضرب در زندگی ما چه قدر مهم است ؟ ضرب در بسیاری از مسائل ریاضی کار ما را آسان می‌کند.ساخت گردونه های ریاضی می تواند یکی از کارهای هنری دانش‌آموزان باشد.
با توجه به آنچه گفته شد می توان به رسالت بزرگ شعر و ادبیات در ساختن یک نسل سالم پی برد. ادبیاتی که در آن محتوای داستان و شعر بر واقعیت های زندگی منطبق باشد و کودک رابه سمت ساخته شدن برای یک زندگی ایده آل سوق دهد ادبیاتی که ضمن آموزش خطرات موجود در زندگی به یاری کودک برخیزد و او را از دام ترس های غیر واقعی نجات دهد.
ادبیاتی که رسالت مهم پرورش قوه ی تخیل و واقع گرایی را همراه با پاسخ گویی به نیازهای هیجانی و عاطفی کودک به او بیاموزد بی تردید عالی ترین نوع ادبیات برای رده ی سنی کودکان به حساب می آید.
خواندن و درک و بازگویی بسیاری از مفاهیم ریاضی برای بچه ها دشوار استب بنابراین می توان مسائل را در قالب شعر و قصه به سادگی و زیبایی قابل فهم کرد.
این روز بزرگ را به همه ی آفریننده های شعر و داستان های کودکان و قلم زنان عرصه ی شعر و ادبیات کودکان، تبریک می گوییم.