به گزارش کودک پرس ، در آخرین روز از سیوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، نشست خبری فیلم «سینگو» با حضور علیرضا محمدی، کارگردان این اثر و تعدادی از خبرنگاران نوجوان و اصحاب رسانه در پردیس سینمایی چهارباغ برگزار شد. کارشناسی و اجرای این نشست را سعید اسلامزاده برعهده داشت.
اسلامزاده در ابتدا با ذکر توضیحاتی در خصوص لوکیشن فیلم اظهار کرد: اول از همه باید بگویم فیلم را بسیار دوست داشتم. جنوب ایران فضای بسیار فوقالعادهای برای فیلمسازی و دریا جذابیت بینظیری برای قصه دارد. سواحل و جزایر جنوب ایران در خلیج فارس و دریای عمان هم قصههای بسیار زیاد و فرهنگ ویژهای دارد که هر هنرمند و فیلمسازی وارد آن منطقه شود، بدون تردید، دست پر برمیگردد.
وی با قدردانی از کارگردان «سینگو» گفت: به آقای محمدی و گروهشان خسته نباشید جانانه میگویم و به نظر من، این فیلم جزو بهترین آثاری بود که در جشنواره امسال دیدم؛ زیرا هم قصه بسیار خوبی دارد و هم قهرمان آن جذاب است. از همه مهمتر اینکه قهرمان قصه ما یک دختر است و کم پیش میآید که این اتفاق در فیلمهای ما بیفتد. سینگو در اکران عمومی جزو فیلمهایی است که اگر تبلیغات خوبی برایش انجام شود، قطعاً بازخورد خوبی خواهد گرفت.
مجری و کارشناس این نشست افزود: جنوب کشور آنقدر ظرفیت دارد که میتوانیم گونهای سینمایی به نام سینمای جنوب را هم بشناسیم. مفهوم مادر یعنی خانواده؛ در جایی مانند خلیج فارس و جزایر آن، آدمها و طبیعت یکی میشوند و انسانهایی که به درک یگانگی خود با طبیعت و خانواده میرسند، قهرمانهای جذابی در سینما هستند. در این فیلم، دستمایه یک خرچنگ و موجود دریایی است که ارزش فراوانی دارد و در حال انقراض است. همین میتواند فیلم را به سمت محیطزیست و اکوسیستم خلیج فارس ببرد و اهمیتی که این جانوران دریایی برای آن دارند. از همه مهمتر، موقعیت انسان در این داستان مورد توجه است.
وی تصریح کرد: این فیلم را در هرجای دنیا پخش کنید، بدون توجه به زبان، قومیت و ملیت جذاب است. فیلم به لحاظ تصویر و مسائل فنی، حرفهای خوبی برای گفتن دارد و اثر استاندارد و خوبی است. امیدوارم بعداً هم دیده شود و محدود به جشنواره نباشد.
«سینگو» و پرداختن به هویت
در ادامه نشست، کارگردان «سینگو» با بیان توضیحاتی در خصوص این فیلم گفت: یکی از دلایلی که من عاشق سینما شدم، کار گروهی در سینماست. این چندوقت ناراحت هستم که تمام کسانی که همراه و یاور من بودند، در کنارم حضور ندارند تا از بازخورد جشنواره لذت ببرند؛ مانند خانم لیلا نیکزاد، نویسنده اثر، میلاد فرجاللهی و باقی دوستان. دوست داشتم که آنها نیز کنارم بودند و به سؤالات تخصصی شما پاسخ میدادند.
وی تأکید کرد: اولین دغدغه من در این فیلم، مسئله هویت در کشور ما بود. هرجای کشور ما بسته به موقعیتش دارای هویتی است. قبل از من استادان بزرگی بودند که در جنوب کار کردند و من بابت تکرار بسیار استرس داشتم؛ نه تکرار در موضوع، بلکه تکرار در فضا. من فیلمسازی هستم که به جغرافیایی خاص محدود نمیشوم. دغدغه هویتی داشتم و برایم مهم بود که درباره این مسئله کار کنم. نمیدانم بچهها تا چه حد زبان را متوجه شدند. زبان، پایه اصلی هویت آن منطقه است. تلاشم این بود که زبان، پوشش و آداب و رسوم را به نمایش بگذارم تا بچهها با آنها آشنا شوند.
محمدی ادامه داد: در کنار اینها، به معرفی خرچنگ نعل اسبی پرداختم؛ جانوری که رو به انقراض و عمر مفیدش بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال است و از خون آن برای دندانپزشکی استفاده میشود. همچنین دغدغه حفاظت از خانواده را هم داشتم. ممکن است بچهها نسبت به آن موضع داشته باشند؛ اما برای آنکه شخصیت منفی برات خان را نشان دهم و ماهیت کودکهمسری را نفی کنم، سعی کردم آن را وارد قصه کنم و اطلاعات صحیح و سالم و پاکی به بچهها بدهم.
کارگردان فیلم کودک حکم استعدادیاب را دارد
وی یادآور شد: نزدیک به ۳۰ روز فیلمبرداری و ۲۰ روز هم پیشتولید این پروژه طول کشید و حدود پنج تا شش ماه به آن منطقه رفتوآمد داشتیم. به جز یک بازیگر، بقیه بازیگران بومی بودند. «سینگو» در ۳۰ جشنواره بینالمللی شرکت کرده است. من به هیچ وجه نمیترسم از اینکه استعدادی پیدا و از آن استفاده کنم. نه تنها من، بلکه همکارانم نیز که در حوزه فیلم کودک کار میکنند، همینطور هستند. ما حکم استعدادیاب را داریم و با هزینه شخصی خودمان یعنی سرمایهگذاری بخش مستقل سعی میکنیم استعداد بچهها را نشان دهیم.
کارگردان «سینگو» اضافه کرد: چیزی که عوامل فیلم کودک را آزار میدهد، این است که بعداً چه بر سر این بچه میآید؟ یکی از دغدغههای بزرگم این است حالا که ما توانستیم این استعداد را در آن استان یا شهرستان پیدا کنیم، ای کاش مسئولان همان استان پیگیر شوند و به رشد این بچهها کمک کنند.
وی درباره فیلمهایی که در حوزه کودک ساخته میشود، گفت: اگر کارهای موفق حوزه کودک را در زمینه انیمیشن یا حتی کارهای بلند ببینید، با شابلون اصلی قصهگویی مواجه میشویم؛ مثلاً انیمیشن «ماهی نمو» جذابیت بالایی دارد و اتفاقات در آن بهموقع رخ میدهند.
محمدی اظهار کرد: همهجا کودکان، تشنه اطلاعات جدید هستند، مخصوصاً اطلاعاتی که از فرهنگ و جغرافیای دورتری به آنها میرسد. شاید در این سالها قصههای قشنگی از ایران به جهان نرسیده است. من سعی کردم خلاف ذهنیتی که وجود دارد، تفکیک جنسیتی را رد کنم؛ اینکه دختر قهرمانی از کشور من، شجاعانه به اشتباهاتش اعتراف و تجربه کسب میکند، جذاب است. بازخورد خوبی در جشنوارههای خارجی داشتم و مخاطبان لذت برده بودند. جنوب ایران برای بسیاری از نسلهای بعد از ما هم جای کار دارد و اصلاً نگران تکرار در این کشور نباشید.
دشواری فهم گویش قشمی
وی در خصوص دشواری فهم گویش قشمی گفت: متأسفانه یکی از ایراداتی که به فیلم وارد میشود و شما باید به حق در استان اصفهان و کل ایران پیگیر آن باشید، زیرساختهای کشور ماست. فیلم من به ۳۰ کشور رفت، با همین زبان و زیرنویس؛ مثلا در آلمان، بچهها زبانشان آلمانی است؛ آنها نه انگلیسی بلد بودند و نه زبان قشمی را متوجه میشدند؛ اما سالندار سینما با قرار دادن تختههای LED سه متری، زیر پرده سینما، نسخه word را از کارگردان میگرفت که باعث میشد حتی بچههای ناشنوا هم بتوانند فیلم را با زیرنویس ببینند، برای فیلمهای معمولیشان هم این کار انجام میشد. متأسفانه ما در سینماهایمان چنین چیزی نداریم. اگر میخواستم زیرنویس فارسی هم بالای زيرنويس انگلیسی بیاورم، یکسوم تصویر نمایش داده نمیشد.
کارگردان «سینگو»تصریح کرد: اهداف زیادی برای ساخت این فیلم داشتم. من با فیلم «گلنار» عاشق سینما شدم؛ فیلمی که قهرمان آن دختر بود. فکر میکنم بعد از «گلنار» و «دزد عروسکها» هیچ فیلمی نداشتیم که قهرمان آن دختر باشد، در صورتی که دختران و پسران در کشور من در کنار هم پیش میروند. دوست داشتم نشان دهم فیلمی وجود دارد که قهرمان آن میتواند دختر باشد. دومین هدفم این بود که صرفنظر از مسئله هویت، حفظ کیان خانواده و نقش کودک در حفظ آن را به بچهها و نوجوانان نشان دهم و بگویم که آنها در خانواده نقشآفرین هستند و فکر نکنند تنها کارشان درس خواندن است.
وی درباره حمایت از فیلمهای کودکان و نوجوانان گفت: ما از سینمای مستقل میآییم. سینمای مستقل کاملاً وابسته به مسائل اقتصادی است. من و گروهم به شدت دوست داریم در حوزه کودک باز هم کار بسازیم، با اینکه انتظار حمایت اقتصادی از نهادها نداریم؛ اما اگر فیلم ما در اکران از حمایت برخوردار باشد، شک نکنید که همین مسیر را ادامه میدهیم.
محمدی در پاسخ به سؤال خبرنگار نوجوانی درباره واکنش کودکان و نوجوانان سایر کشورها به این فیلم اظهار کرد: فکر نکنید بچههای دیگر با شما فرقی دارند، آنها محو اطلاعات میشوند. شما درباره کشوری که آن سر دنیاست، تصوری راجع به نوع پوشش، جغرافیا و آب و هوای آن دارید، آنها هم همین را دنبال میکردند، وقتی شجاعت را در این فیلم و در کودکان ایرانی دیدند، واقعاً حسرتی در چشمهایشان دیده میشد.
دشواری در انتخاب بازیگر نقش «شفا»
وی در پاسخ به پرسش خبرنگار نوجوان دیگری در باب مراحل تولید اثر گفت: کار بسیار سختی بود؛ تنظیم متن و نگارش آن حدود چهار تا پنج ماه طول کشید و بعد از آن طی کردن روال قانونی فیلم و دریافت پروانه ساخت زمان برد. یکی از سختیهای پیشتولید این بود که من در مقام کارگردان، سختگیر بودم و برای انتخاب بازیگر نقش شفا از ۵۰۰ نفر در جغرافیایی گسترده تست گرفتم و آن کسی را که میخواستم، هم به لحاظ فیزیکی و هم به لحاظ شجاعت، پیدا نمیکردم. تشکر میکنم از خدا که به من لطف داشت و حدیث (بازیگر نقش شفا) را سر راه من قرار داد.
کارگردان «سینگو» بیان کرد: مورد بعدی که در زمان تولید، ما را آزار داد، این بود که از فضای صنعتی سینما دور هستیم و چیزهایی که شما در فیلمهای هالیوودی و اروپایی میبینید، نداریم. ما صادقانه با فیلمبردار به دریا میرفتیم و پلانمان را میگرفتیم. روزهای سختی را گذراندیم و در گرمای ۵۵ درجه و رطوبت ۹۸ درجه شهریورماه، این فیلم را ساختیم.
وی در توضیح مونولوگ انتهای فیلم گفت: نقش شفا جملهای طلایی در پایان دارد که میگوید: «درسته که ما فقیریم؛ ولی هیچ وقت آرزوی یکشبه پولدار شدن را نداریم.» شابلونی به اسم مانیفست در فيلمنامههای کودک وجود دارد. ما این فیلم را برای کودک میسازیم و به نظر من وقتی کودک و نوجوان از روی صندلی بلند میشود، نباید سؤالی درباره هدف این فیلم در ذهنش باشد. وقتی مانیفست فیلم گفته میشود، همه متوجه هدف آن میشوند.
ارسال دیدگاه