سالروز حادثه آتش‎سوزی در مدرسه روستای سفیلان لردگان

بیست و چهارم دی‎ماه سالروز حادثه آتش‌سوزی در مدرسه روستای سفیلان لردگان است، روزی که ۱۳ دانش‌آموز و کودک معصوم این روستا به همراه معلم فداکارشان در میان شعله‌های آتش، مشق جاودانگی نگاشتند …

به گزارش کودک پرس ، ساعت ۹:۳۵ صبح روز پنج شنبه ۲۴ دی‎ماه سال ۱۳۸۳، کلاس‌های چهارم و پنجم دبستان روستای سفیلان شهرستان لردگان از توابع استان چهارمحال و بختیاری، در آتش سوخت.

آتشی که ۱۳ دانش‌آموز مدرسه را به همراه معلم فداکارشان، بی‌رحمانه در کام خود کشید و شوق زیستن را از نگاه امیدوار این کودکان معصوم گرفت. دانش آموزانی که در میان شعله‌های آتش، مشق جاودانگی نگاشتند.
دوشنبه بیست و چهارم دی‎ماه ۱۳۹۷، چهاردهمین سالروز حادثه آتش سوزی در مدرسه سفیلان است.
شرح غم انگیز این آتش سوزی و پرپر شدن دانش آموزان سفیلان، دل را می‌سوزاند و یاد آنان، زخم واره‌ای از بخاری‌های نفتی در کلاس‌های درس، و خاطره‌ای از ضجه‌های کودکانی است که به تاریخ پیوستند و دانش آموز بودنشان، ابدی شد.
در این روز، دود اندوه از حلقوم بخاری‌های نفتی به هوا بر می‌خیزد و غم، سراسر وجود اهالی این منطقه و همه آنهایی که داستان این هجران غم انگیز را شنیده‎اند، می‌سوزاند.
انگار همین دیروز بود که شعله‌های مهیب آتش، ۱۳ پروانه این روستا را به کام خود فرو برد.
هوای آن روز سفیلان سرد، و یک بخاری نفتی، گرمابخش کلاس بود. چه کسی می‌دانست که این بخاری نفتی ساکت و آرام در گوشه کلاس، خشمگینانه بدن‌های ظریف کودکان را طعمه آتش می‌کند؟ بخاری نفتی که تاکنون چندبار آتش گرفته بود، اما به گونه‌ای نبود که حادثه ایجاد کند، اما آن روز، مخزن بخاری نفتی دچار آتش‌سوزی شد.
یزدان خسروی معلم جوانی که دوران سربازی خود را به عنوان سرباز معلم در این مدرسه طی می‌کرد، با دیدن بخاری آتش‌گرفته، به سمت آن شتافت تا شعله‌های آتش را خاموش کند، اما مدرسه تازه ساخت، فاقد آب و همچنین برق، محوطه و حصارکشی بود و چاره‌ای نداشت که بخاری را از کلاس خارج کند. بخاری را بغل کرد، ولی آتش شعله ور شد و شعله‌ها به معلم جوان رحم نکرد و او را ناتوان ساخت. آتش بخاری با گالن نفتی مدرسه هم برخورد کرد و نفت و آتش همراه شدند.
 آتش، کلاس را فرا گرفت و بچه‌ها در اسارت شعله‎ها، ضجه زدند. هفت دانش آموز دختر و شش دانش آموز پسر کلاس چهارم و پنجم، به دیدار معبود شتافتند. آنها که یادآوری نامشان، غم را میهمان دل‎ها می‌کند.
این مدرسه دو نوبته بود و ۴۲ دانش آموز داشت که آتش سوزی در نوبت صبح مدرسه رخ داد.
شعله‌های آتش آن روز هنوز بر برگ بیست و چهارم دی‎ماه از تقویم می‌سوزد. می‌سوزد برای جولان بخاری نفتی در میان دیوار و میله‌ها و مدرسه تازه ساخت، و خداحافظی پر از ناله بچه‌ها.
یادشان بخیر؛ فاطمه صادقی، میثم صادقی، زینب صادقی، الهام جلیل پیران و دیگر دوستانشان؛ لاله، فرشته، پریسا، شمسی، رشید، مهرشاد، محمد، نوذر و جمال و دانش آموزان و همکلاسی‌هایی که در پاییز سال ۸۳ با آن عکس یادگاری، روز‌های نیامده زندگی را فریاد می‌زنند.
۱۳ دانش‌آموزی که آمده بودند در کلاس، نادانسته‌ها را بیاموزند، اما در ابتدای راه، درس مرگ فرا گرفتند.
هنوز صدای مادرانشان می‌آید که فریاد می‌زدند، اما نه کودکانشان و جگرگوشه هایشان دیگر پاسخ می‌دادند و نه توان بوسه بر دستان مادران را داشتند. بچه‌ها در این حادثه سوختند و یزدان خسروی سرباز معلم جوان هم که دچار حدود ۸۵ درصد سوختگى و جراحت شده بود، برای معالجه به آلمان اعزام شد، اما تلاش پزشکان برای مداوای وی بی‌نتیجه ماند و او نیز پس از ۱۰ روز به دانش آموزانش پیوست و پیکرش بازگشت و در خاک آرام گرفت، شاید خواست برود تا دانش آموزان دلتنگش نباشند.
معلم مدرسه قرار بود داماد شود و نشد، بچه‌ها قرار بود حالا حالاها، بچگی کنند و نکردند، و املای پنج شنبه بچه‌ها میان دود و آتش نیمه تمام باقی ماند.
مزار نوشته این معلم، هنوز برای آن ۱۳ دانش آموز سفیلانی، داستان دهقان فدارکار را املا می‌کند. حکایت معلمی که به خاطر دانش آموزان به آب و آتش زد، اما هم خود سوخت و هم دانش آموزانش، و کلمه سوختن را معنا کردند.
این مدرسه، آتش را از یاد نمی‌برد، بخاری‏‎ها هم هنوز شرمگین این حادثه تلخ و جانکاهند.
آن روز روستای سفیلان شاید، غم انگیزترین روستا در کره خاکی شد که نام ۱۳ دانش آموزش و معلم عزیزشان برای همیشه و به همراه یادشان در دفتر و فضای کلاس ماندگار شد، گر چه خودشان غایبند.
زمستان آن سال هم فصل غم شد … آن زمستان از روستای سفیلان رفت، اما نه دست خالی! روسیاهی را برای کلاس درس و بخاری گذاشت و جای ۱۳ نهال نوپای باغ پدران و مادران این روستا خالی  ماند.
اکنون سال‎هاست از آن حادثه می‌گذرد، اما بچه‌های سفیلان، هرگز از یاد‌ها نرفته اند و نمی‎روند.
چند سال گذشت از آن صدای شیطنت‌های کودکانه، تکرار دروس و «یزدان خسروی» سرباز معلم که پای تخته کلاس ایستاده است. گاهی با گچ بر روی تخته می‌نویسد. گاهی روی به سوی دانش‌آموزان می‌کند و درس می‌دهد …
یاد و خاطرشان گرامی باد.
سرما همان سرماست، کمتر یا بیشتر و دانش آموزان رفیق دیرینه گرما و سرمای کلاس و بخاری‌های نفتی، بخاری‌هایی که گاهی نارفیق‌های این روز‌های سرد می‌شوند.
زخم بخاری‌های نفتی انگار درس ناخوانده برخی از کلاس‌ها شده است که زیبایی کودکانه را به بازی مهیب آتش می‌کشاند و در چشم بر هم زدنی می‌بلعد.
در چند سال اخیر بخاری‌های نفتی، باعث آتش سوزی و صدمه دیدن دانش آموزان در برخی از مدارس کشور شده است.
ای کاش این بخاری‌ها برای همیشه از کلاس‌های درس اخراج شوند و دیگر با این خطرات، در کنار نیمکت دانش آموزان نباشند.

بیات سلطانی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی اداره کل آموزش و پرورش چهارمحال و بختیاری، از تأمین گرمای ۲۴۶ مدرسه در استان با بخاری نفت سوز کاربراتوری خبر داد و گفت: اگر چه این بخاری‌ها استاندارد می‌باشد، اما برای فضا‌های آموزشی مناسب نیست.

وی افزود: این مدارس با حدود ۱۰ هزار دانش آموز، اغلب در مناطق عشایری و کمتر برخوردار کوهرنگ، خانمیرزا و فلارد لردگان، و میانکوه اردل قرار دارد.
سلطانی اضافه کرد: برای ۶۹ آموزشگاه از این تعداد، مقدمات تأمین وسایل گازسوز استاندارد انجام شده است و در ۱۷۷ مدرسه مابقی به علت نبود سیستم گازکشی در منطقه، امکان استفاده از وسایل گرمایشی گازسوز وجود ندارد.
حمیدرضا براتی مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس چهارمحال و بختیاری هم با بیان آغاز طرح استانداردسازی سیستم گرمایشی مدارس از سال ۹۲ در استان گفت: این طرح تاکنون برای سه هزار و ۷۰۰ کلاس درس در قالب ۵۰۰ آموزشگاه و با صرف ۳۲۰ میلیارد ریال اجرا شده است.
وی افزود: در این طرح، بخاری‌ها و وسایل گرمایشی و سرمایشی نفتی و گازی جمع آوری و سیستم موتورخانه و پکیچ جایگزین می‌شود.
روستای سفیلان با حدود ۳۰۰ نفر جمعیت، از توابع بخش خانمیرزا در شهرستان لردگان است که در فاصله ۱۵۰ کیلومتری شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان