زن معتاد به اتهام قتل نوزاد بازداشت شد

به گزارش کودک پرس ،ساعت ۷صبح شنبه ۱۴اسفند‌ماه مأموران کلانتری ۱۶۰خزانه در تماس با بازپرس محمد‌تقی شعبانی از مرگ مشکوک پسری دو ماهه به‌نام ابوالفضل خبر دادند.
افسر کلانتری در تماس به بازپرس جنایی گفت: لحظاتی قبل مردی با اورژانس تماس گرفته و از وخامت حال کودکی دو ماهه خبر داد و وقتی مأموران اورژانس خود را به خانه‌ای در منطقه خزانه رساندند، پس از معاینات اولیه مشخص شد که کودک فوت کرده است. با توجه به مرگ مشکوک نوزاد دو ماهه، موضوع به کلانتری اعلام شد.

مرگ بر اثر مسمومیت

با اعلام خبر مرگ نوزاد دو ماهه، بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و در معاینات اولیه، متخصصان پزشکی قانونی، علت اولیه مرگ نوزاد را مسمومیت با موادمخدر روانگردان اعلام کردند. بنابراین براساس این نظریه پزشکی قانونی، احتمال قتل نوزاد قوت گرفت.
از آنجایی که نوزاد و مادرش در خانه تنها بودند، این فرضیه از سوی تیم جنایی مطرح شد که وی با خوراندن موادمخدر به نوزاد، مرگ وی را رقم زده است. با این احتمال، به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت، المیرا، مادر نوزاد بازداشت شد.
از سویی جسد ابوالفضل برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. انتقال زن جوان برای تحقیقات بیشتر به اداره دهم آگاهی درحالی انجام شد که بازپرس پرونده دستور احضار همسر المیرا و تحقیقات از وی را نیز صادر کرد.

گفت‌و‌گو با مادر کودک

زن جوان بی‌تاب است و مدام گریه می‌کند، از اینکه کودکش را از دست داده ناراحت است. زن ۳۸ساله که اعتیاد دارد درباره جزئیات این ماجرا گفت: باورم نمی‌شود بچه‌ام مرده باشد. من چطور می‌توانم بچه خودم را بکشم. تا ساعت ۳صبح داشتم با او بازی می‌کردم. ساعت ۳ بود که به او شیر دادم، چون از قبل مواد کشیده بودم یک دفعه و بدون آنکه متوجه شوم خوابم برد. احتمال می‌دهم شیر داخل گلوی بچه گیر کرده و خفه شده باشد. من عاشق بچه‌ام بودم، چطور می‌شود که او را کشته باشم.

شب حادثه تنها بودی؟
بله، بچه‌های دیگرم به خانه خواهرشوهرم در یکی از شهرهای شمالی رفته بودند. خودم هم به خانه خواهرم رفتم و حدود ساعت یازده و نیم بود که به خانه برگشتم. قرار بود بچه خواهرم هم شب به خانه‌ام بیاید که نیامد.

چند بچه دیگر به غیر از ابوالفضل داری؟
به غیر از ابوالفضل، سه تا دختر ۱۴، ۱۲ و ۲ ساله از شوهر دومم دارم. یک دختر هم از شوهر اولم دارم که البته او با ما زندگی نمی‌کند. ۸ماهه که بود به خاطر اختلافات خانوادگی از همسر اولم جدا شدم. از آنجایی که نمی‌توانستیم بچه را نگه داریم، او را به خانواده‌ای دادیم که یک فرزند داشتند. فرزند دیگرشان هم فوت کرده بود، خانواده خوبی هستند و تا حدود ۵سال قبل، دخترم نمی‌دانست که زوجی که او را بزرگ کرده بودند، پدر و مادر اصلی او نیستند. زمانی که متوجه شد، می‌خواست با من زندگی کند، اما شرایط زندگی‌ام طوری نبود که بتوانم او را نگه دارم.

با همسر دومت چطور آشنا شدی؟

از بستگانم بود. بعد از جدایی از همسرم اولم، عاشق او شدم اما چون خودش زن و بچه داشت مرا به عقد موقت خود درآورد.

سابقه کیفری هم داری؟

بله. الان هم با رأی باز آزاد هستم. حدود ۵سال قبل بود که برادرم ۶۰۸ گرم شیشه به خانه‌ام آورد و ماجرای این مواد لو رفت. من به اتهام حمل و نگهداری موادمخدر به اعدام محکوم شدم. این حکم شکسته و به حبس ابد تبدیل شد، بعد هم به ۲۰سال حبس و درنهایت هم به حدود ۷سال حبس محکوم شدم که بیشتر آن گذشته است و بزودی به‌صورت کامل آزاد می‌شوم و در حال حاضر هم با وثیقه و رأی باز روزهایی از زندان بیرون می‌روم.